به گزارش فرهنگ سدید، پیشتر در مطلبی با عنوان «وقتی رکن چهارم دموکراسی در خدمت مفسدان اقتصادی قرار میگیرد!» به موضوع رفتار متناقض برخی از رسانه ها در مواجهه با مفاسد اقتصادی اشاره شد. فرهنگ سدید در گفتوگوهای مختلفی با چهرههای مختلف فرهنگی، سیاسی و رسانهای به ریشهیابی این موضوع و چرایی دروغ پردازی جریاناتی پرداخته است که در عین حال که رسانه را رکن چهارم دموکراسی می دانند، این ابزار مهم را در خلاف جهت حقوق مردم استفاده کرده و در اختیار مفسدان اقتصادی قرار می دهند. البته با توجه به اینکه چهرههایی که مخاطب گفت وگو قرار گرفته اند از جناح های مختلف فکری هستند طبیعتا نظرات آنها نیز در موضوعاتی متفاوت است. فرهنگ سدید در هشتمین گفتوگو از سلسله گفتوگوهای مورد اشاره به سراغ سید حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، رفته است که در ادامه میآید:
ازنظر شما نقاط قوت و ضعف اقتصاد ما در این چهار دهه در چیست؟
یکی از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی استقلال بود. همانطور در شعارهای ملت ایران در سال57 در کنار آزادی شعار استقلال هم داده میشد و مردم میگفتند:«استقلال ،آزادی، جمهوری اسلامی» بنابراین استقلال یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی محسوب میشود. بهویژه استقلال اقتصادی که مبنای سایر استقلالهای دیگر بهحساب میآید. اقتصاد ماقبل از انقلاب اقتصادی وابسته به غرب بود. حتی صنعت کشاورزی ، خدمات و غیره تحت نظر گروههای آمریکایی بود. اما بعد از انقلاب اسلامی این وابستگی گسسته شد و بنای یک اقتصاد ملی گذاشته شد و به دست آوردهای بسیار خوبی هم رسید. بهطوریکه در بسیاری از رشتهها و شاخههای اقتصادی این وابستگی کاهش یافت و تولیدات داخلی رشد پیدا کردند بهطوریکه ما برای بسیاری از صنایع در جهان حرفی برای گفتن داریم. منتهی ما در مدیریت اقتصادی و دستیابی به استقلال اقتصادی خوب، ضعفهای بسیار شدیدی داشته و داریم و نتوانستیم به یک اقتصاد خوب برسیم. در این چهل سال افرادی مختلف در حوزه مدیریت، اقتصاد کشور را به دست گرفتهاند که گرایش آنها بیشتر به سمت غرب بوده و نگاه اقتصاد لیبرالی را بر سایر نگاهها ترجیح میدهند. ما در عرصه جهانی پنج حوزه بسیار مهم اقتصادی داریم اقتصاد جنوب شرق آسیا، اقتصاد آمریکای لاتین ،آفریقا و یکی از این حوزهها حوزه اقتصادی غرب است. انقلاب اسلامی هدفش این بود که وابستگی 90 درصدی اقتصاد کشور به غرب را تعدیل دهد یا حداقل به 20 یا 30 درصد کاهش بدهد. هیچکس نمیگوید که از اقتصاد غرب کاملاً حذف شویم زیرا در دنیای امروز این امکانپذیر نیست. اما ارتباطات و تبادلات در سطحی باید باشد که غرب نتواند برای ما تصمیم بگیرد و یا اثری داشته باشد. یا حتی نظام اقتصادی غرب نتواند با یک تحریم چارچوب اقتصادی ما را به هم بریزد.
چرا رانت و فساد در اقتصاد ما هست و علت آن چیست؟
عامل اصلی آن رسوخ مدیران غربگرا است. مشکل دوم فساد اقتصادی است که حاکم بر اقتصاد ما است. متأسفانه نظام اقتصادی ما به درجهای از شفافیت نرسیده که جابجایی یک ریال و نقلوانتقال سرمایه در سیستم شفاف و روشن باشد. اطلاعاتی که بر مبنای تصمیمگیری در حوزه اقتصاد است این اطلاعات بهراحتی در دسترس افراد است و از رانت اطلاعاتی استفاده میکنند. همچنین پیمانها و توافقات اقتصادی تحت تأثیر شدیدترین مناسبت های فردی و شخصی یا گروهی با مراکز تصمیم گیر است و باعث میشود که این رانتخواری حاکم شود. شاید جالب باشد این را بگویم که ما حدود 3،2 ماه قبل به فرانسه سفرکرده بودیم. در شهر پاریس با 500 یورویی نتوانستیم خریدی انجام دهیم.یعنی فروشگاههای زنجیرهای گاهی وقتها در شبانهروز چند میلیون دلار و چند میلیون یورو ترناول مالی دارند ولی حاضر نبودند 500 یورویی از ما بگیرند ما در آنجا سؤال کردیم و به چندین فروشگاه رفتیم آنها میگفتند که بروید این 500 یورویی را خردکنید و بیارید پرسیدیم چرا؟ گفتن ما با 500 یورویی کالایی نمیفروشیم. بنده با یکی از مدیران فروشگاه صحبت کردم و پرسیدم مگر شما نظام سرمایهداری آزاد ندارید پس چرا 500 یورویی را قبول نمیکنید. آن شخص پاسخ داد: که این مبلغ برای ما مسئولیت دارد و حتی برای آن بازخواست میشویم و از ما میپرسند که 500 یورویی را از کجا آوردهاید؟ چه کسی با این خرید کرده است؟ ببینید آنقدر حسابکتاب شفاف است. که باید پاسخگو باشی که این پول را از کجا آوردهای؟ این در حالی است که در کشور ما میبینیم که 10 میلیارد 10 میلیارد جابهجا میشود و هیچکس پاسخگو نیست و معلوم نیست که از حساب کی آمده و به کدام حساب میرود. ما با این سیستم نمیتوانیم فساد را حل کنیم یا حداقل نظام بانکی نظارهگر این مراودات باشد. یک نمونه آن مشکلی است که برای مؤسسات غیرمجاز پیش آمد چون هیچ سیستمی نبود تا نظارهگر باشد. یا اطلاع داشت و سکوت کرده. یا حتی افرادی که تو این مؤسسات هستند در بانک مرکزی نفوذ دارند و نمیگذارند بانک مرکزی اقدامی بکند. نتیجه آن فسادهایی است که الآن مشاهده میکنیم.
چرا بعضی از این رسانهها از مفاسد اقتصادی حمایت میکنند؟
معمولاً فساد اقتصادی پشتوانه رسانهای دارد. وقتی دنبال میکنیم کانونهای فساد اقتصادی را مشاهده میکنیم که یک رسانهای پرقدرت پشت آن است و از آنها حمایت میکند. حتی خود این مفاسد روزنامه و نشریه دارند، رسانه دارند و با کمک این رسانهها ذهن افکار عمومی را منحرف میکنند. هدف آنها این است که بتوانند دوباره وارد چرخه اقتصادی شوند و با کمک این کار پرونده خویش را تطهیر کرده تا مجدداً فعالیت خود را آغاز نمایند.
چرا هیچ نظارتی بر مطبوعات و رسانهها نیست؟
البته ما کمیسیون نظارت بر مطبوعات داریم که وظیفه این کمیسیون این هست که باید نظارت کند تا مطبوعات مجرای رانتخواری و فساد نباشند. مردم و محکمه مردم بهترین ناظر بر این مطبوعات هستند. مردم باید این رسانهها را منزوی کنند چون بعضیها به دنبال رانت و فساد هستند و از رسانهها بهعنوان سکوی پرتاب خود استفاده میکنند.