گروه اجتماعی فرهنگ سدید-حجت الاسلام اکبر شکاری: برخی اوقات در عالم سیاست، جریان، حزب یا اشخاصی دیده میشوند که به جهت سوابق و خدماتشان در نظام، مطالبات و انتظاراتی را دارند و برای رسیدن به این خواستهها، روشهای ناصواب و غیر اخلاقی را دستاویز خود قرار میدهند. با اینکه ظاهر و ژست دینی و اخلاقی دارند اما از هر فکر و عمل ریاکارانه، ابایی نداشته و سیاستهای ماکیاولی (مکر) را در پیش میگیرند. تلاش شده در این نوشتار به یکی از این روشها و فنون، اشاره کوتاهی شود.
«جریانی که به انحاء مختلف، به لحاظ فکری، راهبردی، اهداف، نیروی انسانی و غیره، دچار لغزشها و ریزشهای فراوان شده است، برای تجدید حیات و حضور دوباره در عرصه سیاست، با یک حرکت به سمت جلو، سعی میکند، نخست با تبلیغات گسترده، دفاع جانانهای از افراد مشکل دار نماید (با اینکه جرم آنها مسجل و مستند است). بعد از شکست در مرحله قبل، در مبارزهای مستمر با یک عقب نشینی تاکتیکی، طوری وانمود میکنند که کل جریان، از آن افراد و برخی لغزشها، مبری و بی گناه هستند. (تذکر اینکه، آنها در هر مرحله تمام نیروها را عقب نکشیده و مطبوعات، گروهها، اشخاص و فداییانی را برای تحلیل قوا و تضعیف توان حریف بهجا میگذارند) اگر با موفقیت روبرو بشوند، سعی در معرفی چهرههای جدید با شعارهای جذاب و عوام پسند و تغییر تاکتیک برای رسیدن به قدرت از طریق انتخابات، میکنند؛ در صورت شکست در هر مرحله، یعنی رد یا تأیید صلاحیت نامزدها، تبلیغات، انتخابات با یک سری اقدامات اعم از دفاع، عقب نشینی یا فرار رو به جلو (کار گروهی همزمان) و نیز تخریب زمان، مکان و شکل انتخابات و... مبارزه را پیگیری میکنند. این جریان برای حضور در پایینترین سنگر وجایگاه برای هرکدام از اعضاء خود، از بالاترین جبهه، وارد عمل میشوند»
مطلب فوق الذکر اشاره به روشها و فنونی که در انتخابات ۸۸ از سوی اصلاح طلبان استفاده و تقریبا همیشه با شدت و حدت متفاوت با رنگ و لعاب جدید تکرار میشود؛ دارد.
روش دست بالا گرفتن یا به مرگ بگیر تا به تب راضی شود «door in the face effect» این موضوع در چهارچوب روشهای جلب اطاعت و فرمانبرداری به عنوان بحثی مهم و اساسی از مباحث روانشناسی اجتماعی است و یکی از زیرشاخههای فنون مبتنی بر تقابل که در تمام سطوح روابط میان فردی، اجتماعی، سیاسی و... به کارگرفته میشود. سیالدینی (cialdini) و همکاران ۱۹۷۵ وی اعلام کردند که در بعضی موارد، مردمی که از قبول یک تقاضای بزرگ قبلی امتناع کرده اند، احتمال بیشتری دارد که با تقاضای کوچک بعدی موافقت کنند.
روش به مرگ بگیر تا به تب راضی بشود، بستگی به مجموعهای از اوضاع و احوال دارد. نخست، تقاضای اول باید بسیار بزرگ باشد؛ آن قدر بزرگ که شخصی که ازقبول آن امتناع میکند، نتیجه گیری منفی نسبت به خود پیدا نکند. بدین ترتیب شخصی که تقاضا یا خواسته را انجام نداده، احتمالا به این نتیجه برسد که تقریبا هر کسی هم جای او بود، چنین تقاضایی را رد میکرد. دوم، برای اینکه تأثیر این روش آشکار بشود، تقاضای بعدی باید به وسیله همان کسی صورت گیرد که تقاضای اول را کرده بود. یعنی فرد برای جبران تقاضای اول که بسیار بزرگ بود، سعی میکند تقاضای کوچکتر دوم را پاسخ دهد تا هم از بار (احتمالی) و فشار روانی خود کاسته و نیز تعامل را به طور یک طرفه قطع نکند.