گروه وحدت فرهنگ سدید- محمد موحد: آنچه معمولاً در ذکر فضائل مولا علی علیه السلام شنیده ایم، یا مربوط به دلاوریها و شجاعت ایشان و یا زهد و تقوای ایشان و یا عدالت و انصاف ایشان و یا مظلومیت و تنهایی ایشان و یا صفات کمالی دیگر ایشان بوده است که همگی در عالم دنیا و پیش چشم انسانها رخ داده است، اما در این نوشتار سعی داریم حقیقت مولا علی علیه السلام را در ماورای این دنیا معرفی کنیم یعنی همان حقیقتی که با ولایت قیومی خودش بر همه کائنات و مخلوقات سیطره دارد. بدین منظور به شرح حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میپردازیم که در آن حدیث صفاتی برای مولا علی علیه السلام بیان شده است.
در کتاب عیون الاخبار و تفسیر نور الثقلین از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به مولا علی علیه السلام جملاتی نقل شده است که پس از ذکر آن جملات به شرح آن میپردازیم.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم لعلی:
یا علی أنت حجة الله و أنت باب الله و أنت الطریق إلى الله و أنت النبأ العظیم و أنت الصراط المستقیم و أنت المثل الأعلى
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام فرمودند: ای علی تو حجت خداوند و درب ورود به خداوند و راه رسیدن به خداوند و نبا عظیم و صراط مستقیم و برترین مثال هستی.
امام علی علیه السلام "حجت الله":
در نخستین جمله اشاره شده است که امام علی علیه السلام حجت خداوند میباشند؛ حجت چیزی است که به وسیله آن استدلال میشود؛ بنابراین خداوند به وسیله امام علی علیه السلام برای مخلوقاتش استدلال میکند و حجت میآورد. اما منظور از امام علی علیه السلام در این جا صرفاً شخص ایشان که در بین سایر انسانها بوده است نمیباشد بلکه منظور حقیقت محمدیه میباشد که به عنوان نخستین مخلوق جایگاه اصلی اهل بیت (ع) میباشد و بقیه عوالم خلقت به طفیلی آن و تحت اشراف آن خلق شده است. برای توضیح این مطلب ابتدا به حدیث زیر از امام صادق علیه السلام که در اصول کافی آمده است توجه بفرمایید:
إن أمر الله کله عجیب ألا إنه قد احتج علیکم بما قد عرفکم من نفسه
همانا سرتاسر امر خداوند عجیب میباشد؛ آگاه باشید که او با آنچه که از خودش به شما شناسانده است علیه شما احتجاج میکند.
خداوند یا همان وجود لایتناهی وقتی که در عالم خارجی متجلی شود ابتدا در حقیقت محمدیه ظهور میکند سپس بقیه مخلوقات تحت اشراف حقیقت محمدیه آفریده میشوند پس مخلوقات هیچ گاه به بیرون از آن حقیقت راهی ندارند و همیشه در آن غرقه و فانی میباشند روی همین حساب اگر مخلوقات بخواهند وجود لایتناهی را شهود بکنند حتماً بایستی آن را در قلمرو حقیقت محمدیه شهود کنند. به عبارت دیگر مخلوقات همیشه خداوند را در آینه اهل بیت علیهم السلام میبینند. پس هر چند طبق حدیثی که ذکر شد خداوند با آنچه که از وجود خودش به ما میشناساند بر ما استدلال و احتجاج میکند، ولی باید در نظر داشته باشیم که وجود خودش را در آینه حقیقت محمدیه به ما میشناساند پس میتوان اینطور گفت که خداوند به وسیله امام علی (ع) بر ما استدلال میکند روی همین حساب در حدیثی که ذکر شد پیامبر (ص) خطاب به مولا علی علیه السلام فرمودند: تو حجت خداوند میباشی یعنی خداوند با تو علیه بندگانش احتجاج میکند.
امام علی علیه السلام "باب الله":
اما دومین صفتی که در حدیث ذکر شده برای مولا علی علیه السلام بیان میشود درب ورود به خداوند است. مسلم است که خداوند همان وجود لایتناهی است پس به هیچ وجه در گوشهای از عالم آفرینش جای نگرفته است که دری برای ورود داشته باشد و از آنجا بتوان نزد خداوند ورود کرد. پس منظور از درب ورود به خداوند این است که مولا علی علیه السلام همانند سایر اهل بیت علیهم السلام محل ظهور وجود حق تعالی در عالم خلقت میباشند یعنی شناخت خداوند در آیینه آن ذوات نورانی رخ میدهد چرا که دانستیم همه مخلوقات در گستره حقیقت محمدیه فانی میباشند پس در آینه همان حقیقت محمدیه تجلی خداوند را شهود میکنند؛ لذا امام صادق علیه السلام در توحید صدوق میفرمایند:
نحن وجه الله الذی یؤتى منه لن نزال فی عباده ما دامت لله فیهم رویة
ما همان وجه خداوند هستیم که مخلوقات از طریق آن به شناخت خداوند ورود پیدا میکنند و پیوسته در میان بندگان خداوند هستیم تا زمانی که خداوند توجهی به آنان دارد.
طبق جمله آخر، تا زمانی که خداوند فیض و توجه خودش را برای برطرف کردن نیاز مخلوقات و رفع حاجات آنها متجلی میکند همواره آن را از طریق حقیقت اهل بیت علیهم السلام ظهور میدهد چرا که اهل بیت علیهم السلام از مرتبه حقیقت محمدیه تمامی مخلوقات را در قلمرو خودشان فرا گرفته اند پس فیض خداوند همواره از طریق آنها به مخلوقات میرسد به بیان دیگر آنها واسطه فیض میباشند.
امام علی علیه السلام "طریق الی الله":
صفت بعدی که در حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مولا علی علیه السلام نسبت داده شده است طریق رسیدن به خداوند یا همان راه شناخت خدا میباشد. با توجه به مطالبی که تا اینجا بیان شد به خوبی روشن میشود که مخلوقات همیشه خداوند را در آینه حقیقت محمدیه میشناسند که همان جایگاه اصلی امام علی علیه السلام میباشد؛ لذا امام صادق علیه السلام در اصول کافی میفرمایند:
الأوصیاء هم أبواب الله عز و جل-التی یؤتى منها-و لولاهم ما عرف الله عز و جل-و بهم احتج الله تبارک و تعالى على خلقه
اوصیاء همان دربهای ورود به خداوند هستند که مخلوقات از آن دربها به شناخت خداوند وارد میگردند و اگر آنان نبودند اصلا خداوند شناخته نمیشد و از طریق آنان است که خداوند علیه مخلوقاتش احتجاج میکند.
جمله آخر که میفرماید خداوند از طریق اوصیاء، علیه مخلوقاتش احتجاج میکند منافاتی با جملهای که در حدیث قبلی از امام صادق علیه السلام خواندیم مبنی بر اینکه خداوند از طریق آنچه از خودش به شما میشناساند علیه شما احتجاج میکند ندارد چرا که دانستیم خداوند وجود لایتناهی خداوند، خودش را در آینه اهل بیت (ع) به ما میشناساند و سپس به همان اندازه که از خودش به ما شناسانده است علیه ما احتجاج میکند؛ لذا در برخی از زیارتها خطاب به اهل بیت علیهم السلام میگوییم:
السلام على محالّ معرفه الله
سلام بر جایگاههای شناخت خداوند.
امام علی علیه السلام "نبا عظیم":
اما صفت بعدی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در وصف مولا علی علیه السلام آن را ذکر میکنند نبا عظیم میباشد. در توضیح این صفت باید گفت که هر کدام از مخلوقات جهان آفرینش در واقع به منزله یک خبر میباشند که از عوالم پیش از این جا خبر رسانی میکنند. در قرآن کریم از این ویژگی به عنوان آیه و نشانه بودن مخلوقات یاد شده است چرا که هر کدام از آنها از مرتبه قبلی خودشان یعنی علم خداوند و مرتبه پیش از آن یعنی اسمای حسنای خداوند خبر میدهند پس نشانهها و آیات مراتب قبلی میباشند. طبعاً بزرگترین خبری که در عالم آفرینش میباشد همان خبری است که به عنوان مخلوق اول همه خبرهای دیگر را در قلمرو خودش ظهور میدهد و به تمامی آنها اشراف و احاطه دارد پس حقیقت محمدیه که جایگاه اصلی امام علی علیه السلام است بزرگترین خبر و عظیمترین نبا میباشد روی همین حساب در اصول کافی نقل شده است که امام علی علیهالسلام میفرمودند:
ما لله عز و جل آیة هی أکبر منی و لا لله من نبإ أعظم منی
برای خداوند عز و جل هیچ آیهای بزرگتر از من نیست و برای خداوند هیچ خبری عظیمتر از من نمیباشد.
پس دانستیم که امام علی علیه السلام از مرتبه حقیقت محمدیه به عنوان عظیمترین مخلوق بر تمامی مخلوقاتی که هر کدام به منزله یک خبر میباشند احاطه و اشراف کامل دارند پس خودِ ایشان بزرگترین خبری هستند که در عالم آفرینش ظهور کرده است؛ روی همین حساب در تفسیر روایی نورالثقلین امام صادق علیه السلام عبارت "نبا عظیم" را که در ابتدای سوره نبا آمده است، به امام علی علیه السلام تفسیر کردهاند:
هی فی أمیر المؤمنین علیه السلام
این آیه درباره امیرالمومنین علیه السلام است.
همچنین در همان تفسیر امام صادق علیه السلام "نبا عظیم" را به ولایت تفسیر کرده اند:
النبأ العظیم الولایة
علت اینکه نبا عظیم همان ولایت میباشد اینست که ولایت خداوند متعال وقتی که در عالم خارجی ظهور کند از طریق حقیقت محمدیه ظهور میکند که به عنوان نخستین مخلوق و بزرگترین خبر میباشد و جایگاه اصلی امام علی علیه السلام است پس ولایت خداوند به صورت حقیقت مولا علی علیه السلام در بین کائنات ساطع میشود؛ لذا عرفای بزرگ اسلامی حقیقت نبوت که همان خبر رسانی میباشد و حقیقت ولایت که همان سلطه و چیرگی خداوند بر مخلوقات است را در یک مخلوق یعنی حقیقت محمدیه فانی میبینند. ابن عربی در فتوحات مکیه مینویسد:
قال تعالى مثل نوره کمشکاة فیها مصباح فشبه نوره بالمصباح فلم یکن أقرب إلیه قبولا فی ذلک الهباء إلا حقیقة محمد صلى الله علیه و سلم المسماة بالعقل فکان سید العالم بأسره و أول ظاهر فی الوجود فکان وجوده من ذلک النور الإلهی و من الهباء و من الحقیقة الکلیة و فی الهباء وجد عینه و عین العالم من تجلیه و أقرب الناس إلیه علی بن أبی طالب و أسرار الأنبیاء أجمعین
ابن عربی (ره) در عبارت فوق پس از ذکر این بخش از آیه معروف سوره نور که میفرماید:" مثل نوره کمشکاه فیها مصباح" این گونه مینویسد که هیچکس در آن مرتبه از وجود برای دریافت نور خداوند شایستگی و قرب بیشتری از حقیقت محمدیه (عقل اول) نداشت. پس او سرور تمامی کائنات و اولین مخلوق ظاهر شده در عالم خارجی میباشد. پس ظهور او در عالم خارجی بر مبنای تابش نور خداوند و ظرفیت والای خودش (برای دریافت آن نور) و حقیقت کلیه میباشد (که تمامی کائنات را در بر گرفته است). (با تجلی نور خداوند) در آن ظرفیت والا، حقیقت محمدیه ظهور میکند و بقیه مخلوقات همگی از تجلی او ظاهر میشوند و نزدیکترین کس به او علی بن ابیطالب است که اسرار تمامی انبیاء میباشد.
اینکه ابن عربی نزدیکترین شخص به حقیقت محمدیه را علی بن ابیطالب علیه السلام میدانند به این دلیل این است که علی بن ابی طالب در حقیقت محمدیه فانی میباشد پس حقیقت نبوت و ولایت در مرتبه حقیقت محمدیه یک چیز میباشد که در عوالم پایینتر به صورتهای متفاوتی جلوه میکند روی همین حساب در آیه مباهله امام علی علیه السلام به عنوان جان و نفس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معرفی شده اند.
اما اینکه ابن عربی، امام علی علیه السلام را به عنوان اسرار همه انبیا معرفی میکند نیاز به کمی توضیح دارد:
واژه "سِرّ" در اصطلاح عرفانی به یکی از مراتب باطنی انسانها اطلاق میشود که فیوضات و عطاها و تجلیات خداوند از آن مرتبه در ظاهر انسانها نمودار میگردد. امام علی علیه السلام، چون در مرتبه حقیقت محمدیه میباشند پس برای بقیه مخلوقاتی که تحت اشراف حقیقت محمدیه ظهور میکنند به عنوان واسطه فیض عمل میکنند یعنی تجلیات و عطاهای خداوند از طریق امام علی علیه السلام به آنها میرسد پس فیض خداوند از طریق امام علی علیه السلام به سرّ تمامی انبیا افاضه میشود و سپس در زندگی ظاهری آنها نمودار میگردد. روی همین حساب مولانا جلال الدین محمد بلخی (ره) در شعر معروفی تمامی کمالاتی را که انبیای الهی داشته اند به طفیلی علی بن ابیطالب علیه السلام میداند؛ به دلیل این که این نوشتار بیش از اندازه طولانی نشود فقط چند بیت از آن شعر را ذکر میکنیم:
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
درباره بیت فوق باید گفت که از آنجایی که تمامی مخلوقات و تمامی کائنات و زمین و زمان به طفیلی حقیقت محمدیه که جایگاه اصلی علی بن ابی طالب علیه السلام است خلق شده اند پس امام علی علیه السلام همواره در عرصه گیتی حاضر بوده است و فیض رسانی میکرده است.
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود علی بود
بیت فوق اشاره به این دارد که از آنجایی که تمامی پیامبران در حقیقت محمدیه فانی میباشند در واقع از ظهورات امام علی بن ابی طالب (ع) هستند.
در ظلمت ظلمات به سرچشمه حیوان
هم مرشد و هم راهبر خضر علی بود
داوود که میساخت زره به سر انگشت
استاد زره ساز به داوود علی بود
عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت:
آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود
موسی و عصا و ید بیضاء نبوت
در مصر به فرعون که بنمود علی بود
خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود
آن نور خدایی که در او بود علی بود
ابیات فوق با ذکر چند نمونه از کرامات و معجزات و فضیلتهای پیامبران بزرگ الهی بیان میکند که تمامی این ویژگیها از طریق امام علی علیه السلام به آنان میرسیده است.
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
بیت فوق بیان میکند که حقیقت مولا علی علیه السلام در سرتاسر کائنات حضور دارد چرا که دانستیم حقیقت محمدیه تمامی مخلوقات را در خودش غرقه و فانی کرده است و دم به دم به آنها فیض رسانی میکند و آنها را ظهور میدهد پس خودش در همه جا حضور دارد. روی همین حساب در زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
ذکْرُکُم فِى الذّاکِرینِ وَ أسْماؤُکُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُکُمْ فِى الْأجْسادِ وَ أرْواحُکُمْ فِى الأْرْواحِ وَ أنْفُسُکُمْ فِى النُّفُوسِ
امام هادی علیه السلام در جملات فوق در واقع به حضور همه جایی اهل بیت علیهم السلام اشاره میفرمایند. برای تبیین هر چه بیشتر این مطلب به آیه زیر از سوره زمر توجه بفرمایید:
ان تقول نفس یا حسرتا على ما فرطت فی جنب الله وان کنت لمن الساخرین
مبادا (در قیامت) کسی بگوید که وای بر من از آنچه در حضور خداوند کوتاهی کردم و از مسخره کنندگان بودم.
میدانیم که حضور خداوند همانند حضور یک شخص در کنار شخص دیگر نیست بلکه همان غرقه بودن مخلوقات در وجود لایتناهی بیانگر این است که همه آنها در محضر خداوند هستند؛ در توحید صدوق از مولا علی علیه السلام نقل شده است که ایشان فرمودند:
أنا جنب الله الذی یقول: (أن تقول نفس یا حسرتى على ما فرطت فی جنب الله)
مولا علی علیه السلام در جمله فوق بیان میکنند که من همان حضور خداوند هستم که آیه سوره زمر به آن اشاره میکند؛ دلیل این مطلب اینست که وجود لایتناهی خداوند از طریق حقیقت محمدیه در عالم خارجی ظهور میکند و تمامی مخلوقات را در بر میگیرد پس، چون همه مخلوقات در حضور حقیقت محمدیه هستند در حضور خداوند هم میباشند.
سرّ دو جهان جمله ز. پیدا و ز. پنهان
شمس الحق تبریز که بنمود علی بود
مولانا در بیت فوق بیان میکند که سرّ و راز هر آنچه که استاد عرفانم شمس تبریزی از ظاهر و باطن دنیا و آخرت به من نشان داد، علی بن ابی طالب علیه السلام بود چرا که تمامی مخلوقات در هر دو عالم به طفیلی حقیقت انسان کامل شکل میگیرند که واسطه فیض رسانی به آنها میباشد.
امام علی علیه السلام "صراط مستقیم":
اما صفت دیگری که در حدیث ذکر شده در ابتدای نوشتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره مولا علی علیه السلام به کار میبرند صراط مستقیم است. صراط مستقیم در نگرش عرفانی همان طریقی است که در آن هم جانب کثرات رعایت میشود و هم جانب وحدت رعایت میشود به بیان دیگر مخلوقات را فانی در خداوند میبینیم و خداوند را هم متجلی در مخلوقات شهود میکنیم.
اگر بخواهیم به بیان دیگر این مطلب را توضیح دهیم باید بگوییم که، چون ولایت خداوند به کثرات تعلق میگیرد پس خداوند ولیّ همه مخلوقات است
و البته مخلوقات نیز با فنای در ولایت خداوند است که موفق به انجام کارهایشان میشوند؛ منتها از آن جایی که امام علی علیه السلام، ولی الله هستند پس پس ولایت خداوند ابتدا در حقیقت مولا علی علیه السلام متجلی میشود و سپس به کائنات تعلق میگیرد در نتیجه صراط مستقیم همان حقیقت علی بن ابی طالب علیه السلام است.
امام علی علیه السلام "مثل اعلی":
اما آخرین صفتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، مولا علی علیه السلام را به آن وصف میکنند "مثل اعلی" میباشد. در توضیح این صفت باید گفت که هر چند خداوند مِثل ندارد، ولی مَثَل و مثال دارد؛ در سوره شوری هر گونه مِثل داشتن برای خداوند نفی شده است:
لیس کمثله شیء.
اما در سوره نحل مثال داشتن برای خداوند اثبات شده است:
ولله المَثَل الاعلى
کلمه "مَثَل" در آیه فوق به فتح میم و ثاء همان مثال میباشد. تفاوت مِثل با مثال به این صورت است که وقتی میگویم که خداوند مِثل ندارد به این دلیل است که وجود یک حقیقت لایتناهی است پس در کنار خودش جا برای شبیه و ضد و مثل و مانند و شریک باقی نمیگذارد؛ اما وقتی میگوییم خداوند مثال دارد منظورمان این نیست که یک وجود یا اصالت جدایی را در کنار خداوند اثبات کنیم بلکه منظورمان این است که یکی از مخلوقات او که فانی در وجود لایتناهی او میباشد به عنوان والاترین تجلی او شفافترین آیینه صفات کمال و جلال خداوند است.
با توضیحات گفته شده در این نوشتار دانستیم که حقیقت محمدیه به عنوان مخلوقی که تمامی کائنات را در بر گرفته است از همه مخلوقات عظیمتر میباشد در نتیجه ظرفیت بیشتری برای انعکاس صفات جلال و جمال خداوند متعال دارد و این حقیقت همان جایگاه اصلی علی بن ابی طالب علیه السلام است پس امام علی علیه السلام همان مَثَل اعلی میباشند یعنی والاترین مثال برای خداوند هستند. همچنین از آنجایی که میدانیم هیچ کس به ذات غیبیه خداوند راه ندارد پس خداوند را همیشه در مثال او یعنی حقیقت محمدیه شهود میکنیم در نتیجه حتی در قیامت هم ما به ذات غیبیه خداوند باز نمیگردیم بلکه در هنگامه قیامت نیز خداوند را در مثال او یعنی حقیقت محمدیه شهود میکنیم روی همین حساب در زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
ایاب الخلق الیکم
بازگشت مخلوقات به شما اهل بیت (ع) است.
البته این مطلب با آیات قرآن که بازگشت انسانها را به خداوند میدانند هیچ منافاتی ندارد چرا که دانستیم ما همیشه (حتی در قیامت) خداوند را در آینه حقیقت محمدیه شهود میکنیم پس با این حساب حتی وقتی خداوند به حساب و کتاب مخلوقات میپردازد این کار را از طریق حقیقت محمدیه انجام میدهد لذا در همان زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
وحسابهم علیکم
این که حساب و کتاب مخلوقات به عهده اهل بیت علیهم السلام میباشد منافاتی با حسابرسی خداوند ندارد چرا که خداوند حسابرسی خودش را از طریق اهل بیت علیهم السلام بر مخلوقاتی که تحت اشراف آن ذوات مقدس هستند اعمال میکند و از آنجایی که امام علی علیه السلام از مرتبه حقیقت محمدیه به تمامی مخلوقات احاطه و اشراف داشته اند شاهد و ناظر تمامی کارها و اعمال آنها بودهاند و در قیامت نیز به عنوان خلیفه الله از جانب خداوند مسئول حسابرسی آنها میباشند و باز از جانب خداوند مسئول فرستادن آنها به بهشت یا جهنم نیز هستند یعنی در واقع خداوند از طریق امیرالمومنین علیه السلام مخلوقات را به بهشت یا جهنم میفرستد پس این کار را هم میتوان به خداوند نسبت داد و هم با نگرشی دیگر به مولا علی علیه السلام نسبت داد چرا که خداوند با تجلی در امام علی علیه السلام این کار را میکند و امام علی علیه السلام نیز با فنای در خداوند این کار را انجام میدهد. امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبار الرضا نقل میکنند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به مولا علی علیه السلام فرمودند:
یا علی انت قسیم النار والجنه یوم القیامهای علی همانا تو قسمت کننده اهل دوزخ و بهشت هستی در روز قیامت.
نکاتی که در این نوشتار بیان شد همگی بر مبنای نصوص حقه دینی میباشد که عرفای بزرگ اسلامی نیز آنها را شهود کرده اند پس دقیقاً مطابق متن وجود خارجی است و غلو و بزرگنمایی نمیباشد منتها برخلاف بسیاری از چیزهایی که تاکنون درباره شخصیت ظاهری اهل بیت علیهم السلام شنیده بودیم این نکات مربوط بیشتر مربوط به حقیقت معنوی آنان بود که با ذکر حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره مولا علی علیه السلام توضیح داده شد.