گزارشی از نشست بررسی فیلم مستند «پنج دوربین شکسته»؛
ذات یک ملت در تکثر میان گروه‌های آن است. وجه تفاوت میان ملت با یک قوم یا قبیله بیش از آنکه ناشی از تعداد آنان باشد، برآمده از تکثرهای درون آن است. ملت فلسطین نیز از این موضوع مستثنا نیست. همین روزها که اسرائیل به دنبال عملیات طوفان‌الاقصی در حال تبدیل‌کردن غزه به یک تکه زمین سوخته است، درصد زیادی از مردم کرانه باختری و دیگر نقاط فلسطین زندگی روزمره خود را داشته و واکنش خاصی نشان نمی‌دهند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ شناخت هر پدیده‌ای، پیش از قضاوت و تصمیم‌گیری پیرامون آن امری ضروری است. مسئله فلسطین نیز از این موضوع مستثنا نیست، لذا پرسش از این موضوع که نزاع اسرائیل و فلسطین بر سر چیست، یکی از مهم‌ترین سؤالات مربوط به این نزاع تاریخی است. فیلم مستند «پنج دوربین شکسته» یکی از روایت‌هایی است که در این زمینه تولید شده و گزارشی دسته اول از آنچه که در این سرزمین ملتهب می‌گذرد به خوانندگان خود عرضه می‌کند. مدرسه آزاد روزنامه‌نگاری آذرماه نشستی را با حضور دکتر کوروش علیانی به بحث و بررسی پیرامون این مستند اختصاص داد که در ادامه گزارش آن را مطالعه خواهید نمود.

 

نزاع در فلسطین بر سر چیست؟

دوربین‌های شکسته چه چیز را نمایش می‌دهند؟

تصور کنید نیروهای نظامی بیگانه محله شما را محاصره کرده و برادر شما را بازداشت کرده‌اند. پدر شما برای ممانعت از دستگیری برادر، خود را بر روی خودروی نظامی بیگانه انداخته و مادر شما در حال نزاع با سربازان دشمن است. در چنین شرایطی شما چه کاری انجام خواهید داد؟ به گمان من دورترین پاسخی که شاید به ذهن شما برسد فیلم‌برداری است. اما این دورترین پاسخ، در ذهن «عماد برنات» در واقع نزدیک‌ترین پاسخی است که به مسئله داده و حاصل همین پاسخ، تولید فیلم مستندی به نام «پنج دوربین شکسته» شده است. عماد برنات ترجیح داده است در سخت‌ترین شرایطی که یک ملت تجربه می‌کنند، یعنی لحظه‌ای که زادگاهشان - جایی که دنیا را از دریچه آن می‌بینند و خود را با آن تعریف می‌کنند - در حال از دست رفتن است، به جای خشونت، دست به دوربین ببرد و از همه چیز فیلم‌برداری کند. این فیلم مستند به ما نشان می‌دهد که دستگاه زمین‌خواری اسرائیل چگونه وجب به وجب زمین‌ها و باغ‌ها و روستاهای فلسطینی را بلعیده و صنعت شهرک‌سازی را در آن‌ها زنده نگه می‌دارد.

 

مسئله اصلی چیست؟

شاید این پرسش به نظر خیلی ساده باشد اما اگر جوانب مختلف مسئله را در نظر بگیریم، مستند نیز جایگاه خود را پیدا خواهد کرد. آیا درگیری فلسطین و اسرائیل در واقع مسئله‌ای دینی است یا مسئله‌ای انسانی؟ به عبارت دیگر ریشه چالش ملت فلسطین با رژیم صهیونیستی به این موضوع باز می‌گردد که برخی رؤیای دستیابی به ارض مقدس را در سر داشته و به دنبال تحقق این خواسته، عده‌ای یهودی افراطی را که عموماً نیز پیشانی تصویر رسانه‌ای افراطی گیری مذهبی در اسرائیل بوده‌اند را به این سرزمین وارد کرده‌اند؛ این یعنی مشکل، همان مردان سفیدپوشی هستند که گیس‌های بافته‌ای داشته، کلاه مخصوصی به سر می‌گذارند و با شمایل خاصی بر روی پیشانی آنان گویی افراط یهودی نگاشته شده است. آیا مشکل همین است؟ یا مشکل در واقع حکومت آپارتایدی است که برای کسب سود و منافع بیشتر خود هر گونه اصول اولیه انسانی را زیر پا گذاشته و در اشغالی روزمره، با شهرک‌سازی، با گیت‌های عبور و مرور سفت و سخت، با فشارهای اقتصادی و... امکان زندگی انسانی از یک ملت را سلب کرده است؟

 

پاسخ مستند به سؤال 

مشکل در واقع حکومت آپارتایدی است که برای کسب سود و منافع بیشتر خود هر گونه اصول اولیه انسانی را زیر پا گذاشته و در اشغالی روزمره، با شهرک‌سازی، با گیت‌های عبور و مرور سفت و سخت، با فشارهای اقتصادی و... امکان زندگی انسانی از یک ملت را سلب کرده است؟

مستند در نقطه‌ای نشسته است که می‌خواهد جنس نزاع مردم فلسطین با رژیم صهیونیستی را تعریف کند. مستند نزاع را از دریچه کودکی به نام جبرئیل توضیح می‌دهد. در واقع می‌توان مهم‌ترین شخصیت فیلم را همین جبرئیل دانست. کودکی که با تولد او مقاومت روستای بلیین آغاز شده و با بزرگ‌شدن او نیز مراحل مختلفی را طی می‌کند. جبرئیل در این مستند، نماد زندگی است؛ یک زندگی عادی و انسانی که به واسطه برخوردهای نژادپرستانه مختل شده است. مردم روستا نخستین گونه اعتراض خود را به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن یعنی ایجاد سروصدا با هر نوع وسیله‌ای آغاز می‌کنند. تمام تلاش خود را به خرج می‌دهند تا اعتراضشان خشونت‌آمیز نشود. حتی همدیگر را از پرتاب سنگ به سمت نظامیان بر حذر می‌دارند. برای احقاق حق خود به دادگاه اسرائیل شکایت می‌کنند و حتی به نفع خود از آنان حکم می‌گیرند. گل و شاخه برگ زیتون به مأموران اسرائیل هدیه می‌کنند و...اما همه این‌ها راه به جایی نمی‌برد. زمین‌ها غصب شده و برخی از شخصیت‌های اصلی مستند شهید می‌شوند. اما سؤال بدون پاسخ آن است که چرا؟ این مردم در واقع چه می‌خواستند و چه کسی بزرگ‌ترین مزاحم آنان بود؟ 

پاسخ مستند روشن است؛ مردم زندگی می‌خواهند، آن‌ها از سیاست بیزار هستند، حتی صاحب دوربین‌های شکسته اکراه از آن دارد که سیاسیون را در قاب دوربین خود به تصویر بکشد. آن‌ها می‌خواهند کشاورزی کنند و درختان زیتون خود را داشته باشند. مردم روستا نمی‌خواهند هر روز که بیدار می‌شوند به گستره شهرک‌های ساخته‌شده اضافه‌تر شود. شاید هم البته نخواهند اسلحه به دوش انداخته و به موج مبارزه چند ده ساله علیه این رژیم بپردازند. اما مهم‌ترین مانع این خواسته در واقع موج بسازبفروش‌هایی هستند که ارتش از آنان حمایت می‌کند. کسانی که نفعشان در صنعت شهرک‌سازی است.

 

پایان داستان چگونه خواهد بود؟

بلیین موفق می‌شود با مقاومت خود، دولت را ملزم به اجرای حکم دادگاه کرده و دیوار را به چند متر عقب‌تر براند، تا چند متر زمین بیشتر به صاحبان اصلی آن بازگرداند. در ادامه مستند با تصاویری از تولد پنج‌سالگی جبرئیل و جملاتی فلسفی در خصوص رنج پایان می‌یابد، همان‌گونه که با شعری در خصوص رنج آغاز شده بود. این یعنی هنوز زندگی جریان دارد، زندگی در این مجال یعنی جبرئیل، تلاش‌ها برای بودن و ماندن را به نظاره نشسته است. هرچند این تلاش‌ها به بن‌بست دیوار بتنی خورده که چند متر عقب‌تر کشیده شده است؛ به همین دلیل مستند داستان نوعی پریشانی و بن‌بست نیز در خود دارد.

 

نزاع در فلسطین بر سر چیست؟

اولین وظیفه ما بقاست!

در ادامه این نشست و پس از اکران فیلم، کوروش علیانی فرهنگ‌پژوه و نگارنده کتاب «متاستاز اسرائیل» توضیحاتی را پیرامون مستند و فهم خود از مسئله فلسطین ارائه کرد.

علیانی پیرامون سنخ نزاع با اسرائیل معتقد است: «دعوای اصلی من با اسرائیل آنجاست که همه ما انسان هستیم و کسی نیز نباید ادعایی غیر از این داشته باشد، این بازی‌های شرقی یا غربی، یهودی و مسلمان بیشتر آپارتاید اسرائیل را منتفع خواهد کرد. هرکسی هر اعتقادی دارد باید بداند که روزی باید در برابر خدا پاسخگو باشد و در این پاسخگویی فرقه‌ای نمی‌تواند عمل کند.» 

من برای نخستین‌بار هنگامی که «عهد تمیمی» در مقابل آن سرباز اسرائیلی قرار گرفت، این سؤال را از خودم پرسیدم که آیا ما مجاز هستیم که کودکان را به مبارزه دعوت کنیم؟

وی فیلم «پنج دوربین شکسته» را فهرستی باز از پرسش‌هایی بی‌جواب تلقی کرد که آرام و قرار را از مخاطب می‌گیرد. علیانی معتقد است: «ما در فیلم با متن مبارزه‌ای مواجهه هستیم که متن زندگی نیز هست. نخستین پرسشی که فیلم پیش پای ما قرار می‌دهد آن است که نسبت مبارزه و زندگی چیست؟ البته همه پرسش‌ها آن‌قدر هم فلسفی نیستند، بلکه در قالب روایت افراد مختلف شیوه‌های مبارزه را نیز توضیح می‌دهند و نشان می‌دهد با کدام یک می‌توان بیشتر همراه شد. حضور کودکان در مبارزه یکی دیگر از مسائل این فیلم است. من برای نخستین‌بار هنگامی که «عهد تمیمی» در مقابل آن سرباز اسرائیلی قرار گرفت، این سؤال را از خودم پرسیدم که آیا ما مجاز هستیم که کودکان را به مبارزه دعوت کنیم؟ البته من هیچ‌گاه نتوانستم چیزی در ستایش «عهد تمیمی» بنویسم، همان‌گونه که چیزی هم نتوانستم در نقد والدین او بنویسم. محافظت از بچه‌ها سؤال دیگر این فیلم است. عماد برنات در سکانس ذبح گوسفند این موضوع را نشان داد که در واقع معتقد بود باید آن‌ها این مسائل را ببینند تا این‌گونه قوی شوند. به همین دلیل جبرئیل را از مقطعی به بعد با خود به تظاهرات می‌برد. خود من معتقد هستم نمی‌توانید در مواقعی بچه را جدا نگه دارید، باید او را واکسیناسیون کنید تا آهسته‌آهسته با وضعیت ظلم و نابرابری مواجه شود.»

علیانی در ادامه پیرامون اقتصاد شهرک‌سازی نیز گفت: «روند ساخت شهرک مسئله‌ای سؤال‌مند است. آیا ساخت شهرک روندی عقیدتی و سیاسی است؟ یا روندی است که با ظاهر مذهبی، در خدمت فساد اقتصادی آن است؟ شهرک سازی یک صنعت پول‌ساز و منحصربه‌فرد در اسرائیل است که ما از آن چیز زیادی نمی‌دانیم. پیشانی درگیری مستقیم اسرائیل با فلسطین اگر نظامیان نباشند، گروه‌های مذهبی افراطی اولترا ارتدکس هستند. اما گردانندگان این سیستم چه کسانی هستند؟ از همان ابتدا عموم نخستین وزیران اسرائیل مذهبی نبوده‌اند. گلدا مئیر، آریل شارون، موشه دایان، یا حتی همین نتانیاهو، کدام یک از این‌ها مذهبی هستند؟ پشت داستان اسرائیل هیچ مذهبی وجود ندارد و اتفاقاً مذهبی‌ها سازگارتر هستند. برای اولین‌بار با مئیر کاهان شاهد این هستیم که مذهبی بودن با خشونت گره می‌خورد. الان نیز خود مذهبی‌ها یا سرباز دون‌پایه حاکمیت هستند یا دست‌مایه تبلیغات اسرائیل.»

اسرائیل در فیلم‌های مختلفی تلاش داشته تا خشونت خود را به گروه‌های مذهبی افراطی منتقل کرده و بگوید که کلیت اسرائیل خشن نیست. شما همیشه می‌بینید که اسرائیلی نفرت‌انگیز نیست بلکه اسرائیلی مذهبی نفرت‌انگیز است. شما در سریال «Unorthodox» این را به نحو واضحی می‌بینید که مذهبی‌ها در سیبل نفرت‌پراکنی هستند. اما هدف آنان از این تبلیغات چیست؟ برای آنکه سرمایه‌داران اسرائیلی که در مناطق ثروتمند شهری ساکن هستند را در امان نگه‌دارند. اینکه پول آن‌ها از کجا آمده، ما نمی‌دانیم اما ساکنان مناطقی همچون بلوار «روتشیلد» سرمایه‌دارانی هستند که با تلفن‌های خود سیاست دولت را تغییر می‌دهند و در عین حالی که هیچ‌کدام از این موهای بافته و شمایل یهودی را ندارند. این‌ها به چه قیمتی باید سالم بمانند؟ به قیمت آنکه برخی فقیر وحشی به صورت طراحی شده با فلسطینی‌ها بجنگند. این‌ها به این دلیل که مذهبی هم هستند در لحظه می‌توانید به آن‌ها انگیزه بدهید.

 

دعوای سکولارها و مذهبی‌ها در اسرائیل 

شهرک سازی یک صنعت پول‌ساز و منحصربه‌فرد در اسرائیل است که ما از آن چیز زیادی نمی‌دانیم

«نتانیاهو» از سر استیصال با «بن گویر» که از احزاب اولترا ارتدکس اسرائیل بود متحد شد. تمام خوشحالی بن گویر در حال حاضر این است که می‌تواند شهرک به شهرک در میان اسرائیلی‌ها بچرخد و اسلحه پخش کند. اما شما مقیاس ماجرا را لحاظ کنید؛ در برابر کسی که می‌گوید الان در غزه بمب هوشمند استفاده کنیم یا خیر، یک نفر در حد توزیع اسلحه به بازی گرفته شده است. دولت در واقع این مذهبی‌ها را با این بازی‌ها سرگرم کرده است و بازی اسرائیل در جای دیگری طراحی می‌شود.

علیانی چنین ادامه داد که: «عماد برنات در کل فیلم همه راه‌های مبارزه را به تصویر می‌کشد و به بن‌بست می‌خورد، لذا امکان یا عدم امکان، یکی از پرسش‌های شما پس از دیدن فیلم است. فلسطین هر چه که فکر کنید را آزمایش کرده اما پاسخ نگرفته، لذا سردرگمی آن‌ها را فرا گرفته است. سردرگمی که تلاش می‌کنند با تکثرهای مختلف، لباس هوشمندی به آن بپوشانند و نشان دهند که وضعیت ما، حالت سردرگمی نیست، بلکه ما هرکدام به شیوه‌ای مبارزه می‌کنیم. شما به نحو مداوم رفت و برگشتی میان راه‌های ناممکن را مشاهده می‌کنید.»

پرسش دیگر آن است که موفقیت چیست؟ یکی از صحنه‌هایی که می‌تواند موفقیت‌آمیز قلمداد شود، برچیده‌شدن دیوارهای فنسی است، اما دیوار بتنی بزرگ‌تری چند متر آن طرف تر کشیده شده است، آیا این موفقیت است؟ اگر یک متر دیوار عقب‌تر رود ما موفق شده‌ایم؟ آیا مسئله این است؟ یعنی ما با یک وضعیت عجیب مواجه هستیم، با گروهی که ده متر جلو می‌آید، بعد یک‌قدم عقب‌تر می‌رود، سپس شما تصور می‌کنید که موفق شده‌اید در حالی که او نه متر جلوتر آمده است.

 

حواشی مستند 

اسرائیل در فیلم‌های مختلفی تلاش داشته تا خشونت خود را به گروه‌های مذهبی افراطی منتقل کرده و بگوید که کلیت اسرائیل خشن نیست. شما همیشه می‌بینید که اسرائیلی نفرت‌انگیز نیست بلکه اسرائیلی مذهبی نفرت‌انگیز است

مستند ۵ دوربین شکسته از آن دست مستندهایی است که پیرامون آن حواشی بسیاری به وجود آمده است. این مستند نامزد بهترین فیلم مستند در مراسم اسکار ۲۰۱۱ بوده است و از طرف دیگر عماد برنات این مستند را با همکاری «گای دیوید» یهودی در خود اسرائیل ساخته است. از طرف دیگر اسرائیل نیز بر این مستند ادعای مالکیت داشته و آن را متعلق به خود می‌داند. همین موضوعات باعث شده تا برخی مستند مذکور را در ادامه جنگ تبلیغاتی اسرائیل و برآمده از نگاه دولت خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس بدانند که به گونه‌ای هر نوع مبارزه خشونت‌آمیز علیه اسرائیل را بن‌بست تلقی کرده و به مبارزه مدنی باورمند است. اما هرچه که هست باید انتظارات خود در مواجهه با این مستند را پیش از دیدن آن معین کنید. مستند مذکور می‌تواند تا حدی شناختی دست‌اول از مصائب زندگی در فلسطین را به شما ارزانی دارد؛ لذا می‌تواند تکه‌ای از پازل ذهنی شما پیرامون مسئله فلسطین را تکمیل سازد.

ذات یک ملت در تکثر میان گروه‌های آن است. وجه تفاوت میان ملت با یک قوم یا قبیله بیش از آنکه ناشی از تعداد آنان باشد، برآمده از تکثرهای درون آن است. ملت فلسطین نیز از این موضوع مستثنا نیست. همین روزها که اسرائیل به دنبال عملیات طوفان‌الاقصی در حال تبدیل‌کردن غزه به یک تکه زمین سوخته است، درصد زیادی از مردم کرانه باختری و دیگر نقاط فلسطین زندگی روزمره خود را داشته و واکنش خاصی نشان نمی‌دهند. شخصیت‌های مختلف این مستند می‌تواند گونه‌های مختلف فلسطین و جریان‌های اجتماعی آنان را به صورت مختصر توضیح دهد.

 

/انتهای پیام/ 

ارسال نظر
captcha