نگاهی به پوشش جوانان و نوجوانان؛
ظاهر ما یک دنیا حرف برای گفتن دارد. لباس‌هایی که می‌پوشیم، مدل مویی که انتخاب می‌کنیم، رفتاری که در جامعه در پیش می‌گیریم و کلماتی که در صحبت‌های‌مان از آن استفاده می‌کنیم همه از این می‌گویند که ما «کی» هستیم و چطور فکر می‌کنیم.

به گزارش«سدید»؛ ظاهر ما یک دنیا حرف برای گفتن دارد. لباس‌هایی که می‌پوشیم، مدل مویی که انتخاب می‌کنیم، رفتاری که در جامعه در پیش می‌گیریم و کلماتی که در صحبت‌های‌مان از آن استفاده می‌کنیم همه از این می‌گویند که ما «کی» هستیم و چطور فکر می‌کنیم.

این‌ها روی هم هویت ما را می‌سازند و بدون این که لب به سخن بگشاییم به دیگران توضیح می‌دهند که چه جور اعتقادات و باور‌هایی داریم؛ بنابراین ظاهر ما مهم است، چون بازتاب موضوعاتی است که در ذهن ما رژه می‌روند؛ ذهنی که می‌تواند تحت تاثیر فضایی که در آن زندگی می‌کنیم و زیر نفوذ پیام‌هایی که از رسانه‌ها و گروه‌های مرجع دریافت می‌کنیم، از اصالت اولیه‌اش فاصله بگیرد و هویتی دیگر پیدا کند. ساده‌تر اگر بگوییم در فرهنگ و هویت ایرانی پوشیدن لباس‌های پاره، عریانی و استفاده از زیورآلات عجیب و غریب یا مردانه شدن ظاهر زن‌ها و زنانه شدن ظاهر مردان جایگاهی ندارد، ولی هر چه زمان می‌گذرد بیشتر با کسانی مواجه می‌شویم که مرز‌های هویت ایرانی را پشت سر نهاده و برای زندگی خود سبکی غریبه با نسخه ایرانی ـــ اسلامی برگزیده‌اند.

این اتفاق مصداق بارز دست خوردگی فرهنگی و قلب شدن هویت است که در عصر ارتباطات تحت تاثیر الگو‌های عرضه شده بیگانه یا الگو‌های غلط داخلی که عمدتا سلبریتی‌ها، شاخ‌ها و اینفلوئنسر‌ها مبلغ آن هستند، شکل گرفته است. این‌چنین است که در زمانی کوتاه شکل جامعه و هویت ملی تغییر می‌کند و جایش را به نسخه‌های غیربومی و وارداتی می‌دهد؛ نسخه‌هایی که حاصل پریشانی‌های فرهنگی و به بیراهه رفتن سبک زندگی هستند.

داستان یک سبک زندگی آشفته

در شهر‌های بزرگ و پرجمعیت، ناهنجاری‌ها خیلی بیشتر از سایر نقاط به چشم می‌آید و تکثر افرادی که از سبک زندگی ایرانی و انتخاب‌های ملی و سنتی فاصله گرفته‌اند، راحت‌تر مشاهده می‌شود. بیشتر این افراد نوجوانان و جوانان هستند، یعنی دقیقا گروه‌هایی که قابلیت تغییر و الگوبرداری دارند و با برخی دستکاری‌های فرهنگی و بینشی می‌توان هویت‌شان را متحول کرد. پسر‌ها گوشواره به گوش می‌کنند، در لب‌و ابرو‌ها نگین می‌کارند و حلقه‌های زینتی روی بینی‌ها می‌نشانند تا در کنار شلوار‌های زاپ دار و تکه تکه یا بدن‌های خالکوبی شده، داستان یک سبک زندگی آشفته را روایت کنند. مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی معتقد است استفاده از این زیور‌ها و پوشش‌ها باعث می‌شود افراد به انسان‌های لاابالی شبیه شوند که این اتفاق دستپخت مد‌های آشفته است، اما این مد‌ها یا الگو‌ها را چه شخص یا مرجعی در جامعه جا می‌اندازد و برایش طرفداران پر و پا قرص پیدا می‌کند؟ ابهری معتقد است کار، کار برنامه‌های ماهواه‌ای، شبکه‌های اجتماعی، فیلم و سریال‌های وارداتی و چهره‌های تاثیرگذار آنهاست که مدام سبکی متناقض با سبک زندگی ایرانی را تبلیغ می‌کنند، آن هم برای نوجوانان و جوانانی که در داخل با الگو‌های درست تغذیه نمی‌شوند. او فرهنگ تولید شده در این چرخه را «فرهنگ جعلی و نیمه کاره» می‌نامد که نهاد‌های فرهنگ ساز کشور ظاهرا در مقابل آن خلع‌سلاح شده‌اند.

در شهر‌های بزرگ و پرجمعیت، ناهنجاری‌ها خیلی بیشتر از سایر نقاط به چشم می‌آید و تکثر افرادی که از سبک زندگی ایرانی و انتخاب‌های ملی و سنتی فاصله گرفته‌اند، راحت‌تر مشاهده می‌شود. بیشتر این افراد نوجوانان و جوانان هستند، یعنی دقیقا گروه‌هایی که قابلیت تغییر و الگوبرداری دارند و با برخی دستکاری‌های فرهنگی و بینشی می‌توان هویت‌شان را متحول کرد. پسر‌ها گوشواره به گوش می‌کنند، در لب‌و ابرو‌ها نگین می‌کارند و حلقه‌های زینتی روی بینی‌ها می‌نشانند تا در کنار شلوار‌های زاپ دار و تکه تکه یا بدن‌های خالکوبی شده، داستان یک سبک زندگی آشفته را روایت کنند

 

مسئولان چه کار می‌کنند؟

نهاد‌های فرهنگی و متولیان ساخت فرهنگ در کشورمان کم نیستند. شاید اگر آن‌ها را فهرست کنیم از ۲۰‌ارگان و سازمان و نهاد هم بالاتر بزند، ولی چرا در حالی که این متولیان از بودجه عمومی سهم می‌برند و هر سال گزارش عملکرد ارائه می‌دهند همچنان در کف جامعه تغییر محسوسی مشاهده نمی‌شود؟
ما این سؤال را از مجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی پرسیدیم که در پاسخ، هم ایرادات را قبول کرد و هم نپذیرفت که دست روی دست گذاشته‌اند: «ما به‌تازگی در شورای فرهنگ عمومی، کارگروه نوجوان را بعد از مدت‌ها راه‌اندازی کردیم و قرارمان این است که برخی از اعضا به‌طور مستقیم به مسائل هویتی نوجوانان بپردازند. البته قبول دارم که وضعیت هویتی ما به‌شدت محل چالش است و در حوزه هویت فرهنگی، موانع و چالش‌هایی داریم، ولی به هرحال سیاست‌گذاری برای رفع آن‌ها و افزایش دانش و تخصص و مسأله شناسی به روز، جزو وظایف ماست که در حال انجامش هستیم.»
او که معتقد است بخش زیادی از مسائل امروز جامعه ما به چالش‌های معنای زندگی و هویت فرهنگی قشر نوجوان مربوط می‌شود، می‌گوید: «در مورد هویت ملی و هویت فرهنگی مخصوصا در مورد نوجوانان، بزرگ‌ترین طرحی که در دولت پیگیری می‌کنیم تقویت الگو‌های فرهنگی موجود یا سابقا موجود در جوامع محلی و شهری است. مثلا اگر الگو‌های فرهنگی مندرج در خانواده‌های ایرانی مثل مادری، دختری، پسری و پدری تقویت شود، خود به خود در یک فضای بزرگ‌تر و جامع‌تر به نام خانواده و محله ایرانی بازسازی و بازتعریف می‌شود.».
اما این طرح‌ها چه زمانی به سرانجام می‌رسد و آیا می‌تواند شلختگی فرهنگی را که به آن دچار شده‌ایم، علاج کند؟ پاسخ فعلا روشن نیست، ولی آنچه مسلم است اصلاح فرهنگ عمومی از طریق آموزش و ساخت الگو‌های مقبول، شدنی است و می‌تواند مشکلات هویتی جامعه را حل کند البته به این شرط که اصول و قواعد اقدامات فرهنگی به دقت رعایت شود. اگر این‌چنین نشود، ناهنجاری‌ها و کجروی‌هایی که در حوزه فرهنگ و هویت مدتی است گریبانگیرمان شده، طولی نمی‌کشد که بخش‌های بیشتری از جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و آن هنگامی است که کار از کار گذشته است.

/انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha