ویژگی‌های نمازگزاران واقعی در قرآن؛
از نظر قرآن، هر چیزی دارای آثاری است که انسان به هدف تامین و کسب آن اقدام به انجام آن می‌کند. اگر در کاری هدف مثبت و سازنده‌ای نباشد، انسان به انجام آن اقدام نمی‌کند؛ بنابراین، همواره علت غایی یعنی هدف، اولین چیزی است که انسان تصور کرده و پس از تصدیق رابطه علیّ و معلولی میان آن دو، به علل دیگر فاعلی، مادی و صوری توجه می‌کند. پس اگر در خارج، علت غایی در آخر قرار می‌گیرد؛
به گزارش «سدید»؛ نماز برترین نیایش و بندگی در برابر خدا است؛ زیرا نماز دارای شرایط، ارکان و اجزایی است که هر یک از آن‌ها خود به تنهایی تامین‌کننده بخشی از فضایل انسانی است. بنابراین، نباید نماز را تنها عبادتی محض در برابر خدا و نوعی شکرگزاری نسبت به خدا و نعمت‌های آن دانست، بلکه فلسفه اصلی نماز، کسب فضایل انسانی است؛ زیرا انسان با بندگی به تقوایی می‌رسد که شاخص کرامت اکتسابی است. (ذاریات، آیه ۵۶؛ بقره، آیه ۲۱؛ حجرات، آیه ۱۳) کسب تقوای الهی در چارچوب بندگی و شرایط بیان شده در هدایت تشریعی اسلام، انسان را به فضایل برتری می‌رساند که از هیچ راه و روشی دیگر دست یافتنی نیست. در این میان نماز برترین و بهترین ابزار و وسیله‌ای است که انسان را به تقوای الهی تامین‌کننده فضایل برتر می‌رساند؛ بنابراین نمی‌توان نماز حقیقی را جز با درک شرایط، ارکان و اجزاء آن به دست آورد. اگر نمازگزاری به این فضایل برتر انسانی دست نیافت، به این معنا است که در اقامه نماز درچارچوب شرایط، ارکان و اجزاء کوتاهی کرده و نماز حقیقی را به جا نیاورده است. در نوشتار حاضر به برخی صفات و ویژگی‌های نمازگزار واقعی براساس آیات قرآن اشاره شده است.
 
صفات نمازگزار واقعی و نماز حقیقی
از نظر قرآن، هر چیزی دارای آثاری است که انسان به هدف تامین و کسب آن اقدام به انجام آن می‌کند. اگر در کاری هدف مثبت و سازنده‌ای نباشد، انسان به انجام آن اقدام نمی‌کند؛ بنابراین، همواره علت غایی یعنی هدف، اولین چیزی است که انسان تصور کرده و پس از تصدیق رابطه علیّ و معلولی میان آن دو، به علل دیگر فاعلی، مادی و صوری توجه می‌کند. پس اگر در خارج، علت غایی در آخر قرار می‌گیرد؛ زیرا تا علت حادث نشود، معلول حادث نمی‌شود، اما در تصور و تصدیق، در اول قرار می‌گیرد؛ زیرا این معلول است که انسان را به سمت علت می‌کشاند تا آن را تحقق بخشد. بر این اساس است که قرآن همواره پس از بیان احکام به آثار ارزشی آن‌اشاره می‌کند؛ زیرا هر کاری به سبب وجود مصالح و مفاسدی در قالب یکی از احکام پنج گانه مورد امر و نهی قرار می‌گیرد و احکام وجوب و استحباب یا حرمت و کراهت یا حتی مباح از سوی خدا صادر می‌شود.

نماز نیز به عنوان یک فعل واجب و گاه مستحب مورد امر قرار گرفته است؛ زیرا از نظر قرآن، اقامه نماز دارای آثار و برکات و مصالح بسیاری است که نمی‌توان از انجام آن چشم پوشید و آن را انجام نداد. خدا در قرآن، بیان می‌کند که هدف از تکلیف نماز بر بندگان در راستای تامین مصالحی است که به بندگان می‌رسد. از جمله مهم‌ترین آن مصالح، رسیدن به تقوای الهی است. خدا به رسول‌الله (ص) فرمان می‌دهد و ضمن آن به تبیین آثار و برکات یعنی همان علت غایی نماز می‌پردازد و می‌فرماید: وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَهًِْ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لاَ نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى، خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر نماز صبر بسیار کن! ما از تو رزقی را درخواست و مطالبه نمی‌کنیم، بلکه ما به تو رزق می‌دهیم و عاقبت کار، از آن اهل تقوا است. (طه، آیه ۱۳۲) مفاد جمله «لا نسألک رزقا» ممکن است این باشد که ما با فرمان نماز، نمى‌خواهیم از تو رزقى را طلب کنیم و نیاز خود را برآورده سازیم، بلکه مى‌خواهیم خود تو بهره‌مند شوى. این رزق اعم از رزق مادی و معنوی، دنیوی و اخروی است. مهم‌ترین اصل در انجام و اقامه نماز، بهره‌مندی از تقوایی است که عاقبت نیک را برای اهل آن به ارمغان می‌آورد.

البته خدا در این آیه به این نکته توجه داده است که نمازگزاری نیازمند صبوری بسیار است؛ زیرا بر اساس قاعده «زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی» آوردن صیغه افتعال برای صبر برای آن است که در اقامه نماز، صبر عادی و معمولی کفایت نمی‌کند، بلکه باید بسیار صبور (بسیار شکیبا) بود؛ البته این وضعیت وقتی سخت‌تر خواهد شد که دیگران را به این فریضه و انجام آن در قالب امر به معروف، امر کنید؛ زیرا تشویق دیگران به انجام یک واجب، دشوارتر است؛ زیرا انسان ممکن است بتواند نفس خویش را به مقام خشوع برساند تا نماز به جا آورد، اما وادار کردن دیگران به نماز یعنی قرار دادن در حالت خشوع بسیار دشوار است.

از نظر قرآن نماز را تنها کسانی اقامه می‌کنند که اهل خشوع باشند. خدا می‌فرماید: از شکیبایى و نماز یارى جویید و به راستى این کار، گران و سخت است مگر بر فروتنان و خاشعین یعنی همان کسانى که گمان ظنی دارند که با پروردگار خود دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت. (بقره، آیات ۴۵ و۴۶)

در این آیات بیان شده که انسان برای دستیابی به اهداف خویش می‌تواند از دو چیز بهره گیرد:
۱. صبر؛ ۲. نماز. در حقیقت این‌ها دو اسباب استعانت جویی انسان است. در روایات در ذیل همین آیه در کتب تفسیر روایی، صبر به روزه تفسیر شده است؛ که البته از باب جری و مصداق است؛ یعنی یکی از مصادیق مهم و اساسی صبر، روزه گرفتن است؛ زیرا در روزه انسان از مباحات نیز در می‌گذرد و آن‌ها را ترک می‌کند تا در شرایط سختی بتواند خود را نسبت به وسوسه‌های نفسانی از جمله شهوت غذایی و جنسی و مانند آن‌ها حفظ کند. اما صبر فقط مختص به روزه نیست، بلکه صبر در اطاعت و معصیت و مصیبت، سه گانه‌ای است که انسان را می‌سازد. اینکه انسان به تکالیف الهی با همه سختی عمل کند و واجبات و محرمات را ترک کند و اجازه ندهد تا هوا‌های نفسانی، او را به انجام حتی مباحات سوق دهد چه رسد مکروهات یا محرمات، نشان دهنده استقامت و پایداری و شکیبایی انسان در برابر خواسته‌های نفسانی است. از این رو خدا در قرآن پیامبر (ص) را به صبر فرمان می‌دهد تا همانند دیگر پیامبران اولو العزم صبوری کند: فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ (احقاف، آیه ۳۵) و در آیات دیگر، اهل بهشت را از صابرین بویژه در مصیبت‌های گوناگون دانسته است. (بقره، آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷)
همچنین با دقت در آیات ۴۵ و ۴۶ سوره بقره دو ویژگی برای شخص نمازگزار بیان شده است که بسیار مهم و اساسی است: ۱. خشوع؛ ۲. ظن به ملاقات الهی.

در حقیقت از نظر قرآن، کسانی به تکلیف سنگین نماز و اقامه آن می‌پردازند که در برابر خدا خشوع دارند و از هر گونه تکبر و استکباری به دور هستند؛ زیرا کسانی که اهل تکبر و استکبار هستند، اهل عبادت (اعراف، آیه ۲۰۶؛ سجده، آیات ۱۵ و ۱۶؛ انبیاء، آیه ۱۹؛ غافر، آیه ۶۰)
و اهل خشوع نیستند؛ چنانکه ابلیس و اولیای او این گونه هستند. (بقره، آیه ۳۴؛ ص، آیات ۷۴ و ۷۵)
دیگر ویژگی اقامه کنندگان تکلیف سخت و سنگین نماز، فلسفه‌ای است که آنان نسبت به هستی دارند؛ در حقیقت فلسفه آنان نسبت به زندگی و هستی موجب می‌شود تا سبک زندگی آنان متفاوت شود. از نظر قرآن، نیازی نیست که انسان به علم قطعی و یقین حتمی نسبت به قیامت و ملاقات خدا برسد، بلکه همین که احتمال و گمانه قوی داشته باشد که قیامت و ملاقاتی است، به طور طبیعی اهل خشوع در برابر خدا شده و از استکبار دست بر می‌دارد و به نمازی می‌پردازد که بیانگر خشوع قلب انسان در برابر خدا و حفظ از جلال و غضب الهی است؛ بنابراین با نگاهی به همین آیات بسادگی به دست می‌آید که نمازگزار حقیقی دارای فلسفه خاص نسبت به هستی و زندگی است و بر اساس آن، سبک زندگی خویش را شکل می‌دهد. او بر خود فرض می‌کند تا در اوقات پنج گانه در طول شبانه‌روز در برابر خدا قرار گیرد و به اقامه نماز در حالت خشوع بپردازد. این موجب نوعی ساماندهی و نظم دقیق در زندگی می‌شود؛ زیرا اوقات نماز، زمان‌های خاصی است که باید در همان زمان اقامه نماز انجام شود، بنابراین، نمی‌تواند بی‌نظم و بی‌دقت در امور زندگی باشد. این گونه است که همواره به آسمان می‌نگرد تا زمان را به دست آورد و دیگر مثل گذشته سرگرم زمین و زمینی‌ها نمی‌شود.

چنانکه گفته شد در قرآن، صفات و ویژگی‌هایی برای نمازگزار حقیقی بیان شده است. برخی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها عبارتند از:
۱- طهارت ظاهری و طهارت قلبی: از مهم‌ترین ویژگی نمازگزار آن است که برخوردار از طهارت ظاهری و طهارت قلبی باشد. طهارت ظاهری شامل طهارت در لباس و تن و جای نمازگزار و مانند آن‌ها که ناظر به بهداشت ظاهری است. (نساء، آیه ۴۳؛ مائده، آیه ۶) البته چنانکه گفته شد، طهارت ظاهری به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه شخص نمازگزار باید دارای طهارت قلبی نیز باشد. از جمله طهارت از هر گونه تکبر و استکبار؛ زیرا خشوع قلب و خضوع قلبی‌نیاز اصلی نمازگزار است. (بقره، آیات ۴۵ و ۴۶)
۲- حضور قلب: نمازگزار باید خود را در برابر خدا ببیند و حالت خشوع به او دست دهد. (همان) وقتی شخص خود را برابر خدا می‌بیند حتی اگر خودش خدا را نبیند، ولی می‌داند که خدا او را می‌بیند: أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ یَرَى (علق، آیه ۱۴) لذا به طور طبیعی، دچار خشیت علمی می‌شود و در برابر عظمت الهی به رکوع و سجده واقعی می‌رود و همه اذکار و اوراد را چنان بیان می‌کند که برخاسته از دل است. این گونه است که اذکار و اوراد نماز دیگر لقلقه زبان نخواهد بود، بلکه برخاسته از جان نمازگزار است. (نساء، آیه ۴۳) چنین شخصی در نماز به خواب و چرت نمی‌رود، بلکه عظمت الهی او را هوشیار و بیدار نگه می‌دارد و از مستی و سستی بیرون می‌آید. (همان؛ الکافى، ج ۳، ص ۳۷۱، ح ۱۵)

۳- عقلانیت: نمازگزار واقعی از عقلانیت برخوردار است و هیچ عاملی که مانع از عقلانیت و بهره‌مندی از عقل باشد در او نیست. این گونه است که تعبدی از سر عقلانیت و هوشیاری و بیداری انجام می‌دهد و هرگز در شرایطی، چون مستی و بیهوشی و دیوانگی به نماز نمی‌ایستد. (نساء، آیه ۴۳) باید توجه داشت که «سُکر» حالتى است که بر عقل آدمى عارض مى‌شود. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۱۶، «سکر»)

۴- وقت‌شناسی و نظم در کارها: از دیگر ویژگی‌های نمازگزار، وقت‌شناسی و نظم در کار‌ها است؛ زیرا همواره در این اندیشه است تا در وقت خاص به نماز اقدام کند. به طور طبیعی این وقت شناسی در کار‌های دیگر نیز خودنمایی و بروز می‌کند و انسان را به نظم در امور سوق می‌دهد. (بقره، آیه ۲۳۸) نساء، آیه ۱۰۳؛ اسراء، آیه ۷۸؛ هود، آیه ۱۱۴؛ طه، آیه ۱۳۰؛ ق، آیات ۳۹ و ۴۰) محافظت بر نماز و اوقات آن موجب می‌شود تا انسان نمازگزار در همه کار‌ها اهل وقت‌شناسی باشد.
۵- آخرت‌طلبی: از مهم‌ترین صفات نمازگزار واقعی، آخرت طلبی است. نمازگزار همواره به فکر آخرت است و به ملاقات الهی می‌اندیشد (بقره، آیات ۴۵ و ۴۶) و کمتر توجه به دنیا دارد؛ زیرا در ترازوی نمازگزار شاخص به سمت آخرت گرایش دارد و نمازگزار، آخرت را به دنیا ترجیح می‌د‌هد. (اعلی، آیات ۱۵ تا ۱۷)؛ زیرا جمله «بل تؤثرون» اضراب و اعراض از ماقبل است و دلالت مى‌کند که اگر آنان دنیا را بر آخرت مقدم نمى‌داشتند آنچه موجب فلاح آنان مى‌شد، انجام مى‌دادند. (روح‌المعانى.
ج ۱۶، جزء ۳۰، ص ۱۹۷) به سخن دیگر، اهل دوزخ دنیا را بر آخرت ترجیح دادند؛ اما اهل نماز آخرتی را که باقی و برقرار است بر دنیا مقدم داشته‌اند. البته آخرت طلبی آنان به معنای زهد منفی نیست، بلکه آنان از طیبات و حسنات دنیا برای آخرت خویش بهره می‌برند و دنیا و آخرت را چنان پیوند زده‌اند که حسنات و طیبات آن زمینه‌ساز بهره‌مندی آنان از آخرت است. (بقره، آیات ۱۷۲ و ۲۰۰ و ۲۰۱؛ مومنون، آیه ۵۱)
۶- ترس از قیامت: نمازگزار واقعی از حساب و کتاب روز قیامت می‌ترسد و بر آن است به گونه‌ای عمل کند که رضایت خدا در آن باشد. (نور، آیه ۳۷)
۷- تسلیم در برابر خدا: نماز گزار کسی است که در برابر امر و نهی خدا تسلیم است و آنچه را خدا در قالب احکام بیان کرده انجام می‌دهد؛ زیرا از خدا و روز قیامت هراسان و ترسان است. (همان؛ انعام، آیات ۷۱ و ۷۲)
۸- نظارت الهی: باور و توجّه آدمى به آگاهى و نظارت خدا بر اعمال از دیگر صفات و ویژگی‌های نمازگزار واقعی است. بنابراین، کاری را انجام نمی‌دهد که موجب خشم الهی باشد (بقره، آیه ۱۱۰)؛ زیرا می‌داند هر چه می‌کند در پیشگاه خدا و روزی به خودش نیز عرضه می‌شود و همان آخرت او را شکل می‌دهد. (همان)
۹- خردمندی: انسان نمازگزار انسانی خردمند است و در هر کاری از جمله نماز از عقل خویش سود می‌برد. (مائده، آیه ۵۸؛ نساء، آیه ۴۳)
۱۰- حکومت و قدرت سیاسی: اقامه نماز نیازمند حکومت و قدرت سیاسی است. بنابراین، نمازگزار واقعی کسی است که برای حکومت و حاکمیت اسلام و مومنان تلاش می‌کند تا بتواند اقامه نماز در چارچوب اصول و اهداف آن داشته باشد. (حج، آیات ۴۰ و ۴۱)
۱۱- گمان به لقای الهی: چنانکه گفته شد، گمان به لقای الهی خود عامل مهم در خشوع و نمازگزاری و انجام تکالیف سخت و سنگین از جمله نماز است. (بقره، آیات ۴۵ و ۴۶) باید توجه داشت که کاربرد واژه «یظنون» (گمان دارند) در مسئله رجوع به خداوند - که هر مسلمانى باید اعتقاد جزمى به آن داشته باشد - اشاره به این دارد که: حتى گمان به قیامت و رجوع به خداوند نیز در اقامه نماز تأثیر بسزایى دارد. (المیزان، ج ۱، ص ۱۵۳)
۱۲- موعظه و نصیحت: نمازگزار واقعی اهل موعظه کلی و نصیحت جزیی است. بنابراین، همواره از سر خیرخواهی، دیگران را به کار‌های خیر از جمله نماز فرا می‌خواند. (لقمان، آیات ۱۳ و ۱۷)
۱۳- برادر ایمانی: رابطه اهل نماز با یکدیگر، رابطه برادری ایمانی است؛ بنابراین با چنین منظری با یکدیگر تعامل خواهند داشت. (توبه، آیات ۷ و ۱۱)
۱۴- نیکی به دیگران: نمازگزار واقعی اهل احسان و نیکی به دیگران است. از همین روست که جزو ابرار و محسنان قرار می‌گیرد. (بقره، آیه ۱۷۷؛ هود، آیات ۱۱۴ و ۱۱۵؛ لقمان، آیات ۳ و ۴)
۱۵- اهل صداقت: راستی از صفات فطری انسانی است. اما اهل نماز در صداقت و راستی چنان هستند که همه وجودشان به چنین صفتی فریاد می‌زند. (بقره، آیه ۱۷۷)
۱۶- مصلح: نمازگزار واقعی نه تنها اهل فساد و افساد نیست، بلکه فراتر از صالح بودن، مصلح نیز است و تلاش می‌کند تا فساد را از اجتماع بردارد و امور را اصلاح کند. (اعراف، آیه ۱۷۰)
۱۷- اهل استقامت: نمازگزار حقیقی اهل استقامت است و پایدار بر اصول گام برمی‌دارد و از آن کوتاه نمی‌آید و در راه صراط مستقیم اسلام، زندگی خویش را سامان می‌دهد. (هود، آیات ۱۱۲ و ۱۱۴)
۱۸- قوام دین و اجتماع: از دیگر صفات نمازگزار واقعی این است که دنبال استوارسازی دین و ساماندهی به امور اجتماعی در چارچوب اسلام است (بینه، آیات ۴ و ۵)؛ زیرا مقصود از «دین القیّمهًْ» احکام و دستوراتى است که حافظ مصالح جامعه است. (المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۹ ـ ۳۴۰)
۱۹- انفاق‌: نمازگزار واقعی اهل انفاق مالی به دیگران است. پس هر آنچه را خدا روزی او می‌کند به دیگران نیز می‌بخشد. (بقره، آیه ۳؛ انفال، آیه ۳؛ رعد، آیه ۲۲؛ معارج، آیات ۲۱ و ۲۲)
۲۰- تبلیغ خوبی‌ها: اهل نماز مبلغ خوبی‌ها و نیکی‌ها است و دیگران را نیز به انجام آن ترغیب می‌کند. به سخن دیگر، هر چه را معروف و پسندیده است می‌شناسد و خود انجام می‌دهد و دیگران را نیز به آن دعوت می‌کند. (علق، آیات ۱۰ تا ۱۲)
۲۱- تحمل‌کننده سختی‌ها: از دیگر صفات نمازگزار آن است که آستانه تحمل وی بالا بوده و سختی‌ها را تحمل می‌کند. (بقره، آیات ۴۵ و ۱۵۳؛ طه، آیه ۱۳۲)
۲۲- ترغیب به تقوا: همچنین نمازگزار واقعی خود اهل تقوا بوده و دیگران را نیز بدان دعوت می‌کند. (علق، آیات ۱۰ تا ۱۲)
۲۳- رهاشده از حرص: طمع به معنای درخواست چیزی است که مستحق آن نیست، در حالی حرص زیادت بر استحقاق است. از نظر قرآن نمازگزار واقعی اهل حرص نیست. (معارج، آیات ۱۹ تا ۲۲)
۲۴- دنیا‌گریزی: نمازگزار واقعی آخرت‌گرا و دنیاگریز است. به سخن دیگر، اقامه نماز و مداومت بر آن، مانع تمایلات دنیا طلبانه و چشم دوختن به دنیاى دیگران خواهد شد؛ لذا نمازگزار واقعی باید چنین نشانه‌ای در زندگی و رفتارش مشاهده شود. (طه، آیات ۱۳۱ و ۱۳۲) فرمان به اقامه پیگیر نماز، پس از نهى از چشم دوختن به داراییهاى دیگران، مفید نکته مزبور است.
۲۵- اجتناب از شقاوت: انسان نمازگزار، انسانی رئوف و مهربان است و از هر گونه شقاوت و سنگدلی در امان. (اعلی، آیات ۱۱ تا ۱۵؛ مریم، آیات ۳۱ تا ۳۲)
۲۶- رها از شهوت: نمازگزار از هر گونه شهوت و سلطه آن رها شده و مدیریت نفس را به عقل و قلب الهی سپرده است. (مریم، آیه ۵۹) پس نمازگزار باید مهار شهوت را در دست داشته باشد؛ نه آنکه شهوت، او را به هر سو بکشاند.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha