ممکن است برای ملت‌ها و جوامع گوناگون این اتفاق رخ دهد، اتفاقی که می‌توان از آن به عقب‌ماندگی تاریخی تعبیر کرد. طی این فرآیند ملتی یا جامعه‌ای که به هر دلیلی دچار فترت و رکود علمی و فرهنگی شده است، از تمدن‌ها و کشورهای دیگر جهان عقب می‌افتد و خواه‌ناخواه تحت سلطه آنان قرار می‌گیرد. در این حالت که جامعه‌ای از نظر علمی در عقب‌افتادگی قرار دارد، نقش یک گروه واسطه خیلی پررنگ می‌شود. آن گروه واسطه مترجمان هستند.

به گزارش«سدید»؛ ممکن است برای ملت‌ها و جوامع گوناگون این اتفاق رخ دهد، اتفاقی که می‌توان از آن به عقب‌ماندگی تاریخی تعبیر کرد. طی این فرآیند ملتی یا جامعه‌ای که به هر دلیلی دچار فترت و رکود علمی و فرهنگی شده است، از تمدن‌ها و کشورهای دیگر جهان عقب می‌افتد و خواه‌ناخواه تحت سلطه آنان قرار می‌گیرد. در این حالت که جامعه‌ای از نظر علمی در عقب‌افتادگی قرار دارد، نقش یک گروه واسطه خیلی پررنگ می‌شود. آن گروه واسطه مترجمان هستند.
کسانی که با توجه به خلاء علمی و فرهنگی موجود در کشور، فورا دست به واردات علم و هنر می‌زنند. واردات بیش از حد در عرصه کالاهای اقتصادی نشان از عقب‌ماندگی و ضعف تولید است و این ضعف را تعمیق می‌کند اما در عرصه فرهنگ نه. واردات در عرصه علم و فرهنگ جبران عقب‌ماندگی و سرعت‌بخش پیشرفت است. اگر مترجمان نباشند، فاصله ملت‌ها از کشورهایی که در فرهنگ و علم پیش رفته‌اند، بیشتر و بیشتر می‌شود. مترجمان همچنین پل‌هایی هستند که یک فرهنگ را به فرهنگی دیگر متصل ساخته و ملت‌ها را از تلاش‌های یکدیگر در عرصه دانش و حکمت بهره‌مند می‌سازند. آن‌ها پل‌هایی هستند که حتی از دره زمان هم عبور می‌کنند و این فاصله را نیز بی‌معنا می‌سازند. می‌بینیم که در عصر نهضت ترجمه در میانه خلافت عباسی، کتاب‌هایی از یونان باستان به عربی ترجمه می‌شود و به دست دانش‌دوستان مسلمان در جهان اسلام می‌رسد. نهضت ترجمه سفری بود به تاریخی دیگر، به تمدنی دیگر و به فرهنگی دیگر اما در نهایت در بنا شدن کاخ بلند و مستحکم فلسفه اسلامی نقش مؤثری داشت.
یکی از زمینه‌هایی که ما به دلایل گوناگون در آن ضعف داریم (و شاید این قابل بحث باشد که این ضعف تا چه حد طبیعی و حتی مثبت است و تا چه حد غیرطبیعی و مخرب) ادبیات تفصیلی و داستانی و به طور مشخص، رمان است. ما با وجود ضعف در رمان‌نویسی، در ترجمه رمان ظرفیت و قدرتی شگفت‌آور از خودمان نشان دادیم. در میان شاهکارهای ادبی‌ای که به فارسی ترجمه شده‌اند نام مترجمانی به چشم می‌خورد که هر کدام می‌توانند بانگ «عجم زنده کردم بدین پارسی» سر دهند.
اساسا مترجمان نه تنها یک ملت را از میراث فکری دیگر ملل بهره‌مند می‌سازند، بلکه در حفظ فرهنگ بومی خود هم نقش دارند. چراکه حیطه فعالیت آن‌ها وادی خطیر زبان است و زبان قلعه‌ای است که بر گرد ملکه فرهنگ ساخته شده است. مترجمان نگهبان واژه‌هایند و اجازه می‌دهند یک زبان از نظر ادبی و علمی و فکری غنی شود، به این ترتیب وابستگی اهالی آن زبان به زبان‌های دیگر کاسته شده و اینچنین از زبان حفاظت می‌شود. یکی از این بزرگ‌ترین مترجمان، مرحوم نجف دریابندری است.
دریابندی کتاب‌های گوناگونی ترجمه کرده اما شاهکار ترجمه‌اش آثار ارنست همینگوی و خصوصا رمان ماندگار «وداع با اسلحه» است. همینگوی استاد سادگی و ایجاز و انتقال حس و احساس با ساده‌ترین کلمات و جمله‌ها و تصاویر بود. از همین رو ترجمه آثار او نیز نیاز به نبوغی زبانی دارد. مترجم دیگری که او نیز هم ما را از نعمت یک شاهکار بی‌بدیل بهره‌مند ساخت و هم یک نمونه عالی از زبان فارسی ارائه داد، مهدی سحابی است. مرحوم سحابی نیز مترجم پرکاری بود اما پروژه مهم زندگی کاری او، ترجمه رمان عریض و طویل و ثقیل «در جستجوی زمان از دست رفته» اثر نویسنده فرانسوی، «مارسل پروست» است. سحابی در این کتاب با نثری تقریبا غیرقابل ترجمه مواجه بوده که سرشار از ریزه‌کاری‌های زبانی و ارجاعات فرهنگی است. او نه تنها توانسته تا جای ممکن از عهده برگردان چنین اثری برآید، که علاوه‌بر آن خود متنی آفریده در قله زبان فارسی معیار. تا جایی که برای تقویت گفتار و نوشتار پارسی، این توصیه بی‌راهی نیست که بگوییم هر از چندگاهی پروست بخوانیم با ترجمه سحابی.مترجمان هنرمندانی‌اند که هم با زبان و فرهنگ مبداء به درستی و کمال آشنایند و هم با زبان و فرهنگ مقصد. گفته می‌شود کریم امامی، مترجم نام‌آشنا و پرآوازه، برای ترجمه یک کتاب در میان کافه‌ها و خیابان‌های فرهنگ مقصد چرخ می‌زد. این کار به سواد زبانی او کمکی نمی‌کرد، اما درک او را از فرهنگ مقصد بالا می‌برد. کار مترجمان انتقال معانی کلمات نیست؛ این کار گوگل ترنسلیت است! مترجمان باید روح واژگان را انتقال دهند. ادبیات انسان‌ها و ملت‌ها را به یکدیگر نزدیک می‌کند و این خصلت این هنر، تنها به یاری مترجمان ممکن می‌شود.  

/انتهای پیام/

منبع: رسالت

ارسال نظر
captcha