هر عملی، مناسب ارزشی که دارد یا ایجاد می‌کند، آثاری، چون پاداش به دنبال دارد. اما گاه به علل و عواملی، به انسان بیش از آنچه استحقاق عمل و کارش است، پاداش داده می‌شود. چنین بخششی که فراتر از پاداش‌هاست، فضل نامیده می‌شود. از این رو می‌توان گفت که فضل تنها افراطی است که محبوب همگان است و عقل و شریعت آن را می‌پسندد.
به گزارش «سدید»؛ فضل الهی، بخشش و اعطایی خاص است که بهره هر کسی نیست، بلکه کسانی از آن بهره‌مند می‌شوند که در مسیری خاص گام برداشته باشند. این مسیر خاص را مجموعه‌ای از عوامل تحقق می‌بخشند که نویسنده با مراجعه به آموزه‌های قرآنی در صدد تبیین و تحلیل آن‌ها است و در ادامه به آثار و کارکرد‌های فضل در زندگی دنیوی و اخروی می‌پردازد.
* * *
فضل، بخشش خاص الهی
فضل که در لغت به معنای زیاده از هر چیزی است، نوعی خروج از حالت اقتصاد، میانه و اعتدال به سوی افراط نه تفریط است. به این معنا که بیش از آنچه استحقاق و لازم است کسی چیز بخشیده و یا اعطا شود. از این رو می‌توان احسان و عفو و مانند آن را در زمره مصادیق فضل دانست؛ زیرا در این مفاهیم نیز اعطا و بخشش، افزون‌تر از استحقاق و بیرون از لزوم نهفته است.

راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن کریم در تعریف فضل آورده است که فضل به اعطایی گفته می‌شود که بر او لازم نباشد. (مفردات، ص ۶۳۹ ذیل واژه فضل) و مقصود از فضل‌الله در قرآن، نعمت‌های خاصی، چون اسلام، نبوت، روزی، مال، نعمت و بهشت است. (الوجوه و النظایر، حسین‌بن محمد دامغانی، ص ۵۹۸)

علامه طباطبایی این احتمال را بعید نمی‌داند که مراد از فضل‌الله در آموزه‌های قرآنی، گستردگی احسان خداوند بر آفریده‌هایش باشد. (المیزان، ج ۱۰، ص ۸۲)

از مطالب پیش گفته این معنا به دست می‌آید که فضل را می‌توان در همان معنای احسان الهی دسته‌بندی کرد؛ زیرا نعمت‌های، چون نعمت وجود هر چند که استحقاق و لازم هر کسی نیست و یا روزی و مال برای بقای موجودات نیز امری لازم برای خداوند نمی‌باشد، ولی مراد بخشش و اعطایی فراتر و فزون‌تر از این امور می‌باشد.

به سخن دیگر، هیچ موجود و آفریده‌ای حقی بر خداوند ندارد و حتی نعمت وجود و بقای او، از احسان الهی است، ولی مراد از فضل الهی، نعمت‌ها و بخشش‌های خاص الهی است که خداوند به برخی از موجودات و آفریده‌های عنایت می‌کند. در حقیقت، فضل الهی همان تجلی رحیمیت خداوند افزون بر رحمانیت عمومی بر همه موجودات هستی است. این تجلی تنها نسبت به آفریده‌ها و موجوداتی است که گام‌هایی در مسیر تحول و کمال برداشته‌اند و خود را محبوب الهی ساخته و در مسیر حب الهی حرکت می‌کنند.

خداوند در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور، از فضل الهی به مردان ذاکر الهی که هیچ چیزی از مسائل زندگی، چون تجارت و خرید و فروش آنان را از نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد و ترس قیامت دارند، به‌عنوان پاداش نیک برای ایشان سخن می‌گوید. این بدان معناست که کسانی که در مسیر الهی هستند در همین دنیا از نعمت‌های خاص و عنایات ویژه الهی برخوردار‌ می‌شوند؛ بنابراین شناخت این مسیر و گام نهادن در راه تحقق بخشی به این عوامل می‌تواند، ما را نسبت به برخورداری و بهره‌مندی از فضل الهی امیدوار کند. از این رو، در این جا این عوامل اشاره‌ای گذرا می‌شود.

عوامل فضل الهی
بی‌گمان قرار گرفتن در مسیر فضل الهی جز از راه ایمان، ممکن نیست. از این رو نخستین عامل را چنانکه آیات ۱۷۳ سوره نساء و ۴۵ سوره روم و ۲۶ سوره شوری بیان کرده، همان ایمان است که موجب برخورداری و بهره‌مندی آدمی از فضل و الهی و پاداش و عنایات خاص وی می‌شود.

این عمل می‌بایست همواره با بال دوم پرواز به سوی کمال یعنی اطاعت از خداوند و پیامبرانش (نساء آیات ۶۹ و ۷۰) و انجام اعمال صالح باشد (نساء آیات ۱۷۳ و ۱۷۵ و نور آیات ۳۷ و ۳۸ و روم آیه ۴۵ و فاطر آیات ۲۹ و ۳۰ و شوری آیه ۲۶)؛ زیرا هر ایمانی نشانه‌ای دارد که خود را در انجام اطاعت نشان می‌دهد. از آنجا که هر کار نیک و عمل صالحی که عقل سلیم و شریعت وحیانی بیان می‌کند و عقلا و خردمندان بر آن مهر تائید می‌نهند، نشانه‌ای دیگر از ایمان واقعی است، خداوند در این آیات، آن را به‌عنوان بازتاب واقعی ایمان دانسته است. این‌گونه است که شخص با ایمان، با کار‌های نیک مورد توجه خداوند قرار می‌گیرد و از عنایات و فضل الهی بهره‌مند می‌شود.

خداوند در آیه ۲۶ سوره شوری با بیان اینکه کافران از فضل الهی محروم هستند، به ارزش ایمان در بهره‌مندی از فضل توجه می‌دهد. از این رو مومنان را مشمول فضل الهی دانسته و کافران را به عذاب شدید تهدید می‌کند؛ زیرا کفر که ضد ایمان است، موجب می‌شود تا آدمی‌از مسیر الهی بیرون رفته و در مسیر گمراهی گام بردارد و به جای آنکه از نعمت و فضل الهی بهره‌مند شود از خشم او بهره می‌برد.

آیه ۲۱ سوره نور نیز به مسئله تأثیر اعمال زشت و ناهنجاری، چون فحشاء و منکرات اشاره می‌کند که از عوامل محرومیت انسان و جوامع بشری از فضل و رحمت‌های الهی می‌باشد. این بدان معناست که دو عامل اصلی بهره‌مندی از فضل همان ایمان و عمل صالح است، چنانکه کفر و اعمال زشت و بد، از مهم‌ترین عوامل خشم و غضب و محرومیت از فضل معرفی می‌شود.

خداوند در بیان برخی از مصادیق مهم ایمان و عمل صالح به اموری، چون تمسک به خدا و قرآن و پیامبر (نساء آیات ۱۷۴ و ۱۷۵)، انفاق از اموال پاک و پاکیزه (بقره آیات ۲۶۷ و ۲۶۸) تقوا از خدا (انفال آیه ۲۹ و حدید آیات ۲۸ و۲۹) دعا (نساء آیه ۳۲) و انجام کار و کسب حلال (بقره آیه ۱۹۸ و نساء آیه ۳۲و مائده آیه ۲) توجه می‌دهد که تأثیر شگرفی در زندگی بشر و بهره‌مندی از فضل الهی در دنیا و آخرت دارد.

بنابراین، انسان‌ها به سادگی می‌توانند در مسیری گام بردارند که محبوب خداوند شده و از عنایات و فضل خاص خداوندی بهره‌مند شوند. از این رو به مومنان مژده می‌دهد که امیدوار به فضل و عطایای خاص الهی باشند. (توبه آیات ۲۸ و۲۹)

براساس آیاتی، چون آیه ۲۶۸ سوره بقره و ۳۲ سوره نساء و ۴۷ سوره احزاب بر می‌آید، مومنان می‌بایست امیدوار به فضل و عنایت خاص الهی باشند. این بدان معناست که اصولا ایمان واقعی نمی‌تواند بی‌انتظار از فضل الهی باشد و مومن واقعی به طور طبیعی در انتظار وامید فضل وبخشش خاص الهی نسبت به خود می‌باشد.

آیه ۴۷ سوره احزاب همچنین تبیین می‌کند که مومنان باید نه تنها در انتظار فضل و عنایت خاص خداوند باشند بلکه می‌بایست امیدوار به فضلی بزرگ باشند که شاید بیرون از تفکر و تخیل ایشان است.

البته هر کسی در بهره‌مندی از فضل الهی، لازم است به این نکته توجه داشته باشد که هرچه ظرفیت وجودی آدمی از طریق ایمان و عمل صالح افزایش یابد بهره‌مندی وی از فضل الهی نیز افزایش می‌یابد و همان گونه که برای ایمان درجاتی است، برای فضل الهی نیز درجات و مراتب گوناگونی است. از این رو برخی از مومنان بلکه حتی پیامبران در برخورداری از تفضلات و عنایات الهی، متفاوت هستند و خداوند در آیه ۲۵۳ سوره بقره از تفاوت درجات انبیاء و تفاوت بهره‌مندی ایشان از فضل الهی سخن می‌گوید ودر آیاتی، چون ۳۲ و ۳۴ سوره نساء و ۷۱ سوره نحل از تفاوت انسان‌ها در برخورداری از فضل خود سخن به میان می‌آورد و در آیه ۲۶۸ سوره بقره و آیاتی دیگر تبیین می‌کند که این تفاوت در برخورداری از فضل الهی ناشی از گستردگی علم الهی است و در آیات ۷۳ و ۷۴ سوره آل‌عمران و ۵۴ سوره مائده و آیاتی دیگر، این تفاوت در بهره‌مندی را به مشیت و اراده خود نسبت می‌دهد.

در یک کلام می‌توان گفت که تفاوت بهره‌مندی انسان‌ها از فضل خدا به سبب تفاوت ظرفیت‌های وجودی آن‌ها است و از آنجا که علم الهی به همه کلیات و جزئیات احاطه دارد، هرگز به شخصی بیش از ظرفیت وجودی وی چیزی عنایت نمی‌شود و کسی فراتر از آن از فضل خداوندی بهره نمی‌برد. این‌گونه است که اراده ومشیت الهی به محدودیت فضل بر اساس محدودیت ظرفیت انسانی تعلق گرفته و خداوند با توجه به علم مطلق و کامل خویش عمل می‌کند.

برخورداری بشر از فضل الهی
فضل الهی در زندگی بشر نمود‌های گوناگونی دارد. از مهم‌ترین نمود‌های آن می‌توان به هدایت الهی از طریق ارسال کتب آسمانی و پیامبران الهی اشاره کرد. خداوند در آیه ۹۰ سوره بقره، نزول قرآن را نمودی از فضل الهی بر بشر می‌داند و در آیاتی دیگر، چون آیه ۱۰۵ سوره بقره و ۷۳ سوره آل‌عمران و ۱۱۳ سوره نساء هدایت‌های الهی را برای بشر فضل و عنایت و رحمت خاص بر می‌شمارد؛ زیرا انسان بر اثر خطا و گناه خود گرفتار هبوط شد و فضل الهی است که وی را در برگرفت و مسیر بازگشت درست خدایی شدن را به او از طریق آموزه‌های وحیانی و هدایت الهی آموخت. خداوند در آیات ۲ و ۴ سوره جمعه تعالیم قرآن و حضور پیامبر گرامی (ص) را فضل مضاعف برای بشر می‌داند که با این فضل می‌کوشد تا آدمی‌تزکیه شود و خدایی گردد.

اصولا تزکیه آدمی‌و دستیابی به کمال، تنها مبتنی بر تلاش انسان نیست، زیرا عوامل درونی و بیرونی بسیاری اجازه نمی‌دهد تا آدمی‌خودسازی کند و رنگ خدایی گیرد و خدایی شود مگر آنکه خداوند خود به مدد بشر آید و او را تزکیه نماید. از این رو خداوند تزکیه بشر را به خود نسبت می‌دهد و در آیه ۲۱ سوره نور بر آن تأکید می‌ورزد.

در تحلیل قرآنی دستیابی انسان به توحید و باور‌های توحیدی و مبرا بودن از عقاید شرک‌آمیز، جلوه‌ای از فضل الهی به بشر است که در آیه ۳۸ سوره یوسف به آن پرداخته است.

خداوند همچنین در آیات ۶ تا ۸ و نیز ۱۹ و ۲۰ سوره نور، احکام و قوانین اسلامی را جلوه فضل خدا بر بندگان معرفی می‌کند و این گونه نشان می‌دهد که خداوند به بشر عنایات خاص و ویژه‌ای مبذول داشته است وگرنه می‌گذاشت تا در همان طغیان و گمراهی خویش باقی بمانند. در حقیقت رافت الهی و رحیمیت خداوند افزون بر رحمانیت وی موجب شده است تا انسان از آموزه‌های هدایتی الهی بهره‌مند شود؛ چنانکه آیات پیش گفته به‌صراحت بر این نکته تاکید دارد. این رافت و رحیمیت الهی نیز مبتنی بر حکمت و فلسفه‌ای است که هدف آفرینش را تبیین و توضیح می‌دهد.

از دیگر نمود‌های فضل الهی تاخیر و مهلت در عذاب از سوی خداوند نسبت به بندگان خطاکار و گناهکار است که در آیات ۷۱ تا ۷۳ سوره قصص به آن اشاره دارد.

از پیامد‌های فضل الهی می‌توان به خلقت شب و روز اشاره کرد که باعث آسودگی بشر در شب و تلاش و کوشش در روز می‌شود و بسیاری از نعمت‌های خاص برای بشر را موجب می‌شود. (غافر آیه ۶۱)

آثار فضل الهی در زندگی دنیوی و اخروی بشر
اگر کسی در مسیر تحول و کمال گام بردارد و بکوشد تا رنگ خدایی گیرد و یا خدایی شود، از فضل و عنایات خاص الهی در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی بهره‌مند می‌شود. آثار این توجه و عنایات خاص الهی در همه ابعاد زندگی انسان بروز و ظهور می‌کند که قرآن در آیات چندی به این آثار و برکات و بهره‌مندی انسان از آن پرداخته است.

هر چند که همه انسان‌ها از نعمت فضل الهی به شکل عمومی برخوردار می‌شوند و هدایت الهی جلوه‌ای از این فضل الهی است، با این همه هدایت‌های خاص و توجه ویژه، زمانی صورت می‌گیرد که انسان تقوا و ورع بورزد و از پلیدی‌های عقلانی اجتناب کند و در مسیر فطرت سالم و عقل سلیم گام بردارد. در این صورت است که از عنایت خاص بهره‌مند می‌شود که در آیات نخست سوره بقره به این مطلب‌اشاره شده است.

اصولا هر نعمتی خیر نیست، زیرا بسیاری از نعمت‌ها از باب امتحان بوده و نقمت می‌شود؛ اما اینکه نعمتی برای آن‌ها خیر شود زمانی است که انسان تحت رحمت رحیمی قرار گیرد و از فضل الهی برخوردار شود. از این رو خداوند در آیه ۱۰۵ سوره بقره بهره‌مندی از هر گونه خیر را فضل الهی می‌داند.

خداوند ورود شخص به جهاد در راه خدا و توفیق یابی به این حرکت الهی (مائده آیه ۵۴) و پیروزی در جهاد (نساء آیه ۷۳) را جلوه‌هایی از رحمت خاص و فضل الهی مطرح می‌کند که نصیب شماری خاص از بندگان می‌شود.

فضل الهی سرچشمه دارایی‌های انسان است (نساء آیه ۳۷) و بهره‌مندی از آن نیز جلوه دیگر از عنایات خداوندی به شمار می‌رود. اینکه شخص بتواند از نعمت‌های الهی بهره‌مند شود و از دارایی‌های خود سود برد زمانی امکان‌پذیر است که فضل رحیمی خداوند او را در بر گیرد. چنانکه بهره‌مندی حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع) از حکومت و قدرت و دارایی‌ها به فضل الهی بوده است. (نمل آیه ۱۶)

از مهم‌ترین آثار فضل الهی قدرت تشخیص حق از باطل است که در آیاتی، چون ۲۹ سوره انفال و ۲۸ و ۲۹ سوره حدید به آن اشاره کرده است. خداوند در آیه ۲۹ سوره انفال عطا کردن بصیرت ویژه به تقوا پیشگان را تفضلی از جانب خود می‌داند. به این معنا که دستیابی به بصیرت و قدرت تشخیص حق از باطل در میان فتنه‌ها و شبهات تنها از طریق تقواپیشگی و عنایات و فضلی است که به دنبال آن صورت می‌گیرد.

خداوند اعطای مال (نساء آیه ۳۷) و غنا و بی‌نیازی مومنان را (توبه آیات ۲۸ و ۲۹) پرتوی از فضل خود بر ایشان می‌داند، چنانکه پوشاندن گناهان و از میان بردن آثار سوء آن (انفال آیه ۲۹ و حدید آیات ۲۸ و ۲۹) و حشر با نیکان در آخرت را از دیگر تجلیات و آثار فضل خود بر می‌شمارد.

دستیابی به مقام متواضعان و فروتنی کردن در برابر مومنان و سرافرازی در برابر کافران (مائده آیه ۵۴) و بهره‌مندی از حکمت الهی تنها در پرتو فضل الهی است که تحقق‌ می‌یابد. (نساء آیه ۱۱۳ و جمعه آیات ۲ و ۴)

سرور و شادمانی بی‌پایان (آل‌عمران آیه ۱۶۹ و ۱۷۰)، روحیه شجاعت در برابر کافران (مائده آیه ۵۴) علم و دانش و معارف ویژه الهی (جمعه آیات ۲ و۴) دانش زبان جانوران و پرندگان (نمل آیه ۱۶) غنایم خاص (نساء آیه ۷۳) قدرت و حکومت بی‌مانند و خارق العاده (نمل آیه ۳۸ و ۴۰) سلامتی و عافیت در دنیا و آخرت (آل‌عمران آیات ۱۷۲ و۱۷۴) بهره‌مندی از محبت خداوند (مائده آیه ۵۴) مصونیت و رهایی از شیطان (نساء آیه ۸۳) برخورداری از نعمت‌های بهشتی (آل‌عمران آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱) و همنشینی با صالحان (نساء آیات ۶۹ و ۷۰) و بهره‌مندی از مغفرت و بخشش الهی (انفال آیه ۲۹) از دیگر آثار و جلوه‌های فضل الهی و رحمت رحیمی خداوند به مومنان واقعی است که به عمل صالح می‌پردازند و از گناهان و پلیدی‌ها پرهیز دارند.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha