گفتگو با پژوهشگر و مدرس حوزه زن؛
ازدیرباز تاکنون در هر جغرافیا و فرهنگی که پا بگذارید، قوانین و عرف خاصی برای لباس و پوشش وجود دارد؛ قوانینی که از عرف و فرهنگ آن جامعه سرچشمه می‌گیرد و افراد موظف به رعایت آن هستند. در جامعه ما هم موضوع حجاب و پوشش یکی از هنجار‌های اجتماعی است که علاوه بر فرهنگ و عرف از مذهب ما نشئت می‌گیرد. این ارزش اجتماعی و قانونی نه فقط در دین اسلام و در فرهنگ ایرانی بلکه در سایر ادیان و فرهنگ‌ها هم وجود دارد، اما از آنجا که به نماد جامعه ایران اسلامی تبدیل شده و کارکرد‌های مثبت فراوانی برای آرامش و سلامت روان و امنیت اجتماعی و خانوادگی دارد، بسیار مورد هجمه قرار گرفته است و شبهات گوناگونی به آن وارد می‌شود.

به گزازش«سدید»؛ازدیرباز تاکنون در هر جغرافیا و فرهنگی که پا بگذارید، قوانین و عرف خاصی برای لباس و پوشش وجود دارد؛ قوانینی که از عرف و فرهنگ آن جامعه سرچشمه می‌گیرد و افراد موظف به رعایت آن هستند. در جامعه ما هم موضوع حجاب و پوشش یکی از هنجار‌های اجتماعی است که علاوه بر فرهنگ و عرف از مذهب ما نشئت می‌گیرد. این ارزش اجتماعی و قانونی نه فقط در دین اسلام و در فرهنگ ایرانی بلکه در سایر ادیان و فرهنگ‌ها هم وجود دارد، اما از آنجا که به نماد جامعه ایران اسلامی تبدیل شده و کارکرد‌های مثبت فراوانی برای آرامش و سلامت روان و امنیت اجتماعی و خانوادگی دارد، بسیار مورد هجمه قرار گرفته است و شبهات گوناگونی به آن وارد می‌شود. از سوی دیگر در حوزه‌های فرهنگی و حاکمیتی ما با کم‌کاری فراوان هم در عرصه فرهنگ‌سازی و هم در عرصه اجرای قوانین مرتبط با حوزه حجاب و عفاف مواجهیم. این‌ها موضوعاتی است که در گفتگو با نعیمه اسلام‌لو، پژوهشگر و مدرس حوزه زن، حجاب و خانواده به بحث و بررسی آن پرداخته‌ایم.

خانم اسلاملو تحلیل شما از وضعیت کنونی حجاب در جامعه چیست؟

باید بدانیم وضعیت حجاب نسبت به کی؟ وضعیت حجاب به نسبت قبل از انقلاب و به نسبت وضعیت حیا و حجاب و پوشش و عفاف در جامعه جهانی، بسیار وضعیت خوبی است! وقتی ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که وضعیت فساد اخلاقی و روابط زن و مرد به جایی رسیده که انسان برای غریزه جنسی هیچ محدودیتی قائل نیست، همجنس‌بازی قانونی شده، ارتباط جنسی با کودکان، ارتباط جنسی با حیوانات و مسائلی از این دست را می‌بینید یا وقتی که مصادیق فساد جنسی را با قبل از انقلاب مقایسه می‌کنید، می‌بینید که خیلی وضعیت بهتری داریم. سینمای امروز ما به نسبت سینمای قبل از انقلاب خیلی وضعیت خوبی دارد، اما اگر به نسبت آرمان‌های اسلام و انقلاب اسلامی مقایسه کنیم، وضعیت خوبی نداریم. همانطور که می‌دانید یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اجتماعی دین بود و یکی از اساسی‌ترین احکام اجتماعی دین همین مسئله حجاب است. بله ما نسبت به آرمان‌های‌مان وضعیت نامناسبی داریم و باید خیلی از این جلوتر می‌بودیم.

چرا به وضعیت امروز رسیده‌ایم؟

اینکه چرا به وضعیت کنونی رسیده‌ایم چند علت دارد. مسئله حجاب و عفاف به یک حقیقت مسلم در وجود انسان بازمی‌گردد که آن غریزه جنسی و میل به جنس مخالف است. این مسئله اساس شکل‌گیری خانواده، تولید نسل و اساس شکل‌گیری عشق در دنیاست. در تاریخ جهان عشق از جنس عشق زن و مرد، عشقی از جنس مادر و فرزند و عشقی از جنس پدر و فرزند را داریم که امری غریزی است، اما این غریزه گاهی از درون انسان را به شکل غیرطبیعی خودش دعوت می‌کند که همان دلبری، جلوه‌گری و تن‌نمایی است؛ میل به دیده‌شدن انحرافی در زنان، این یک واقعیت درونی است. از بیرون هم در جهان مدرن و دنیای مادی، چون واقعیت اصلی فارغ از دنیای معنویات و آخرت است و اتصالش با خدا قطع شده، هر چیزی که بتواند برای انسان لذت‌بخش باشد، حتی کثیف‌ترین چیز‌ها اصالت پیدا می‌کند. بر این اساس می‌بینید که در دنیای غرب کثیف‌ترین روابط همچون رابطه انسان با حیوان در بحث روابط جنسی اصالت پیدا می‌کند، زیرا انسان رها شده از خدا به دنبال این است که به لذت برسد و هر چیزی که برایش لذت داشته باشد، اصالت دارد، هر چند به این لذت نمی‌رسد و هر قدر جلوتر می‌رود غمگین‌تر و ناکام‌تر می‌شود! در دنیای مادی غرب ارتباط جنسی بدون قید و بند را به عنوان ارزش مطرح می‌کنند. دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی افرادی هستند که با مبنای مادی‌گرایی زندگی می‌کنند و به دنبال ترویج تمدن خودشان هستند. مشخصاً شما می‌بینید از ابتدای انقلاب اسلامی یکی از موضوعاتی که روی آن تمرکز شده، مسئله حجاب است. ما تهاجم نظامی، تهاجم اقتصادی، تحریم‌ها و محرومیت‌های اقتصادی را داشته‌ایم، اما ابعاد مختلف فشار‌هایی که در طول تاریخ چهل‌وچند ساله پس از انقلاب به ایران وارد شده است، گاهی کم و زیاد شده و میزان فشاری که بر کشور در این زمینه‌ها وارد می‌شود، تغییر کرده است. تنها چیزی که همیشه طی این سال‌ها وجود داشته تهاجم فرهنگی بوده است. پرچم اصلی تهاجم فرهنگی هم مبارزه با حیا، حجاب و عفاف است.

چرا از نگاه شما پرچم اصلی تهاجم فرهنگی مبارزه با حیا و حجاب و عفاف است؟

این موارد اساس خانواده است. دشمنان از بیرون دائم نقشه می‌کشند و لحظه‌ای نیست که به این مسئله فکر نکنند که بتوانند حجابی را که بر سر زنان ایرانی است، عقب‌تر بکشند، پس ما با عوامل درونی و بیرونی در مسئله حجاب مواجهیم. عوامل داخلی نهاد‌های متولی فرهنگ در جامعه هستند؛ نهاد دین که حوزه و روحانیت است، نهاد حکومت اسلامی که مسئولان کشور هستند و نهاد مردم که متعین جامعه هستند و در ترویج دین و حجاب کم‌کاری کرده‌اند. این به چه معناست؟ یعنی ما در حوزه فرهنگ‌سازی ایجابی و هم در حوزه سلبی و قوانین بازدارنده کوتاهی‌های بسیار فاحشی را می‌بینیم. در تبلیغ ارزش حجاب بسیار کم‌کاری شده است. آن هم در مقابل هجمه‌هایی که دشمن در این زمینه دارد و ارزش‌هایی که در دنیا مطرح می‌شود؛ جلوه‌گری، تن‌نمایی و ارزش‌های نامناسب، در برابرش تبیین مسئله حجاب به شدت کم بوده و یک جا‌هایی اساساً به اسم دفاع از حجاب ضدتبلیغ بوده است، آن هم در دنیایی که ۷۰درصد از کسانی که به اسلام گرایش پیدا می‌کنند و مسلمان می‌شوند، زن‌ها هستند و خیلی از این زن‌ها می‌گویند ما از احکام اسلام از حجاب خوش‌مان آمد چراکه حجاب باعث کرامت زن می‌شود، حتی زنانی هستند که مسلمان نمی‌شوند، اما حجاب اسلامی را انتخاب می‌کنند. در دنیایی که ارزش حجاب به عنوان یک برگ برنده و یک مزیت دین که در همه ادیان هم وجود دارد، شناخته می‌شود و ابعاد ملموس مادی هم دارد- ممکن است شما ابعاد ملموس مادی نماز خواندن را متوجه نشوید، اما در رابطه با حجاب اینطور نیست، چون حافظ سلامت روان امنیت اجتماعی و آرامش خانوادگی است- در چنین دنیایی ما آنقدر در تبلیغ دین و حجاب کم‌کاری کرده‌ایم که امروز در جامعه می‌بینیم خیلی جا‌ها حجاب داشتن ضدارزش شده است. این کوتاهی‌هایی که در عرصه تبیین دین بوده در بسیاری از جا‌ها در عرصه قوانین هم بوده است.

دررابطه با وضعیت کنونی اشکال کار را در کجا می‌بینید؟ آیا ما با خلأ قانونی مواجهیم یا قانون به اندازه کافی داریم و ریشه‌های این ماجرا به کم‌کاری مسئولان و دستگاه در انجام وظایف قانونی‌شان بازمی‌گردد؟

به رغم اینکه برخی رسانه‌ها می‌خواهند وانمود کنند وضعیت حجاب به خاطر این خراب شده که با تندروی گشت ارشاد و سختگیری مواجه بوده‌ایم، هر چند من انکار نمی‌کنم ممکن است برخی جا‌ها رفتار‌های نادرستی در حوزه ترویج و تبیین عفاف و حجاب داشته باشیم، اما آنقدر که رسانه‌های معاند آن را بزرگنمایی کرده و به آن ضریب داده و بزرگش کرده‌اند، نبوده است. واقعیت این است که ما در حوزه قوانین سلبی و بازدارنده در حوزه حجاب هم به شدت ضعف از خودمان نشان داده‌ایم. شما به هر کجای دنیا که بروید، مثلاً کارمندان ادارات ضوابط پوشش دارند. دانشگاه‌ها ضوابط پوشش دارند، اما امروز در کشور با شرایطی مواجهیم که وقتی از یک دانشجو درباره نوع پوشش‌اش سؤال می‌شود، می‌گوید دلم می‌خواهد اینگونه لباس بپوشم! این در حالی است که دانشجوی ما باید بداند هر کجا که وارد می‌شود، ضوابط خودش را دارد و ضوابط پوشش در دانشگاه با میهمانی و عروسی فرق می‌کند. متأسفانه ما در اجرای قوانین و ضوابط پوشش که در تمام دنیا وجود دارد، ضعیف عمل کرده‌ایم. قاعدتاً قوانین پوشش در هر کشوری متناسب با فرهنگ و شرایط اجتماعی خودشان است. ضوابط پوشش در ژاپن با امریکا فرق می‌کند همچنان که اسپانیا و عربستان هر کدام ضوابط پوشش خودشان را دارند، حتی ممکن است در یک کشور ضوابط پوشش در یک دانشگاه با دانشگاه دیگر، یک منطقه با یک منطقه دیگر و اداره‌ای با اداره دیگر فرق کند. مبنای این قوانین احکام الهی است و عرف و فرهنگ جامعه می‌تواند در کنارش قرار بگیرد. در جامعه‌ای که مردم برای اجرای احکام الهی قیام کردند و جان دادند و هنوز هم این روند ادامه دارد، متأسفانه متولیان قانون و فرهنگی ما آنقدر کم‌کاری کرده‌اند که هم قانون بودن حجاب و مواجهه قانونی با افراد متخلف خوب تبیین نشده است و هم در حوزه فرهنگ‌سازی و هم در حوزه عوامل بازدارنده و قوانین کم‌کاری‌هایی صورت گرفته است.

با عنایت به ریشه‌های فرهنگی مسئله حجاب در جامعه در شرایط کنونی برای بهبود اوضاع فرهنگی جامعه و دسترسی به وضعیت قابل قبول حجاب چه کار می‌توان کرد؟

راهکار حل این معضل تمرکز متخصصان در هر دو حوزه سلبی و ایجابی است. ما دو بال داریم؛ هدایت افکار و مدیریت رفتار. همچنین در اینجا باید بحث جهاد تبیین را مطرح کرد. تبیین کارکرد‌های حجاب، تبیین مضرات فرهنگ بی‌حجابی، تبیین تأثیرات بی‌حجابی یا حجاب روی سلامت روان و آرامش خانواده و امنیت اجتماعی، بالا رفتن راندمان درسی و ابعاد مختلفی که باید از سوی رسانه‌ها و همه متولیان سه‌گانه‌ای که عرض کردم- نهاد دین، نهاد حکومت و نهاد مردم- انجام شود. از سوی دیگر قاطعیت در اجرای قوانین بازدارنده‌ای که درباره ضوابط پوشش و روابط زن و مرد در کشور ما وجود دارد، مهم است. باید به صورت قاطع روی این قوانین تمرکز و اجرا شود. فارغ از اینکه افراد چه اعتقاداتی دارند، فارغ از اینکه از چه چیزی خوش‌شان می‌آید یا خوش‌شان نمی‌آید، قوانین پوشش باید مانند کشور‌های دیگر اجرا شود. کشور‌هایی که برای خودشان اوج آزادی و لیبرالیسم را تعریف کرده‌اند هم قوانین مربوط به پوشش را قاطعانه اجرا می‌کنند. حالا ما در کشورمان با حکومتی مواجه هستیم که قوانین اعلامی الهی و اسلامی را موظف است اجرایی کند، خصوصاً قوانین اجتماعی و از سوی دیگر بالا بردن فهم اجتماعی برای اجرا کردن قوانین و تبیین مسئله حجاب و تقویت باور‌ها و نقش آن در عرصه‌های مختلف راهکار اصلی است تا نظام هنجاری که امروز شیب آن برعکس شده است، یعنی بی‌حجابی ارزش شده و اهمیت حجاب دیده نمی‌شود، باید اصلاح شود و این نظام ارزشی ترمیم شود.

در مقابل این نگاه شما عده‌ای بر این باورند مسئله حجاب موضوعی فرهنگی است و نمی‌توان آن را با بگیر و ببند و اقدامات انتظامی مدیریت کرد چراکه اینجا با نظام باور‌های مردم سر و کار داریم. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟

هر کسی می‌گوید نباید به مسئله قانون، حراست و مسائلی از این دست بپردازیم، ابتدایی‌ترین اصول جوامع انسانی را زیر سؤال برده است. هیچ ارزش اجتماعی صرفاً با فرهنگ‌سازی حاکم نخواهد شد و در کنار فرهنگ‌سازی قانون به کمک می‌آید. ما با فرهنگ‌سازی انگیزه و باور افراد را تقویت می‌کنیم، اما افراد متخلف یا آن‌هایی که کار اشتباه می‌کنند، لزوماً نمی‌دانند کارشان اشتباه است. در فضای فردی، مسئولیت کار افراد با خودشان است، اما در حوزه‌های اجتماعی حتی با انجام بهترین کار فرهنگی بالاخره افرادی هستند که نمی‌خواهند زیر بار این ارزش‌ها بروند! حالا یا دنبال راحتی و خوشگذرانی خودشان هستند یا افراد ناهنجار و آسیب‌دیده و افرادی هستند که تحت فشار روانی بوده و تربیت و شرایط مناسبی نداشته‌اند. به هر حال نمی‌خواهند زیر بار ارزش‌های اجتماعی بروند، بنابراین همیشه در کنار فرهنگ‌سازی قوانین بازدارنده‌ای وجود داشته است تا بتوانند رفتار افراد را مدیریت کنند. اگر مدیریت نکنیم، بحث‌های اجتماعی همچون حجاب مانند احکام فردی دین مثل نماز خواندن نیست. اینجا کسی که پوشش عفیفانه را رعایت نمی‌کند، فقط خودش آسیب نمی‌بیند بلکه رفتار این آدم روی دیگران تأثیرگذار است و دیگران حق دارند و حکومت وظیفه دارد به این مسئله رسیدگی کند.

باید‌ها و نباید‌های دستگاه‌های فرهنگ‌ساز و ذائقه‌ساز در حوزه حجاب و عفاف چیست؟

فهم درست مسئله و اجرای قوانین! گاهی تصور می‌شود دستگاه‌های فرهنگ‌ساز چه کار شاقی باید انجام دهند! ما بهترین قوانین را در حوزه مسائل اجتماعی کشورمان داریم. مشکل ما در اجرای قوانین است. قانون ۴۲۷شورای عالی انقلاب فرهنگی و ۸۲۰شورای عالی انقلاب فرهنگی را داریم که از جنس فرهنگ‌سازی و غلبه آن در حوزه فرهنگ‌سازی است. همین قوانین و قوانین بازدارنده از سوی نهاد‌هایی که در این حوزه وظیفه دارند، قابل اجراست. در حالی که وقتی سراغ نهاد‌های قانونی مثل قوه قضائیه و نیروی انتظامی می‌رویم، می‌گویند باید فرهنگ‌سازی کنید و وقتی سراغ نهاد‌های فرهنگی مانند حوزه و امثال آن می‌رویم، می‌گویند تا زمانی که قانون نداشته باشیم، کار درست نمی‌شود! اما اگر هر جایی وظیفه‌ای که در قانون برایش مشخص شده انجام دهد، مشکل حل می‌شود، به شرطی که فهم درستی از مسئله داشته باشند، دنبال راه فرار نباشند و این مسئله برای‌شان دغدغه باشد.

در بحث حجاب ما با شبهه‌سازی‌های متعددی در بین نسل جوان مواجهیم که اغلب هم از طریق فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ترویج می‌یابد. شما در پژوهش‌هایی که داشتید بیشتر با کدام دسته از این شبهات مواجه شدید و پاسخ به این‌ها چگونه باید باشد؟ آیا بخشی از چالش‌های امروز حجاب در جامعه به همین شبهه‌سازی‌ها باز نمی‌گردد؟

در خصوص شبهات یکی از اصلی‌ترین علل این ناهنجاری‌ها باورهاست. در مثلث سه‌گانه باور، انگیزه و رفتار، ریشه‌ای‌ترین مسئله باورهاست، هر چند روی انگیزه‌ها هم زیاد کار می‌شود و انگیزه‌ها را به بازی می‌گیرند، اما نهایتاً باور است که ریشه‌ها را درست می‌کند. ما کتابی به نام «بی‌پرده با حجاب» تدوین کرده‌ایم که به تمامی شبهات در حوزه عفاف و حجاب می‌پردازد. در این کتاب با دسته‌بندی هشت‌گانه شبهاتی که در حوزه قانون حجاب، تفاوت‌های ایران و غرب، مقایسه ایران با غرب و شبهاتی که ناظر بر مقایسه ایران امروز با قبل از انقلاب است، ضعف‌های شخصیتی و آزادی روابط دختر و پسر و امر به معروف و نهی از منکر به آن‌ها پاسخ داده‌ایم. بیشترین شبهاتی که مطرح می‌شود، شبهاتی است از جنس اینکه افراد به بهانه اینکه می‌خواهند راحت باشند، می‌گویند خب آقایان نباید نگاه کنند، دل آدم باید پاک باشد و مسائلی از این قبیل را مطرح می‌کنند، اما در نهایت افراد نمی‌توانند نپذیرند که حجاب چیز خوبی است و به نفع سلامت روان افراد و جامعه، به نفع آرامش خانوادگی و به نفع امنیت اجتماعی است. این را می‌پذیرند، اما در برابر قوانین حجاب مقاومت می‌کنند و معتقدند چرا برای این ارزش اجتماعی قانون گذاشته شده و چرا آن را به رفراندوم نمی‌گذارند و از کلمه اجبار استفاده می‌کنند و می‌گویند چرا اجباری است که پاسخ آن معلوم است: هر رفتار اجتماعی که بر جامعه اثر بگذارد به دیگران ربط دارد و، چون به دیگران ربط دارد، به قانون هم ربط دارد و قانون باید به کمک جامعه بیاید.

/انتهای پیام/

منبع: جوان
ارسال نظر
captcha