به گزارش «سدید»؛ بیانات حضرت آیتا... خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی که صبح دیروز در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزش و پرورش در سی و چهارمین اجلاس آموزش و پرورش صورت گرفت، میتواند به عنوان نقشهراه وزارت آموزش و پرورش باشد. هر چند این نقشهراه پیش از این هم به واسطه بیانات گذشته ایشان در دسترس بود، اما تکرار این موارد شاید به این دلیل است که وضعیت کنونی در حوزه آموزش و پرورش، هشدارآمیز است. از تاکید ایشان بر تنظیم کامل سند تحول آموزش و پرورش و اجرای آن در این دستگاه و لزوم توجه بیشتر به موضوع عدالت آموزشی بگیرید تا دغدغههای دوباره رهبری درباره اجرای سند ۲۰۳۰ در نظام آموزشی و فرهنگی ایران؛ موضوعی که حالا چند سال است از سوی رهبر معظم انقلاب گفته میشود. با کنار هم گذاشتن دغدغههای ایشان در اجلاس دیروز همچون وضعیت نامناسب فرهنگی در مهدهایکودک، موضوع عدالت آموزشی و بهبود وضعیت مدارس دولتی و مهمتر از آن جلوگیری از اجرای سند ۲۰۳۰ در مدارس میتوان نظامهای راهبردی بسیاری به دست آورد. این موارد در گفتههای چند کارشناس این حوزه آشکار رانمایان است، هر چند تماس ما با آموزش و پرورش برای جویا شدن از مواضع این وزارتخانه درباره سخنان رهبر معظم انقلاب به نتیجهای نرسید، چرا که هنگام تهیه این گزارش به گفته روابط عمومی آموزش و پرورش مدیران و معاونان ستادی آموزش و پرورش در اجلاس سراسری این وزارتخانه حاضرند و به عنوان سخنران در نوبت قرار داشتند و امکان پاسخگویی آنها به جامجم وجود نداشت.
۲۰۳۰ نفوذ در نظام فرهنگی و آموزشی
آذر ۹۵ سند ملی آموزش ۲۰۳۰ برای اعمال هدفهای آموزشی این برنامه جهانی با حضور وزرای آموزش و پرورش و علوم ایران طی یک مراسم رونمایی شد. گفته شد که این سند توسط کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل (یونسکو) در ایران در چارچوب عمل جهانی آموزش ۲۰۳۰ به عنوان سند ملی آموزش ملی ۲۰۳۰ ایران تهیه و تدوین شده است.
این موضوع واکنشهای بسیاری را برانگیخت تا جایی که ۲۳ خرداد۹۶ اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی طی جلسهای به لغو سند ۲۰۳۰ رأی دادند. نخستین بار حضرت آیت ا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اردیبهشت ۹۶ و در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور به موضوع پذیرش سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو از جانب دولت اشاره کردند و با انتقاد شدید از این موضوع گفتند: «این سند و امثال آن مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بیسر و صدای آن قطعا مجاز نیست و به دستگاههای مسؤول نیز اعلام شده است.»
حضرت آیتا... خامنهای تأکید کردند: «به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون تکلیف معین کند.» اشاره صریح و آشکار رهبری در آن سال هر چند منجر به لغو این سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی شد، اما دغدغههای ایشان در این رابطه ادامه داشت. یک سال بعد و در اردیبهشت ۹۷ ایشان در حضور هزاران نفر از دانشجویان و معلمان باز هم در خصوص سند ۲۰۳۰ گفتند: «من سال گذشته، رسما و علنا و با قاطعیت، اجرای این سند انحرافی را منع کردم که با استقبال مسؤولان هم مواجه شد، اما شنیدهام در بخشهای مختلف برخی مفاد سند ۲۰۳۰ در حال اجرا است که این به معنای قراردادن مهمترین مساله کشور در اختیار بیگانگان است.»
سال گذشته هم رهبری در این خصوص به واکاوی علت اصرارهای آشکار و پنهان بیگانگان برای تحکیم این سند نکات مهمی خطاب به مسؤولان گوشزد کردند. رهبر انقلاب اسلامی در اردیبهشت ۹۸ در این رابطه گفتند: «جان کلام در سند ۲۰۳۰ که فصل مهمی از آن به آموزش و پرورش اختصاص دارد، این است که نظام آموزشی باید جوری تنظیم شود که فلسفه، سبک زندگی و مفهوم حیات بر اساس مبانی غربی به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود.»
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر حساسیت در مقابل نفوذ دشمن نیز فرمودند: «دشمن قصد دارد کاری را که به وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود.»
طرح دوباره یک نگرانی جدی
از وضعیت سند تحول آموزش و پرورش بگیرید تا معیشت معلمان و حفظ شأن و جایگاه آنها، جذب معلمان از طریق دانشگاه شهید رجایی و فرهنگیان و همچنین هشدار درباره اجرای سند ۲۰۳۰ بارها و بارها و در موقعیتهای متعدد از سوی رهبر معظم انقلاب تکرار شده است. فارغ از کمکاریهای احتمالی صورت گرفته در همه این سالها برای رفع این دغدغهها چیزی که تکرار این موارد را از سوی رهبر معظم انقلاب مهمتر میکند اهمیت این دغدغهها در دوره کنونی است.
به عنوان مثال در گذشته شاید عدالت آموزشی را معطوف به مواردی همچون تنوع بالای مدارس و کیفیت فاحش آموزش در آنها میدانستیم، اما حالا و در شرایط کنونی مصداقهای این موضوع هم بیشتر به چشم میخورد؛ چیزی که به آشکاری مورد اشاره رهبر معظم انقلاب در اجلاس دیروز قرار گرفت.
رهبر انقلاب اسلامی در اجلاس دیروز به موضوع «عدالت آموزشی» اشاره کردند و افزودند: «در مورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور بهویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم بارها صحبت شده است و اکنون که مساله آموزش مجازی مطرح است، موضوع عدالت آموزشی حساستر از گذشته است.» وضعیت حساس کنونی تکرار دغدغههای ایشان را نیازمند یک بازنگری میکند.
به این مفهوم که وقتی ایشان از لزوم حفظ شأن معلمان میگویند نباید به این دغدغه همچون گذشته نگاه شود و آن را باید در شرایط کنونی بررسی کرد. وقتی ایشان از کیفیت مدارس دولتی یا نهایی و اجراییشدن کامل سند تحول در آموزش و پرورش میگویند تکرار آن بهمفهوم یک بازنگری جدی در اجرای آنهاست. وقتی از تداوم اجرای سند ۲۰۳۰ و همچنین نیت غرب در اصرار بر اجرای آن در نظام آموزشی ایران میگویند باید بیش از پیش به هشدارهای رهبر انقلاب توجه کرد.
سند نفوذ آموزشی
دغدغههای رهبر معظم انقلاب در اجلاس دیروز مبنی بر پرهیز از ورود معلمان بیکیفیت به نظام آموزشی و تاکید بر درنظرگرفتن صلاحیتهای دینی، اخلاقی و سیاسی در جذب معلمان از یکسو و گلایه از وضعیت مهدهای کودک و تاکید غرب در اجرای سند ۲۰۳۰ از سوی دیگر یک نقطه تلاقی جالب توجه به نام «جریان نفوذ» دارد. کلیدواژهای که بارها و بارها هم در کلام ایشان در حوزههای مختلف به آن اشاره شده بود. یکی از تاکیدات سند ۲۰۳۰ در حوزه آموزشی اصرار به خصوصیسازی مدارس دارد. خصوصیسازی آموزشی و سلب اختیار از دولتها و حاکمیت کشورها مهمترین ویژگی سند آموزشی ۲۰۳۰ دیکته شده از سوی یونسکو است و مهمترین دستاورد آن نفوذ جریانها و منابع روشنفکری و سکولار در فضای آموزشی و تربیتی کشور بر مبنای آموزههای غربی است. به این مفهوم که از یکسو سند ۲۰۳۰ اصرار بر خصوصیسازی نظام آموزشی دارد و از سوی دیگر به واسطه این خصوصیسازی نیروهای سکولار را به فضای آموزشی ایران تحمیل میکند. همین است که دغدغههای رهبری بر تاکید ورود نیروهای انقلابی به حوزه آموزش مهمتر جلوه میکند، چرا که این کار میتواند از جریان نفوذ مدنظر سند ۲۰۳۰ جلوگیری کند. همین است که بسیاری این سند را به درستی «سند نفوذ آموزشی» خواندند. نامی که با توجه به موارد یادشده نام بامسمایی به نظر میرسد.
بازار آشفته فرهنگی
حالا چند سال است که رهبر معظم انقلاب نسبت به اجرای سند ۲۰۳۰ به مسؤولان هشدار میدهند، اما مصداقهای تداوم اجرای این سند چیست؟ اگر گشتی در بازار کتاب کودک بزنید، متوجه خواهید شد تعدادی ناشر، کتابهای خوش آب و رنگی را برای کودکان و نوجوانان و علیالخصوص سنین کودکان دبستانی منتشر کردهاند.
طراحی ظاهر و عکس و نقاشیهای کتابهای منتشرشده توسط این ناشران، نه تنها برای مخاطب کودک، بلکه برای بزرگسالان نیز جذاب است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد و این هم ترفندی است تا کودکان ما کتابخوان بار بیایند. اما اشکال کار در جایی است که به بحث محتوای این کتابها ورود پیدا میکنیم. جالب اینکه بیشتر این کتابها بر اساس سند ۲۰۳۰ ترجمه و چاپ شده اند و عجیب اینکه موج انتشار این کتب دقیقا از شروع داستان ۲۰۳۰ و آموزشهای مرتبط با آن افزایش یافته است.
سیدمحسن عبدالهی، فعال حوزه کتاب کودکان در این رابطه نوشته است: «این موارد تنها در متن مکتوب این کتابها دیده نمیشود، بلکه با مشاهده نکاتی که در تصاویر آنها وجود دارد، متوجه میشویم علاوه بر آن آموزشها، بحث شرطیسازی و عادت کودک به تصاویر نامناسب را نیز مورد هدف قرار دادهاند.» از بازار نشر آن هم بیخ گوش خودمان که بگذریم نباید از ابزارهای رسانهای غرب برای تحمیل این سند در تغییر سبک زندگی ایرانیها غافل شد، آن هم ابزار پرقدرتی همچون هالیوود که محصولاتش حالا به راحتی در دسترس ما قرار میگیرد.
نگاهی به روند تولید فیلمهایی با مضامین جنسی برای کودکان و نوجوانان نشان میدهد که هالیوود به صورت برنامهریزیشده محورهای سند ۲۰۳۰ را دنبال میکند. سال گذشته در سینماهای آمریکا فیلمی به نمایش گذاشته شد که تلاش بیپرده سه نوجوان در سن بلوغ برای رفتن به مهمانیای است که در آن قرار است اولین تجربیات جنسی خود را کسب کنند. در سالهای قبل از ۲۰۰۰ آشنایی و آموزش جنسی در فیلمهای سینمایی بیشتر در سنین ابتدای جوانی و بعد از دوران به اصطلاح کالج رخ میداد. اما تقریبا در یک دهه گذشته کودکان و نوجوانان نیز در جامعه هدف و مخاطبین آموزش مسائل جنسی و محتوای آن قرار گرفتهاند.
جای پای ۲۰۳۰ در نهادهای فرهنگی و اجتماعی
پذیرش سند ۲۰۳۰ در حوزههای مختلف هرچند با درایت رهبری متوقف شد، اما نکات متفاوت بسیاری را به چشم آورد. یکی از آنها بیتوجهی به برنامهها و مصوبات برای اجرای سیاستهای کلی خانواده است که از سوی دولت با بیتوجهی روبهروست. به این مفهوم که در حالی دولت برنامه عملی برای اجرای سیاستهای کلی خانواده ندارد که در مقابل یک سند خارجی همچون۲۰۳۰ از زمان پذیرش تا اجرای آن تنها سه ماه زمان نیاز دارد. یکی دیگر از نکتههای آشکارشده اجرای مفاد این سند تحت نامی دیگر در بخشهای دیگر دولتی است. یکی از آنها لایحه «تامین امنیت زنان در برابر خشونتها، فرصتها و چالشها» است که بسیاری آن را الگوبرداری صرف از الگوهای غربی و تدوین آن را در راستای اجرای آرمان پنجم سند ۲۰۳۰ میدانستند. هرچند مهر سال گذشته شهیندخت مولاوردی یا این استدلال که «این لایحه سال ۹۰ نوشته و اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور متوقف شده است» سعی در رد این الگوبرداری داشت. چه آگاهانه و چه از روی غفلت در حوزههای دیگر هم اجرای این سند همچنان دیده میشود که مصداق آن در حوزه نشر و وزارت ارشاد مشهودتر است.
خطر در مهدهایکودک
سخنان روز گذشته رهبری درباره مهدهایکودک هرچند کوتاه و در حد چند جمله بود، اما نگرانی جدی رهبر انقلاب را از وضعیت مهدهای کودک و پیشدبستانیها نشان میداد. ایشان با اظهارتأسف از رها بودن مهدهایکودک به دلیل اختلافات برخی دستگاههای دولتی گفتند بر اساس گزارشهای رسیده وضعیت مهدهایکودک به هیچ وجه خوب نیست و نباید به آنها نگاه مراکز خدماتی داشت بلکه مهدها مراکز مهم آموزشی و پرورشی هستند. گرچه این سخنان سربسته بود، ولی آنهایی که از سوابق برخی مهدهایکودک باخبرند، ربط این جملات را با برخی اتفاقات گذشته درک کردند، مسائلی که یک روز به شکل انتشارعکس در فضای مجازی از کلاس شنای مختلط یک مهدکودک در جنوب کشور و یک روز به صورت انتشار عکسهای نیمه برهنه بچهها بازهم در کنار استخر در یکی از مهدهای شرق کشور بروز کرد و چسبید به تصاویری از یک مربی مهد که داشت در صفحه تلویزیون، روی بدن نیمهعریان چند شخصیت کارتونی، مسائل جنسی را آموزش میداد. با این که سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی مهدهایکودک تابه حال اجرای سند ۲۰۳۰ در این مراکز را تایید نکرده، اما از شواهد پیداست در مهدها عدهای نسبت به اجرای محتویات این سند بیمیل نیستند. حتی سال ۹۷ که این بحث داغ بود کاظمی، معاون فرهنگی پرورشی وقت آموزش و پرورش نسبت به بروز برخی نابهنجاریها در مهدهایکودک ابراز تاسف کرد که تنها واکنش بهزیستی به جریان شکلگرفته، واکنش مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان و تاکید وی بر راهاندازی سامانه نظارت بر عملکرد مهدهای کودک بود. مشکلات این مراکز زیاد است و موضوعات مختلفی را شامل میشود که جامجم در روزهای آینده در گزارشی مفصل به آنها خواهدپرداخت.
مخالفت ۳ وزیر با سند ۲۰۳۰
از سال ۹۶ که نام سند ۲۰۳۰ در محافل مختلف شنیده شد و افکارعمومی دانست این سند در پسِ ظاهر مترقیاش چه نیات پنهانی دارد تا امروز سه وزیر بر صندلی ریاست آموزش و پرورش کشور تکیه زدهاند: فخرالدین دانشآشتیانی، محمد بطحایی و محسن حاجیمیرزایی. در هر برهه که صندلی وزارت در اختیار یکی از این سه نفر بود همگی در موضعی مشابه علیه این سند و در مخالفت با اجرای آن حرف زدهاند.
دانشآشتیانی در مدت کوتاه وزارتش درباره سند ۲۰۳۰ گفت: همچنان که رهبر معظم انقلاب استفاده سیاسی از معلمان را در تعارض با شأن آنها دانستند و فرمودند که معلم همچون الماسی قیمتی است که نباید آن را بازیچه قرار داد، دولت یازدهم به فرهنگ و هویت دینی و ملی خود احترام میگذارد و همانگونه که رئیسجمهور گفت: به ملت ایران و رهبر معظم انقلاب اطمینان میدهیم که وزارت آموزش و پرورش صرفا متناسب با فرهنگ اسلامی-ایرانی و در چارچوب قوانین و اسناد بالا دستی حرکت خواهد کرد.
محمد بطحایی که وزیر بعدی آموزش و پرورش بود نیز واضحترین موضعاش در قبال این سند را در صفحه شخصیاش در توییتر اعلام کرد که در واقع واکنشی بود به اظهارات کسانی که میگفتند این سند مخفیانه در آموزش و پرورش در حال اجراست. بطحایی نوشت: اگر موارد تخلفی سراغ دارید مستقیما به بنده گزارش دهید تا بهشدت با آن برخورد کنم. به سخنرانان بیاطلاع اجازه نمیدهم برخلاف منویات رهبری و دستورات رئیسجمهور و برای ایجاد فضای سیاسی دلخواهشان، جامعه و مسؤولان را نسبت به آموزش و پرورش و معلمان متدین و خدوم بیاعتماد کنند.
سومین وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم نیز همسو با اسلاف خود در ذم سند ۲۰۳۰ صحبت کرده است. محسن حاجیمیرزایی که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در نقطه مقابل سند ۲۰۳۰ قرار داده بود، گفت: سند تحول بنیادین توسط جمعی از دانشمندان و با استفاده از تجارب مختلف تهیه شده و مبنای همه تحولات در آموزش و پرورش است؛ بنابراین سخن گفتن از دیگر اسناد مانند ۲۰۳۰ بیهوده است چرا که ما در سند تحول به دنبال ارتقا از مفهوم آموزش به تربیت و به دنبال تربیت در بعد اخلاق، عبادی، سیاسی، علمی و فرهنگی هستیم.
انتهای پیام/