به گزارش فرهنگ سدید، پیشتر در مطلبی با عنوان «وقتی رکن چهارم دموکراسی در خدمت مفسدان اقتصادی قرار میگیرد!» به موضوع رفتار متناقض برخی از رسانه ها در مواجهه با مفاسد اقتصادی اشاره شد. فرهنگ سدید در گفتوگوهای متعددی با چهرههای مختلف فرهنگی، سیاسی و رسانهای به ریشهیابی این موضوع و چرایی دروغ پردازی جریاناتی پرداخته است که در عین حال که رسانه را رکن چهارم دموکراسی می دانند، این ابزار مهم را در خلاف جهت حقوق مردم استفاده کرده و در اختیار مفسدان اقتصادی قرار می دهند. البته با توجه به اینکه چهرههایی که مخاطب گفت وگو قرار گرفته اند از جناح های مختلف فکری هستند طبیعتا نظرات آنها نیز در موضوعاتی متفاوت است. فرهنگ سدید در آخرین گفتوگو از سلسله گفتوگوهای مورد اشاره به سراغ ابراهیم نکو، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، رفته است که در ادامه میآید:
وضعیت اقتصادی ایران را چگونه ارزیابی میکنید و علت مشکلات اقتصادی را در چه زمینههایی میدانید؟
پس از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی شاهد تحریمهای ظالمانهای علیه ایران هستیم، در دولت نهم و دهم نیز شاهد تشدید تحریمهایی هستیم که کشور را تا مرز جنگ پیش میبرد و کشور را دچار یک بیماری اقتصادی میسازد.
درواقع در دولت نهم و دهم ضمن اینکه میتوانست اتفاقات خوبی رخ دهد و میتوانستیم با ایجاد بسترهای مناسب دستاوردهای بزرگ اقتصادی را داشته باشیم، مانند مسکن مهر و سهام عدالت که اگر بهدرستی اجرا میشد امروز شاهد رخدادهای بزرگ اقتصادی بودیم.
متأسفانه به دلیل مطالعات بسیار ضعیف و کم در اینگونه مباحث اقتصادی شاهد هستیم که بهجای موفقیت، به علت عدم اجرای صحیح و عدم نظارت با ناکامیهایی روبهرو بودهایم.
در دولت یازدهم و ابتدای دولت دوازدهم شاهد کشیده شدن یک ترمز هستیم، ترمزی که اگر بهموقع کشیده نمیشد میتوانست اقتصاد را به نابودی بکشد، در حقیقت این توقف مانع ایجاد کرد تا اقتصاد از حالت انفجار مصون شود.
وضعیت کنونی اقتصاد، آنچنان مورد انتظار نیست ضمن اینکه شاهد موفقیتهای خوبی مانند کنترل نرخ تورم هستیم اما همه انتظارات نیست و کنترل تورم با ایجاد رکود اقتصادی همراه بوده است که اگر دولت بتواند رکود اقتصاد را به حرکت دربیاورد، واحد تولیدی که در تنش می باشد را آرام کند و کارگران را به کارخانهها برگرداند، یک موفقیت عظیم در حوزه اقتصادی کسب کرده است.
موفقیت دیگر در دوره دوازدهم حضور سرمایهگذاران در ایران است. دولت در سال 97 باید بهصورت عاقلانه برنامهریزی کند و اگر نتواند این موضوع را محقق کند، شاهد یک مصیبت عظما خواهیم بود.
در حال حاضر انتظارات مردم متفاوت شده و نیاز به اشتغال و گردش واحدهای تولیدی مورد انتظار است، با توجه به اینکه سفره معیشت نیز بزرگتر شده است.
رانت و رانتخواری به چه میزان در دستگاههای کشور وجود دارد و چه ضررهایی به اقتصاد کشور میزند؟
در بدنه سیستم اقتصادی کشور یک ویروس وبا وجود دارد که شبیه آنفولانزای خیلی خطرناک است. اگر نتوان آن را واکسینه کرد و فراگیر باشد، اقتصاد را با آنچه میترسیم مواجه میکند. رانت، شبیه یک اژدها هفتسر است.همانگونه که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشتند اگر نتوانیم بهدرستی تن را قطع کنیم ممکن است اژدهاهای دیگری از آن بیرون بزند.
لازم است که همه دستگاههای مربوطه اراده جدی برای برخورد بارانت داشته باشند و در این خصوص مسئولیتهای متناسب وجود داشته باشد. اگر رانت ریشهکن نشود میتواند تبدیل بهحق خوری، تبعیض و رشد غولهای خطرناک اقتصادی بشود.
نقش رسانهها را در جلوگیری از ایجاد رانت چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مؤلفهها و ویژگیهای رسانه شجاع بودن است. اگر اصحاب رسانه شجاعت لازم را نداشته باشد، در وهله اول خود میتواند یک مشکل برای کشور باشند و زمینهساز مشکلهای دیگر باشند زیرا رسانه صدای کشور است و جزء این بدنه است.
اگر صدای رسانه به رسایی رسانده نشود یک خودبزرگبینی در مسئولین ایجاد میشود. تمام دستگاهها و ارکان باید رسانه را بهعنوان یک فرصت در نظر بگیرند ضمن اینکه رسانهها نیز باید نقد منصفانه داشته باشند. مسئولین از طریق رسانه باید نقاط ضعف خود را رفع کنند و نقاط قوت خود را استحکام بخشند، ترس رسانه بدبختی دیگری است که اگر امروز شاهد آن باشیم در اصل یکی از ارکان رسانه را معیوب کردهایم.
سماجت اهلقلم میتواند سکان اطمینان باشد تا کار خود را بهدرستی انجام دهند. با توجه به موارد اشارهشده رسانه میتواند یک ابزار شناخت خطر باشد و چنانچه مشکلی حل نشود، این مرجع بهعنوان رکن آگاهیبخش مردم نسبت به معضلات عمل خواهد کرد.
مقصود از خطوط قرمز به این معنا نیست که به وظیفه خود عمل نکند بلکه رسانه یک وظیفهای دارد که عبور از آن جزء وظایف آن نیست و کوتاهی در امور نیز جزو خطوط قرمز است یعنی اگر رسانهای در لاپوشانی و کتمان واقعیتهای موجود اقدام کند این نیز در جهت خطوط قرمز است و باید ناظرین و سایر رسانهها در جهت رفع معضلات دروغ و خطوط قرمز عمل کنند که افشای آن به عهده سایر رسانهها نیز است اما عبور از آنچه که نباید کنند عبور کنند لازمم است تا طبق قانون با آن برخورد شود تا اخلاقیات و قانون حفظ شود.
بعضی از رسانهها اقدام به بزک کردن چهره مفسدین میکنند، کسانی که دارای حکم قطعی از قوه قضاییه هستند، نظر شما چیست؟
رسانههایی که اینگونه عمل میکنند شریک در این جرائم هستند. رسانه نباید به بهانه عدم شناخت شخصی را در فضای تبلیغاتی خود معرفی کند و باید قبل از هر اقدام درستی و نادرستی مطالب را پیگیری کند و بهمحض اطمینان از درستی خبر آن را منعکس کند.در وهله اول و قبل از محکوم شدن جرائم، ذکر نام افراد صحیح نیست. بلعکس، بعد از مشخص شدن جرائم، رسانه نباید نام افراد را با حروف اختصار بیان کند و این خود خلاف است زیرا نباید با مجرمین تعارف داشته باشیم و برای آنها احترام قائل شویم.
هیچ شکی نباید داشت رسانههایی که در جهت دفاع از مفسدین اقتصادی و کسانی جرم آنها محرز شده است، بلند میشوند، شریکان این مجرمین هستند.
برخی از رسانهها اقدام به تطهیر چهره افرادی را مانند شهرام جزایری و کرباسچی میکنند، نظر شما چیست؟
باید این واقعیت را پذیرفت که برخی از رسانهها بیشتر از آنکه رسانه باشند دنبال کسب درآمد هستند و برای تأمین مالی اینگونه رسانهها این افراد گزینه مناسبی هستند. حتی رسانه برای این افراد کلاسهایی را نیز منظور میکند که بهعنوان یک کارآفرین موفق نشان داده شوند.
حال رسانه یا عاملین برگزارکننده اینگونه اقدامات نباید از تیرس قانون به دور باشند. رسانههایی که به ترویج فساد در پوشش مشروعیت بخشی عمل میکنند، فرد مفسد را بهعنوان یک توانا در کسب درآمد جلوه میدهند و به حرکت دزدی مفسد (که هر شخصی بخواهد میتواند دزدی کند) مشروعیت میبخشند و حتی بهگونهای برخورد میکنند که بازداشتگاه و زندان رفتن، میتواند یک امتیاز مثبت باشد.با اینگونه رسانهها باید به اشد مجازات در چهارچوب قانون برخورد بشود و هم بهعنوان ترویج فساد و مروجین فساد برخورد شود و کسانی که به این افراد میدان میدهند برخورد شدید اقدام گیرد.