عادی‌سازی آزار جنسی کودکان توسط سیستم آموزشی ایالات‌متحده به قلم شری فیو؛
در آمریکا یک پدر و مادر خوب و وظیفه‌شناس مجبور به کنترل مصرف رسانه‌ای کودک خود هستند وگرنه فرزندانشان به‌راحتی در معرض محتوای زننده و مستهجن قرار می‌گیرند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ نمایش بی‌پروای مسائل جنسی در رسانه‌های غربی و بالاتر از آن تلاش برای قانونی کردن آموزش مسائل جنسی به کودکان با محوریت سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی و حتی تلاش برای عادی‌سازی پدوفیلی (آزار جنسی کودکان) طی سال‌های اخیر اعتراضات گسترده‌ای را در کشورهای غربی و به‌خصوص آمریکا به دنبال داشته است. «شری فیو» [1] رئیس انجمن «والدین آمریکایی درگیر در آموزش» [2] و از فعالین سیاست آموزشی در آمریکا نیز در یادداشتی در «واشنگتن‌تایمز» به موضوع عادی‌سازی پدوفیلی (آزار جنسی کودکان) می‌پردازد و نگرانی خود را از این وضعیت ابراز می‌کند. وی نسبت به فروپاشی و انحطاط اخلاقی جامعه آمریکا هشدار می‌دهد. نهادی که وی رئیس آن است، در سرتاسر آمریکا تلاش دارد که مانع عادی‌سازی آموزش جنسی کودکان در مدارس این کشور شده و نقش والدین را در نظارت بر محتوای آموزشی ارائه شده در مدارس فرزندان بالا ببرد.

 

نقشه‌ای برای نابودی آمریکا

بسیاری از ما در این فکر هستیم که چگونه فرهنگ آمریکایی در چنین مدت کوتاهی تا این حد خالی از اخلاق شده است. زمانی که من در آمریکا در حال بزرگ‌شدن بودم، محدودیت‌هایی در نمایش‌های جنسی در تلویزیون وجود داشت، و هر چیزی که قبل از ساعت ۹ شب پخش می‌شد، «ساعت خانوادگی» و خارج از محدوده رفتارهای بزرگسالان بود. بدیهی است که رسانه‌ها به‌مرور زمان وضعیت نامطلوب و بدی پیدا کرده‌اند و حالا والدین خوب و وظیفه‌شناس، مجبور به کنترل مصرف رسانه‌ای کودک خود هستند وگرنه فرزندانشان به راحتی در معرض محتوای زننده و مستهجن قرار می‌گیرند. اما آنچه بیش از همه نگران‌کننده است، پیگیری سریع آموزش جنسی به کودکان است.

در گذشته تصور می‌شد افرادی که به‌عنوان جنس مخالف لباس می‌پوشند، عجیب و غریب و یک پدیده مرتبط با سلامت روان هستند، اما امروزه مردم بر این باورند که بسیاری از کودکان، با جنسی غیر از جنس زیستی خود به دنیا می‌آیند. گویی یک بیماری همه‌گیر جنسیتی در آمریکا به وجود آمده است. به این مسئله آموزش‌های جنسی موذیانه‌ای که در مدارس دولتی به کم سن و سال ترین دانش‌آموزان داده می‌شود را نیز اضافه کنید، تنها چیزی که به ذهن می‌رسد، سرنوشت قوم حضرت لوط است.

در آمریکا آنچه که بیش از هر چیز نگران‌کننده است، پیگیری سریع آموزش جنسی به کودکان است. انحطاط اخلاقی آمریکا نوعی بیماری است که اگر متوقف نشود، آزادی خود را از دست خواهیم داد. این احتمالاً یک نقشه عمدی توسط کسانی است که برای نابودی این کشور نقشه می‌کشند.

«جان آدامز» [3] گفت: «قانون اساسی ما تنها برای مردم اخلاقی و مذهبی تدوین شده است. این برای دولت در هر کشور دیگری، ناکارآمد است». من معتقدم که دلیل «جان آدامز» برای طرح این موضوع، قانون اساسی آمریکاست که بر اساس شرایط خودگردانی پیش بینی شده است. بر اساس این قانون، افراد با فضیلت آنچه را که درست است انجام می‌دهند، در حالی که افراد بداخلاق باید توسط دولت کنترل شوند. من معتقدم انحطاط اخلاقی آمریکا نوعی بیماری است که اگر متوقف نشود، آزادی خود را از دست خواهیم داد. این احتمالاً یک برنامه عمدی توسط کسانی است که برای نابودی این کشور نقشه می‌کشند.

 

۵ اتفاق مهم در مسیر عادی‌سازی آزار جنسی کودکان

مطابق با شواهد منتشر شده توسط گروهی که شعارشان «کنترل جهان را متوقف کنید» [4]می‌باشد، سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد کودکان را در سراسر جهان به‌منظور عادی‌سازی «پدوفیلی» [5]، مورد هجوم مسائل جنسی قرار می‌دهند. در این گزارش آمده است که در تلاشی هماهنگ، سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد با همکاری نزدیک «بنیاد راتگرز» [6] که بودجه آن توسط «بیل گیتس» [7] و سازمان «والدین برنامه‌ریزی‌شده» [8] تأمین می‌شود، پنج اتفاق زیر در حال رخ‌دادن است:

  1. دستورالعمل به تمام مدارس دولتی در سراسر جهان برای آموزش جنسی کودکان
  2. وارد کرد تعداد بی‌شماری «درگ کوئین» [9] به مدارس و کتابخانه‌ها
  3. ایجاد سردرگمی تراجنسیتی در کشورها
  4. استفاده از رسانه‌ها برای فراخوان به پذیرش پدوفیلی
  5. قضات خواستار قانونی شدن رابطه جنسی با خردسالان هستند

ادعاها در مورد نقش رسانه‌ها برای پذیرش و عادی‌سازی پدوفیلی با تیترهایی مانند این قابل‌اثبات است: «از هر ۱۰۰ مرد یک نفر پدوفیل به دنیا می‌آید، پس چرا به جای انگ زدن به آنها، قبل از اینکه به کسی صدمه بزنند کمک نکنیم؟» یا این تیتر نیویورک‌تایمز: «پدوفیلی یک اختلال است نه یک جرم!». با توجه به درخواست قضاتی که خواستار قانونی شدن رابطه جنسی با افراد زیر سن قانونی هستند، «کمیسیون بین‌المللی قضات» [10] و «برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه ایدز» [11] به‌عنوان بخشی از سازمان ملل متحد، به تازگی گزارشی در مورد «قانون کیفری منع رفتار مرتبط با سکس، تولیدمثل، مصرف مواد مخدر، ایدز، بی‌خانمانی و فقر» منتشر کرده است. این گزارش می‌گوید: «رفتار جنسی شامل افراد زیر حداقل سن مجاز برای رضایت از رابطه جنسی اگر چه در قانون نیامده باشد؛ اما ممکن است توافقی بین دو طرف باشد». مشکل این است که این گزارش از پرداختن یا حتی اشاره به سوءاستفاده جنسی از کودکان غفلت می‌کند و در نتیجه به پدوفیلی رسمیت داده و آن را می‌پذیرد.

 

انحطاط اخلاقی آمریکا نوعی بیماری است که اگر متوقف نشود، آزادی خود را از دست خواهیم داد. این احتمالاً یک نقشه عمدی توسط کسانی است که برای نابودی این کشور نقشه می‌کشند.

وادارکردن کودکان به تجربه‌های جنسی با خود و دیگران

 بر اساس موارد گزارش شده، «بنیاد راتگرز» توسط «سازمان جهانی بهداشت» و «سازمان ملل متحد» برای ایجاد مواد آموزش جنسی در مدارس در ۲۷ کشور تعیین شده است. در این گزارش، خلاصه‌های گرافیکی بسیار زشتی از برنامه‌های درسی «راتگرز» گنجانده شده است. این مطالب به صراحت جنسی و فشار برای وادارکردن کودکان به تجربه‌های جنسی با خود و دیگران تکان‌دهنده و وحشتناک است. این گزارش همچنین شواهدی را ارائه می‌کند که ثابت می‌کنند «بنیاد راتگرز» مروج اصلی پدوفیلی است.

به نظر می‌رسد چیزهای عجیب و غریبی که در مورد جنسی کردن کودکان از طریق مدارس دولتی، کتابخانه‌های دولتی، رسانه‌ها و سیستم قضایی می‌شنویم، یک برنامه عمدی با بودجه‌ای خوب است که به ۱۹۴ کشور عضو سازمان جهانی بهداشت پمپاژ شده است.

گزارش‌ها نشان می‌دهد میلیارد معروف «بیل گیتس» از حامیان مالی پروژه مشترک سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی برای آموزش مسائل جنسی به کودکان و عادی‌سازی پدوفیلی است.

«بیل گیتس» که از حامیان مالی اصلی این برنامه هاست با «جفری اپستین» [12] رابطه‌ای برقرار کرد که منجر به طلاق همسر «بیل گیتس» از وی شد. البته «اپستین» به اتهام سوءاستفاده جنسی و قاچاق جنسی کودکان تحت تعقیب قرار گرفت و در زندان در انتظار محاکمه درگذشت. ارتباط آقای گیتس با اپستین دلیل مهمی برای اینکه چرا او بودجه جنبشی برای جرم‌زدایی از رابطه جنسی کودکان و بزرگسالان را تأمین می‌کند، نشان می‌دهد.

هیچ اتفاق مثبتی از سوی سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد حاصل نمی‌شود. همه ما مشاهده کردیم که چگونه کشورها - از جمله کشور آمریکا - کورکورانه توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی را در طول همه‌گیری و آسیب‌هایی که به ایالات متحده و جهان وارد کرد، دنبال کردند و اکنون می‌دانیم که آخرین مجمع سازمان بهداشت جهانی خواستار حذف آزادی‌های شخصی شده است. ایالات متحده باید با عجله برای حفاظت از کودکان آمریکایی و حاکمیت آمریکا، عضویت خود را از سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل خارج کند.

 

[1] . Sheri Few 

[2] . United States Parents Involved in Education (USPIE)

[3] . John Adams: جان آدامز (زاده ۳۰ اکتبر ۱۷۳۵ - درگذشت ۴ ژوئیه ۱۸۲۶)، دومین رئیس‌جمهور آمریکا است. دوران ریاست جمهوری جان آدامز در آمریکا بین سال‌های ۱۷۹۷ تا ۱۸۰۱ میلادی بود.

[4] . Stop World Control

[5] . pedophilia : پدوفیلی یا گراش به آزار جنسی کودکان یکی از انواع اختلالات جنسی و روانی است که اشاره به یک کشش جنسی مداوم نسبت به کودکان نا بالغ دارد. در غرب تلاش می شود از این مسئله قبح زدایی شود.

[6] . Rutgers Foundation: بنیاد  حقوق و سلامت جنسی بین المللی که در هلند مستقر است.

[7] . Bill Gates

[8] . Planned Parenthood

[9] . درگ کویین (Drag Queen) شخصی است که لباس زنانه می‌پوشند و با رفتار زنانه به انجام نمایش‌های هنری همراه با استندآپ کمدی، رقص، لب‌زنی و یا خواندن می‌پردازد. این افراد معمولا همجنس‌گرا، دوجنس‌گرا، تراجنسیتی یا به نحوی بخشی از جامعه دگرباشی جنسی هستند. این افراد چند سالی است که در مدارس آمریکا به کارگرفته شده اند تا کتاب های داستان برای کودکان بخوانند؛ مخالفین می گویند این برنامه ها گامی برای عادی سازی همجنس بازی و مسائل LGBTQ است.

[10] . The International Commission of Jurists or ICJ

[11] . The Joint United Nations Programme on HIV/AIDS (UNAIDS)

[12] . Jeffrey Epstein: جفری اپستین سرمایه‌دار امریکایی و دلال سکس بود. او که به سوء‌استفاده از دختران نابالغ متهم بود، در ۱۰ آگوست ۲۰۱۹ در سلول خود در مرکز اصلاح متروپلیتن نیویورک خودکشی کرد. روابط بیل گیتس با این دلال جنسی موجب جدایی همسرش از وی شده‌است. بیل گیتس در واکنش به انتشار گزارشی در وال استریت ژورنال مبنی بر ارتباطش با اپستین و مشارکت وی در کمک‌های مالی او به مؤسسات مختلف گفته بود: «صرفاً به خاطر ارتباطاتی که جفری اپستین با افراد ثروتمند داشته با او ملاقات می‌کرده و در جریان ملاقات‌هایش با اپستین هیچ‌گاه زنان حضور نداشتند. تمام دیدارهایی که با اپستین داشتم صرفاً با حضور مردان بود. هیچ‌گاه در مهمانی‌های او یا هرچیزی مثل این شرکت نداشتم و او هیچ‌وقت پولی را بابت کمک در پروژه‌هایی که من از آن‌ها اطلاع داشتم در اختیارم قرار نداد.»

 

/انتهای پیام/ 

ارسال نظر
captcha