نگاهی به تفسیر علامه محمد تقی جعفری از فرمان امیرالمومنین به مالک اشتر؛
علامه جعفری در کتاب «حکمت اصول سیاسی اسلام»، با نگاهی جامع به بازکاوی سیاست از دیدگاه اسلام و تحریر رئوس کشورداری عقلانی از منظر اسلام پرداخته است؛ از دیگر خصوصیات این کتاب شمارش ویژگی‌های زمامدار اسلام و مقایسه پیش‌زمینه‌های تمدن اسلام برای زمامداری با دیگر تمدن‌هاست.
گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ از جمله مباحثی که در نگاه به عهدنامه مالک اشتر و تفسیر جوانب آن و همچنین پرداخت به جایگاه آن از اهمیت جدی برخوردار است، مرور آثاری است که متفکرین دینی در برداشت از این متن داشته اند و با توجه به آن نظام واره اندیشه سیاسی شیعی را تبیین نموده اند.
یکی از این متفکرین مرحوم علامه محمدتقی جعفری است که در تالیفی مستقل با عنوان «حکمت اصول سیاسی اسلام» به شرح و تفسیر فرمان امیرالمومنین به مالک پرداخته است.
نویسنده کتاب با وجود نگارش شرحی ۲۷ جلدی بر متن نهج البلاغه، اثری مجزا را به آن اختصاص داده است، و این خود نشان از اهمیت و جایگاه قابل تامل این متن در ذهن فیلسوفی مانند مرحوم محمدتقی جعفری دارد.
این کتاب که در حدود ۶۰۰ صفحه به رشته تحریر درآمده، اصول سیاسی اسلام را با نگاه و دیدگاهی جامع، مورد معرفی قرار داده است. بازکاوی سیاست از دیدگاه اسلام و تحریر رئوس کشورداری عقلانی از منظر اسلام با نظر به مدیریت انسانی و... عمده‌ترین مباحث این کتاب را تشکیل می‌دهد. از خصوصیات این کتاب شمارش ویژگی‌های زمامدار اسلام و مقایسه پیش زمینه‌های تمدن اسلام برای زمامداری با دیگر تمدن هاست که در حقیقت، نشان دهنده یک مطالعه تطبیقی جامع در سیاست شناسی ملل مختلف است.
در مقدمه این اثر ارزشمند آمده است: بشریت هر راهی را که برای حرکت خود برگزیند، و هر راهی را که به اجبار پیش پای او بگسترانند، با انعطافی که در طول قرون و اعصار از خود نشان داده است، زندگی کرده و خواهد کرد، ولی به شرط اینکه دو طرف انعطاف (پستی و عظمت) را به هیچ وجه مورد توجه قرار ندهد و به راه خود برود، یعنی کاری با این نداشته باشد که زندگی با انعطاف به پست‌ترین نقطه‌ی سقوط حیوانی و بی هدفی و درندگی اشقیای تاریخ مانند «چنگیز» و «تیمورلنگ» مشرق زمین و «نرون» و «آتیلای» مغرب زمین نوعی از زندگی است، و حیات معقول و والای «ابراهیمی» و «موسوی» و «عیسوی» و «محمدی» و «علوی» صلوات الله علیهم اجمعین نیز نوعی از زندگی است. یعنی زندگی با کثافت و شقاوتی که حاضر است همه‌ی انسان‌ها را با یک ضربه‌ی شمشیر از پای درآورد، تا به ناچیزترین لذت زودگذر خود نائل گردد! زندگی نامیده می‌شود، و زندگی با نیت و هدف گیری احیای همه‌ی انسان‌ها مانند احیای اجزای شخصیت خود نیز یک زندگی است.
وی در تشریح شق دوم این حیات بشری مینویسد: این حیات دوم است که ردیف انبیاء و مرسلین و امیرالمومنین علیه السلام برای بشریت تبلیغ کرده و در راه تحقق بخشیدن به آن از هیچ گونه فداکاری و گذشت از مزایای زندگی خود دریغ ننموده اند. این کتاب که در حکمت سیاسی اسلام نوشته می‌شود، تفسیری است بر فرمان مبارک امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام که آن را وضع و تنظیم فرموده و برای اداره‌ی جامعه‌ی مصر به مالک بن الحارث الاشتر سپرده است که دقیقا آن را اجرا نماید.
علامه جعفری با اشاره به بستر نگارش متن عهدنامه در مقدمه اثر خود می‌نویسد: همانگونه که در مباحث آینده خواهیم دید محتویات این فرمان مبارک اختصاصی به جامعه‌ی مصر در آن دوران ندارد، بلکه بدان جهت که موضوع مدیریت در این فرمان انسان با تمامی استعداد‌ها و امکانات و ابعادی است که در هر دو حوزه‌ی فردی و جمعی و در هر دو منطقه «آنچنانکه هست» و «آنچنانکه باید» مطرح است، لذا بطور جمعی میتوان گفت: فرمان مبارک طرق مدیریت همه‌ی انسان‌ها را در همه شرایط و موقعیت‌ها و همه‌ی دوران‌ها ارائه می‌نماید.
علامه جعفری در این کتاب با طرح این پرسش که "آیا فرمان مبارک امام علی بن ابیطالب (ع) به مالک اشتر برای اداره یک جامعه انسانی دارای محتویات آرمانی غیرعملی است؟ " به چندین دلیل نقض این مدعا اشاره می‌کند و در یکی از آن‌ها می‌نویسد:
اگر مقصود از انسان همان موجودی باشد که در طرز تفکرات «هابس» و «ماکیاولی» تفسیر شده است، فرمان مقدس (عهدنامه) کاری با چنین انسان ندارد، زیرا موجود طرح شده در آن تفکرات را انسان واقعی نمی‌داند، و اگر مقصود از انسان، آن موجود با روح است که با ارتباطات چهارگانه (ارتباط انسان با خدا، و ارتباط انسان با جهان هستی، و ارتباط انسان با خود، و ارتباط انسان با همنوع خود) در مسیر تکامل ارزشی حرکت می‌کند منطقی‌تر و عملی‌تر از فرمان مقدس، فرمان دیگری برای او قابل تصور نیست
در انگاره کلی باید گفت که این کتاب در پیوند کلی با پروژه فکری نویسنده است، به گونه‌ای که تعاریف و گزاره‌های بنیادین استخراج شده از عهدنامه توسط نویسنده با مفاهیمی، چون "حیات معقول" که از امهات نظام فکری مرحوم جعفری است نسبتی وثیق برقرار می‌کند.
به عنوان مثال وی در تعریف سیاست با توجه به نگاه دین در این حوزه اضافه می‌نویسد: مدیریت و توجیه انسان‌ها با نظر به واقعیت‌های «انسان آنچنانکه هست» و «انسان آنچنانکه باید» از دیدگاه هدف‌های عالی مادی و معنوی، سیاست نامیده می‌شود. سیاست به معنای حقیقی آن عبارتست از مدیریت و توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان‌ها در مسیر حیات معقول. سیاست با نظر به این تعریف همان پدیده‌ی مقدس است که اگر به طور صحیح انجام بگیرد، باارزشترین (یا حداقل) یکی از باارزشترین تکاپو‌های انسانی است که در هدف بعثت پیامبران الهی منظور شده و عالی‌ترین کار و تلاشی است که یک انسان دارای شرایط می‌تواند انجام بدهد.
از جمله مباحث جالب کتاب، مقایسه مفهومی عهدنامه با اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسنادی ازین دست است که نویسنده در بخش‌های مختلفی به آن اشاره می‌کند و دلائل رجحان فرمان علوی به مالک را بر این متون برمی شمرد.
کتاب مورد گفتگو در مجموع چهارده بخش را بر میگیرد که از شناخت مفهوم سیاست اغاز می‌شود و با تشریح مبادی تحقیق در این فرمان، ۳۵ ویژگی ایجابی حاکم، مساله تساوی مردم، جامعه شناسی طبقات اجتماعی در عهدنامه و پرداختن به مفاهیمی، چون صلح، امنیت، شوری و... ادامه پیدا می‌کند.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha