به گزارش «سدید»؛مستند «هیچکس منتظرت نیست» تازهترین ساخته محسن اسلامزاده، اثر جدید مرکز مستند سوره است که برای نخستینبار در بخش مسابقه فیلمهای بلند پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت رونمایی میشود. این مستند روایتگر نگهداری زنان کارتنخواب در گرمخانه میدان شوش تهران است؛ زنانی که دچار آسیبهای اجتماعی، از قبیل اعتیاد و ... شدهاند و خانواده آنها را طرد کرده است.
با محسن اسلامزاده، کارگردان و فیلمساز این مستند به گفتوگو پرداخته ایم که در ادامه میخوانید:
قبل از ساخت این فیلم تجربه ساخت فیلم دیگری داشتید؟
من از سال۱۳۸۳ به مستندسازی پرداختم و در این فضا تجربه کسب میکنم. اولین کار را در سال۱۳۸۳ در استان سیستانوبلوچستان ساختم و سپس هم در داخل و هم در خارج از کشور مستندهای با موضوع بحران تولید کردم. در انقلاب لیبی حضور داشتم، در افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق و ونزوئلا بیشتر در حوزه بحران مستند ساختم، چند مستند اقتصادی نیز در کشورهای چین، ترکیه و روسیه ساختم، یک مجموعه مستند اجتماعی هم در حاشیه شهر مشهد تهیه کردم و مستند «هیچکس منتظرت نیست»، تجربه دوم من در ساخت مستند اجتماعی است که اینبار در جنوب تهران کار کردم و تجربیات من در حاشیه شهر مشهد به کمکم آمد.
از فضای فیلمتان برای ما تعریف میکنید؟
مستند «هیچکس منتظرت نیست»، قصه زنانی است که گرفتار اعتیاد هستند و از خانه و خانواده رانده شده و فرار کردند و کارتنخواب شدهاند یا در پاتوقهای موادمخدر و جاهای خطرناک شهر زندگی میکنند.
شخصیت اصلی فیلم من خانم علیزاده است که در این منطقه پر از آسیب فعالیت دارد و تلاش میکند که این افراد را شناسایی و با آنها ارتباط برقرار کند. به فعالیتهایی که او انجام میدهد فعالیتهای کاهش آسیب گفته میشود. او سعی دارد این افراد کمتر در معرض آسیبهایی مثل خشونت، ایدز و بیماریهای دیگر قرار بگیرند.
در گام بعد به این افراد نزدیک میشوند و در مواقع مختلف آنها را قانع میکنند تا سبک زندگی و روند زندگی خودشان را تغییر دهند، برگردند و در کنار ایشان در گرمخانهای که واقع در میدان شوش است قرار گیرند. در آن مکان سعی دارند به آنها مهارتی را آموزش دهند و فعالیتهای روانشناسی برای افراد انجام میدهد که باعث برگشتن برخی از آنان میشود؛ البته این کار سخت است ولی بههرحال اشخاصی هستند که به آغوش گرم خانواده بازمیگردند.
قصه این فیلم از لحظهای شروع میشود که این افراد تصمیم به ترک میگیرند. چند شخصیت محوری در این فیلم وجود دارد که قریب به ۳۰سال است از خانواده جدا شدهاند و کارتنخواب و خلافکار بودهاند و چهار الی پنج سال است که پاک شدهاند و مستند ما به این میپردازد که این بهبودیافتهها در این دوره با چه معضلاتی روبهرو هستند.
چه دغدغهای شما را به تولید این فیلم سوق داد؟
اکثر کارهای من با موضوعات بحران در کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بودهاست. یکسری دیگر از فیلمهایم در ارتباط با شهدا بوده است ولی خب طبیعی بود که دغدغه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را داشتم. این مساله چیزی است که بعضا ازسوی فیلمسازان طیف ما نادیده گرفته میشود. من هم باید اعتراف کنم که در چند سال اخیر نسبتبه حل این مشکلات بسیار ناامید بودم ولی کمکم با خودم گفتم که وقتی دوربین دستم است میتوانم دغدغههای خودم را در قالب فیلم بیان کنم تا تبدیل به دغدغههای عمومی شود و بر مسوولان تاثیرگذار باشم. به همین دلیل در حوزههای داخلی و مسائل اقتصادی چند کار ساختم و برای مبحث اقتصاد به چند کشور رفتم و نمونههای اقتصادی را بررسی کردم. یکی از موضوعاتی که جامعه و خانواده درگیر هستند و ضمانتی نیست که این بلا به خود و خانواده ما سرایت نکند بحث آسیبهای اجتماعی است که متاسفانه مشکل بزرگی شده و شاید در رسانهها و در دید عموم نباشد ولی این معضل وجود دارد و بسیار اساسی و خطرناک است. به همین منظور دنبال قصهای در این مورد بودم که به لطف خدا توانستم شخصیتی را پیدا کنم که تماموقت با این مشکل درگیر است و در تلاش است با معضلات اجتماعی مبارزه کند و بهدنبال کاهش آسیب برای زنان و دختران این شهر است؛ به همین دلیل خود را موظف دانستم این مستند را بسازم. بحث ما در اعتیاد زنان خلاصه نمیشود، بحث کاهش آسیبهای اجتماعی تهخطیهاست که از همهجا طرد شدهاند.
امید دارم با اکران این فیلم در سراسر کشور روی عموم تاثیر بگذارم و نگاه مسوولانی مثل شهرداری، بهزیستی و ارگانهای دیگر درمورد مواجهه با بحث آسیبهای اجتماعی زنان خصوصا کارتنخوابها و طردشدگان را تغییر دهم.
فکر میکنید در جشنواره چه اتفاقی برای فیلمتان میافتد؟
من بسیار امیدوارم که اتفاقات خوب برای فیلم در این جشنواره بیفتد و نفس حضور فیلم در جشنواره برای من بسیار ارزشمند است. در سال1400 این فیلم در میان هشت فیلم برتر کشور قرار گرفته است. در جشنواره فجر به دلیل اینکه تعداد مستندها کم و محدود است، نگاه رسانهها، منتقدان و خبرنگاران به فیلم و موضوعاتی که در مستند کار شده دقیق و ویژهتر میشود و بیشتر به آن میپردازند. از لحاظ فنی کارگردانها و عوامل تولید میتوانند در مواجهه با خبرنگاران و منتقدان خود را محک بزنند و نفس حضور جشنواره به این دلیل مهم است. از این زمان به بعد تلاش خود را بیشتر میکنم تا فیلمها اکران خوبی داشته باشند و مخاطبان استقبال کنند.
تشکر میکنم از آقای حمیدیمقدم، شکیبانیا و از دبیرخانه جشنواره که طی نشست مشترک قرار بر این شد که سه اکران به مستندها در خانه جشنواره، دو اکران دیگر در خانه سینما، خانه هنرمندان و سینما فرهنگ داده شود. وقتی که مخاطب حضور پیدا میکند، ارتباط با فیلم میگیرد و استقبال میکند باعث تشویق سرمایهگذار این کار میشود که این فیلم را در سینماهای سراسر کشور و دانشگاهها اکران کند و همچنین برای ارگانهایی مثل بهزیستی، شهرداری و مراکز ذیربط تاثیرگذار باشد. یکی از بزرگترین دغدغههایم دیدهشدن فیلم در جشنواره است و بازخورد مخاطبان برایم بسیار مهم است و نهایتا اگر داوران صلاح دانستند و رقابت به پیروزی ختم شد برای ما بسیار خوشایند است.
به نظرتان جشنواره در فیلمسازی چه روندی را در طول این سالها به وجود آورده است؟
جشنواره فیلم فجر بزرگترین رویداد سینمایی این کشور است ولی بنا به دلایلی سینمای مستند در آن هنوز بلاتکلیف ماندهاست. متاسفانه هنوز تصمیم قطعی در مورد آن گرفته نشده است؛ بهطور مثال، یکسال ۱۰مستند، یکسال دو مستند و یکسال فیلمهایی که در بخش بلند سینماحقیقت بودهاند مستقیم به جشنواره آمدهاند، یکسال هم مانند امسال هشت مستند انتخاب شده است.
به نظرم در ارتباط با حضور سینمای مستند در این جشنواره باید به نقطهای برسند و سر همان بایستند. گاهی اوقات از دبیرخانه جشنواره میشنویم که فیلم مستند باعث رنجش بخشهای فنی هم میشود، چرا چون مشخص نشده فیلم Full HD پخش میشود یا Dcp پخش میشود یا کدام سالنهاست یا قرعهکشی آن چطور است و... این مسائل در جشنواره شاید طی چند ساعت جلسه با بزرگان سینمای مستند و دبیرخانه بتواند به قطعیت برسد که اینطور انرژی بیخود از همه گرفته نشود. به نظرم الان بهترین زمان است؛ زیرا دولت جدید آمده، آدمها باانگیزه هستند و آمدند بخشهای زیادی از سینما را ترمیم کنند؛ بهطور مثال، اعلام کردند مرکز گسترش یک بخشی از بودجهاش را باید برای انیمیشن صرف کند. مشخص است که در حال سیاستگذاری هستند و در همین هنگام بهتر است تکلیف مستند فجر مشخص شود. الان گفته شده دو جایزه در جشنواره اهدا میشود ولی دو جایزه به یک فیلم داده میشود، یعنی فیلمی که برتر است دو تا سه جایزه به کارگردان و تهیهکننده یا تهیهکنندگان اهدا میشود و این کار هیات داوران رقابت را سختتر میکند. اگر میشد جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای دو فیلم داشتیم در شرایطی که اکثر مستندها تهیهکننده و کارگردان یک نفر هستند، خیلی خوشایندتر بود.
/انتهای پیام/