به گزارش فرهنگ سدید؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سالهای اخیر با چالشهای سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلیترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرتها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد.
به مناسبت روزسیزدهم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت ضدیت دشمن با حاکمیت دین خدا به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ میدهیم.
«إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ خداوند شما را فقط از دوستی با کسانی بازمیدارد که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از دیارتان بیرون راندند و بر بیرون راندنتان یکدیگر را یاری رساندند؛ و کسانی که با آنها دوستی کنند، آناناند ستمکاران» (ممتحنه: ۹)
قرآن کریم در این آیه شریفه، ضمن بیان ویژگیهایی برای دشمنان نظام اسلامی، یکی از آن ویژگیها را ضدیت و دشمنی آنان با دین خدا و حاکمیت دین خدا در جامعه میداند.
تعبیر «قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ» در این آیه شریفه نشان میدهد که ضدّیت اصلی دشمنان، با دین خدا و حاکمیت دین خدا در جامعه است و هر نوع ضدیت دیگری مطرح شود، مسئلهای فرعی و غیر اصیل و درواقع، تنها بهانهای برای ضدیت با دین خداست.
برخی گمان میکنند مشکل دشمن با نظام اسلامی، «مصداقی» و «جزئی» است نه «ریشه ای» و «کلّی»؛ و به همین دلیل گمان میکنند با برطرف شدن برخی بهانههایی که از طرف دشمن مطرح میشود، دشمنی او نیز برطرف خواهد شد. در حالیکه قرآن کریم به ما گوشزد مینماید که مشکل آنان با مسلمانان و نظام اسلامی، «اسلام» است که مسلمانان آن را به عنوان مبنای فکری و جهان بینی خود پذیرفته اند؛ و آن، اسلامی است که مردم را به «پیشرفت توأمان مادی و معنوی» دعوت میکند و این پیشرفت را در سایه «استقلال» طلب میکند و به هیچ وجه به دنبال «پیشرفت ناشی از وابستگی» نیست. دینی که مردم را به «تلاش» و «جهاد» دعوت میکند نه «تنبلی» و «راحت طلبی»؛ دینی که مردم را به «علم آموزی» و «تولید علم» دعوت میکند نه «وابستگی علمی»؛ دینی که مردم را به «زیر بار زور و وابستگی نرفتن» دعوت میکند، نه «سازش». دشمن کسی است که با این دین علناً و عملاً مبارزه میکند؛ و این دین، همان «اسلام ناب محمدی» است؛ و آنان تنها زمانی از ما راضی خواهند شد که مردم و مسئولان انقلابی، از این اسلام که همان «اسلام ناب محمدی» و «اسلام انقلابی» است، دست کشیده و در مبانی فکریمان کاملاً وابسته به آنان شویم؛ که این وابستگی فکری، خودبخود منجر به وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد شد:
«وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز یهود و نصارى (دشمنان) از تو راضى نخواهند شد، تا از آیین آنان پیروى کنى (و به طور کامل تسلیم آنها شوى).» (بقره/۱۲۰)