گفتگو بادکتر محمد خزائی؛
برای نخستین بار در جهان به دلیل کنشگری و تاثیر رسانه‌های مستقل، شوری جهانی در پشتیبانی از غزه پدید آمد. هنرمندان به‌ویژه از کشور‌ها و فرهنگ‌های مختلف به آفرینش آثاری با محوریت غزه پرداخته و می‌پردازند آثاری که دیگر فقط مظلوم‌نمایی و افشای ستم نیست بلکه پرده برداشتن ازسویه‌های شورانگیز حماسی است که مبارزه وسنگربندی در برابر نسل‌کشی و کودک‌کشی دولتی مصنوعی است که آپارتاید و نژادگرایی خود را با آموزه‌های دینی یهودیت پشتیبانی کرده و رژیمی پدید آورده که برای هیچ انسانی کرامتی قائل نیست و خودش را قوم برگزیده و نژاد برتر می‌شمارد.

به گزارش«سدید»؛ برای نخستین بار در جهان به دلیل کنشگری و تاثیر رسانه‌های مستقل، شوری جهانی در پشتیبانی از غزه پدید آمد. هنرمندان به‌ویژه از کشور‌ها و فرهنگ‌های مختلف به آفرینش آثاری با محوریت غزه پرداخته و می‌پردازند آثاری که دیگر فقط مظلوم‌نمایی و افشای ستم نیست بلکه پرده برداشتن ازسویه‌های شورانگیز حماسی است که مبارزه وسنگربندی در برابر نسل‌کشی و کودک‌کشی دولتی مصنوعی است که آپارتاید و نژادگرایی خود را با آموزه‌های دینی یهودیت پشتیبانی کرده و رژیمی پدید آورده که برای هیچ انسانی کرامتی قائل نیست و خودش را قوم برگزیده و نژاد برتر می‌شمارد!

در این فراز‌ها با توجه به شور جهانی «حمایت از مردم غزه» جنبشی هنری را با محوریت غزه و مقاومت شاهدیم که این موضوع را با دکتر محمد خزائی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و از هنرمندان دفاع‌مقدس و انقلاب به بحث گذاشتیم.

سال‌هاست شاهد تولید آثار هنری با موضوع فلسطین هستیم. این آثار در گذشته بیشتر جنبه بازنمایی مظلومیت مردمان فلسطین را داشت، اما بعد از شروع طوفان‌الاقصی آثار با موضوع مقاومت نوعی جنبه تهییجی و قهرمانانه پیدا کرده است. آیا می‌توانیم بگوییم که به سمت ایجاد یک مکتب در حوزه هنر مقاومت فلسطین هستیم؟

رژیم صهیونیستی و صهیونیست‌ها در بخش تبلیغات فعالیت همه جانبه‌ای را با شبکه‌های جهانی که در اختیار دارند، سامان دادند. این‌ها مخصوصا به مفهوم تبلیغ و روش‌های تبلیغی، آگاهی و تسلط ویژه‌ای دارند. اما به نظرم مانند گذشته‌ها پس از طوفان‌الاقصی کامیاب نشدند. قبلا با اقدامات زیاد در (لاپوشانی و وارونه نمایی) جنایات‌شان، موفق بودند، اما این بار رودست خوردند و نه فقط مسلمانان که بسیاری از مردم و آزادمردان دنیا متوجه شدند صهیونیست‌ها سیاه‌نمایی می‌کنند و حتی مسائل را برعکس جلوه می‌دهند. همچنین در این سمت یعنی مسلمانان و کشور‌های اسلامی تبلیغات خوبی را آغاز کردند و هنرمندان مسلمان هم واقعا دست به قلم شدند و دارند کار می‌کنند. از دیگر سو رسانه‌های امروزی از همین چندسال قبل در دستر‌س‌تر هستند و کار‌ها خیلی زود پخش می‌شود و جای خودشان را باز می‌کنند. با شرایط پیش آمده فعلی صهیونیست‌ها واقعا رودست خوردند و باید برای تبلیغات‌شان فکر دیگری کنند و دیگر آن نظام سلطه جواب نمی‌دهد. اما درباره نام دادن مکتب به این پدیده و کنش‌گری هنری در راستای غزه، باید گفت شاکله‌ای فرهنگی از مکتب پشتیبانی می‌کند و گروهی که با آن پشتوانه به کار فرهنگی و هنری مشغولند و کار پدید می‌آورند، معمولا پس از سال‌ها و گذشت زمان طولانی از دید منتقدان و کارشناسان به چنان دستاورد‌هایی با ویژگی‌های خاص، عنوان مکتب داده می‌شود. امروز البته مرز‌ها شکسته و بسیاری از حساب و کتاب‌های گذشته دیگر جوابگو نیست، اما به نظرم اگر از آن به «جنبش هنری غزه» نام ببریم پذیرفتنی‌تر است.

دلیل این حرکت و جنبش ایجاد شده را چه می‌دانید؟

آن ستمی که صهیونیست‌ها در غزه مرتکب شدند و خیلی کار‌های ناروایی که واقعا سابقه نداشته، زمانی که هنرمند صاحب فکر، این‌ها را می‌بیند به جوش می‌آید و این جوش‌آوردن و خروش نهادین، خلاقیت را درپی دارد وخیلی چیز‌هایی که در زمان عادی برای هنرمند امکانش کم است و با مقدمه‌چینی بسیار شاید شدنی شود، درچنین فرایندی در یک آن شکل می‌گیرد و در موسیقی یا بوم نقاشی یا ... به اجرا می‌رسد. فرایند خلاقیت در چنان شرایطی رشد می‌کند و زود خودش را نشان می‌دهد. فرایندی که در زمان‌های عادی ممکن است زمان‌بر باشد؛ اما همان‌طور که در فضای معنوی برای رزمندگان‌مان در خطوط مقدم دیدیم که بخاطر معامله‌ای که با خدا کردند، به‌قول امام راحل بقدری جلو می‌روند و خدا در‌ها را برایشان باز می‌کند که ره صدساله را فقط در یک شب طی می‌کنند. دقیقا همین اتفاق در حوزه هنر می‌افتد و فروزه‌ها و بارقه‌ها می‌درخشند و همه جا را روشن می‌کند و هنرمند است که می‌تواند دریابد و ببیند و، چون برآمده از دل است بر دل می‌نشیند و تاثیر خودش را می‌گذارد؛ در مقایسه با کاری که با رویکرد و نیت شیطانی و شیطنت‌آمیز و برای جعل حقیقت انجام می‌شود. ولی کار هنرمندانی که برآمده از نور درون است بر روان‌ها تاثیر می‌گذارد؛ از این رو این آثار هنری حقیقت‌جو با محوریت غزه گل کردند و پیش رفتند و حرکت آفریدند و در حرکت‌شان موفق بوده‌اند.

مرحوم حبیب ا... صادقی در دهمین دوره جشنواره هنر مقاومت آذر ۹۲ گفته بود مقاومت در جهان ما به معنای هنر اجتماعی است و هنر مقاومت دیگر موضوع اجتماعی و سیاسی و منطقه‌ای نیست بلکه موضوعی جهانی است. او می‌گفت تلاش داریم راویان مظلومیت را در جهان امروز همراهی کنیم درحالی که اینک شاهدیم که هنر مقاومت واقعا تجلی جهانی‌یافته حتی هنرمندان و رسانه‌هایی بخاطر منش انسانیت از غزه حمایت می‌کنند و دیگر یک جنبش جهانی رامی‌بینیم که درحال قوام یافتن است.
قوام یافتن این جنبش البته زمان می‌برد و می‌تواند مقدمه بروز و ظهور یک مکتب باشد و مکتب در آتیه خودش را نشان می‌دهد. به نظر من این جنبش به همان مکتبی که طرح کردید وصل خواهد شد، زیرا این شیوه هنر در جهان امروز مرسوم شده و ادامه خواهد داشت و فلسطین و مقاومت همچنان در مقابل سلطه قرار خواهد گرفت. این آثار هنری تاثیر دیگرشان این است که همه رخداد‌ها را ضبط می‌کند و همیشه ماندگار می‌شود. در کنار رسانه‌های فراگیر که گزارش و خبرشان ویژه همان زمان است و محور اخبارشان فرق کرده و روزآمد می‌شود، برخلاف چنین روندی، شاهدیم که این آثار هنری همیشه زنده هستند و راوی تمامیت غزه خواهند بود.

از ویژگی‌های هنر همین است که حادثه را زنده نگه می‌دارد و خاطره‌هایش را همیشه همراه ما و مخاطبان خواهد ساخت!

هنر و کار یگانه هنری را نمی‌توان ندید و بر آن چشم بست، زیرا بر ناخودآگاه مخاطب تاثیر می‌گذارد. از ویژگی‌های هنر‌های تجسمی همین است که پیام‌ها را در خودشان زنده نگه می‌دارد و روزآمد می‌کند و شامل مرور زمان نمی‌شود و هر دوره تازه
به نظر می‌رسد.

برآورد کیفی شما از هنر مقاومت به‌ویژه در مقایسه با هنر دفاع‌مقدس چیست؟

این روند در امتداد هنر دفاع‌مقدس است. هنر دفاع‌مقدس ما نقطه آغاز بود و این جنبش در ادامه هنر دفاع‌مقدس است و همچنان ادامه دارد و کاملا همسو و هم‌جهت است و ان‌شاا... به قیام حضرت مهدی عج وصل می‌شود و آنجاست که کمال خودش را پیدا می‌کند.

چرا به آثارهنر مقاومت غزه نمی‌شود عنوان سفارشی وشعاری داد هرچندسویه‌های مشخص وجهت‌دار وبُرنده‌ای در معناهای‌شان دیده می‌شود؟

‌دقیقا همان‌طور که گفتید سفارشی و شعاری نیست، زیرا سفارش‌شده از بالاست. به نوعی دارای سویه‌های هنری و حیانی و الهامی و اشراقی است و پدیدآورنده می‌داند با دلش طرف است و دلش سفارش را گرفته به همین دلیل هیچ کارفرمایی در کار نیست و دل هنرمند آن بارقه و داده را پذیرفته و آن را در متن اثر احیا می‌کند و به آن زندگی تازه می‌بخشد، زیرا این فرایند و داده چنان که گفتم زنده است، از دل جوشیده و از درون شکل گرفته است. از این رو بهترین تاثیر را دارد و چنین کاری را با میلیون‌ها پول نمی‌توان سفارش داد و تولید کرد.

می‌دانیم که تعهد هنرمند به کارش است و پیام از متن هنری هرگز قابل انتزاع و جدادانستن نیست؛ منتها همچنان مسئولان و تصمیم‌گیران موثر درفرهنگ وهنرکشور ما بسی دورند ازجریان روز و با دخالت‌هاشان آسیب‌زا هستند نه کمک‌کار هنرو هنرمند!
هنرمند امروز مخصوصا در جریان مقاومت غزه منتظر نمی‌ماند که دیگران و تصمیم‌گیرندگان چه می‌گویند درواقع دلش است که سفارش را می‌گیرد و می‌پذیرد و به آن پاسخ می‌دهد دیگر آن تعهدات اداری و مانند آن نیست. از این رو چنین آثاری با ارزش است و ارزشی به شمار می‌رود. البته مسئولان فرهنگی باید در روند حمایت و راه‌های انتشار اثر تسهیلاتی فراهم کنند تا کار‌های این‌چنینی زودتر منتشر شود و به مردم و مخاطبان برسد، روند فراگیری و مردمی‌تر شدن این آثار را فراهم کنند و بیش از این کاری نمی‌توانند برای هنرمند انجام دهند مثلا به هنرمند ایده و فکر تزریق کنند هنرمند خودش دارای ایده و اندیشه است و در دلش بارقه‌باران می‌شود تنها کاری که مسئولان باید انجام دهند این است که برای انتشار این آثار فکری کنند. محل آثار هنر مقاومت دیگر آتلیه‌ها و موزه‌ها و گالری‌ها نیست بلکه در دل تک‌تک مردمانی است که دل‌شان برای این مهم می‌تپد و اخبارش را پیگیری می‌کنند. اینجا به این نکته می‌رسیم که هنر متعهد، هنری است که درون مردم و در متن زندگی باشد. امروز که امکانات ارتباطی و رسانه‌ها برای هنرمندان مهیا شده، زمینه گسترده و مهمی فراهم شده تا با مردم و مخاطبان ارتباط برقرار کنند و به درون زندگی‌ها بروند.

نصرا... قادری، کارگردان و نمایشنامه‌نویس پیشتر‌ها نکته‌ای را هشدار داد که برخی درفضای هنری کشورمان کار با محوریت فلسطین را سفارشی تلقی می‌کنند به همین دلیل برخی چهره‌ها از این کار سرباز می‌زنند. در حالی که جهان شاهد رستاخیز هنرمندان و چهره‌ها در حمایت از فلسطین است؟

این مشکلی است که داشته و داریم. همین که هنرمندی با اهداف انسانی در راه انسانیت کار کند مانند جریان غزه و فلسطین، احساس نیاز کرده و لازم دانسته چنین کند. همین اتفاق نسل‌کشی فلسطین زمانی در اروپا و در بوسنی افتاد، هنرمندان ما گرد آمدند و کار کردند، مجموعه خوبی درباره نسل‌کشی مسلمانان اروپا تولید شد؛ اسم این آثار را نمی‌توان دولتی یا سفارشی گذاشت، زیرا هنرمند، احساس نیاز کرده و در این باره کار آفریده است. او باور دارد باید در این پیام رسانی به مخاطب دخیل باشد و باید اطلاع‌رسانی کند و آیندگان را با شگرد و سبک خودش آگاه کند. به هر رو دولت که فرصت و امکان رسیدگی با این سرعت و کیفیت بالا را که در تولید آثار هنری مقاومت شاهدیم ندارد و انگ هنرمند دولتی با سفارشی کار به هیچ وجه درباره چنین هنرمندان و آثاری پذیرفته نیست.

وظیفه هنرمندان مقابله با بیداد است

به نظرم هنرمندان در شرایطی که این همه بیدادگری به اوج رسیده و با بی‌اعتنایی به بشریت شاهد چنین جنایاتی هستیم وظیفه سنگینی بر دوش‌شان است. آن‌ها وظیفه دارند دست به کار شوند و مطمئنا تاثیر بزرگی دارند و می‌توانند سد راه بسیاری از رخدادهایی شوند که آینده را تیره‌تر می‌سازند. مثلا سرنوشت جنگ ویتنام با چند پوستر عوض شد و جلوی جنگ بیشتر گرفته شد. پوستری کار شد و انتشار یافت که کودکی کشته شده را در میان مزرعه‌ای نشان می‌داد و جملاتی که بر پوستر نوشته شده بود: «حتی کودکان؟» و زیر آن با خط سرخ نوشته شده بود: «آری حتی بچه‌ها!» که انتشار این پوستر در آمریکا باعث خشم و خروش عمومی و مانع ادامه جنگ‌افروزی‌های آمریکا شد؛ بنابراین چنین آثاری تاثیر خودشان را خواهند گذاشت شاید امروز این تاثیرات فوری نباشد، اما در آینده نزدیک جلوی خیلی از رویداد‌ها را خواهد گرفت.

/انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha