گروه تعلیم و تربیت فرهنگ سدید- سید نصرت الله فاضلی: اخیرا خانم زهرا مظفر مسئول واحدارزشیابی و بازرسی و رسیدگی به شکایات آموزش وپرورش تاکید بر اجرای بخشنامه محرم سازی مدارس و ممنوعیت حضور دبیران مرد در مدارس دختران کرده و علاوه براجرای قانون به ارزشهای اسلامی در حفظ حریم میان محرم ونامحرم، ایجاد فضای امن و شاداب و آزاد مدارس توجه کردند و باعث خوشحالی مومنان شدند واین تاکید دبیر سالاری مردانه و در نتیجه تحمیل عدم توانمندی دبیران زن را متزلزل کرد و در واقع نوعی دفاع از توان تدریس دبیران زن و توانمندیهای آنان بوده است و دفاع از دانش آموزانی است که ناگزیرند در فضای کلاس با حضور دبیر مرد حجاب خود را حفظ کنند، اما متاسفانه خانم فاطمه مهاجرانی رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان که غالبا پرچم مخالفت بر دوش میگیرند که نمونه آن را در حذف مدارس تیز هوشان پایه اول متوسطه در مقابل وزیر سابق و جامعه نخبگانی دیده ایم و باعث شد خلاف سند تحول فضای آموزش دوره ابتدائی رقابتی باقی بماند و دانش آموزان کنکور زودرس را در پایه ششم تجربه کنند و مافیای کتابهای کمک آموزشی از این فضا میلیاردها تومان به جیب بزنند و خانوادهها با چشم هم چشمی هزینه را تحمل و فشار را بر فرزندانشان برای قبولی در این مدارس تحمیل کنند و با عدم پذیرش بچهها برچسب کم استعدادی به بچه های آنها بزنند، این بار هم با استدلالهای غیر موجه وغیر اصولی با آن مخالفت کند استدلال سرکار خانم مهاجری این است که اگر دبیران مرد نباشند تعداد حضور دختران در فضای المپیاد کاهش مییابد و شرکت دختران در آموزشگاه آزاد المپیاد افزایش مییابد چرا که مردان در عرصه المپیادی تجربه بیشتری دارند این گونه استدلال کردن نشان از فقد دلیل، تشبث به حشیش است (الغریق یتشبث بکل حشیش- غریق به هر شاخه خشکیدهای چنگ میزند) چرا که اولا هدف از تشکیل مدارس استعدادهای برتر شرکت و قبولی در المپیادهای جهانی نیست تا دانش آموزان پس از مارتن آموزشی مدارس سمپاد از دوره ابتدائی ومتوسط اول در در دوردوم متوسطه وارد مارتن المپیاد شوند و به جای زندگی کردن در موقعیتهای متعدد اجتماعی، تمام فرصتها را در کلاس و کتاب و تست و دلهره واضطراب طی کنند. ثانیا سند تحول بنیادین سند آموزشی نیست بلکه دو ساحتی بودن تعلیم وتربیت، آموزش وپرورش را به ساحت تربیت ارتقا داد و حال اینکه ایشان بعد از نزدیک یک دهه از تصویب سند تحول، موضعگیریها و تصمیم گیریها در مسائل دانش آموزی را با رویکرد آموزشی آن هم المپیاد معطوف میکنند. ثانیا مشار الیها به جای اینکه بر اجرای قانون پافشاری و قانون گریزی را عارضه مهم فرهنگی جامعه ما بداند و در صدد اصلاح این فرهنگ به عنوان مسئول یک نهاد فرهنگی باشد قانون گریز وبه آن تشویق و ترغیب میکند و به جای اینکه در مقابل عدم اجرای قانون پاسخگو باشد مدعی گریز از آن میشود وبا استدلالهای شاید عوامانه بدون پشتوانه پژوهشی از عدم اجرای آن دفاع میکند و بدنبال خشنود سازی بخشی از ذینفعان است.
اما استدلال سرکار خانم مهاجری با چند سئوال روبروست ۱_آیا شرکت همه دانش آموزان سمپاد در المپیاد قاعده هست یا استثنا؟ یعنی ورود دانش آموزان در تیز هواشان برای این است که حتما در المپیاد شرکت کنند؟ و المپیادی شدن حداقل ۹۰ درصد دانش آموزان را دربرمی گیرد؟ ۲-آیا شرط گزینش دبیر در مدارس سمپاد داشتن تجربه شرکت در المپیاد است؟ ۳-آیا هیچ آمار مقایسهای ازتعداد داش آموزان دختری که دبیر مرد داشتند و در آموزشگاههای آزاد شرکت کردند وبا دانش آموزانی که دبیر زن داشتند در این آموزشگاها شرکت کردند در دست دارند؟ یا ملاک جنسیت دبیر نیست بلکه ملاک توانمندی دبیر است جنسیت عامل تاثیر گذاری در این موفقیت نیست بلکه شاید هم میانگین موفقیت دبیران زن بیشتر از دبیران مرد باشد خلاصه گویا نقش اپوزیسیون را بازی کردن تنها در عرصه سیاست و اقتصاد در دولت روحانی نیست بلکه در درون آموزش نیز این معرکه فعال است.