روحالله مؤمن نسب کارشناس فضایمجازی در گفتگو با فرهنگ سدید با اشاره به تعریف سواد رسانهای گفت: سواد رسانهای به مفهوم عام رژیم مصرف رسانهای است که از چه رسانهای، به چه اندازهای استفاده می کنیم تا بتوانیم محتوای غلط و درست را تمیز دهیم. به نظر سواد فضایمجازی، اعم از سواد رسانهای است، هماکنون رسانه، بخشی از سواد فضایمجازی شده است؛ فضایمجازی یک زیستبوم محسوب میشود که در واقع مانند فضای فیزیکی که همه چیز در آن وجود دارد؛ در فضایمجازی هم وجود دارد؛ یعنی ما ذیل فضایمجازی میتوانیم سواد رسانه هم قرار دهیم. در این صورت در تعریف سواد فضایمجازی باید اولاً «از علم به تکنیک و فن برسیم» و فنآوری یعنی «فن» را بیاوریم و به آن تسلط پیدا کنیم و از طریقه فناوری اطلاعات، محصولات مناسب را برای جامعه خودمان بسازیم و از محصولات خوبی که متناسب با نیاز ساختهشده است، بهاندازه و با برنامه استفاده کنیم.
وی وضعیت فعلی فضایمجازی در کشور را بسیار پایین توصیف کرد و افزود: به نظرم سواد رسانه مردم زیر صفر است، اکثریت مردم ما از مقدمات سواد فضایمجازی هم بیاطلاع هستند و نهتنها مردم بلکه حتی مسئولین کشور در سطوح حتی بالا، از سواد فضایمجازی برخوردار نیستند. عجیبتر آنکه حتی مسئولین مربوطه به حوزه فضایمجازی هم سواد فضایمجازی بسیار پایینی دارند و این ضرورت دارد که ما هم به شکل تعلیم خصوصی و حضوری و هم به شکل تعلیم مجازی و هم به شکل فراهم کردن فضای تربیت در فضایمجازی، این سطح فضایمجازی را ارتقا دهیم.
این کارشناس فضای مجازی ادامه داد: تهدیدات فضای مجازی کاملاً ملموس است که به علت پایین بودن سواد فضایمجازی، بسیاری از افراد مختلف دچار معضلات و مشکلات جبرانناپذیری شدند؛ برای مثال خانوادهای که نمیداند تلفن همراه برای نوجوان زیر 13 سال، چقدر میتواند خطرناک باشد و این گوشی را برای او تهیه میکند، برای کنترل نظارت آن هیچ برنامهای ندارند.
مؤمن نسب افزود: در سطح نمایندگان مجلس، سواد فضایمجازی بسیار ضروری است. چراکه سواد فضایمجازی وقتی ضعیف باشد، گاهی اوقات باعث میشود، نمایندگان مجلس مصوباتی را تصویب کنند که اصلاً مصوبه خوبی نیست و در مقابل، مصوباتی بسیار خوب و با اولویتی مانند، طرح صیانت از کاربران فضایمجازی، «طرح حمایت از پیامرسانیهای اجتماعی» و طرح «مرز مجازی» که در مجلس شورای اسلامی، هنوز منتظر تصمیم و مسکوت مانده است.
این مدرس سواد رسانهای گفت: به خاطر پایین بودن سواد فضای مجازی عدهای، بارها و بارها آسیب خوردهایم. مثلاً میبینیم قانون جرائم رایانهای را اغلب مردم اصلاً نمیدانند که وجود دارد. آنها هم که میدانند، چند درصدشان این قانون رو خواندهاند؟ فهرست مصادیق مجرمان، هم مانند آییننامه رانندگی است، یعنی کسی که پشت فرمان ماشین مینشیند، باید آییننامه را خوانده باشد. هماکنون با آنکه اکثریت مردم گوشیهای موبایل دارند، اما کمتر کسی را میبینیم که آییننامه فضایمجازی را مطالعه کرده باشند. طبیعتاً ما باید سواد فضای مجازی را ارتقا دهیم. بعضی از تهدیدات را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم، البته منظور از فضایمجازی، تعلیم مسائل فضایمجازی نیست که آنهم درصدی مؤثر است، اما اصلیترین اثر را وقتی میگیریم که فضایمجازی را به فضای تربیت تبدیل کنیم؛ یعنی وقتی فردی میآید یک شبکه اجتماعی را باز میکند، خود آن شبکه اجتماعی فضای تربیت باشد و محتواهای نامناسب را تقبیح و محتوای مناسب را ترویج کند. حتماً از هوش مصنوعی و علوم شناختی اسلامی و فطری میشود در جهت این مسئله استفاده برد.
وی ادامه داد: برخی نگاهشان به سواد فضایمجازی نگاهی سکولار است که این نگاه میتواند به اصل هدف در تربیت جامعه که باید به سمت صلاح باشد آسیب برساند. البته نقش رسانههای رسمی مانند، صدا سیما، خبرگزاری و سایتهای خبری، روزنامهها و امثال اینها و حتی تریبون ائمه جماعات و ائمه جمعه، در تربیت مجازی را نمیشود نادیده گرفت. حتماً تریبونها بسیار مؤثر هستند و هر کدامشان در جایگاه خودشان باید برنامهریزی دقیقی را در این حوزه انجام دهند؛ بایستی سواد فضایمجازی که در کشور تبلیغ و ترویج میشود، اهداف موردنظر تحت شاخصهای جمهوری اسلامی ایران که باید در تراز گام دوم انقلاب اسلامی باشد را محقق کند.
مؤمن نسب با ضرورت خواندن بومیسازی سواد فضایمجازی در کشور گفت: شاید بشود در علوم دیگر از ترجمه استفاده کرد، اما لااقل به خاطر درآمیختگی فضایمجازی و سواد فضایمجازی با فرهنگ جامعه، این مبحث بومی اسلامی و ایرانی نمی شود، بلکه نفعی برای جامعه ندارد و مضراتش بسیار بیشتر از منافعش است، فرض کنیم در کلاسهای آموزشوپرورش ما، تمام کتابها، دقیقاً ترجمه همان کتابهایی باشد که در آمریکا تدریس میشود، تنها تفاوتش این باشد که ما آن را به فارسی ترجمه کردیم. طبیعتاً یک همچین چیزی نمیتواند مفید واقع شود و حتی صدردصد هم ضرر هم دارد. شما میبینید برای یک مسئلهای مانند سند 2030 راهکارهایی را ارائه میدهند و حتی محتوای مستقیم هم نمیدهد، چون در چارچوب گفتمانی غرب تعریفشده است و به تعبیر حضرت آقا این سند میتواند بچههای ایرانی را سرباز و حتی نوکر آمریکا اسرائیل تربیت کند و طبیعتاً در فضایمجازی اگر ما سواد فضایمجازی خود را بومی و تحت استانداردها و شاخصهای ارزشی جمهوری اسلامی ایران تعریف نکنیم، یقیینا آسیبزا است و من فکر میکنم در چنین شرایطی تربیت تبدیل به بیتربیتی میشود.
وی ادامه داد: فردمحوری، لذتگرایی و سودگرایی خروجی تفکر غربی است و اگر ما با همین تفکر بیائیم آموزش سواد فضایمجازی را انجام بدهیم طبیعتاً خروجی بهتری نخواهیم گرفت؛ درنتیجه معتقدم حتماً باید متناسب با علوم اسلامی انسانی و در چارچوب سند فلسفه تربیت، آموزش سواد فضایمجازی بومی خودمان را طراحی کنیم، در غیر این صورت قطعاً ضررهای زیادی به جامعه ما خواهد خورد.
این کارشناس رسانه در پایان با اشاره به چشمانداز سواد رسانهای در کشور گفت: حضرت آقا میفرمایند اگر خروجی سواد فضایمجازی و افرادی که از این دورهها بیرون میآیند، نسبتشان به رسانههای دشمن، نگاه منفی شده باشد، این نشان میدهد که این دورهها موفق برگزار شدهاند. افرادی که در دورههای سواد رسانهای شرکت میکنند، باید بتوانند محصولات بد و خوب تکنولوژی و فناوری اطلاعات را تشخیص دهند و بعد تصمیم بگیرند که از محصولات بد استفاده نکنند و از محصولات خوب هم خوب و به اندازه استفاده کنند؛ اگر این اتفاق بیفتد، میتوانیم بگوییم به هدف میانمدت خود رسیدهایم، اما هدف اصلی باید تعالی انسانیت باشد به معنایی که وقتی مردم وارد یک فضای خاص مجازی میشوند، به شکل اسلامی تربیت بشوند و خروجی آن برای ما ساخت انسانهایی در تراز انقلاب اسلامی و منتظران ظهور منجی عالم بشریت. درمجموع هدف باید تربیت باشد و به تعبیر حضرت امام (ره) اساس خلقت به تربیت است.