بررسی بروزپدیده بدخوابی در جوانان؛
قاعده مغز این است که شب زود بخوابید و صبح زود بیدار شوید تا نشاط داشته باشید.دیگر تفاوت زیادی ندارد چه زمانی وارد اتوبان‌ها یا خیابان‌های شهر می‌شوید؛ ترافیک سنگین مدت هاست تبدیل به موضوعی عادی در اکثر ساعات شهر شده و حتی آخر شب‌ها که انتظار دارید شهر خلوت باشد عده‌ای برای تفریح و عده‌ای دیگر برای انجام کار‌ها به خیابان آمده و گرفتار ترافیک هستند. عده‌ای معتقدند این زیست شبانه بخشی از زندگی در کلانشهر‌های دنیاست.

به گزارش«سدید»؛ دیگر تفاوت زیادی ندارد چه زمانی وارد اتوبان‌ها یا خیابان‌های شهر می‌شوید؛ ترافیک سنگین مدت هاست تبدیل به موضوعی عادی در اکثر ساعات شهر شده و حتی آخر شب‌ها که انتظار دارید شهر خلوت باشد عده‌ای برای تفریح و عده‌ای دیگر برای انجام کار‌ها به خیابان آمده و گرفتار ترافیک هستند. عده‌ای معتقدند این زیست شبانه بخشی از زندگی در کلانشهر‌های دنیاست و برخی دیگر این رفتار را خلاف سبک زندگی ایرانی - اسلامی یا حداقل سبک زندگی صحیح انسانی می‌دانند که تبعات مختلفی برای اجتماع نیز دارد. به منظور بررسی این موضوع با ابراهیم فیاض، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران گفت وگویی داشتیم که در ادامه می‌آید

آیا زیست شبانه یک سبک زندگی غربی است؟

اگر در مورد غربی‌ها می‌گویید آنجا هم اینگونه نیست و اصلاً از ساعت۷/۳۰ به بعد مغازه‌ها هم آنجا بسته می‌شود.

شاید بخشی از این شب زنده داری به دلیل اجبار زندگی کلانشهری باشد.
نه در اروپا حتی در کلانشهر‌ها نیز چنین خبری نیست و همه ساعت۷/۳۰ باید ببندند.

دلیل اینکه این گونه نسبت به خاموشی شب جدی هستند، چیست؟

شب برای آرامش و روز برای کار است و اگر برعکس شود، کاملاً زندگی هم برعکس می‌شود. الان چیزی که ما در نسل جوان داریم، خودش یک نوع فاجعه است، تا صبح با همین رسانه‌ها بیدارند و بعد صبح می‌روند می‌خوابند، البته اول که ویدئو آمد، شب‌ها ویدئو نگاه می‌کردند بعد ماهواره آمد و تازه از نصف شب در برخی از شبکه‌ها فیلم‌های مستهجن پخش می‌شد و برای آن بیداری می‌کشیدند. چون آن شبکه‌ها به زمان خودشان از ساعت یک ربع به ۱۱ فیلم‌های مستجهن پخش می‌کردند که در ایران می‌شد یک و دو نصف شب و دیگر این‌ها بیداری بودند، الان هم به رسانه‌های اجتماعی رسیده‌است و تا صبح بیدارند که خانواده‌ها نیز به شدت نگران این مسئله هستند. من بعضی از خانواده‌ها را خبر دارم که جوانان آن‌ها تا نزدیک صبح بیدارند و بعد تا شب می‌خوابند مخصوصاً اینکه الان اعتیاد هم در این قضیه رقم خورده و کسانی که معتاد شده‌اند، اینگونه روز‌ها می‌خوابند و شب‌ها برای تهیه مواد‌مخدر بیدار هستند.

حالا اینکه مثلاً مغازه‌ها شب‌ها باز باشند یا جوانان در خیابان‌ها ماشین‌سواری شبانه کنند، چه تأثیری بر جامعه دارد؟

من خودم در زمان اوج کرونا یک هفته در بیمارستان مدرس بستری بودم و ساعت یک و دو نصف شب که این ماشین‌های سنگین در اتوبان یادگار امام حضور داشتند، صدایشان آزار‌دهنده بود، از طرف دیگر مثلاً غرفه‌های مواد غذایی در قسمت‌هایی از شهر مانند سعادت آباد که شب زندگی دارد باز هستند و افراد تا صبح می‌آیند غذا و آبمیوه بخورند که صدا‌های آن‌ها آزار‌دهنده است و اتفاقاً این مغازه‌هایی که تا صبح باز هستند، از طرف دیگر روز هم از ساعت ۱۱ و ۱۲ باز می‌کنند و برخی حتی ظهر هم باز نمی‌کنند و سبک زندگی آن‌ها کاملاً برعکس شده‌است. خود این مغازه‌ها زیست شبانه را مستمر می‌کنند و همانطور که گفتم این نوع زیست غالباً با مواد‌مخدر همراه است یا افراد مواد کشیده‌اند و به این مغازه‌ها مراجعه می‌کنند یا بعد از صرف غذا، مصرف می‌کنند.

کشور‌هایی که چنین زیست شبانه‌ای دارند، چه نوع کشور‌هایی هستند؟

کشور‌هایی که اینطوری هستند خیلی کشور‌های کاری محسوب نمی‌شوند. افرادی که اینگونه رفتار می‌کنند، خانواده‌های اشراف و پولدار‌های شهر هستند و ثروت‌های بادآورده دارند، ولی کشور‌هایی که پرکار و جدی هستند مانند آلمان، فرانسه و خیلی از جا‌های دیگر ساعت ۷/۳۰ باید مغازه‌ها را ببندند. من خودم توی کتابفروشی جلوی دانشگاه هامبورگ بودم وقتی ساعت۷/۳۰ می‌خواستم کتاب بخرم من را انداخت بیرون گفت اگر الان بیرون نروی من را جریمه می‌کنند. ساعت ۸/۳۰ عملاً در خیابان‌های آنجا کسی نیست و ساعت ۹ به بعد اگر شما در خیابان راه بروید، پلیس به شما مشکوک می‌شود و کارت شناسایی و پاسپورت می‌خواهد و اگر خیلی هم مشکوک باشند، حتماً شما را به پاسگاه پلیس می‌برد و دلیلی ندارد ساعت ۹ شب در خیابان باشید. اگر مترو هم می‌خواهید سوار شوید باید واگنی را که پشت در راننده قطار است، سوار شوید و اگر واگن دیگر سوار شدید دیگر هیچ امنیتی برای شما تأمین نخواهد شد و پلیسی که با لباس شخصی در مترو است فقط در واگن پشت راننده قرار دارد، به همین دلیل هم دیگر واگن‌ها کاملاً خالی هستند. در وسط شهر فقط یک مغازه باز است که قهوه فروشی و برخی مواقع مشروب‌فروشی است، آن هم برای کسانی که تاکسی شب هستند و آنجا را هم پلیس کنترل می‌کند وگرنه بقیه مغازه‌ها بسته‌اند.

طبیعتاً این نوع قوانین تأثیر مستقیم در مصرف انرژی هم دارد.
با این نوع قوانین الگوی‌مصرف هم پایین می‌آید، از سوی دیگر این‌ها حتی چراغ سقفی هم ندارند و فقط جا‌هایی مانند کاخ‌ها از لوستر سقفی استفاده می‌کنند. در خانه‌ها آباژور و چراغ‌های بغل دیوار دارند، چون شب باید واقعاً شب باشد و اگر شما می‌خواهید مطالعه هم انجام دهید باید از چراغ مطالعه با یک لامپ ۴۰ استفاده کنید. اگر می‌خواهید تلویزیون تماشا کنید هم همان آباژور کفایت می‌کند. یکی از مشکلاتی که ما در ایران داریم، همین نوع نورپردازی در خانه هاست که موجب می‌شود شب‌ها مغز به اشتباه بیفتد و تصور کند هنوز روز است. مثلاً یکی از اشتباهات ما این است که با چراغ سقفی مطالعه می‌کنیم در صورتی که استاندارد هم نیست و چشم را اذیت می‌کند. در مجموع خیلی از نورپردازی‌ها بی خود است و موجب می‌شود شب را احساس نکنیم و وقتی که شب را احساس نکنیم، خواب شب عمیق نمی‌شود و وقتی که خواب شب عمیق نباشد فردا صبح شما حتماً کسل هستید و در دراز مدت به مریضی‌هایی مانند بیماری قلب، دیابت و اعصاب دچار می‌شوید.

این بدخوابی که مطرح می‌کنید یعنی چه؟

قاعده مغز این است که شب زود بخوابید و صبح زود بیدار شوید تا نشاط داشته باشید. الان صبح‌ها که سوار ماشین می‌شویم، غالباً همه خواب هستند و معلوم است که شب خوب نخوابیده‌اند بعضی‌ها فقط به دلیل کار هم نیست و وقتی به آن‌ها می‌گوییم چرا شب زود نمی‌خوابی می‌گویند اگر شب زود بخوابیم اعصابمان خرد می‌شود. مثلاً من می‌بینم در حالی که ساعت ۲ یا ۳ نصف شب تازه از خواب بیدار می‌شوم، همسایه‌ها بیدار هستند و صبح تازه می‌روند بخوابند خب معلوم است که با وجود آن روشنایی نور مغز نمی‌توانند به خوبی بخوابد و در نتیجه افراد دچار بیمار‌های مختلف می‌شوند. از سوی دیگر می‌بینیم برخی از اقوام که در غرب زندگی می‌کنند، وقتی می‌آیند ایران ساعت ۸/۳۰ در رختخواب هستند ساعت ۹ خوابیده‌اند و از طرف دیگر ساعت ۴ یا ۵ صبح بیدار می‌شوند و ورزش می‌کنند حتی من در فرانکفورت دیده ام که صبح زود، سحر افراد در زمین فوتبال از ساعت ۴ یا ۵ صبح در حال تمرین هستند.

یعنی همین که آفتاب می‌زند، افراد بیرون هستند.
نه آفتاب هم نیست و تاریک است که تیم‌های فوتبال در حال تمرین هستند. کسانی که رفته‌اند آنجا مخفی می‌کنند، ولی آنجا اگر سحر بی حال باشی، پدرت را در می‌آورند. یادم هست یک زمانی علی پروین گفته‌بود ما حرفه‌ای نیستیم حرفه‌ای یعنی فلان بازیکن که بعد از ۱۴، ۱۵ سال بازی کردن گفته من الان که بازنشسته شدم اولین‌بار است که ساعت ۱۱ شب را دیدم. بازیکن حرفه‌ای باید سحر تمرینش را انجام دهد، دوش بگیرد و بعد صبحانه بخورد. بازیکن ما که شب تا صبح بی خواب است، حرفه‌ای نمی‌شود.

در برخی کشور‌ها مانند چین شهر کلاً زیست شبانه دارد و شما ساعت ۲ نصف شب هم که بروید می‌بینید کارگران به شدت در حال کار هستند و برخی از مغازه‌ها نیز باز هستند.
برخی از مواقع پروژه باید شش ماهه تمام شود آن سه شیفت کار کردن می‌خواهد، آن مغازه‌ها هم در برخی از خیابان‌های خاص شهر است نه همه‌جا. شما در پاریس یک طرف رودخانه سن کاملاً بسته است و طرف دیگر برای اوباش بازی باز است. آن زیست شبانه مخصوص افراد ناجور است. آنجا محله‌ای است که شما اگر رفتی جیبت را خالی می‌کنند؛ یعنی اگر یک انگشتر در دست داشته باشی در می‌آور‌ند یا مثلاً محله هارلم در نیویورک اینگونه است که ساعت ۷ شب به بعد اگر به این محله رفتی و آمدند جلوی ماشینت باید با ماشینت بزنی طرف را بکشی، چون اگر این کار را نکنی احتمال دارد آن‌ها تو را بکشند، خیابان‌ها کلاً خالی هستند و کوچه‌ها دست گانگسترهاست.
کلوپ‌ها در محله‌های بد هستند که مثلاً فاحشه خانه‌ها در آن قرار دارد، حتی مردم در ایستگاه مرکزی قطار آلمان در هاپ بانهوف بیرون نمی‌آیند، چون بسیار خطرناک است و با توجه به حالت زیرزمینی که دارد فقط همانجا سوار و پیاده می‌شوند و بالا نمی‌آیند، چون در نزدیکی ایستگاه مرکزی قطار فاحشه خانه‌های این چنینی وجود دارد که به شدت خطرناک است و البته پلیس هم شب‌ها آنجا کنترل نمی‌کند، چون زیست شبانه مال لاتخانه هاست.

بخشی از زیست شبانه هم این است که یک عده‌ای از آن طرف تهران مثلاً از دماوند طوری راه می‌افتند که قبل از طرح ترافیک داخل طرح باشند و در ماشین می‌خوابند تا مثلاً ساعت ۸ که اداره شان شروع شود، سرکار بروند. اینکه بخشی از جامعه به این رفتار مجبور شده‌اند چه تأثیر بر اجتماع دارد.
یکی از مشکلات ما این نیست که اطراف ایستگاه‌های مترو پارکینگ طبقاتی نیست. در شهری مانند تهران می‌توانند تا ۲۰ متر هم بکنند و زیر زمین بروند و کاملاً برای ماشین‌ها پارکینگ درست کنند تا افراد ماشین‌های خود را پارک کنند و همین راهکار می‌تواند خیلی از مشکلات را مانند آلودگی هوا، اعصاب خردی‌های ترافیک و مانند آن حل کند.

منظورم این بود اینکه مردم مجبور هستند قبل از صبح از خانه خارج شوند و از زمان صبحانه بخش زیادی از وقت خود را در کنار خانواده نیستند، چه تأثیری بر خانواده و جامعه دارد؟

متأسفانه ما الان صبحانه و ناهار کنار هم نیستیم و یک شام می‌ماند که آیا پیش هم باشیم یا نباشیم. یکی از مشکلاتی که ما پیدا کرده ایم، این است که معمولاً صبحانه نمی‌خوریم یا کم می‌خوریم، چون سرکار هستیم و یک ناهار است که معلوم نیست به چه شکلی خورده شود و بعد آن چیزی که سنگین است، شام است. زن برای اینکه خودش را به همسرش اثبات کند، شام را خیلی سنگین درست می‌کند، شامی که باید سبک باشد ساعت ۱۱ شب آن هم سنگین خورده می‌شود که موجب چاقی و مریضی‌های بعدی مانند دیابت، قلب و بدخوابی شب می‌شود. در این شرایط کاری که دولت کرد ساعت کاری را به ۶ صبح آورد موجب نشاط جامعه شده‌است از یک طرف مردم کمتر سرگرم رسانه‌های اجتماعی و ماهواره می‌شوند و همچنین زود می‌خوابند و صبح با نشاط بیدار می‌شوند، من الان می‌بینم افرادی که ساعت ۶ صبح سرکار می‌روند، مانند بانک ها، صبح‌ها به‌شدت با نشاط‌تر هستند و کارایی آن‌ها بیشتر است، چون شب خوابیده و الان سرحال هستند. قبلاً که می‌رفتم توی بانک آنقدر کارمندان بانک صدا می‌کردند که حد نداشت، ولی الان به شدت آرامش دارند.

بر این اساس باید چه کار‌هایی در خصوص زیست شبانه در کشور انجام شود؟

اول اینکه نورپردازی خانه‌ها خیلی مهم است و باید یک فکری برای آن انجام شود. دوم اینکه برنامه‌های تلویزیون بیاید سرشب و ساعت ۹ شب به بعد دیگر برنامه درست و حسابی نداشته‌باشد، در حالی که متأسفانه برنامه‌های خوب خود را برای ساعت ۹ شب به بعد گذاشته‌اند. سریال‌های خوب خود را باید همان ۷ تا ۹ شب نشان دهند و بعد از آن ساعت فرد بداند که دیگر برنامه نیست و برود بخوابد و در این شرایط وقتی که سرکار هم می‌رود، دیگر سرحال است.
یکی دیگر از مشکلات ما این است که زمان بندی و برنامه غذایی هم نداریم؛ یعنی چه غذایی را باید در چه ساعتی و به چه شکلی خورد. نکته دیگر که به آن هم اشاره کردید، همین بحث مترو است و با مهندس چمران در شورای فرهنگ عمومی کشور مطرح کردیم که باید اندیشیده‌شود فرد از در خانه تا مترو باید چگونه رفت وآمد کند، اگر می‌خواهد ماشین شخصی‌اش را بیرون نیاورد باید اتوبوس‌ها از محله‌های اطراف به سمت مترو را زیاد کنند. همچنین ون‌ها و مانند این‌ها باید باشد که افراد به سرعت به مترو برسند و دیگر نیازی به پارکینگ هم نیست. از طرف دیگر می‌توانند پارکینگ هم بسازند و پولش را هم بگیرند، طرف حاضر است به جای اینکه ماشینش را در طرح بیاورد یک پولی بدهد ماشینش را در پارکینگ بگذارد و با مترو این طرف و آن طرف برود.
بزرگ‌ترین کاری که برای از بین بردن این ترافیک و دود و دم و اعصاب خردی‌های آن می‌توان انجام داد، این است که محل سکونت، خرید، تفریح و کار را به هم نزدیک کنیم و به همین دلیل نیاز است مسکن‌سازی را در تهران شروع کنیم. الان بیشترین ادارات کجای تهران است؟

طبیعتاً مرکز تهران است.

الان چقدر آنجا و جنوب شهر محله‌های ویران داریم! اگر برج‌های بزرگ ۲۰ طبقه را وسط همین محله‌هایی که الان با یک زلزله فاجعه ایجاد می‌کند، بسازیم همین موجب می‌شود افراد به محل کار خود نیز نزدیک باشند، ولی این محله‌ها الان مرده‌اند، شب‌ها به شدت جولانگاه موادمخدر و فحشاست. همین میدان شوش یا پارک هرندی را می‌توان با برج‌آباد کرد و مردم ساکن شوند در این صورت خود به خود تمام محله‌ها پاک می‌شوند. خانواده‌ها آنجا ساکن می‌شوند و خود خانواده‌ها امنیت را آنجا مستقر می‌کنند. پس در مجموع باید چهار محل سکونت، کار، تفریح و خرید را به هم نزدیک کنیم و وقتی این چهار تا را به هم نزدیک کنیم، خود به خود ترافیک هم کاهش پیدا می‌کند. مخصوصاً در وسط شهر که مسطح است و مردم می‌توانند پیاده یا با دوچرخه سرکار بروند و وقتی این اتفاق بیفتد دیگر هوا هم آلوده نیست. تنها راه این است که مسکن وسط شهر ایجاد کنیم، ولی الان در کل شهر‌های بزرگ کشور وسط شهر‌ها شهر مرده‌است، ولی اگر مسکن‌سازی انجام شود، دیگر آن‌هایی که وسط شهر هستند، افسرده نمی‌شوند.

/انتهای پیام/

منبع: جوان
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۰۰:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۳
اینهمه نظرات غلط را به عنوان «قاعده» مطرح کردن، عجب دارد! کمی مطالعه هم بدنیست. اصولا بعضی آدمها اول شب میخوابند و بعضی آخر شب و این یک مسئله ژنتیکی هست. وقتی کسی درباره این مسائل حرفهای غیر علمی و غلط میزند، پس به صحبتهایش درباره اروپا و... هم نمیشود اعتماد کرد.مقالات علمی در کتابهای مختلف منتتشر شده که نشان میدهد مغز بسیاری از افراد در اوایل صبح مثل ساعت شش و هفت و حتی هشت صبح خواب است حتی اگر شب زود خوابیده باشند و به ظاهر سرحال باشد. در بسیاری از جاهای دنیا به این نتیجه رسیدند که کلاس درس و ادارات دیر تر شروع شود تا بازدهی بهتری وجود داشته باشد. به ایشون باشد اینترنت را هم از یک ساعتی به بعد تعطیل میکند و به تک تیراندازان دستور میدهد که هر کس از ساعت ۹ شب به بعد در خیابان بود با تیر او را بزنند! کمی بعد هم در خانه همه دوربین میگذارد و همه را مجبور به خوابیدن در یک ساعت مشخص میکند!
ارسال نظر
captcha