بررسی نابرابری در اوقات فراغت کودکان؛
یکی از چالش‌هایی که معمولا محل اختلاف سیاستگذاران در بهینه کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است، این است که تعریف واحد و دقیقی از مفهوم تفریح و سرگرمی بین دستگاه‌های تصمیم‌گیر وجود ندارد.

  به گزارش «سدید»؛  درمورد عدد دقیق دانش‌آموزان ایرانی و کم و زیادش حرف و جدل زیاد است، اما طبق آنچه به‌صورت رسمی اعلام شده، نزدیک به ۱۶ میلیون دانش‌آموز در کشور داریم و این مجموعه بزرگ انسانی در آستانه اوقات فراغت از تحصیل قرار دارند. امتحانات بچه‌ها تمام شده و حالا نوبت آزمون بزرگ دستگاه‌هایی است که بودجه کلان می‌گیرند و اولین سوال آزمون‌شان این است؛ برای بهینه کردن اوقات کودکان و نوجوانان ایرانی چه تمهیدی دارید؟ حالا باید از عمده دستگاه‌های عریض و طویل فرهنگی پرسید برای روز‌هایی که بهترین فرصت و بستر برای انجام ماموریت‌های پرورشی‌شان فراهم است چه می‌خواهند بکنند؟ اصلا آیا برای این مجموعه‌ها، تفریح و فراغت کودک و نوجوان موضوعیت دارد یا نه، قرار است همه‌چیز دانش‌آموز ایرانی پای کنسول‌های بازی و فضای مجازی بگذرد.

یکی از چالش‌هایی که معمولا محل اختلاف سیاستگذاران در بهینه کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است، این است که تعریف واحد و دقیقی از مفهوم تفریح و سرگرمی بین دستگاه‌های تصمیم‌گیر وجود ندارد. بخش مهمی از تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی‌ها در طراحی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان برعهده والدین است و این هم بنا به شیوه زیست و البته میزان درآمد هر خانوار سر و شکلی متفاوت می‌گیرد. عمده خانواده‌های ایرانی بر این امر واقف هستند که اوقات فرزندان‌شان نباید معطوف به کلیشه‌های مرسوم بازی‌های کامپیوتری یا محدود به حضور در دنیای مجازی باشد، اما وقتی چرتکه را جلوی خودشان می‌گذارند تا برای بچه‌هایشان برنامه‌ریزی کنند، حساب و کتابش سر به فلک می‌کشد. عمده دستگاه‌های فرهنگی هم در این مقوله یا برنامه ویژه‌ای طراحی نکرده‌اند یا گرفتار کلیشه‌های مرسوم و سیاست‌های پیشینی هستند. سیاست‌هایی که نظام‌نامه جذابی برای کودک و نوجوان امروز ندارد و موارد اقتضایی کودک و نوجوان امروز را در نظر نمی‌گیرد. واضح است که برای تقویت قوای خلاقه کودکان باید برنامه‌ریزی دقیقی داشت و این موضوع در زندگی عمدتا شهری ایران امروز، اهمیت دوچندانی هم یافته است. سنین بین ۱۲ تا ۱۶ سالگی پلی بین دنیای کودکی و بزرگسالی است و در این مرحله رشد ذهنی نیازمند دقت و حساسیت بیشتری است. این رشد شامل افزایش دانش و عمیق شدن ادراک می‌شود و هر‌چقدر این فرآیند رشد توانمندتر شود، نوجوان با آمادگی بیشتری به فعالیت اجتماعی ورود خواهد کرد.

عمده خانواده‌های ایرانی بر این امر واقف هستند که اوقات فرزندان‌شان نباید معطوف به کلیشه‌های مرسوم بازی‌های کامپیوتری یا محدود به حضور در دنیای مجازی باشد، اما وقتی چرتکه را جلوی خودشان می‌گذارند تا برای بچه‌هایشان برنامه‌ریزی کنند، حساب و کتابش سر به فلک می‌کشد

تعطیلات تابستانی در کشور‌های مختلف همراه با سیاست‌ها و مشخصاتی است که این رشد ذهنی برای دانش‌آموزان هموار شود. برای همین جنس برنامه‌ها متصل به دستگاه آموزشی هر کشور است و اگر اردوی تابستانی باشد یا کلاس‌های مهارتی طراحی و تنظیم شود همه‌شان در راستای ارتقای شهروند امروز است. مثلا پرکردن اوقات فراغت دانش‌آموزان ژاپنی به‌گونه‌ای است که بیشتر وقت‌شان در خارج از خانه صرف شود؛ حالا یا به مسافرت می‌روند یا در اردو‌های آموزشی به نقاط مختلف کشور می‌روند. به‌گونه‌ای که در ابتدای پاییز وقتی به مدرسه می‌روند صورتی آفتاب‌سوخته دارند. در هر کشوری، جنس طراحی تعطیلات تابستانی متفاوت است، اما در نقاطی از جهان که نظام شهری بر مدار مدل سرمایه‌داری طراحی شده است یک معضل جدی دارند. معضلی که شبیه نظام آموزشی این سال‌های ایران است. بخش مهمی از کودکان و نوجوانان از امکان تفریح و لذت بردن تام و تمام از اوقات فراغت تابستانی محروم هستند. مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی ایالات متحده آمریکا در نوامبر ۲۰۱۸ مقاله‌ای با این عنوان «هزینه تعطیلات مدرسه برای کودکان خانواده‌های کم‌درآمد» منتشر کرد و براساس آن به این نتیجه رسید که تعطیلات مدرسه، دوره‌های استرس‌زا برای کودکان خانواده‌های کم‌درآمد است. این مقاله به بررسی و مستندسازی شواهدی پرداخته بود که نشان می‌داد در خانواده‌های کم‌درآمد، تعطیلات تابستانی اغلب باعث افزایش فشار‌های مالی، ناامنی غذایی، سلامت ضعیف و محرومیت از فعالیت‌های فرهنگی غنی و سالم می‌شود. بر مبنای این تحقیق دسترسی نابرابر و مشارکت محدود در فعالیت‌های جذاب منجر به این شده است که بسیاری از کودکان فرصت‌های جالب آموزشی و رشد را از دست بدهند، فرصت‌هایی که برای همسالان مرفه‌تر فراهم است.

البته در نتیجه این پژوهش، این راه‌حل آمده است: «آنچه اکنون مورد نیاز است فقط تحقیق بیشتر درمورد میزان یا ماهیت این نابرابری‌ها نیست بلکه باید تحقیقاتی درمورد مقابله با این نابرابری‌ها انجام شود. ما باید بدانیم چه چیزی در کمک به بهبود نتایج برای کودکان خانواده‌های کم‌درآمد در تابستان موثر است و چه چیزی موثر نیست و چگونه می‌توانیم زندگی این کودکان را اصلاح کرده و تغییر دهیم. تا زمانی که برای مقابله با این مشکل اقداماتی انجام ندهیم، شواهد نشان می‌دهند که تلاش‌ها برای اصلاح شکاف‌ها بین ثروتمندترین و فقیرترین کودکان مدرسه در دستیابی به آموزش، بهداشت و رفاه، بعید است.»

نمونه این اتفاق در مساله شکاف آموزشی بین بخش‌های مختلف جامعه ایرانی هم از ۱۰ سال پیش تشدید شده است. به‌خصوص که ما شاهدیم نهاد‌های دولتی که باید در کنار همه دانش‌آموزان ایرانی باشند، کار‌ها را به بخش‌های خصوصی واگذار کرده‌اند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از مهم‌ترین بازو‌های تربیتی است که می‌تواند نظامی عادلانه برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان ایرانی شکل دهد. از دیرباز دفاتر کانون در ایام تابستان روز‌های شلوغی داشتند و با ایجاد بستر‌های مناسب در سطوح متنوع و در نقاط مختلف کشور، بخش قابل‌توجهی از اوقات فراغت نوجوان ایرانی را پوشش می‌دادند. اما در سال‌های اخیر می‌بینیم این نهاد مهم تربیتی که زیر نظر وزارت آموزش‌و‌پرورش است، نتوانسته ضریب نفوذ بالایی در فضای اجتماعی ایران داشته باشد و روزبه‌روز از قدرت و قوای آن کم شده است.

یکی از نقاطی که می‌تواند در شکل‌دهی و سروسامان دادن مطالبه در زمینه اوقات فراغت کودکان و نوجوان ورود کند، صداوسیما است. رسانه ملی نه‌تن‌ها خودش باید در زمینه شکل دادن فضا‌های تفریحی تابستانی برنامه‌های جدی داشته باشد بلکه باید در موضوع اوقات فراغت کودکان و نوجوانان طرح مساله کند و یک مطالبه عمومی شکل دهد. دستگاه‌های دولتی هم به لحاظ راهبردی و هم به جهت ماموریتی موظفند که در زمینه اوقات فراغت نوجوانان و تعطیلات تابستانی ورود کنند و این مطالبه از جانب صداوسیما باید به‌صورت جدی مطرح شود.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha