هنر در خدمت نسل‌کشی به قلم زریار خوشرو؛
کاریکاتور واشنگتن‌پست، نماینده حماس را به‌عنوان مردی تنومند با بینی گشاد و چشم‌های تیره و ابروهای پرپشت به تصویر کشیده بود که چهار کودک و یک زن باحجاب را در حال سخنرانی به خود بسته و می‌گوید: «اسرائیل چگونه جرأت می‌کند به غیرنظامیان حمله کند؟»

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «زریار خوشرو» [1] روزنامه‌نگار و مقاله‌نویس پاکستانی در یادداشتی که وب‌سایت «Information clearing house» آن را منتشر کرده است به موضوع نقش رسانه‌های غربی در عادی‌سازی کشتار و نسل‌کشی فلسطینی‌ها می‌پردازد. به گفته وی، کشتار روزانه و نسل‌کشی مردم فلسطینی یک رویداد و حادثه نیست که تنها یک بار اتفاق بیفتد؛ بلکه فرایندی است که به مرور شکل گرفته و تبدیل به یک رویه عادی شده است. برای عادی‌سازی این نسل‌کشی هم در اولین مرحله باید از مردم فلسطین، انسان‌زدایی شود. باید آنها به‌گونه‌ای به تصویر کشیده شوند که گویی انسان نیستند، بلکه آفات و علف‌های هرزی هستند که برای زندگی سایر انسان‌ها باید از بین بروند و در این میان، رسانه‌های جریان اصلی در اروپا و آمریکا وظیفه انسان‌زدایی از فلسطینی‌ها را بر عهده دارند.

 

نسل‌کشی؛ رویداد یا فرایند؟

نسل‌کشی یک رویداد یا یک اتفاق ساده نیست. این‌گونه نیست که شما به‌سادگی یک روز صبح از خواب بیدار شوید و شروع به نابودی کامل مردم کنید. نسل‌کشی یک فرایند است و باید برای رسیدن به آن تلاش کنید. مانند همه فرایندها، نسل‌کشی نیز مراحل خاص خود را دارد. اگر بخواهیم به فهرست تهیه شده توسط دکتر «گرگوری استانتون» [2]، بنیان‌گذار و رئیس «دیده‌بان نسل‌کشی» [3] - سازمانی که دقیقاً همان کاری را انجام می‌دهد که نام آن نشان می‌دهد - اشاره کنیم، نسل‌کشی ۱۰ مرحله دارد. 

نسل‌کشی یک رویداد یا یک اتفاق ساده نیست. این‌طور نیست که شما یک روز صبح از خواب بیدار شوید و شروع به نابودی کل مردم کنید؛ بلکه نسل‌کشی یک فرایند است.

 یکی از این مراحل، انسان‌زدایی از انسان‌ها است. این موضوع مهمی است، زیرا ارتکاب نسل‌کشی آسان نیست. کشتن هزاران مرد، زن و کودک به روح و روان انسان آسیب وارد می‌کند و باعث می‌شود فرد با انواع سؤالات ناراحت‌کننده مواجه شود. فردی که مرتکب نسل‌کشی می‌شود باید با انواع افکار ناخوشایندی که حتی در بسته‌ترین ذهن‌ها نفوذ می‌کند، مانند جاسوس‌هایی که مخفیانه به یک قلعه به خوبی حفاظت شده نفوذ می‌کنند، مقابله کند. آن‌هایی که ماشه را روی کودکان می‌چکانند، آن‌هایی که بمب‌ها را روی مدارس و بیمارستان‌ها می‌اندازند، به هر حال احتمالاً به‌عنوان انسان‌هایی هستند که آن‌ها را می‌کشند. در این صورت، انسان تعجب می‌کند که چگونه آنها شب می‌خوابند؟ چگونه در لحظات بیداری خون روی دستان خود را نمی‌بینند؟ مانند «لیدی مکبث» [4] که در سالن‌های قلعه «دانسینان» سرگردان است؟! پاسخ ساده است؛ شما با متقاعدکردن خود به اینکه کسانی که کشته می‌شوند در واقع انسان نیستند، یا حداقل به اندازه شما انسان نیستند، با آن کنار خواهید آمد. اگر این کار را درست و مکرر انجام دهید، با موفقیت خود را متقاعد خواهید کرد که قتل، قتل نیست؛ کنترل آفت است.

 

هنر در خدمت انسان‌زدایی

انسان‌زدایی باید یک فرایند مداوم باشد و همزمان با نابودی و دفع آفات واقعی اجرا شود؛ زیرا شما می‌بینید که این فقط مردم خودتان نیستند که باید متقاعدشان کنید، بلکه دولت‌ها و مردم کشورهایی که شما را مسلح می‌کنند نیز کمک می‌کنند و در برخی موارد حتی شما را تشویق می‌کنند؛ در حالی که شما کار خونین اما ضروری خود را ادامه می‌دهید، آنها هم باید متقاعد شوند. با انباشته‌شدن نوزادان در حیاط بیمارستان‌های محاصره‌شده، زمانی که کیسه‌های جسد، خیابان‌ها را پر می‌کند و در حالی که دنیا به طور زنده آخرالزمان را در تلفن‌های هوشمند پخش می‌کند، انجام این کار سخت‌تر می‌شود. 

انسان‌زدایی از اعراب و مسلمان‌ها سال‌هاست که در غرب انجام می‌شود؛ بسیاری از مردم در سراسر جهان با تصاویر رسانه‌ای و فیلم‌هایی از اعراب دماغ گنده به‌عنوان شیوخ احمق متعصب و راهزنان وحشی بزرگ شده‌اند.

در این زمینه و چارچوب است که باید کاریکاتور ننگین و مفتضحانه اخیر «واشنگتن‌پست» را موردتوجه قرار داد. در ۶ نوامبر، در حالی که اسرائیل به هدف قراردادن عمدی و مستقیم خود علیه غیرنظامیان غزه در نانوایی‌ها، بیمارستان‌ها و خانه‌ها ادامه می‌داد و در عین حال به‌وضوح قصد خود را برای ریشه‌کن‌کردن فلسطینی‌ها اعلام می‌کرد، «واشنگتن‌پست» کاریکاتوری با عنوان «سپرهای انسانی» منتشر کرد. این کاریکاتور مردی را با ویژگی‌های حیوانی در کت‌وشلوار راه‌راه تیره به تصویر می‌کشید که کلمه «حماس» با حروف سفید درشت روی آن نقش بسته بود. در این کاریکاتور، نماینده حماس به‌عنوان مردی تنومند با بینی گشاد و چشم‌های تیره و ابروهای پرپشت نشان داده می‌شود که چهار کودک و یک زن باحجاب را در حال سخنرانی به خود بسته و می‌گوید: «اسرائیل چگونه جرأت می‌کند به غیرنظامیان حمله کند؟» در سمت چپ او پرچم فلسطین و در سمت راست تصویری از مسجدالاقصی و البته یک چراغ نفتی قرار داشت. «نیک هاسلم» [5]در مطالعه برجسته خود در مورد «انسان‌زدایی» می‌نویسد که یکی از مقوله‌های مرتبط با انسان‌زدایی از طریق تصویرسازی ارائه تصویری از دشمن به‌عنوان یک وحشی، جنایت‌کار و آزاردهنده زنان و کودکان است. 

اولین مرحله در ارتکاب نسل‌کشی، انسان‌زدایی از انسان‌های کشته شده است. باید خود را متقاعد کنید برای این که کسانی که کشته می‌شوند در واقع انسان نیستند، یا حداقل به اندازه شما انسان نیستند.

خشم و اعتراض علیه کاریکاتور منتشر شده مؤثر بود. «دیوید شیپلی» [6]، سردبیر صفحه تحریریه واشنگتن‌پست، پس از حذف کاریکاتور، در یادداشتی برای خوانندگان این روزنامه نوشت: «من این نقاشی را کاریکاتوری از سخنگوی حماس دیدم. با این حال، واکنش به این تصویر مرا متقاعد کرد که چیزی کاملاً تفرقه‌انگیز را در این کاریکاتور درک نکرده‌ام و از آن پشیمانم.»

واقعاً تقصیر «دیوید شیپلی» سردبیر واشنگتن‌پست نیست. او مانند بسیاری از مردم در سراسر جهان با تصاویر رسانه‌ای و فیلم‌هایی از اعراب دماغ گنده به عنوان شیوخ احمق متعصب، راهزنان وحشی یا متعصبان سخت‌گیر بزرگ شده است. این پدیده‌ای است که «جک شاهین» [7] در کتاب خود به نام «سیمای بد اعراب: هالیوود چگونه مردمی را بدنام می‌کند» [8] به آن پرداخته است.

با بازگشت به کاریکاتور، اعراب تنها کسانی نیستند که هدف این انسان‌زدایی قرار گرفته‌اند. آلمان نازی مملو از تصاویری بود که یهودیان را تقریباً به همین شکل نشان می‌داد و برای ایجاد انزجار، دماغ‌ها و چشم‌های آنها را به صورت غیرانسانی به تصویر می‌کشیدند. نگاهی گذرا به کارتون‌های تبلیغاتی ضد ژاپنی در جنگ جهانی دوم بیندازید؛ برخی از آن‌ها توسط نویسنده معروف کودکان، دکتر «سوس» [9] طراحی شده‌اند و می‌بینید که همان تکنیک‌ها به کار رفته است. کارتون‌های ضد ایرلندی منتشر شده در بریتانیا و آمریکا در اواخر قرن نوزدهم نیز مهاجران ایرلندی را به‌عنوان حیوان به تصویر می‌کشیدند و هنوز هم سیاه‌پوستان در این کشورها به‌عنوان میمون به تصویر کشیده می‌شوند. 

در حالی که اسرائیل در حال کشتار زنان و کودکان فلسطینی بود، واشنگتن‌پست کاریکاتوری را منتشر کرد که نشان می‌داد حماس مقصر کشته‌شدن زنان و کودکان فلسطینی است.

هدف به همان اندازه که موذیانه است، مؤثر نیز هست: گره‌زدن شخصیت به ظاهر و سپس اطمینان از زشت بودن ظاهر مذکور... البته نازی‌ها یک گام فراتر رفتند و به طور معمول یهودیان را به صورت موش‌هایی با چهره انسانی که جلوی جاروی پاک‌کننده آریایی می‌دویدند، به تصویر کشیدند. در سال ۲۰۱۵، «دیلی‌میل» در اشاره به مهاجران مسلمان که به اروپا سرازیر شده‌اند کاریکاتوری از موش‌های کثیف را در کنار مهاجران مسلمان که همگی عمامه‌به‌سر و کلاشینکف به دست داشتند به تصویر کشید. تنها زن قابل رویت در این کاریکاتور البته محجبه بود و عبایی به سر داشت. دیلی‌میل با کشیدن این کاریکاتور عملاً از مسلمانان مهاجر به اروپا انسان‌زدایی کرد.

این افتخار نصیب کسی جز «مایکل رامیرز» [10]نمی‌شود؛ برنده دو بار جایزه «پولیتزر» که کارتون «سپرهای انسانی» واشنگتن‌پست را کشید. در سال ۲۰۱۸ که راهپیمایی بزرگ بازگشت فلسطین در جریان بود، زمانی که تک‌تیراندازان اسرائیلی ۲۶۶ معترض غیرمسلح را کشتند و ده‌ها نفر دیگر را فلج کردند، آقای «رامیرز» مناسب دید تا کاریکاتوری طراحی کند که موجی از موش‌ها را که پرچم‌های فلسطین را زیر آتش حمل می‌کردند به تصویر بکشد. در این کاریکاتور موش‌های در حال پرت‌شدن از صخره، اسرائیل را مقصر سرنوشت خود می‌دانستند. واضح است که این نیز چیزی «به‌شدت تفرقه‌انگیز» است که به نظر می‌رسد واشنگتن‌پست به نوعی آن را نادیده گرفته است.

 

[1] . Zarrar Khuhro

[2] . Gregory Stanton

[3] . Genocide Watch

[4] . : Lady Macbeth یا بانو مکبث یکی از شخصیت‌های نمایش‌نامه مکبث اثر ویلیام شکسپیر است. در این نمایش، او همسر شخصیت اصلی نمایش - مکبث - نجیب‌زاده اسکاتلندی است که پس از ترغیب و تحریک همسرش به قتل حاکم، ملکه اسکاتلند شد، اما بعد از این ماجرا دچار عذاب وجدان شد. مرگ او در پرده آخر با اقدام به خودکشی بیان می‌شود.

[5] . Nick Haslam

[6] . David Shipley

[7] . Jack Shaheen

[8] . Reel Bad Arabs:  How Hollywood Vilifies a People

[9] . Dr Seuss

[10] . Michael Ramirez

 

/انتهای پیام/ 

ارسال نظر
captcha