گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مهین جواهریان، کارشناس ارشد کارگردانی انیمیشن از دانشگاه هنرهای زیبا و عضو هیات موسس و دبیر انجمن آسیفا (انجمن انیمیشن سازان ایران)، تهیه کننده، مدرس و مولف آثار کوتاه انیمیشن در این گفتگو با اشاره به وجود استعدادهای فراوان در زمینه انیمیشن، از نبود سیاست گذاریهای مشخصی جهت به کارگیری این استعدادها گفت و حمایتهای مالی و درازمدت دولتی را از راههای تقویت این حوزه برشمرد. در ادامه گفت و گوی ما با جواهریان را میخوانید.
برای شروع مصاحبه قدری درباره جایگاه صنعت انیمیشن در ایران صحبت کنیم. میدانیم که سال هاست انیمیشنهای کوتاه ما در جشنوارههای مختلف جهانی حضور دارند و جوایز بسیاری تا به حال کسب کرده اند. اما انیمیشنهای بلند سینمایی ما حدود یک دهه است که شروع به تولید و درخشیدن کرده اند و هنوز به آن اندازهای که بتوانند ارز آوری داشته باشند، عموما نرسیده اند.
جواهریان: بله همانطور که شما نیز اشاره کردید، بسیاری از انیمیشنهای کوتاه ما سال هاست که جوایز معتبری از جشنوارههای مختلف خارجی کسب کرده اند و چندین سال است که پایان ناهههای مختلف دانشجویی به این سمت کشیده شده و دانشجویان بسیاری به تحقیق و پژوهش در این حوزه میپردازند و همه اینها نشان از امیدواری برای پیشرفت در این حوزه است. در این سالها من افراد زیادی با استعداد و توانایی در حوزههای مختلف کارگردانی، انیمیت، تصویرسازی و... دیده ام و معتقدم که این تواناییها در بین جوانان ایرانی وجود دارد که نتایج آن را در جشنوارههای مختلفی که برگزار میشود، شاهدیم.
اگر به طور خلاصه در این باره بخواهم صحبت کنم ما در زمینه نیروی کار مستعد و توانا در حوزه انیمیشن کمبودی نداریم و در کنار این همه استعداد، یک ادبیات بسیار غنی و کهن نیز وجود دارد که میتواند قصه تولید انیمیشنهای مختلفی را حتی برای خارج از کشور مهیا کند. به گفته بسیاری از کارشناسان این حوزه و با بررسی انیمیشنهای مطرح دنیا، میبینیم که بسیاری از آنها در زمینه قصه و فیلمنامه از ادبیات ما وام گرفته اند.
در کنار نیروی مستعد و کارآزموده و ادبیات غنی و کهنی که برای تولید انیمیشن وجود دارد، شرط سومی مورد نیاز است که آن حمایتها و سیاست گذاریهای درست فرهنگی است که بتواند مسیر مشخصی برای این حوزه ترسیم کند. سرمایه گذاری در این حوزه به شدت اندک است و تمام این استعدادها بدون کمترین حمایت گاها رها میشوند. بسیاری از آنها به لحاظ معیشتی در شرایط سختی به سر میبرند و بدون حمایت دولتی بسیاری از پروژه هایشان نیمه تمام مانده است. حال پس از سختیهای بسیار وقتی کارشان آماده اکران میشود، درسرهای جدیدی به سراغ آنها میآید؛ از سالنهای کمی که در اختیار فیلم آنها قرار میگیرد تا سانسهای بدی که به آنها میدهند. آموزش و پرورش در زمینه اکران خیلی میتواند کمک کند و زمینه رفتن دانش آموزان را به سینما فراهم کند. چون دانش آموزان با خانوادههای خود به دیدن این فیلمها میروند و باعث میشود که بلیط بیشتری فروخته شود و به اکران این انیمیشنها کمک بیشتری شود.
البته این عدم حمایتها ریشههای مختلفی دارد؛ معمولا در کشورهای مختلف که با مشکلات شدید اقتصادی روبرو میشوند که در کشور ما نیز در حال حاضر همچین اتفاقی در حال رخ دادن است و کرونا نیز در این دوساله شیب این ماجرا را افزایش داده، معمولا اولین چیزی که قربانی عدم حمایتها میشود و براحتی از یاد میرود، فرهنگ و هنر آن جامعه است.
حالا که بحث بازار و آسیب شناسی این حوزه مطرح شد، اجازه دهید به یکی از مشکلات تولید انیمیشن اشاره کنیم، شاید شما نیز آن را تایید کنید. درکنار بودجههای دولتی که در این زمینه مصرف میشود، یک سری شرکتهای خصوصی موفق در ایران نیز وجود دارد که به کار تولید مشغول اند، ولی بر خلاف امر تولید در کشورهای صاحب نام انیمیشن مانند ژاپن، آمریکا، فرانسه و کانادا که معمولا برای تولید یک انیمیشن، شرکتهای بسیاری از کشورهای مختلف در این کار سرمایه گذاری میکنند، چرا در ایران این اتفاق نمیافتد و گویا روحیه کار جمعی در کشور ما ضعیف است.
جواهریان: بله متاسفانه فرهنگ کار جمعی نه تنها در حوزه انیمیشن، بلکه در اغلب کارها در ایران ضعیف است. چون در این خصوص کمتر تمرین کرده ایم و عادت به کار گروهی و جمعی نداریم.
احساس میشود علاوه بر این مشکل نبود کار جمعی، عدم سیاست گذاریهای مشخص و چشم اندازهای چندین ساله از طرف مدیران این حوزه، به این مشکلات اضافه کرده است.
جواهریان: من خیلی شفاف عرض میکنم؛ نه تنها هیچ سیاست مشخص و شفافی وجود ندارد بلکه انتصاب مدیرانی که در این زمینه کمترین توانایی و سواد را دارند، باعث شده تا در حوزه انیمیشن کشور کاملا سلیقهای رفتار شود. به عنوان مثال در یک برهه زمانی یکی از مدیران کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان که در زمینه تولید انیمیشنهای کوتاه در ایران فعال است، نابینا بود. حوزهای که به شدت نیازمند دیدن است، مدیری نابینا آن را هدایت میکرد و در آن سه سال، کانون کمترین تولید را داشت. این مثال ناشی از نبود یک سیاست گذاری بلند مدت در این حوزه است تا هر مدیری که بر سر کار میآید موظف باشد همان سیاستهای نوشته شده را اجرا کند و دیگر رفتار سلیقهای در این خصوص معنی نمیدهد و البته در کنار همه اینها هیچ وقت نهاد ناظری در کار نبوده که از فلان مدیر بابت کم کاریها و یا اشتباهاتش بازخواست کند.
شاید گفتن این نکته اینجا به کار آید که برخلاف همه نبود سیاستهای مشخصی که عرض شد، در کشور فرانسه برخی انیمیشنهای تولید ایران به عنوان واحد درسی برای کودکان و نوجوانان استفاده میشود. آموزش و پرورش در بیشتر کشورهای دنیا برای تفهیم دروس خود از سینما و انیمیشن کمک میگیرد. به یاد دارم که از سالها پیش طی ارتباطی که صورت گرفته بود، برخی از فیلمهای انیمیشن کوتاه کانون پرورش فکری در اختیار فردی فرانسوی قرار میگرفت و آن فرد این فیلمها را جهت تدریس و نشان دادن در مدارس فرانسه به آنجا میبرد. اساسا، چون زبان سینما زبانی بین المللی است، استفاده از انیمیشن برای یادگیری دروس میتواند بیشتر تاثرگذار باشد و گاها نیازی به ترجمه هم ندارد. پنج فیلم کوتاه خود من در مدارس فرانسه نمایش و تدریس میشود. آموزش غیر مستقیم سال هاست که نشان داده تاثیر بیشتری دارد.
/انتهای پیام/