به گزارش «سدید»؛ با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، و تکانههایی که از وقوع انقلاب اسلامی در همه ارکان جامعه - از جمله شعر و ادبیات - ایجاد شد، ادبیات معاصر در یک دگردیسی ناگزیر، به هویت جدیدی دست یافت. هویتی منبعث از جهان بینی توحیدی و مبتنی بر آموزههای دینی و قرآنی. نسل شاعران جوان و نوجوی انقلاب نیز با درک این ضرورت که جامعه به ادبیاتی متجانس و همگون با دین و ارزشهای دینی نیاز دارد، به تکاپو افتادند تا با بهرهگیری از میراث بیبدیل و ماندگار «قرآن و عترت»، دست به خلق و آفرینش آثار فاخر ادبی زده و با رویکردی اجتهادگونه به تبیین و تحلیل مضامین بلند دینی بپردازند. از همین رو، رفتهرفته نگاه شاعران به شعر آیینی معطوف گردید که مرکز ثقل این گونه ادبی «بزرگان دینی» بودند. در نتیجه شعر و ادبیات دینی دوران مستوری و مهجوری را پشت سر گذاشت و مرحله جدیدی از سیر تکوینی و روند تکاملی خویش را آغاز کرد.
آیینگی شعر آیینی
این روند رو به رشد در دهه اول انقلاب - بخصوص در دوران دفاع مقدس - به خوبی ادامه داشت تا اینکه با پذیرش قطعنامه و پایان یافتن جنگ تحمیلی، شعر انقلاب دچار رکودی ناخواسته گردید و از تب و تاب افتاد. شاعران آرمان گرای انقلاب نیز که تا پیش از این در سایه سار امن شعر «دفاع مقدس» روزگار میگذراندند و با الهام از حماسه آفرینیهای رزمندگان جان بر کف اسلام مضامینی، چون «ایثار» و «شهادت» را به مدد طبع سرشار خویش به نظم میکشیدند، به یک باره در برزخ بی مضمونی هبوط کردند و تا مدتی از راه بازماندند. از همین رو نسل دوم و سوم شاعران انقلاب ناگزیر به انتخاب راهی جدید شدند: گروهی در خط مقدم شعر انقلاب ماندند و حسرت زده زبان به اعتراض گشودند، عدهای عاشقانه سرایی را پیشه خود کردند، جمعی با اقتدا به بعضی از شاعران موج زده و تجددگرای قبل از انقلاب، دل به فرم سپردند و به نحلههایی، چون «شعر زبان» و «متفاوت سرایی» رو آوردند و گروهی از شاعران نیز برای ایفای رسالت اجتماعی و انسانی خویش «آیینگی» خود را در شعر آیینی به تماشا گذاشتند. انتخابی افتخارآمیز که اگر به درستی از ایفای این رسالت پیامبر گونه برآیند، سعادت و رستگاری دنیا و آخرت را نصیب خواهند برد.
چهرههای ماندگار شعر آیینی
شعر آیینی انقلاب بعد از شکلگیری و در نخستین گامها، با الگوبرداری از شاعران مجاهد و روشن اندیشی، چون سید علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، حمید سبزواری، علی معلم دامغانی، محمد علی مجاهدی، سلمان هراتی، سید حسن حسینی، قیصر امینپور، قادر طهماسبی (فرید)، حسین اسرافیلی، و... که به راستی و درستی باید از آنان به عنوان «چهرههای ماندگار» شعر این روز و روزگار نام برد، سرشار از مضامین متعالی انسانی و آموزههای اصیل قرآنی و به دور از هر گونه کژتابیهای مضمونی و اعتقادی بود. شعری متاثر از گفتمان سیاسی - اجتماعی انقلاب اسلامی که جامعه را به «اندیشه ورزی» و «بیداری» فرا میخواند و در مسیر تبلیغ و ترویج گزارههای انسان سازعرفانی و حماسی گام بر میداشت. شاعران آیینی بعد از انقلاب نیز با خلق آثار ادبی فاخر و مانا، نقش مؤثری در غنابخشی به این گونه از ادبیات داشتهاند و امروز نیز این میراث نادر وبیبدیل را با آفرینشها و زایشهای جدید، چون جانِ عزیز گرامی میدارند. امروز با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این مولود خجسته که دوران کودکی و نوجوانی خود را با سربلندی پشت سر گذاشته و با نام «شعر و ادب آیینی» در فضای ادبیات معاصر ایران قامت برافراشته است، به عنوان یک گونه ادبی مستقل و ارجمند، به رسمیت شناخته شده و به همت شاعران مؤمن و دینباور، همچنان در مسیر باروری و بالندگی به راه خود ادامه میدهد.
شعری اصیل و رسالتمند
این واقعیتی ملموس و غیر قابل انکار است که شعر فاطمی نیز همچون دیگر زیرشاخههای شعر آیینی در سالهای اخیر به برکت توصیهها و رهنمودهای راهبردی و دلسوزانه رهبر معظم انقلاب و پیران و پیشکسوتان این عرصه - در دو بُعد کمی و کیفی - روند رو به رشدی داشته است. شاعران و ذاکران اصیل نیز با شناخت فرصتها و تهدیدها و با پالایش ساحت شعر آیینی از تحریفات و خرافات، در پاسداری و صیانت از این سرمایه معنوی گامهای بلندی برداشتهاند.
نسل شاعران انقلاب که با حضور حماسی در کوران حوادث و وقایع سرنوشتساز سالهای انقلاب و دفاع مقدس بالیده بودند، به خاطر برخورداری از معرفت اصیل دینی و آشنایی با سنت و سیره عملی خاندان رسالت (علیهمالسلام) - بخصوص حضرت فاطمه زهرا - و درک حضور عالمان و عارفان کامل و عاملی، چون حضرت امامخمینی (ره) و مقام معظم رهبری و همچنین شاگردی در مکتب انسانساز اسلاماندیشان فرهیختهای، چون علامه طباطبایی، استاد شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، و... از صورت دین به سیرت دین راه یافته و حقیقت محمدی (ص) را به راستی و درستی دریافته بودند. از همین رو گفتمان ادبی و دینی آنان، گفتمانی متاثر از فرهنگ علوی و فاطمی و مبتنی بر گزارههای عرفانی و حماسی بود.
از این منظر، به جرات میتوان گفت که قرائت معرفت شناسانه از دین و بزرگان دینی و فاصله گرفتن از قرائت تراژیک و ماتمی صرف یکی از وجوه تمایز شعر دینی قبل و بعد از انقلاب است. به خاطر برخورداری از جوهر اندیشه، حکمت و معرفت دینی، بدون هیچ اغراقی شعر اصیل دینی و آیینی ما شعر انقلاب، دفاع مقدس و پایداری است. شعری رسالتمند و اصالتمند و به دور از کژتابیهای مضمونی و اعتقادی که از سرچشمه «قرآن و عترت» آب میخورد. تاکید بر این نکته از آن جهت ضروری است که در سالهای اخیر عدهای با استناد به اینکه کار اصلی شاعر آیینی چیزی جز مدیحهگویی و مرثیهسرایی نیست، اراده کردهاند خرج «شعر آیینی» را از «شعر انقلاب» جدا کنند. بدیهی است که این تفکیک، تبعات جبرانناپذیری برای انقلاب دارد که کمترین آن انفعال و بی تفاوتی نسبت به مسائل داخلی و جهاناسلام و سرودن شعر خنثی و بیخاصیت است. اگر با این توطئه مقابله نشود، بدون شک شعر آیینی ما در برزخ «سکولاریسم» هبوط میکند و از ایفای رسالت انسانی، اجتماعی و دینی خود که انسانسازی و جامعهسازی است باز میماند. البته در این امر مهم آنچه که مورد نظر است، نه سیاست بازی و سیاستزدگی، بلکه پیروی دقیق و هوشمندانه شاعران و ذاکران آیینی از سیره سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است، نه چیزی کمتر یا بیشتر.
فاطمه (س)، الگوی زن مسلمان
تاثیر شخصیت معنوی حضرت فاطمه زهرا (س) بر شعر انقلاب از زوایای گوناگون قابل بررسی است. شاعران انقلاب برای تبیین و تحلیل جایگاه انسانی زن و بازتعریف نحوه مشارکت و حضور او در عرصههای اجتماعی، و بیشتر از این منظر که حضرت فاطمه (س) میتواند الگویی شایسته برای «زن مسلمان» روزگار ما باشد، به بازشناخت ابعاد مغفولمانده شخصیت جامعالاطراف این بانوی بزرگوار پرداختهاند. یعنی معرفی حضرت زهرا (س) به عنوان یک «اسوه» قابل پیروی، نه یک «اسطوره» ماورایی و ملکوتیِ صرف.
در شعر انقلاب و فاطمی، ویژگیها و فضایل حضرت زهرا (س) در سرفصلهای زیر با زبان شعر مورد تامل و واکاوی قرار گرفته است: خودشناسی و خداشناسی، جلوههای عبودیتوبندگی، انس با قرآن، عشق به نماز، حقیقت امابیهایی، همراهی و همدلی با حضرت رسول اکرم (ص) در پاسداری از نهال نوپای اسلام، مبارزه با خرافات، تحریفات و سنتهای جاهلی، بررسی گفتمان سیاسی - اجتماعی با تحلیل خطبههای حکیمانه و جسورانه حضرت، سیمای علمی حضرت با بررسی و تفسیر روایات به یادگار مانده از حضرت، دشمنشناسی، حقجویی و عدالتخواهی، مظلومنوازی و ظالمستیزی - با تبیین این حقیقت که مادر قیام حسینی و حماسه عاشورا حضرت زهرا بوده است - آزادگی و آزادمنشی، تلاش در مسیر احیای فضیلتهای اخلاقی و کرامتهای انسانی، بازنمایی مهارتهای ادبی و هنری (از جمله فن خطابه، سخنوری و شاعری)، حضور شجاعانه در صحنه دفاع از امامت و ولایت، تلاش در مسیر احقاق حقوق زنان، ترسیم الگوی ازدواج فاطمی و بازنمایی سیمای فاطمه (س) به عنوان یک همسر و مادر نمونه، بررسی مدل تربیتی فاطمی با واکاوی لالاییهای آن حضرت، قناعت و سادهزیستی (زندگی در یک خانه کوچک گِلی کنار مسجد پیامبر)، معرفی فاطمه زهرا به عنوان اسوه صبر و شکیبایی در برابر مصائب (بخصوص برای مادران، همسران و خواهران شهدا)، حجاب و عفاف (رو گرفتن از مرد نابینا)، انفاق و ایثار (که نمونه بارز آن بخشش لباس عروسی به زن فقیر در شب عروسی است)، دستگیری از ایتام و مساکین (حضرت امیر و حضرت فاطمه سه روز روزه گرفتند و هر سه روز، غذای افطار خود را به یتیم، مسکین و اسیر دادند. تا آنجا که خداوند «سوره هل اتی» را در ستایش از این اقدام ایثارگرانه نازل کرد)، و...
با عنایت به تجلیات فاطمی در شعر انقلاب، میتوان گفت که «شعر فاطمی انقلاب» شجره طیبهای است که ریشه در حقایق و معارف ناب اسلامی و قرآنی دارد و از چشمه فیاض «حقیقت» و «بصیرت» آب میخورد. شاعران فاطمی نیز سینه خود را کشتزار محبت و معرفت آل الله (علیهم السلام) قراردادهاند و همواره در طول تاریخ رسالتی پیامبرگونه برای خود قایل بودهاند. رسالت این شاعران: بیان حقایق و معارف دینی، مبارزه با مظاهر کفر و شرک و نفاق، مقابله با جهل و خرافه و تحریف و بدعت، افشای مظالم و مفاسد حکومتهای غاصب و نامشروع، به تصویرکشیدن مظلومیت خاندان رسالت و ذکر مصایب آنان، مدح و منقبت بزرگان دینی، و در یک کلام «بیدارگری» بوده است.
نمونههای درخشان شعر فاطمی
برای تبیین دایره تاثیرگذاری بانوی کوثر در جان و جهان شعر انقلاب و کاربردیترشدن بحث، آوردن نمونههایی از شعر شاعران شاخص ضروری است.
قیصر امینپور از چهرههای شاخص و ماندگار شعر انقلاب، در شعرهای آیینی خود نگاهی زیبا و معرفت شناسانه به بزرگان دینی دارد. قیصر در غزل فاطمی زیر به شیوهای غیرمستقیم و هنرمندانه، و با بیانی صمیمی و به دور از تکلف، ضمناشاره به فضایل و کرامات کوثر قرآن، از سیمای روشن و نورانی این بانوی بزرگوار پردهبرداری کرده است:
*
صدایی به رنگ صدای تو نیست
به جز عشق نامی برای تو نیست
شب و روز تصویر موعود من
در آیینه جز چشمهای تو نیست
تن جاده از رفتنت جان گرفت
رگ راه جز رد پای تو نیست
مزار تو بیمرز و بیانتهاست
تو پاکی و این خاک جای تو نیست
به تشییع زخم تو آمد بهار
که جز سبز، رخت عزای تو نیست
*
حسین اسرافیلی که در دهه اول انقلاب با «چارپاره»های بدیع و باطراوت خود در کالبد این قالب ادبی روحی دوباره دمید، از آیینی سرایان پرآوازه روزگار ماست. شاعر صاحبنامی که لحن و لهجه چارپارههایش - علیرغم چارپارههای پیش از انقلاب که بیشتر رمانتیک و احساسی بودند - حماسی و برانگیزاننده است. در آیینه چارپارههای غرورآفرین خالق مجموعه شعر «تولد در میدان» میتوان سیمای حماسی و باشکوه بزرگان دینی را به خوبی به نظاره نشست. چنانکه در قاب چارپاره فاطمی زیر، میتوان سیمای نورانی حضرت زهرا (س) را از زاویهای بدیع و امروزین به تماشا نشست. اسرافیلی در این چارپاره از کلیگوییهای رایج و «طبق معمول» در شعر فاطمی فاصله گرفته و به مضمون بدیع و کاربردی «تکریم والدین» پرداخته است:
فاطمه! کوثر زلال بهشت!
که تو را مادر پدر خواندند
گاه کفار و گاه اهل نفاق
بارها، بارهات رنجاندند
*
وقتی از کوچههای مکه، پدر
باز میگشت خسته و غمگین
روح، آزرده حال کفر قریش
پای، از سنگ مشرکان خونین
*
دستهای تو، طراوت مهر
خون پای پیامبر میشست
چهرهاش را به شوق میبوسید
گرد از جامه پدر میشست
*
عصر تبعید و شعب بوطالب
که بلا و شراره میبارید
همره مادر و کنار پدر
دست تو التیام میبخشید
*
در همه عرصههای سخت و بزرگ
سایه با سایه پدر بودی
شانه با شانه مثل مادر خود
با پدر یار و همسفر بودی
*
دستهای ظریف و کوچک تو
مرهمی بود زخم آینه را
تو چنان مادر پدر بودی
تا نماند به موج غم، تنها
*
حرمت والدین در دل تو
ریشه در باور و یقینات داشت
گر چه دشمن وقیح بود و پلید
بر شما، پاس حرمتی نگذاشت
*
دستهای تو التیامآور
چشمهای تو منتظر بر در
تا بگیری ز دست پیغمبر (ص)
هم کنی حفظ حرمت مادر
*
گرچه تو کوثر خدا بودی
لیک در خانه همدل مادر
با تمام مصائبش همراه
با همه ندبههاش، همسنگر
انتهای پیام/