گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ مرام نامهای که امیرالمومنین به هنگام نصب مالک اشتر به فرمانداری مصر برای او مکتوب کردند در واقع دستورالعملهایی بود که مالک ملزم به رعایت آنها شده بود. اولین و مهمترین نکته درباره عهدنامه، مخاطب آن است.
مالک اشتر، مخاطبی که نه تنها دارای قدرت مطلق در مصر نیست بلکه اساسا نه دارای ملکه عصمت است و نه علم امامت. مالک یک انسان معمولی است که بنابر ویژگیهایی و البته به دلیل شرایط به وجود آمده به فرمانداری مصر منصوب شده است. با نگاهی به محتوای عهد نامه شاید برای برخی این شبهه پیش آید که فرازهایی از عهدنامه قابلیت اجرایی شدن ندارد و لازمه پیاده سازی آن حضور امام معصوم در راس هرم قدرت است. اما خوب است بدانیم که امیرالمومنین چنین انتظاراتی را از مالک اشتر دارد که امام نیست بلکه نماینده امام است و ویژگیهای امامت در وی نیست.
از قضا مالک به فرمانداری مصر منصوب شده بود که بسیاری از مردمان آن دیار قرابتی با مرام شیعه نداشتند و اساسا جزو پیروان عقیدتی امیرالمومنین به حساب نمیآمدند، از این رو عهدنامه اهمیت بیشتری برای ما پیدا میکند، زیرا ۱- مخاطب شخصی عادی است یعنی این دستورات برای یک حاکم مسلمان صادر شده است بدون استثنا ۲- برای حکومت بر مردمانی صادر شده است که قرابت مذهبی زیادی با حاکم ندارند. پس اگر اکثریت کشوری هم عقیده با حاکم باشند قطعا این اشتراکات راه پیشرفت برای حکمرانی مطلوب را هموار خواهد کرد.
این مقدمه بیشتر جهت پاسخ به شبههای بود که این روزها با شنیدن نام عهدنامه توسط برخی صاحب نظران مطرح میشود و برای توجیه معضلات موجود و شرایط روز، سعی میکنند عهدنامه را متنی مقدس و زیبنده موزهها و تابلوفرشها معرفی نمایند و با بیان اینکه به دلیل شرایط روز و دوران غیبت امام معصوم، نباید توقع اجرایی شدن مفاد عهدنامه را داشته باشیم به زعم خودشان در حال حراست از حکومت دینی هستند. در چنین شرایطی بررسی عهدنامه و بحث و گفتگو درباره مفاد آن میتواند گرههای ذهنی بسیاری از جوانان درباره نسبت دین و سیاست و وظایف حکومت دینی در دوران غیبت امام معصوم را باز کند.
/انتهای پیام/