اعضای کمیسیون فرهنگی چطور انتخاب میشوند؟
ابتدا باید بدانیم که اصل66 قانون اساسی، تعداد کمیسیونها و دوره تصدی نمایندگان در آنها را به آییننامه داخلی مجلس سپرده است و طبق اصل85 قانون اساسی هم اگر چه «مجلس نمیتواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند ولی در موارد ضروری میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتادودوم به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین مینماید به صورت آزمایشی اجرا میشود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود.» به علاوه کمیسیونهای تخصصی مجلس، وظیفه بررسی قوانین از وجه کارشناسی را هم دارند و طبق اختیاراتی که قانون اساسی به کمیسیونها داده است میتوانند اساسنامه سازمانها، شرکتها، مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت را هم تصویب دائم نمایند. بنابراین نمایندگان عضو این کمیسیونهای تخصصی هم وظیفه مهمی در اقناع سایر نمایندگان برای تصویب یا رد لوایح و طرحهای حوزه خود دارند.
ترکیب جناحی چهار دوره قبل کمیسیون فرهنگی چه بوده است؟
فرایند عضویت و انتخاب نمایندگان در کمیسیونهای تخصصی را هم ماده36 و 37 آییننامه داخلی مجلس مشخص کرده است و طبق ماده سیوهشتم همین قانون، «تعداد اعضای کمیسیونهای تخصصی، حداقل نوزده و حداکثر ۲۳نفر است.» کمیسیون فرهنگی مجلس هم برای اجرای وظایف در محدوده فرهنگوهنر، ارشاد و تبلیغات، صداوسیما و ارتباطات جمعی، تربیتبدنی، جوانان، زنان و خانواده تشکیل شده و تعداد اعضای آن در دورههای مختلف مجلس، متغیر بوده است.
کمیسیون فرهنگی مجلس دهم، 17عضو داشت که هشت نفر از آنان از اعضای ائتلاف اصلاحطلبان و 9نفر از اصولگرایان در آن عضویت داشتند. کمیسیون فرهنگی مجلس نهم اما 12عضو داشت که همگی از جناح اصولگرایان محسوب میشدند. مجلس هشتم اما در کمیسیون فرهنگی، 23نفر عضو داشت که 21نفر از آنان از اصولگرایان و دو نفر دیگر مستقل و اصلاحطلب بودند. این کمیسیون تخصصی در مجلس هفتم نیز میزبان همین تعداد نماینده بود که اکثریت آنان نیز با اصولگرایان بود اما نکته جالب توجه حضو یکی از نمایندگان اقلیت آشوری در کمیسیون فرهنگی این دوره مجلس بود. بر این اساس، آمار مذکور نشان میدهد دستکم ظرف 16سال گذشته کمیسیون فرهنگی مجلس با اکثریت اصولگرایان اداره شده است.
نمایندگان از اهالی فرهنگ و هنر باشند یا صرفاً پاسخگو به آنان؟
با توجه به تاکیدات مداوم رهبری بر حساسیت مسأله فرهنگ و مسأله تهاجم فرهنگی که سالهاست با آن روبهرو هستیم، سؤال این جاست که کمیسیون فرهنگی مجلس چگونه میتواند در چالشهای عمیق فرهنگی در کشور نقش فعالتری داشته باشد؟ در غالب ادوار مجلس شاهد بودهایم که نزدیکترین نمایندگان به شناخت از مسائل فرهنگی، باید با شاخص تحصیلات مرتبطشان با حوزههای فرهنگ و هنر یا با شاخص اشتغالشان در مشاغل مرتبط با این حوزه شناخته شوند.
با این حال تعداد کمی از نمایندگان ادوار مختلف مجلس، از شاغلان در حوزههای مرتبط خصوصاً در عرصه هنری بودهاند. اگرچه بعضی از آنها اساتید دانشگاهی رشتههایی چون رسانه و ارتباطات فرهنگی یا از خاستگاههایی نظیر حوزه علمیه بودهاند، اما کمتر کسی از مشاغلی در حیطه سینما، تئاتر، موسیقی و تلویزیون به مجلس راه یافته و در کمیسیون فرهنگی حضور مؤثر داشته است. سؤال این است که آیا بهتر نیست جایگاه قانونگذاری برای حوزه فرهنگ و هنر را به افرادی بسپاریم که خاستگاهی از این عرصه داشتهاند یا صرفاً کسانی که مطالبات اهالی فرهنگ و هنر را پیگیری کنند، کافی است؟
تجربهمان از نقش نمایندگان در چالشهای فرهنگی چه میگوید؟
تجربه نشان داده است که شناخت مستقیم نمایندگان مجلس خصوصاً در کمیسیونهای تخصصی، ارتباط مستقیمی نه تنها با قانونگذاری در آن حیطه تخصصی ارتباط دارد بلکه حتی با افزایش ضریب اهمیت این مطالبات در مجلس و طرح آنها در صحن عمومی مجلس و موضعگیری درست در چالشهای فرهنگی مطرح در افکار عمومی نیز اثرگذار و حساس است. بارها مشاهده کردهایم که مواضع نادرست برخی نمایندگان در مقاطع حساسی که جامعه با یک چالش فرهنگی مواجه میشود، چقدر در سرنوشت حل آن مسأله یا بحرانی شدنش تاثیرگذار بوده است.
اما نمایندگان مجلس و بینش فرهنگی آنان را چه کسی تعیین میکند؟ واقعیت آن است که اهالی فرهنگ و هنری که حاضر باشند خود را در معرض رأی مردم برای مجلس قرار دهند بسیار کم هستند و بخشی از منزوی شدن و سیاستزدگی حوزه فرهنگ به همین پیشینه باز میگردد. با این حال مشارکت اهالی فرهنگ و هنر در انتخابات مجلس نیز در نوع خود برای چینش زمین قانونگذاران مؤثر در این عرصه هم کم نیست. مسألهای که از قضا بر خلاف آن چه در ابتدای این مطلب نوشته شد، وضعیتی معکوس پیدا کرده است. اهالی فرهنگوهنر در انتخابات مجلس برخلاف انتخابات ریاستجمهوری هیچ کنش سیاسی از خود نشان نمیدهند اما همواره، صدای اعتراضشان در مسائل مرتبط با قوانین این عرصه بلند است.
فرق کنش سیاسی هنرمندان با سیاستزدگی آنان چیست؟
شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی در همین راستا اظهار امیدواری کرد در دوره جدید مجلس شورای اسلامی چهرههایی که حوزه فرهنگ و هنر را میشناسند یا میتوانند مدافع حوزه فرهنگ و هنر باشد، به مجلس راه پیدا کنند. او در گفتوگو با مهر بیان کرد: «شخصاً مجلس شورای اسلامی را بهعنوان یکی از حامیان جدی و مؤثر و سازنده در حوزه فرهنگوهنر میشناسم. با توجه به اینکه حوزه فرهنگوهنر ما بسیار گسترش پیدا کرده ما به نمایندگان مجلسی نیاز داریم که آگاهانه در حوزه فرهنگ و هنر ورود کنند، از مدیران پاسخگویی بخواهند و در زمانی که بحرانهایی در عرصه فرهنگوهنر پیش میآید اظهارنظرهایی سازنده داشته و بتوانند حامیان هنرمندان باشند. از این جهت واقعاً بیشتر از هر زمان دیگری نقش نمایندگان مجلس را در این حوزه، جدی و پررنگ میدانم.»
مدیرکل هنرهای نمایشی درباره تفاوت پرداختن به حواشی سیاسی توسط هنرمندان با کنش مسوولانه اجتماعی آنها در حوزههای تعیین نمایندگان نهاد قانونگذار کشور تصریح کرد: «این دیدگاه وجود دارد که هنرمندان اساساً از ورود به حوزه سیاسی پرهیز میکنند ولی ما نباید مجلس شورای اسلامی را حوزه سیاسی بدانیم، زیرا مجلس یک نهاد قانونگذار است و میتواند نقش جدی و اساسی در همه حوزهها داشته باشد. شاید نیاز است ما روی کسانی که با دیدگاههای فرهنگی و هنری کاندیدا میشوند، تأکید داشته باشیم زیرا حضور این چهرهها میتواند تأثیرگذار باشد.
منبع: صبح نو