به گزارش فرهنگ سدید؛ صاحب نظران اجتماعی، مُد Fashion را نوعی از زندگی میدانند که فرد در تلاش است با انواع ابزار، وسایل و حتی پوشش ظاهری خود را نسبت به دیگران برتری داده و در طبقه و جایگاه اجتماعی بالاتری قرار گیرد.
سالها است که جامعه ایرانی با معضلات و مشکلات فراوان اجتماعی دست به گریبان شده که در میان تمام آنها، برندبازی و مُدگرایی از شرایط خاصی برخوردار هستند. تب مدگرایی در میان جوانان و نوجوانان به سرعت در حال فراگیری است و بسیاری از جامعه شناسان، رفتارشناسان و روانشناسان به کررات درباره آن تذکرات جدی به مسئولین مربوطه داده اند که این معضل تدریجا وارد مرحله بحران شده و عنان آن از دست خواهد رفت.
شاید بسیاری در ابتدای امر، موضع گیری کنند که گرایش به مُد و مدگرایی، نوعی بروز شدن و زیبایی است و به ذات خود مشکلی ندارد و خُردهگیری به آن، نه تنها مشکلی را رفع نمیکند بلکه بار و فشار روانی خاصی را به جوانان وارد خواهد کرد! اما اگر کمی بیشتر و ظریفتر به این مسئله بنگریم، در مییابیم که اکثر مُدها و برندهایی که مدها به همراه خود وارد جامعه ما میکنند، غربی و مغایر با فرهنگ ایران اسلامی است که همین روند؛ افراد را به سمت و سوی برهنگی و ولنگاری فرهنگی سوق میدهد. مبحث مهمی که مقام معظم رهبری از سال ۱۳۹۳ بارها و بارها بر آن تاکید داشتند. ایشان در این باره میفرمایند: «آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دستبستهی فرهنگ غربیاند؛ فرهنگ غربی است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادیای است؟ آزادی این است که شما نیّت خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این، حریّت است؛ این باید تأمین بشود.» انواع پوششهایی که توسط شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشد، بیشتر برهنگی را در پی داشت تا پوشش!
برندِ خوب، برندِ بد!
از لحاظ جامعه شناسی نمیتوان به طور قطعی و همه جانبه، گرایش به مُد را صرفاً مثبت و یا کاملاً منفی معرفی کرد چرا مشکل اصلی در این میان ورود و هجوم فرهنگ بیگانه و غربی است تا اصل مد و مدگرایی. صاحب نظران اجتماعی، مُد Fashion را نوعی از زندگی میدانند که فرد در تلاش است با انواع ابزار، وسایل و حتی پوشش ظاهری خود را نسبت به دیگران برتری داده و در طبقه و جایگاه اجتماعی بالاتری قرار گیرد.
از اوایل دهه ۷۰ و با اوج گیری ورود ماهواره به ایران، موج گستردهای از انواع برندها و مدهای غربی جامعه ایرانی را در بر گرفت. البته این به آن معنا نیست که پیش از این زمان، مُد در ایران وجود نداشته بلکه به این شدت و حدّت نبوده است. در تمامی جوامع بشری همواره، از گذشته تا کنون گرایش به مُد و هر آنچه که فرد را نسبت به دیگران، برتری دهد وجود داشته و دارد، چرا که انسان ذاتاً زیبا پسند است. انواع پوششهایی که توسط شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشد، بیشتر برهنگی را در پی داشت تا پوشش! لباسهای و مانتوهای کوتاه و جلوباز، انواع روسریها و شالهای حریر و ابریشمی از همین سالها وارد بازار شد و متقاضیان بسیاری را نیز به خود جلب کرد. نکته همین جا است! گرایش به لباسهای نازک، کوتاه، باز و آزاد. مُد به هر آنچه که در جامعه باب و فراگیر شود گفته میشود، نه هر آنچه که از خارج از مرزها به اذهان عمومی تزریق میشود. پس چرا ما لباس ها، کفشها و انواع وسایل پوششی و مصرفی همسو با فرهنگ ایرانی را به مُد تبدیل نمیکنیم؟! در حال حاضر فرش ایرانی و کفش چرم تبریز و مشهد در سراسر جهان عرضه شده و به یکی از برندهای مطرح تبدیل شده است، پس میتوان در مسیر پوشاک نیز قدمهای موثری برداشت.
بی شک اگر بودجهای خاص، در حوزه فرهنگی برای ارائه انواع ملزومات پوششی و لباس همسو با فرهنگ ایرانی در نظر گرفته شود، مدهای غربی یک قدم به عقب بر میگردند چرا که طرحهای اسلامی و ایرانی از رنگها و نقشهای بسیار شاد و متنوعی برخوردار هستند که چشم و نظر هر فردی را به خود جلب میکنند. شاید کاری نظیر آنچه که سازمان مُد و لباس در نخستین سالهای راه اندازی ارائه میکرد که متاسفانه اکنون بسیار کم رنگ شده است.
چرایی گرایش جوانان به مُد
«کریستین دیور» Christian Dior معروفترین طراح لباس جهان، معتقد است که هر پوششی که از لحاظ جنس، رنگ و طرح به فرد اعتماد به نفس و راحتی دهد مد و مناسبترین لباس محسوب میشود. اما آنچه که ما امروز در کشورمان مشاهده میکنیم، با دنیایی که «دیور» تعریف میکند کاملاً متفاوت است چرا که مُد در ایران تا آن جا تحریف شده که به یکی از معضلات اجتماعی تبدیل شده است. اتفاقا با نگاهی گذرا به انواع لباسهای برند و مُد ئر ایران، در مییابیم که اکثر آنها نه تنها راحتی و زیبایی قابل توجهی ندارند، بلکه برخی از آنها که پاره، تنگ و زبر هستند، راحتی فردی را سلب میکنند و بعضاً بیماریهای خاص پوستی را نیز به ارمغان میآورند.
باید توجه داشت که مُد و مُدگرایی تنها به لباس و پوشش ظاهری محدود نمیشود، بلکه انواع عملهای زیبایی، تتو و خالکوبی، نوع آرایش، مصرف گرایی و به طور کلی سبک زندگی متفاوت و جدید، به نوعی مُد قلمداد میشوند. از آن جایی که اغلب افرادی که به مُد و برندینگ گرایش دارند معنی و مفهوم بسیاری از نوشتههای روی لباسها و تتوها را نمیدانند و به طور کلی؛ بی، چون و چرا از مدهای رایج پیروی میکنند، تدریجاً قدرت انتخاب و تفکر خود را از دست داده و در نهایت مانند فردی مسخ شده، در مسیری که سیستم مدلینگ مشخص میکند، حرکت خواهند کرد.
شاید عدم توجه درست و تخصصی به نیازهای قشر جوان جامعه، یکی از عمده دلایل گرایش افراد به مُدها و برندهای غربی است. اگر مسئولین این حوزه، با استفاده از نظرات و توصیههای متخصصان اجتماعی، به ویژه جامعه شناسان و رفتارشناسان اجتماعی پاسخی به موقع، هدفمند و کاربردی به نیازهای روحی و عاطفی اقشار مختلف جامعه دهند، بی تردید این تب تند فروکش خواهد کرد و در غیر این صورت، در آیندهای نه چندان دور شاهد متزلزل شدن پایههای فرهنگ ایرانی خواهیم بود.
پینوشت:
1- ولنگاری فرهنگی؛ ریشهشناسی یک معضل، دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
2- پیامدهای منفی مدگرایی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
3- متمایز بودن از جامعه، علت گرایش جوانان به مدل های عجیب و غریب، باشگاه خبرنگاران جوان
4- تاریخچه مد در ایران، پایگاه خبری انتخاب
5- مد و تنوع طلبی در نهاد آدمی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
منبع:راسخون