بررسی شرایط تولید و نشر ادبیات کودک و نوجوان در گفتگو با مصطفی خرامان؛
ناشران دولتی در این سال‌ها فقط بودجه‌ها را به تاراج برده‌اند بدون اینکه خروجی شفاف و قابل ادعایی داشته باشند. شما در این سال‌ها صرفاً با یک سیستم فشل و سنتی دولتی سروکار داشته‌اید. اما واقعیت این است که این ناشران دولتی می‌توانستند در این حوزه تأثیرگذار باشند و راه را به ناشران خصوصی نشان دهند.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ وقتی پای صحبت‌هایش می‌نشینی با یک آرامشی خبر از تجربه‌های گران‌بهای خود در حوزه نویسندگی و مدیریت ادبیات کودک و نوجوان به شما می‌دهد؛ شش دوره عضو هیات مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بوده و دو کتاب «کلاه حصیری» و «به‌جای دیگری» او برنده جایزه کتاب سال ایران شده است. صحبت از مصطفی خرامان، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان است که میهمان گفتگویی شده است پیرامون «شرایط تولید و نشر ادبیات کودک و نوجوان»! مشروح این گپ‌وگفت در ادامه از منظر شما می‌گذرد:


اغلب نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان و یا ناشران این حوزه معتقد هستند که اداره این حوزه از سال‌ها پیش توسط دولت راهبری شده و نقش ناشران و نگاه‌های خصوصی و مستقل بسیار اندک بوده است. شما با این تحلیل موافقید؟

خرامان: به نظر بنده چارچوبی که برای شما ترسیم کرده‌اند تا یک حد زیادی غلط است؛ به نظر شما ما چند ناشر بزرگ دولتی داریم؟ مثلا کانون که سیستم مدیریت آن از پیش از انقلاب تا به الان تغییری نکرده است. سیاستی که بر مبنای آن ابتدا در تهران برای بچه‌ها کتابخانه تاسیس کرد و سپس در همه شهر‌های کشور این رویه را ادامه داد؛ البته خود کانون هم تلاش داشت تا کتاب برای کودکان و نوجوانان تالیف کند که خیلی هم موفق نبوده است و مجبور می‌شوند تا دست به دامان افرادی مانند بیضایی و کیارستمی شوند تا برای بچه‌ها داستان بنویسند، فیلم بسازند.

در کنار کانون، حوزه هنری هم یکی دیگر از انتشارات دولتی است که آن هم در تولید کتاب برای کودکان ناموفق بوده است. انتشارات مدرسه هم به مانند کانون و حوزه همین مسیر ناموفق را سال هاست که طی کرده است؛ البته به جز چند سالی که آقای شاه آبادی مدیریت آن را برعهده گرفت و تقریبا داشت یک جان تازه‌ای می‌گرفت، در سال‌های پیش از آن عملا فعالیت و تولید به خصوصی نداشته است. شما می‌توانید چند کتاب نام ببرید که در انتشاراتی که نام بردیم، گل کرده باشد و همه نام آن‌ها را بر زبان بیاورند؟ البته ممکن است بعد از جستجو به نام ۵ کتاب هم برسید، اما واقعا کارنامه ۴۰ ساله این انتشارات دولتی باید به ۵ کتاب ختم شود؟!

دولتی در این سال ها فقط بودجه‌های خود را به تاراج برده‌اند بدون اینکه خروجی شفاف و قابل ادعایی داشته باشند. شما در این سال‌ها صرفا با یک سیستم فشل و سنتی دولتی سر و کار داشته‌اید. اما واقعیت این است که این ناشران دولتی می‌توانستند در این حوزه تاثیرگذار باشند و راه را به ناشران خصوصی نشان دهند

 پس این ادعا که انتشارات دولتی این حوزه را راهبری کرده‌اند با مرور ساده آثار آن‌ها کاملا ادعای نابجا و غلطی به حساب می‌آید و حالا در کنار نام دولتی‌ها شما بیایید انتشارات خصوصی را لیست کنید و آثارشان را دراین سال‌ها بررسی کنید تا سندیت این ادعا برای شما روشن شود. ناشران دولتی در این سال‌ها فقط بودجه‌ها را به تاراج برده‌اند بدون اینکه خروجی شفاف و قابل ادعایی داشته باشند. شما در این سال‌ها صرفا با یک سیستم فشل و سنتی دولتی سر و کار داشته اید. اما واقعیت این است که این ناشران دولتی می‌توانستند در این حوزه تاثیرگذار باشند و راه را به ناشران خصوصی نشان دهند.


البته پروژه‌های بزرگی مانند ۱۰۰ رمان برای نوجوانان که در کانون تهیه شد، صرفا با بودجه‌های دولتی به سرانجام می‌رسد و بعضا از عهده خصوصی‌ها برنمی آید.

خرامان: بله، چون اصلا وظیفه بخش خصوصی تهیه این کار‌ها نیست. آقای صادق رضایی که یک زمانی مسئول کانون مشهد بود، مسئول کل کانون کشور می‌شود. این پروژه نیز محصول دغدغه شخصی ایشان بود که آقای شاه آبادی نیز مسئول اجرایی این پروژه شد و نویسندگان را به بهانه این کار به شهرستان‌ها می‌بردند، با بچه‌ها و نویسندگان دیگر ارتباط مستقیم می‌گرفتیم و از دل این کار حدود ۷۰-۶۰ رمان تولید شد که طبیعتا حدود ۲۰ تای آن‌ها قابل قبول بود. در ادامه آقای حاجیان زاده به جای آقای رضایی، مسئول کانون شد و بلافاصله این پروژه را به دلیل بودجه زیاد تعطیل کرد.


شما در صحبت هایتان فرمودید که ناشران دولتی می‌توانستند راه را نشان خصوصی‌ها بدهند. چه ارگان و یا نهادی به نظر شما باید متولی این سیاستگذاری و راهبری حوزه ادبیات کودک و نوجوان باشد؟ وزارت ارشاد، انجمن ادبیات کودک و نوجوان؟ اصلا ادبیات کودک و نوجوان پدر دارد؟

خرامان: مشکل اینجاست که ما علاوه بر حوزه ادبیات کودک و نوجوان در سایر حوزه‌ها نیز متولی و پدر نداریم! چه کسی تصمیم می‌گیرد که فلان برنامه وفلان کار باید انجام شود؟ کسانی که پول و سرمایه دارند. چه کسی بودجه دارد؟ دولتی‌ها! کجا این بودجه خرج می‌شود؟ معلوم نیست. چرا؟ چون این کاره نیستند.


خب بالاخره چه نهاد خاصی باید این متولی گری را برعهده داشته باشد؟

خرامان: واقعا هیچ نهادی لازم نیست این متولی گری را داشته باشد. ما الان یک ارشاد داریم که هر کتابی بخواهد چاپ شود باید از آنجا مجوز بگیرد. ناشران خصوصی نیز برای مجوز کتاب‌ها به ارشاد می‌روند. البته برخی ناشران دولتی خودشان این ممیزی‌ها را با مجوز ارشاد انجام می‌دهند و کتاب چاپ می‌کنند. ناشران خصوصی که خودشان با هزینه کتاب تولید می‌کنند و می‌فروشند تا هزینه هایشان را دربیاورند، آن‌ها به دنبال سلیقه مخاطب اند تا بتوانند در بازار نشر بمانند، اما ناشران دولتی با بودجه‌های دولتی کتاب تولید می‌کنند، اما کسی آن‌ها را نمی‌خرد. چون فرآیند آن‌ها برخلاف نیاز مخاطب جلو رفته است.

ادبیات کودک و نوجوان نیاز به پدر و متولی ندارد، بلکه لازم است که ما حمایت مناسبی از این حوزه داشته باشیم. به ناشران خصوصی کمک کنیم تا رشد کنند. مثلا دولت می‌تواند با خرید کتاب‌های ناشران خصوصی و بردن آن‌ها به کتابخانه‌ها از آن‌ها حمایت کند.


بالاخره نمی‌شود از ادبیات کودک و نوجوان صحبت کنیم و بحت تالیف و ترجمه نشود. گویا سال‌ها پیش زمانی که آقای خاتمی وزیر ارشاد بودند قانونی وضع می‌شود مبنی بر اینکه ناشران چه دولتی و یا خصوصی به ازاء ۵ یا ۱۰ عنوان کتاب تالیفی می‌توانند یک کتاب ترجمه هم داشته باشند، اما به مرور و با گذشت زمان گویا این قانون آنقدر دستخوش تغییر و عدم نظارت شده که عملا این قانون برعکس شده است و تعداد کتب ترجمه در مقایسه با تالیف روز به روز بیشتر شده است. این وسط رعایت نکردن قانون کپی رایت نیز باعث شده تا ترجمه‌هایی بی‌کیفیت وارد بازار نشر شده و به مولفین آسیب وارد شود.

خرامان: در ماجرای تالیف و ترجمه با دو بخش کودک و نوجوان مواجه‌ایم که این‌ها دو مقوله کاملا جدا از هم هستند. یک زمانی ترجمه بخش کودک خیلی به صرفه‌تر بود، چون معمولا این کتاب‌ها متن‌های کوتاهی دارند و بیشتر بر پایه تصویر هستند و معمولا خود ناشران آن‌ها را ترجمه می‌کنند و نیازی به تصویرگری دوباره هم نیست و کتاب زیر چاپ می‌رود. اما بعد‌ها که کار تصویرگران ایرانی بهتر شد و پخته‌تر شدند آرام آرام کتاب‌های ترجمه در حوزه کودک کمتر و کمتر شد و تعداد تالیفی‌ها بیشتر تاجایی که در حال حاضر در بخش کودک کاملا کتاب‌های تالیفی درصد بالایی در بازار نشر دارند. اما در حوزه رمان نوجوان، معمولا یک نویسنده ۶ ماه برای نوشتن یک رمان زمان صرف می‌کند و ۶ ماه هم آن نوشته را مجددا می‌خواند و بازنویسی می‌کند تا یک رمان آماده شود. حالا یک سال نه همان ۶ ماه؛ قرار است چقدر بابت این زمان دستمزد بگیرد؟ شاید باورتان نشود که بابت این ۶ ماه چیزی حدود سه میلیون تومان سهم نویسنده می‌شود.


گویا نویسندگی در ایران به لحاظ مالی شغل محسوب نمی‌شود!

خرامان: حالا پس از سال‌ها ما بسیاری از ناشران را راضی کرده ایم که علاوه بر مبلغ پشت جلد کتاب که به نویسنده می‌دهد، یک پولی هم به صورت تشویقی به او بدهند تا برای نوشتن کار بعدی مشتاق شود و انگیزه داشته باشد. علاوه بر این مبالغ پایین برای دستمزد نوشتن رمان برای نوجوانان کار بسیار دشواری است؛ چون شما با مخاطبی سر و کار دارید که نه کودک است که تکلیف شما با بسیاری از مسائل روشن باشد و نه جوان است. دوره‌ای بسیار حساس در زندگی که معمولا اهمیت‌های آن درک نمی‌شود. حالا شمای نویسنده برای این سن نمی‌توانید به اجبار ممیزی‌های ارشاد نه از عشق و جنس مخالف حرف بزنید، نه از اعتیاد و آسیب‌های آن، نه از خودکشی و بسیاری ممنوعه‌های دیگر که دست و پای شما را برای نوشتن می‌گیرد.


واقعا این ممیزی‌ها و ممنوعه‌ها دست نویسنده‌های ما را بسته یا اینکه نویسندگان از عالم و دنیای واقعی این نوجوان‌ها و نیاز‌های آن‌ها به دوراند؟

واقعیت این است که ممنوعیت‌ها و ممیزی‌های ارشاد می‌تواند مانع بزرگی برای نوشتن باشد. از طرفی معمولا ناشران دولتی نمی‌خواهند با واقعیت‌های جامعه روبرو شوند و به همین دلیل فاصله معناداری بین آنها و مخاطبانشان وجود دارد و این‌ها نمی‌خواهند که نوجوان‌ها از آنها راضی باشند بلکه به دنبال رضایت مسئولان خود هستند

خرامان: بله واقعیت این است که این ممنوعیت‌ها می‌تواند مانع بزرگی برای نوشتن باشد. از طرفی معمولا ناشران دولتی نمی‌خواهند با واقعیت‌های جامعه روبرو شوند و به همین دلیل فاصله معناداری بین آن‌ها و مخاطبانشان وجود دارد و این‌ها نمی‌خواهند که نوجوان‌ها از آن‌ها راضی باشند بلکه به دنبال رضایت مسئولان خود هستند.


ولی گا‌ها احساس می‌شود که این ممنوعیت‌ها بیشتر ناشی از سلیقه فلان مدیر است تا یک سری سیاست گذاری‌های مشخص و مدون حوزه نشر که با جابجایی آن مدیر ممکن است بیشتر و یا کمتر شوند.

خرامان: در حوزه دین و ادبیات دفاع مقدس این ممنوعیت‌ها و به قول شما سلیقه‌ها بسیار زیاد است به نحوی که به سختی می‌شود رمان جذاب و امروزی نوشت. چون این حوزه‌هایی که برایتان گفتم متولی زیادی در کشور دارند و البته تا دلتان بخواهد دراین حوزه سفارش داده می‌شود و معمولا کسانی شروع به نوشتن می‌کنند که بلد نیستند، ولی دوست دارند کتاب داشته باشند. البته نویسنده‌های حوزه کودک و نوجوان تاجاییکه امکان دارد سعی می‌کنند از این دو حوزه دوری کنند. ما (در مقام دولت) اگر می‌خواهیم به حوزه ادبیات کودک و نوجوان کمک کنیم تا رشد پیدا کند، باید سعی کنیم حمایت خودمان را از نویسنده‌های این حوزه قطع نکنیم. در طول سال می‌شود به مدل‌های مختلف طرح‌های تشویقی برای نویسندگان در نظر گرفت تا آن کمبود‌های مالی جبران شود. در نگاهی دیگر با مرور نویسندگان فعال این حوزه متوجه خواهید شد که لیست محدودی در اختیار دارید که اکثر افراد آن لیست دیگر انرژی جوانی خود را از دست داده‌اند و شما فرد با استعداد، جوان و جایگزینی برای آن‌ها ندارید.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha