جهانی شدن و ملی‌گرایی به قلم جوئل کوتکین؛
محلی گرایی جدید که به دنبال شکست جهانی‌سازی لیبرال ظهور کرده است تلاش دارد با برخی از جنبه‌های منفی جهانی‌سازی مثل شکاف طبقاتی مقابله کند. نظرسنجی «گالوپ» نشان می‌دهد که در آمریکا، اکثریت مردم به دولت‌های محلی اعتماد دارند و در مقابل بیش از نیمی از مردم به دولت فدرال اعتماد ندارند محلی گرایی به دنبال انسانی کردن اقتصاد است. درحالی‌که شرکت‌های بزرگ در سطح ملی و جهانی در خدمت جریان سرمایه هستند کسب‌وکارهای محلی به‌شدت به شبکه‌های مشتریان و تأمین‌کنندگان متکی هستند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «جوئل کوتکین»[۱] ،پژوهشگر دانشگاه «چپمن»[۲] و دبیر اجرایی موسسه اصلاحات شهری است. آخرین کتاب او، «آمدن نئوفئودالیسم»[۳]، است که در سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر شده است. وی در مقاله‌ای که مجله اینترنتی بریتانیایی «Spiked» آن را منتشر کرده است می‌نویسد مردم توسط پروژه جهانی‌سازی لیبرال که توسط دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ حمایت و پشتیبانی می‌شود در حال خفه شدن هستند وی از از یک ضد جنبش به نام محلی گرایی در مقابل جهانی‌سازی لیبرال خبر می‌دهد که قرار است با جنبه‌های منفی جهانی‌سازی مثل شکاف طبقاتی مقابله کند. به گفته وی این جنبش جدید که از نشانه‌های بارز آن کوچ کسب و کار‌ها از شهر‌های بزرگ به حومه شهر‌ها است در اروپا و آمریکا فراگیر شده‌است. به گفته او در حالی که شرکت‌های بزرگ در سطح ملی و بین‌المللی در خدمت جریان سرمایه هستند این جنبش جدید به دنبال انسانی کردن اقتصاد است.

محلی گرایی در مقابل جهانی سازی

در پی شکست‌های جهانی‌گرایی لیبرال، امروز یک موج ناسیونالیستی نه تنها در چین و روسیه بلکه در سراسر غرب در حال افزایش است. این پویایی به طرز وحشتناکی شبیه به ۱۰۰ سال پیش است، زمانی که جنگ، بیماری‌های همه‌گیر و ناامنی اقتصادی تنش‌های ملی را آشکار کرد. با این حال، چرخش بدون شک امروز علیه جهانی‌گرایی نیازی به بازگشت به روز‌های سیاه ناسیونالیسم تهاجمی ندارد. در عوض، ما شاهد ظهور یک مدل جدید محلی گرایی مبتنی بر جامعه و خودگردانی هستیم. این بومی‌گرایی و محلی گرایی جدید با برخی از بدترین جنبه‌های جهانی‌سازی مانند همسان سازی، صنعتی‌زدایی و شکاف‌های طبقاتی رو به رشد مقابله می‌کند و در عین حال از گرایش‌های اقتدارگرایانه که اغلب با شور ناسیونالیستی همراه است دوری می‌کند. اساساً به دنبال جایگزینی، در صورت امکان، نهاد‌ها و تولید انبوه با کارآفرینی و رقابت محلی است.

در فرانسه چندین دهه است که اعتراضات مداوم علیه جهانی شدن وجود داشته است. لهستان و بقیه اروپای شرقی، که پس از دهه‌ها کنترل مرکزی توسط مسکو بهبود یافته‌اند، از بومی‌گرایی حمایت کرده‌اند. چرخش بریتانیا علیه جهانی گرایی به عنوان بهترین نمونه با خروج این کشور از اتحادیه اروپا همراه بود. جنبش علیه جهانی گرایی جایگزینی برای دولت مداخله‌ گر است

این رویکرد جذابیت قابل توجهی را نشان داده است. تکامل امیدوارکننده فناوری‌هایی مانند کار از راه دور و چاپ سه‌بعدی در حال حاضر فرصت‌هایی را برای تقویت اقتصاد محلی ایجاد کرده است. نظرسنجی «گالوپ» نشان می‌دهد که که در ایالات متحده، اکثریت قوی مردم به دولت‌های محلی اعتماد دارند و در مقابل بیش از نیمی از مردم به دولت فدرال اعتماد ندارند. شرکت‌های بزرگ، بانک‌ها و رسانه‌ها نمره کمی از مردم دریافت می‌کنند، اما کسب‌وکار‌های کوچک همچنان از حمایت گسترده در خطوط حزبی برخوردار هستند. این فقط یک پدیده آمریکایی نیست. در فرانسه چندین دهه است که اعتراضات مداوم علیه جهانی شدن وجود داشته است. لهستان و بقیه اروپای شرقی، که پس از دهه‌ها کنترل مرکزی توسط مسکو بهبود یافته‌اند، از بومی‌گرایی حمایت کرده‌اند. همچنین مخالفت با تجاوزات و دست اندازی‌های دولت فدرال در کانادا وجود دارد، در حالی که چرخش بریتانیا علیه جهانی گرایی به عنوان بهترین نمونه با خروج این کشور از اتحادیه اروپا همراه بود. جنبش علیه جهانی گرایی جایگزینی برای دولت مداخله‌گر است، مانند اروپا، جایی که بوروکراسی غیرمنتخب اتحادیه اروپا به دنبال قدرت‌های رو به گسترش است و در آمریکای شمالی و استرالیا، جایی که بوروکراسی‌های ملی برای تضعیف جوامع محلی سنتی پر جنب و جوش کار می‌کنند. همچنین ارتباط قوی با پوپولیسم، به ویژه در اروپا دارد. در آمریکا و اکثر کشور‌ها پایگاه آن کسب و کار‌های کوچک است و تمایل دارد به سمت راست متمایل شود.

تلاش برای انسانی کردن اقتصاد

با این حال، بومی‌گرایی جدید اساساً مسئله چپ در مقابل راست نیست. این در مورد حفظ اقتصاد‌های محلی و نهاد‌های خودگردان است. به گفته «کوین آلبرتسون»[۴]، استاد اقتصاد در دانشگاه منچستر، امروزه در سیاست اغلب به نظر می‌رسد که تنها گزینه پیشنهادی بین «دولت بزرگ یا تجارت بزرگ» است. او استدلال می‌کند که در مواجهه با این معضل ناخوشایند، «تنها جایگزین مناسب» محلی‌گرایی یعنی «دولت کوچک و تجارت کوچک» است. اساساً، بومی‌گرایی و محلی گرایی به دنبال انسانی کردن اقتصاد است. در حالی که شرکت‌های جهانی یا ملی عمدتاً به جریان سرمایه پاسخ می‌دهند، کسب‌وکار‌های محلی به شدت به شبکه‌های مشتریان و تامین‌کنندگان متکی هستند. در صنعت غذا، بسیاری به عنوان مشاغل خانگی شروع به کار می‌کنند و سپس به کامیون‌های مواد غذایی تبدیل می‌شوند. برخی به رستوران‌های ساده تبدیل می‌شوند و گهگاه مکان‌های متعددی را معمولاً در همان منطقه باز می‌کنند. این‌ها در زمانه‌ای که بسیاری از مکان‌های سنتی که زمانی همه‌جا حضور داشتند و اکنون کاهش یافته‌اند جایگزینی برای یکسان سازی فروشگاه‌های زنجیره‌ای ارائه می‌دهند.

شرایط جدید به دور از نابودی مشاغل محلی، باعث افزایش تشکل‌های تجاری جدید در ایالات متحده شده است. بیش از ۴.۴ میلیون اپلیکیشن در سال ۲۰۲۰ در مقایسه با تقریباً ۳.۵ میلیون در سال ۲۰۱۹ ایجاد شده اند. در سال ۲۰۲۱، تشکل‌های تجاری جدید نسبت به قبل از همه‌گیری کرونا ۴۴ درصد رشد داشته است

در چند سال گذشته، مسائل مربوط به زنجیره تامین و اختلال عمومی به دلیل همه گیری کرونا باعث افزایش مصرف کنندگانی شد که به دنبال محصولات محلی هستند، به طوری که حدود چهار نفر از هر پنج نفر به شدت خواهان حمایت از محصولات محلی هستند. این روند در جا‌هایی مانند چین، ایتالیا و کره جنوبی آشکار شده است. در ایالات متحده، این امر حتی قبل از قرنطینه‌ها نیز قابل مشاهده بود، به طوری که تعداد افرادی که در سال ۲۰۱۹ به جای فروشگاه‌های بزرگ از مشاغل کوچک خرید می‌کردند، ۳ میلیون افزایش یافت. در مناطق شهری متراکم تر، جذابیت بومی گرایی را می‌توان در تغییر فعالیت اقتصادی به سمت محله‌ها و دور شدن از مرکز شهری مشاهده کرد. به عنوان مثال، در نیویورک، کاهش کارمندان اداری به این معنی است که افراد با استعداد بیشتر، که بسیاری از آن‌ها از راه دور کار می‌کنند، می‌توانند در محله‌های شهری مانند «بروکلین هایتس»[۵] جمع شوند. بازار املاک و مستغلات بروکلین همچنان قوی به نظر می‌رسد، حتی در حالی که سایر بخش‌های شهر نیویورک با چالش‌های عمیقی روبرو هستند. بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، بیش از ۱۲۰۰ شرکت جدید در بروکلین افتتاح شد، در حالی که منهتن بیش از ۵۰۰۰ تجارت را از دست داد. بسیاری از مشاغل کوچک هنوز از پس لرزه‌های کمبود نیروی کار و انسداد زنجیره تامین از زمان قرنطینه رنج می‌برند. با این حال، شرایط جدید به دور از نابودی مشاغل محلی، باعث افزایش تشکل‌های تجاری جدید در ایالات متحده شده است. بیش از ۴.۴ میلیون اپلیکیشن در سال ۲۰۲۰ در مقایسه با تقریباً ۳.۵ میلیون در سال ۲۰۱۹ ایجاد شده‌اند. در سال ۲۰۲۱، تشکل‌های تجاری جدید نسبت به قبل از همه‌گیری کرونا ۴۴ درصد رشد داشته است. «گروه نوآوری اقتصادی»[۶] تخمین می‌زند که تشکل‌های جدید کسب و کار برای سال ۲۰۲۲ یک رکورد تاریخی را ثبت خواهند کرد.

خروج از کلان شهر‌ها در آمریکا و اروپا

کانون این موج به سرعت در حال رشد کارآفرینی در حاشیه شهری آمریکا، به ویژه در کمربند آفتاب[۷] نهفته است. بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰، حومه شهر‌ها حدود ۹۰ درصد از کل رشد کلانشهر‌های ایالات متحده را تشکیل می‌دادند. بین سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، داده‌های سرشماری نشان می‌دهد که حرکت به خارج از کلان‌شهر‌های اصلی در سراسر آمریکا بیش از ۳ برابر شده است که ناشی از عواملی مانند توانایی برخی از متخصصان برای کار در هر مکانی، تمایل به فرار از مناطق پرجمعیت به دلایل بهداشتی و برای برخی تمرکز جدید بر کیفیت زندگی است. تغییر از مرکز به سمت پیرامون در بریتانیا، استرالیا، کانادا، فرانسه و سراسر اروپا نیز مشهود است.

بسیاری از کارگران «اقتصاد جدید» خدمات کسب و کار، مدیریت بازرگانی و حتی مشاغل فناوری از مراکز سنتی مانند نیویورک، لس‌آنجلس، شیکاگو و سانفرانسیسکو به مکان‌هایی مانند «آستین»، «دالاس»، «سالت لیک‌ سیتی» و «رالی دورهام» دور می‌شوند. طبق نظرسنجی «Cyberstates»، در طول دهه آینده، یوتا، آریزونا، تگزاس، کلرادو و نوادا انتظار می‌رود بیشترین رشد فناوری را داشته باشند، که بسیار جلوتر از کالیفرنیا، نیویورک یا ماساچوست هستند

جابجایی نیروی کار جوان‌تر که به ایالت‌ها و جوامع دیگر هدایت می‌شوند، محرک اقتصادی جدیدی را برای مکان‌های دریافت کننده فراهم می‌کند. یک مطالعه از دانشگاه شیکاگو نشان می‌دهد که ۳۴ درصد از کارگران آمریکایی می‌توانند کار‌های خود را از راه دور انجام دهند، نگرشی که به طور گسترده توسط موج جدید استارتاپ‌ها پذیرفته شده است. بسیاری از کارگران «اقتصاد جدید» خدمات کسب و کار، مدیریت بازرگانی و حتی مشاغل فناوری از مراکز سنتی مانند نیویورک، لس‌آنجلس، شیکاگو و سانفرانسیسکو به مکان‌هایی مانند «آستین»، «دالاس»، «سالت لیک سیتی» و «رالی دورهام» دور می‌شوند. طبق نظرسنجی «Cyberstates»، در طول دهه آینده، یوتا، آریزونا، تگزاس، کلرادو و نوادا انتظار می‌رود بیشترین رشد فناوری را داشته باشند، که بسیار جلوتر از کالیفرنیا، نیویورک یا ماساچوست هستند. نقل مکان کنندگان جدید ممکن است زیرساخت‌های فرهنگی در این مکان‌ها را ضعیف و یکنواخت ببینند. برای کسی که به خیابان‌های لندن، نیویورک یا سانفرانسیسکو عادت دارد، کمبود رستوران، فضا‌های هنری و مکان‌هایی برای قدم زدن می‌تواند دیوانه کننده باشد. با این حال، برخی از این جوامع جدید پیرامونی که به‌طور فزاینده‌ای متنوع هستند، با تقویت خیابان‌های اصلی خود یا حتی ایجاد مراکز کاملاً جدید، شهر‌ها را تکرار می‌کنند. همچنین برای ساختن مراکز اجتماعی و مؤسسات فرهنگی مانند تئاتر نیز تعجیل شده است.

یکی از چالش‌های کلیدی پیش روی این جوامع جدید در یکنواختی عرضه‌های خرده فروشی نهفته است. بسیاری از مراکز شهری جدید امروزی پر از فروشگاه‌های زنجیره‌ای هستند. اما در حال حاضر یک حرکت متقابل رو به رشد به سمت اصالت و تازگی محلی وجود دارد که منعکس کننده تغییرات جمعیتی است که در حاشیه شهر‌ها در حال رخ دادن است. این روند در گسترش بازار‌های کشاورزان در ایالات متحده قابل مشاهده است، که تعداد آن‌ها از حدود ۱۷۵۰ در سال ۱۹۹۴ به بیش از ۸۷۰۰ در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. برخی بسیاری از این تغییرات را به تغییر در افرادی که در حومه شهر زندگی می‌کنند، نسبت می‌دهند، جایی که به طور فزاینده‌ای محل زندگی هزاره‌ها[۸]، اقلیت‌ها و متخصصان تحصیل‌ کرده است. این مصرف کنندگان اغلب با تجربه بازار‌های بزرگ سنتی احساس بیگانگی می‌کنند.

در آستانه یک ضد جنبش

بسیاری از شرکت‌های کوچک صنایع دستی و مکان‌های غذایی ریشه در جوامع قومیتی دارند که اکنون در حومه شهر‌ها تکثیر شده‌اند. بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، بیش از ۹۵ درصد رشد در حومه شهر‌های ایالات متحده از مهاجران و اقلیت‌ها بوده است. این گروه‌ها همچنین به‌طور فزاینده‌ای در مناطق پراکنده «کمربند آفتابی» و حتی شهر‌های «کمربند زنگ زده»[۹]، به‌ویژه آن‌هایی که هزینه‌های مسکن نسبتاً پایینی دارند، مستقر می‌شوند. سال گذشته، فهرستی از رستوران‌های ویتنامی جدید در نیویورک تایمز، عمدتاً بر روی کمربند آفتاب و مناطق حومه شهر متمرکز شد، جایی که فرمت‌های فست فود قومی به طور فزاینده‌ای محبوب شده‌اند. سال ۲۰۲۲ میلادی، نیویورک تایمز فهرستی از رستوران‌های ویتنامی جدید که به طور عمده در کمربند آفتابی و حومه شهر‌ها متمرکز شده‌اند را منتشر کرد. در این مکان‌ها غذا‌های سریع [۱۰] قومی به طور فزاینده‌ای محبوب شده‌اند.

امروزه اغلب مشاغل صنایع دستی را در مکان‌های غیرمنتظره پیدا می‌کنید. این مؤسسات جدید از طریق تبلیغات دهان به دهان و هیاهوی اینترنتی با زنجیره‌هایی با بودجه بازاریابی چند میلیون دلاری رقابت می‌کنند. آن‌ها همچنین از روابط شخصی با تامین کنندگان محلی سود می‌برند. همانطور که «جیسون لوسک»[۱۱]، رئیس اقتصاد کشاورزی در دانشگاه «پوردو» ایندیانا خاطرنشان می‌کند، در میان مشاغل مواد غذایی، همه‌گیری کرونا میل بیشتری برای انعطاف پذیری زنجیره تامین ارائه شده توسط تولیدکنندگان محلی ایجاد کرد.

 بسیاری از کسب‌وکار‌های مواد غذایی راه‌هایی برای ارتباط با مزارع خانوادگی  -۹۶ درصد از تمام مؤسسات کشاورزی - به عنوان راهی برای تضمین عرضه و ارائه برتری در کیفیت پیدا کرده‌اند. در زمانی که خرده فروشان بزرگی مانند «والمارت»[۱۲] با تامین کنندگان سخت گیرتر شده‌اند، اکنون دامداران اغلب به دنبال فروش مستقیم به رستوران‌ها و مصرف کنندگان هستند. کشاورزان گندم و چاودار مستقیماً به انجمن صنفی نانوایان با ۲۰۰۰ عضو بازاریابی می‌کنند. بسیاری از این مزارع کوچک نیز کاملاً جدید هستند. بر اساس داده‌های دولت ایالات متحده، در حال حاضر ۴۵۶ هزار «کشاورز مبتدی» وجود دارد که به عنوان کشاورزانی با کمتر از یک دهه تجربه تعریف می‌شود. همانطور که «کاوامورا»[۱۳] یک کشاورز نسل سوم از «اورنج کانتی»، کالیفرنیا، اشاره می‌کند، حتی در مناطق بسیار شهری مزارع در مقیاس کوچک می‌توانند مصرف کنندگان و رستوران‌های اطراف را تامین کنند. او و دیگران در حال کار بر روی توسعه کود‌های جدید هستند که می‌توانند بهره‌وری را حفظ کنند و در عین حال سمی بودن محصول را کاهش دهند که نگرانی اصلی مصرف کنندگان شهری محسوب می‌شود.

فناوری که اغلب به عنوان نیرویی برای همگن‌سازی در نظر گرفته می‌شود، می‌تواند تنوع بیشتری را در تولید افزایش دهد. «ند هیل»[۱۴]، استاد توسعه اقتصادی در دانشگاه ایالتی «اوهایو»، پیشنهاد می‌کند که چاپ سه‌بعدی می‌تواند به شرکت‌ها اجازه دهد تا آنچه را که زمانی به صورت انبوه تولید و در فواصل بزرگ وارد می‌شد، به صورت محلی و در دسته‌های کوچک‌تر تولید کنند

تحول مشابهی برای کالا‌های تولیدی امکان پذیر است. فناوری که اغلب به عنوان نیرویی برای همگن‌سازی در نظر گرفته می‌شود، می‌تواند تنوع بیشتری را در تولید افزایش دهد. «ند هیل»[۱۴]، استاد توسعه اقتصادی در دانشگاه ایالتی «اوهایو»، پیشنهاد می‌کند که چاپ سه‌بعدی می‌تواند به شرکت‌ها اجازه دهد تا آنچه را که زمانی به صورت انبوه تولید و در فواصل بزرگ وارد می‌شد، به صورت محلی و در دسته‌های کوچک‌تر تولید کنند. گروه‌های فناوری مانند «America Makes» در حال حاضر نیروی کار پرینت سه بعدی را آموزش می‌دهند که می‌تواند تولید را بومی سازی کند.

امروز، پس از چندین دهه عجله برای متمرکز کردن قدرت در مؤسسات بزرگ شرکتی یا دولتی، ما در آستانه یک ضد جنبش بزرگ محلی هستیم. این در همه جا یکسان نخواهد بود. هر منطقه‌ای از پورتلند گرفته تا اورگان به روش‌های خود از بومی گرایی استقبال می‌کنند. هیچ کس نباید امیدوار باشد که کالیفرنیا را با می‌سی سی پی هماهنگ کند، یا روستا‌های فرانسوی را مجبور کند که مانند لندنی‌ها یا پاریسی‌ها رفتار کنند. ما باید اجازه دهیم که انتخاب‌های خاصی به صورت محلی و در محدوده‌های قانون اساسی انجام شود. اگرچه ممکن است چنین تصوری محافظه کارانه در نظر گرفته شود، اما ریشه‌های قوی در سمت چپ نیز دارد. در اوایل قرن بیستم، «لوئیس براندیس»[۱۵]، نهاد‌های حکومت محلی را «آزمایشگاه‌های دموکراسی» نامید. «بیل کلینتون»[۱۶] رئیس جمهور اسبق آمریکا بعداً این مفهوم را تأیید کرد و استدلال کرد که در «کشوری به پیچیدگی و تنوع کشور ما»، تنها تصمیم‌گیری غیرمتمرکز معنا دارد.

امروزه، بومی‌سازی هنوز هم از سمت چپ حمایت می‌کند. برخی به درستی شرکت‌های جهانی رو به رشد را به عنوان محرک‌های نابرابری و نیرو محرکه آوارگی می‌دانند. متأسفانه، دولت بایدن نیز شیفته صدور دستورات اجرایی شده است و در تلاش است تا جوامع آمریکا را از واشنگتن اداره کند. این ممکن است حتی در مورد بسیاری از حوزه‌های دموکرات نیز محبوبیت نداشته باشد. هزاره‌های عمدتاً لیبرال در موضوعاتی مانند مهاجرت به شدت طرفدار راه حل‌های محلی و مبتنی بر جامعه هستند و لزوماً از ساختار‌های حکومتی متمرکز از بالا به پایین که توسط نسل‌های قبلی مترقیان پذیرفته شده بودند، طرفداری نمی‌کنند. نظرسنجی «نشنال ژورنال»[۱۷] نشان می‌دهد که کمتر از یک سوم هزاره‌ها از راه حل‌های فدرال نسبت به راه حل‌های محلی حمایت می‌کنند. بیشتر آن‌ها نسبت به نسل «ایکس» قبلی خود به مؤسسات مهم ملی بسیار کمتر اعتماد دارند.

محلی‌گرایی جایگزینی برای دو نیرویی که سرمایه‌داری لیبرال را تضعیف می‌کنند ارائه می‌دهد: دولت مرکزی دائماً در حال گسترش و قدرت عمدتاً غیرقابل تنظیم نهاد‌های شرکتی کلیدی. با تمرکز قدرت در دست چند نفر، هم تنوع و تفاوت‌ها سرکوب می‌شود و هم رقابت مردمی از بین می‌رود. این بنیان سرمایه‌داری را که اساساً مربوط به رقابت است را تضعیف می‌کند

محلی‌گرایی جایگزینی برای دو نیرویی که سرمایه‌داری لیبرال را تضعیف می‌کنند ارائه می‌دهد: دولت مرکزی دائماً در حال گسترش و قدرت عمدتاً غیرقابل تنظیم نهاد‌های شرکتی کلیدی. با تمرکز قدرت در دست چند نفر، هم تنوع و تفاوت‌ها سرکوب می‌شود و هم رقابت مردمی از بین می‌رود. این بنیان سرمایه‌داری را که اساساً مربوط به رقابت است را تضعیف می‌کند. همانطور که لنین فهمید، دشمن واقعی جمع گرایی دولتی نه از واحد‌های اقتصادی بزرگ بلکه از «تولید تجاری در مقیاس کوچک» ناشی می‌شود.

در طول تاریخ از روز‌های اولیه جمهوری روم تا ظهور هلند و بریتانیای کبیر تجارت‌های کوچک و مالکیت توزیعی و پراکنده ابزار تولید امیری حیاتی برای پیشرفت دموکراتیک و اجتماعی بوده است. شرکت‌های محلی نیز مدت‌ها منبع مهمی برای پویایی آمریکا بوده است. همانطور که «الکسیس دو توکویل»[۱۸] در کتاب «دموکراسی در آمریکا»[۱۹] در قرن نوزدهم نوشت، «عادات خودگردانی» از طریق انجمن‌های مدنی که تا حدی توسط مشاغل محلی هدایت می‌شود به دست می‌آید. امروز، هنوز در مکان‌های محلی است که ادعا‌های شهروندی دموکراتیک به شدت احساس می‌شود. با بازگرداندن اقتصاد‌های محلی پویا و با احیای رقابت و ایجاد فرصت‌ها در سطح مردمی، بومی گرایی جدید حائلی خوشایند، هم برای رویای مترقی «دولت دایه»[۲۰] و هم برای سیر انطباق گرایانه و روح خردکننده سرمایه‌داری بی بند و بار جهانی، فراهم می‌کند.


پی‌نوشت

[۱]. Joel Kotkin
[۲]. Chapman University
[۳]. The Coming of Neo-Feudalism
[۴]. Kevin Albertson
[۵]. Brooklyn Heights

[۷]. کمربند آفتاب (Sun Belt) عبارتی است برای اشاره به ایالت‌های جنوبی آمریکا که از شرق به غرب آن کشیده شده‌اند. بنا بر تعریفی دقیق‌تر به تمامی ایالت‌های جنوبی مدار ۳۶ درجه شمالی ایالت‌های کمربند آفتاب گفته می‌شود. ویژگی اصلی این ایالت‌ها داشتن هوای گرم با تابستان‌های طولانی و زمستان‌های کوتاه و معتدل است. در این منطقه ایالت‌هایی با آب وهوای خشک (آریزونا، کالیفورنیا، نوادا و نیو مکزیکو)، اقلیم مدیترانه‌ای (کالیفورنیا) و اقلیم نیمه‌گرمسیری مرطوب (تگزاس، لوئیزیانا، می‌سی‌سی‌پی، آلاباما، فلوریدا، جورجیا و کارولینای جنوبی) دیده می‌شود. این کمربند از سال ۱۹۶۰ دارای رشد چشمگیری در فرصت‌های اقتصادی ومتعاقبا در جمعیت خود بوده‌است.

[۸]. millennials: هزاره‌ها یا نسل «y» به گروهی از افراد گفته می‌شود که پس از نسل X و پیش از نسل Z زاده شده‌اند، اما در عین حال بر سر این موضوع که تولد نسل هزاره در چه زمانی آغاز شده و کی به پایان رسیده هیچ اتفاق نظری وجود ندارد به طوری که برخی صاحب نظران بر این باورند که تاریخ تولد نسل هزاره مابین اواخر دههٔ ۱۹۷۰ یا اوایل دههٔ ۱۹۸۰ آغاز شده و در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ هم به پایان رسیده است. در ایران دهه شصتی‌ها را نسل هزاره و دهه هفتادی‌ها را نسل Z می‌گویند.
[۹]. «Rust belt» کمربند زنگ زده به منطقه‌ای در آمریکا گفته میشود که از نیویورک آغاز می‌شود و به سمت غرب تا پنسیلوانیا، ویرجینیای غربی، اوهایو، ایندیانا و میشیگان ادامه پیدا میکند و در جنوب ویسکونسین به پایان میرسد. این منطقه زمانی یکی از مهمترین مناطق صنعتی و اقتصادی در ایالات متحده بوده است که بسیاری از کارخانجات در آن فعالیت میکرده و از رونق اقتصادی خوبی برخوردار بوده است. اما از میانه قرن ۲۰ به دلیل چند اتفاق و فاکتور اقتصادی، از جمله انتقال مراکز صنعتی و کارخانجات به سمت غرب، افزایش اتوماسیون در کارخانجات، سقوط صنعت فولاد و استیل آمریکا، پیمان‌های تجارت آزاد همچون نفتا (پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی) و از دست رفتن اشتغال به شکل کلی در آمریکا؛ این مناطق رونق سابق خود را از دست داده و به شدت فقیر شدند تا آنکه در دهه ۸۰ به آن‌ها لقب کمربند زنگ زده (کنایه از منطقه‌ای صنعتی که دیگر برای مدت‌ها متروک شده) دادند.

[۶]. The Economic Innovation Group
[۱۰]. fast food
[۱۱]. Jason Lusk
[۱۲]. Walmart
[۱۳]. Kawamura
[۱۴]. Ned Hill
[۱۵]. Louis Brandeis
[۱۶]. Bill Clinton
[۱۷]. National Journal
[۱۸]. Alexis de Tocqueville
[۱۹]. Democracy in America
[۲۰]. Nanny state

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha