به گزارش «سدید»؛ بهتازگی خبری در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر اینکه خواننده خاص موسیقی پاپ؛ محسن چاوشی قرار است اولین مجموعه از اشعار خود را توسط انتشارات آفتاب اندیشه منتشر کند. مثل همیشه انتشار چنین خبری بستری برای نظرهای مثبت و منفی بسیاری در فضای مجازی شد و طرفداران چاوشی هم البته از خجالت مخالفان این کار او، بهخوبی درآمدند!
چاوشی که در این سالها به برکت دوستی با حسین صفا و بهرهمندی از اشعار او توانسته سطح قابلقبولی از کلام را در آثار موسیقایی ارائه دهد، حالا پا را فرارتر گذاشته و میخواهد در ساحت ادبیات نیز خودی نشان دهد. البته کتاب او نسبت به کتابهای دیگر شاعران تفاوتی دارد که نمیتوان از آن بهسادگی گذشت. اعلام شده که به منظور تسهیل در خرید این کتاب برای دوستداران این خواننده و با توجه به شرایط اجتماعی موجود به دلیل شیوع بیماری کرونا، فروش و عرضه کتاب فقط بهصورت اینترنتی خواهد بود. البته تفاوت مهم دیگر نیز این است به هر حال این کتاب «غزلهای» یک خواننده پاپ است.
در این گزارش ابعاد مختلف چاپ کتاب «این عشق هیولایی» چاوشی را بررسی خواهیم کرد و همچنین نسبت او و شخصیت هنریاش با شعر را به بحث میگذاریم.
دانش ادبی و سواد شعری
محسن چاوشی از جمله خوانندگانی است که به فضای شعر در آثارش نگاه جدی دارد. یعنی اگر بخواهیم از بین فاکتورهای مهم یک اثر موسیقایی خوب، در کارهای چاوشی به یکی از آنها نمره بیشتری نسبت به بقیه بدهیم، احتمالا باید این نمره بالا به شعر تعلق بگیرد. حضور مستمر حسین صفا به عنوان شاعر و البته مشاور ادبی در کنار چاوشی در این سالها سبب شد که چاوشی حتی زمانی که اشعار او را نمیخواند نیز کارهایی را برای خواندن انتخاب کند که از یک چارچوب درست ادبی برخوردار باشند. البته منحصر شدن یک خواننده به یک شاعر میتواند نقدهایی نیز در پی داشته باشد که البته در اینجا از بیان این موضوع صرفنظر میکنیم.
از طرفی چاوشی در انتخاب اشعار شاعران کهن نیز خوشسلیقگی کرده. این انتخابهای درست چاوشی را به خوانندهای محترم تبدیل خواهد کرد. همین که چاوشی برخلاف بسیاری از خوانندگان پرمدعای موسیقی پاپ، یک شاعر و صاحبنظر حوزه ترانه را برای انتخاب شعر در کنار خود پذیرفته و از نظرات او بهره میبرد، به هوش بالا و اشراف هنری او صحه میگذارد. در این میان بدون شک آثاری هم بودهاند که در این سالها به سلیقه خود چاووشی انتخاب شدهاند.
بارها شده که شاعر دفتر شعر خود را به چاوشی عرضه کرده و چاوشی از میان اشعار آن دفتر، تعدادی را برای ساخت موسیقی برگزیده است. اینکه کدام شعرها انتخاب و صدالبته چگونه اجرا شدهاند، امری است که بدون شک ذوق هنری و سواد ادبی میطلبد و چاوشی توانسته در این موارد هنر خود را به مخاطب نشان دهد. بهخصوص اشعاری که چاوشی میخواند که زبانشان نسبت به فضای روز شعر و ادبیات متفاوت است و تعابیر دیریاب و خواصفهم در بین آنها کم نیست. از این حیث است که میتوانیم به دانش ادبی و ذوق هنری چاوشی نمره قبولی بدهیم.
اولین تجربیات شاعری
دوره حاضر دوره عجیبی است. اکثر هنرمندان و اشخاص مشهور پس از مدتی فعالیت در یک زمینه، تصمیم میگیرند از شهرت خود استفاده کنند و در یک حیطه دیگر نیز فعالیت داشته باشند. بسیارند خوانندگانی که در این سالها هوس کردهاند در یک فیلم سینمایی نقشآفرینی کنند و کم نیستند بازیگرانی که بعد از مدتی فعالیت در فیلمها و سریالهای سینما و تلویزیون، به مجریگری روآوردهاند. هنرمندان بسیاری بودهاند که کتاب شعر و داستان منتشر کردهاند و فوتبالیستهایی نیز بودهاند که بازیگر یا خواننده شدهاند.
حالا خبر رسیده چاوشیای که تا امروز به شاعری و آهنگسازی میشناختیم، میخواهد به حوزه شعر پا بگذارد. در اینجا نکته مهمی وجود دارد که نباید از چشم مخاطب دور نگه داشته شود. اگر چاوشی برای آهنگهایش ترانه میساخت، شاید میشد به نوعی این کار او را توجیه کرد و فعالیت تازه او را به نوعی در چارچوب حیطه کاریاش دانست. اما باید دانست که او میخواهد کتاب چاپ کند و مهمتر از این، آنکه میخواهد کتاب غزلهایش را به انتشار دربیاورد. این رسما ورود او به وادی شعر است. البته چاوشی پیش از این نیز به وادی شعر ورود اندکی داشته. او در چند قطعه، ترانهسرای آهنگهای خود نیز بوده و صرفا به آهنگسازی و خوانندگی قطعاتش بسنده نکرده است.
چاوشی تاکنون حداقل سه قطعه با نامهای «کجایی»، «شرح الف» و «او» را با اشعاری از خودش ساخته و خوانده است. «کجایی» که به اسم «عزیزم کجایی» معروف شده است برای تیتراژ سریال خانگی شهرزاد ساخته شد و آنقدر مورد استقبال قرار گرفت که بهسرعت به یکی از محبوبترین قطعات چهار دهه موسیقی پاپ فارسی تبدیل شد. شاعران و کارشناسان بسیاری پس از انتشار این قطعه معترض شدند که ترانه آن با ایرادات فاحش زبانی و مضمونی روبهروست، اما درنهایت نتوانستند جلوی موفقیت این قطعه را بگیرند. برای مثال یکی از مهمترین ایرادهایی که به «کجایی» گرفته شد در بخش دوم آهنگ بود که شاعر در آن چنین سروده بود:
«همه جا رو گشتم کجایی عزیزم؟ / بیا تا رگامو تو خونت بریزم»
و کارشناسان میگفتند: بایست خون در رگها ریخته شود و نه بالعکس!
اعتراض شاعران به شعرهای چاوشی
پس از انتشار قطعات چاوشی با ترانه خودش، کارشناسان و شاعران به او انتقادهای تندی وارد کردند. از جمله این شاعران؛ سعید بیابانکی بود که نقد او به ترانه عزیزم کجایی باعث شد طرفداران چاوشی بهصورت حقیقی و مجازی از خجالت او دربیایند. محمدعلی بهمنی نیز از شاعرانی است که بهخاطر آلبوم «ابراهیم» چالشهایی با این خواننده و موافقانش داشت.
اسماعیل امینی شاعر دیگری است که در واکنش به قطعه «او»ی چاوشی یادداشتی را منتشر کرد و در آن نوشت: «شعری به نام محسن چاوشی منتشر شده؛ اما عجیب است که خواننده، شعر خود را غلط میخواند. به نظر میرسد خواننده از اطرافیانش برای سرهم کردن این سطرها کمک گرفته است. یکی از همان اطرافیان و یارانش نوشته است که منتقدان این شعر، چون نام چاوشی زیر شعر است به آن حمله میکنند و اگر بدون نام منتشر شده بود با شعر مولانا، برابرش میدانستند و نیز اینکه منتقدان حرفهای کلی میزنند و به کاستیهای مشخص شعر اشاره ندارند.»
اسماعیل امینی در ادامه این یادداشت سطر به سطر شعر را مورد بررسی قرار داده و از هر بیت فقط به یک کاستی آن اشاره کرده است.
ختم غائله
با وجود همه این حرفها، نباید قصاص پیش از جنایت کرد. ابتدا باید شعرهای کتاب این عشق هیولایی را خواند و بعد نسبت به ضعف و قوت آنها صحبت کرد. چاوشی فارغ از سابقه موسیقایی و هنریاش، یک شاعر است که با اولین کتابش پا به حیطه ادبیات گذاشته. باید با او با آرامش و مدارا برخورد کرد و آنگاه اگر نقدی نیز به شعرهایش وارد است باید فارغ از اسم و رسمش این نقد را در فضایی محترمانه و صدالبته علمی بیان کرد.
انتهای پیام/