ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سالهای اخیر با چالشهای سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلیترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد.
به گزارش «سدید»؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سالهای اخیر با چالشهای سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلیترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرتها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد.
به مناسبت روز یازدهم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت عهد و پیمان منافق به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ میدهیم.
گاه منافق را باید از «لحن قولش» شناخت نه از «قولش»!
«وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ؛ و اگر ما بخواهیم، آنها را به تو نشان مىدهیم، پس تو آنان را میشناختی؛ و البته میتوانی ایشان را از دوپهلویی و ابهام گفتارشان بشناسی و خداوند اعمال شما را مىداند.» (محمد:۳۰)
یکی از پرکاربردترین روشهای بیماردلان و منافقین برای القاء اندیشههای غیرانقلابی خود در میان مردم، بیان سخنان دوپهلو و غیرصریح است، بگونهای که مخاطبان برداشتهای متفاوتی از سخن آنها داشته باشند. درواقع منافق و بیماردل با این نوع سخن گفتن، هم حاشیه سازی کرده و مردم را از مسائل اصلی غافل میسازد، هم به ایجاد دوقطبیهای کاذب در متن جامعه و نخبگان دامن میزند و هم راه فرار از انتقادات را به روی خود بازگذاشته و زمانیکه فشار افکار عمومی زیاد شود، برداشتهای باطل از سخنان خود را رد میکند.
خداوند متعال در عبارت «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ» در این آیه شریفه، به این ویژگی منافقین اشاره فرموده است.
«لحن» در لغت به معنای «عدول سخن از حالت تصریح به کنایه و ابهام» است. همچنین در معنای «لحن» گفته شده: «المیل عن جهة الإستقامة؛ غیراستوار و سست سخن گفتن». به عبارت دیگر، منظور از «لحن قول» در آیه شریفه، این است که کلام انسان منافق، غیرصریح و غیراستوار است.
در برخی منابع روایی شیعه و سنی در ذیل این آیه شریفه، از صحابه پیامبر (ص) نقل شده است که میفرمودند: ما (پس از نزول این آیه شریفه)، منافقین را از لحن بغض آلودشان نسبت به علی (ع) میشناختیم: «کُنّا نَعرِفُ المُنافِقِین عَلَى عَهدِ رَسوُلُ اللّه بِبُغضِهِم عَلِیِّ بنِ أبِی طالِب عَلَیهِ السَّلام؛ ما منافقین را در زمان رسول الله (ص)، با بغضشان نسبت به علی (ع) میشناختیم.» (تفسیرالصافی؛ ج. ۵؛ ص. ۳۰؛ الدرالمنثور فی تفسیر المأثور؛ ج. ۶؛ ص. ۶۶)
به عبارت دیگر، منافقین حتی اگر میتوانستند در مواجهات خود با پیامبر (ص)، ظاهر خود را حفظ کرده و صراحتاً از جایگاه پیامبر (ص) دفاع نمایند، که در بسیاری موارد نیز اینگونه نبود، امّا به محض اینکه بحثی از خلافت و یا فضائل امیرالمؤمنین (ع) به میان میآمد، لحن سخن گفتنشان از حالت «صراحت» تبدیل به «ابهام» میشد.
پیامبر اکرم (ص) نیز در روایتی میفرمایند: «ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ، فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاق؛ با صدای بلند بر من صلوات بفرستید که آن نفاق را از بین میبرد.» (الکافی؛ ج. ۴، ص. ۳۵۳) به نظر میرسد این روایت شریف، برخلاف آنچه شایع است، نباید در سیاق روایات اخلاقی معنا و تفسیر شود. زیرا چه بسا امروزه، منافقین هم برای فریب مردم، با صدای بلند صلوات بفرستند؟!
اگر در تفسیر این حدیث، به فضای صدور آن- یعنی زمان حضور منافقین در صدر اسلام- توجه شود، آنگاه تفسیر دقیقتری خواهد یافت؛ و آن اینکه منظور از «صلوات با صدای بلند»، اعلام موضع صریح، استوار و بدون سستی و ابهام در کلام، در دفاع از ولیّ مسلمین، در مواضع حسّاسِ مورد امتحان الهی و نترسیدن از سرزنش دیگران است. دقت شود که پیامبر اکرم (ص) از بین رفتن نفاق را در این حدیث شریف، معلّل به صِرف «صلوات» نفرمودند، بلکه آن را نتیجه «صلوات با صدای بلند» بیان کرده اند؛ و این همان استواری، صراحت و عدم سستی در کلام است.