به گزارش «سدید»؛ نوبت به خوشنویسی رسیدهاست؛ شاید باورتان نشود اما بیشتر از تعداد انگشتان هر دو دست هرکدام ما میراثی در این کشور است که همسایگان درصدد ثبت جهانی آنها برآمدهاند و در برخی موارد هم موفق شدهاند. مثلا جمهوری آذربایجان توانسته بازی چوگان و موسیقی عاشیقلار را به ثبت جهانی برساند و درصدد است که شب یلدا را هم به نام خودش در یونسکو ثبت کند. پخت نانلواش به نام ارمنستان ثبت شده و احتمالا در صنعت گردشگری از آن نان خوبی هم درخواهد آورد. ترکیه بعد از قهوهخانه حالا دست گذاشته روی هنرخوشنویسی و میخواهد هر دو را به نام خودش ثبت کند. تلاش همسایهها برای ثبت میراث معنوی کشورمان به همین موارد ختم نمیشود، از شیر ایرانی و جنگلهای هیرکانی تا مولوی شاعر نامدار ایرانی را دربر میگیرد و اگر نام شخصیتهای تاریخی که کشورهای همسایه درصدد ثبت جهانی آنها برآمدهاند را فهرست کنیم احتمالا دیگر ادیب و دانشمندی برای خودمان نخواهد ماند؛ مولوی، ابنسینا، فردوسی، فارابی، خیام، خواجهنصرالدین طوسی، نظامیگنجوی و خیلیهای دیگر در این فهرست قرار دارند. با چنین فهرستی، مسؤولان فرهنگی باید به اهمیت و ضرورت حفظ و ثبت میراث فرهنگی از نوع ملموس و غیرملموس پیبرده باشند و اگر توان یا برنامهای برای بهرهبرداری از آنها ندارند، دستکم برای ثبت جهانی آنها پیشقدم شوند. در ادامه دلایل ثبت جهانی و ماجرای رخ داده برای خوشنویسی ایران را بخوانید:
چرا میراث جهانی ثبت میشود؟
میراث جهانی به این دلیل ثبت میشود که آنچه از تمدن بشری بهجا مانده، مورد نگهداری و مراقبت قرار بگیرد. برای ثبت دستاوردهای تمدنی چه ملموس باشد مانند بناهای تاریخی چه ناملموس مانند هنرها، آیینها و زبان، کنوانسیونهای بینالمللی داریم. کنوانسیون 1972 که 191 کشور عضو آن هستند، برای حفظ و نگهداری از میراث تاریخی، طبیعی و فرهنگی بشر ایجاد شد و سال 2003 در سیو دومین نشست این کنوانسیون قرار بر این شد که میراث ناملموس و معنوی بشر هم مورد حمایت و مراقبت اعضای یونسکو قرار بگیرد و احتمالا از همان زمان بود که کشورهای مختلف درصدد برآمدند که میراث معنوی بشری را به ثبت جهانی برسانند.
رقابت از آنجا آغاز شد که میراث ملموس فرهنگی مانند محوطهها و بناهای فرهنگی در جغرافیای مرزها محدودند و مثلا هیچ کشوری نمیتواند تخت جمشید را به نام خودش ثبت کند اما تغییر مرزهای جغرافیایی کشورها در طول قرون متمادی، فرصت خوبی بهدست میدهد که کشورهای همسایه بتوانند میراث ناملموس یا معنوی یکدیگر را به نام خودشان ثبت کنند.
البته که هیچ کشوری با ثبت یک میراث معنوی مالکیت آن را بهدست نمیآورد و محدودیتی در اینباره در سایر کشورها رقم نمیخورد اما ثبت میراث معنوی به کشورها امکان سرمایهگذاری در آن زمینه را میدهد و البته امکان دسترسی به صندوق میراث جهانی را فراهم میکند. به عبارت دیگر ثبت میراث معنوی میتواند علاوه بر افتخار، مزایای مادی برای کشورهای ثبتکننده به همراه داشته باشد.
خوشنویسی به نام ترکیه ثبت میشود؟
ثبت میراث فرهنگی از نوع ملموس و معنوی برای کشورهای در حال توسعه جذابیت دارد و ترکیه به عنوان کشوری که در اینباره شتاب قابلتوجهی گرفته، در ثبت میراث فرهنگی بسیار فعال ظاهر شده. هنرخوشنویسیاسلامی از تازهترین میراث فرهنگی است که ترکیه پیشنهاد ثبت آن را سال 2020 یعنی همین سال میلادی به یونسکو دادهاست. این بار هم مسؤولان فرهنگی در این باره دست به اقدامات واکنشی زدهاند و بعد از ترکیه بر آن شدند برای سال 2021 هنرخوشنویسی را پیشنهاد بدهند؛ چرا که گویا منعی برای ثبت میراث فرهنگی برای دو یا چند کشور وجود ندارد اما طبیعی است که ایران از این ثبت جهانی، صرفا به لحاظ معنوی نفع خواهدبرد.
ترکیه از مدتها پیش به هنرخوشنویسی توجه داشته و روی آن سرمایهگذاری کردهاست؛ سه دهه برگزاری جشنوارههای بزرگ خوشنویسی و ایجاد گذر خوشنویسی در استانبول از آن جمله است. ضمن اینکه حضور میرعماد حسنی قزوینی، خوشنویس نامدار ایرانی در استانبول و تربیت شاگردان بسیار در این شهر، دستاویز قدرتمندی شده برای همسایه شمالی که خوشنویسی را از آن خودش بداند و آن هم دقیقا نستعلیق را. استانبول با تاریخ خوشنویسی بیگانه نیست و در خطوط نسخ و ثلث و کتابت قرآن کریم سابقه و پیشینهای قابل اعتما دارد اما تمام آنچه در این شهر رخ داده مربوط است به بعد از سده نهم و به قدرت رسیدن عثمانی و البته شامل خوشنویسینستعلیق و شکستهنستعلیق نمیشود. بنابراین پیشنهاد ثبت هنرخوشنویسی آن هم با پسوند اسلامی از سوی ترکیه میتواند مردود باشد.
کارشناسان خوشنویسی معتقدند که قبل از سده نهم، اصلا دولت عثمانی وجود نداشت. بعد از آن با حضور استاد نابغه خوشنویسی ایران میرعماد قزوینی در استانبول، خوشنویسی در آنجا رونق گرفت. بعدها میرعماد و شاگردانش با حضور در کشورهایی مثل هند و مصر، خوشنویسی را آموزش دادند؛ عملا خوشنویسی از ایران به دولت عثمانی ورود کردهاست. درست است که در حال حاضر ترکیه در حوزه خوشنویسی و نستعلیق بسیار فعال است و این فعالیت در استانبول قدمت ۵۰۰ ساله دارد؛ اما ترکیه نمیتواند این فعالیت را به هنرخوشنویسی در جهان اسلام تعمیم دهد.
در کتابهای آموزشی ترکیه، میرعماد قزوینی را میرعماد استانبولی معرفی کردهاند یا نستعلیق را با نام تعلیق آموزش میدهند و همه چیز گواه یک برنامهریزی بلندمدت برای ثبت جهانی خوشنویسیاسلامی به نام ترکیه است.
ترکیه با یک دورخیز چندین ساله پیشنهادش را به یونسکو ارائه کردهاست. هنوز خوشنویسیاسلامی به نام ترکیه ثبت نشده اما با همین اقدامات، یک قدم از ایران جلوتر است.چنانچه ثبت جهانی هنر خوشنویسی به نام تركیه انجام بگیرد، شاید تملك و انحصار قانونی برای خوشنویسی به نام تركیه اتفاق نیفتد، اما در عرف بینالملل تركیه بهعنوان متولی خوشنویسی شناخته خواهد شد و این مزایا را برای این كشور به ارمغان خواهد آورد:
هویت: تركیه بهعنوان كشور صاحب پیشینه تاریخی در زمینه خوشنویسی شناخته خواهد شد و در جهان اسلام بهعنوان تمدن مكتوبكننده قرآن معرفی خواهد شد.
هنر: خطوط متنوع خوشنویسی حتی نستعلیق و شكسته نستعلیق كه متعلق به ایران هستند با نام تركیه در جهان شناخته خواهد شد و این كشور متولی آموزش، توسعه و ترویج این هنر خواهد شد.
پیشرفت: خوشنویسی به ابزاری برای پیشرفت، جذب گردشگر و دسترسی به حمایتهای مادی و معنوی بینالمللی برای تركیه بدل خواهد شد.
گفتوگو با علیاشرف صندوقآبادی، نایبرئیس انجمن خوشنویسان ایران
كارد به استخوان رسیده است
انجمن خوشنویسی ایران از سال 1329 تشكیل شدهاست و یونسكو از سال 2003 میلادی یعنی از 1382 میراث معنوی كشورها را ثبت میكند، اما با تمام ادعایی كه درباره خوشنوسی داریم و ابداع خطوط نستعلیق و شكسته نستعلیق در ایران، اقدامی برای ثبت جهانی آنها صورت نگرفت تا زمانی كه تركیه در این باره اقدام كرد. سعی كردیم در این باره با متولیان خوشنویسی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبت كنیم. هادی مظفری، مدیركل دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد به دلیل نداشتن وقت كافی، عذرخواست اما توضیح داد كه همزمان در سازمان میراث فرهنگی و نیز در انجمن خوشنویسان تلاشهایی برای ثبت جهانی خوشنویسی در دست انجام است. به پیشنهاد مظفری، گفتوگویی داشتیم با علیاشرف صندوقآبادی نایبرئیس انجمن خوشنویسان ایران كه در ادامه میخوانید.
چرا تا زمانی كه تركیه اقدام به ثبت جهانی خوشنویسی نكرده بود، انجمن خوشنویسان در این باره اقدامی نكرد؟
انجمن تلاشهایی در این باره داشته و مكتوبات آن هم موجود است، اما متاسفانه انجمن خوشنویسان یك مجموعه مردمنهاد است و قدرت اجرایی ندارد. آنچه از ما برمیآید پیشنهاد است و پیگیری و اصرار.
مكتوبات شما مربوط به چه تاریخی است؟
مربوط به حداقل یكسال قبل از آن كه صحبتهای مربوط به اقدام تركیه برای ثبت جهانی هنر خوشنویسی مطرح شود و حتی در تلاش بودیم كه شیوه استاد امیرخانی را به ثبت ملی برسانیم و نیز شیوه استاد میرعماد را.
نتیجه مكاتبات چه بود؟
متولیان امر در سازمان میراث فرهنگی گفته بودند كه قبل از آن باید مكاتب خوشنویسی ما ثبت و زمینهای ایجاد شود كه بتوانیم هنر خوشنویسی را به ثبت جهانی برسانیم. به هر حال آنها از روند كار مطلع بودند. در نهایت با تلاش اعضای انجمن و همراهی تمام هنرمندان خوشنویس و البته پیگیری اهالی رسانه، میراث فرهنگی به صورت جدی پای كار آمد و چند روز پیش معاون میراث فرهنگی كشور اعلام كرده كه ایران هم در این زمینه درخواستش را ارائه كرده و در دست پیگیری است. البته تركیه هم در حوزه خوشنویسی كار كرده و سابقه دارد؛ سابقه 500 ساله دارد و در زمینه نسخ و ثلث هم دستاوردهایی داشتهاند، اما اینكه بخواهند مجموعه هنر خوشنویسی را به نام خود كنند، جای اشكال دارد. نستعلیق، شكسته نستعلیق و خطوط دیگری در مجموعه هنر خوشنویسی وجود دارد كه زادگاهشان ایران است. تلاش ما این است كه لااقل تعلیق، نستعلیق و شكسته نستعلیق را كه در ایرانی بودن آنها، اعراب و تركها هم تردید ندارد، به نام خودمان ثبت كنیم.
شاید وزارت میراث فرهنگی در این باره دیر وارد عمل شده باشد، اما جلوی ضرر را از هر جایی بگیریم منفعت است و این تلاش دوستان هم ازرشمند است. امیدواریم با پیگیری جدیتر بتوانیم هنر خوشنویسی ایران را به نام كشور خودمان ثبت جهانی كنیم. انجمن خوشنویسان ایران هم با تمام توان و با هر امكانی كه در اختیار دارد همراهی و همكاری خواهد كرد.
تركیه برنامهریزی بلندمدت و هدفمند برای خوشنویسی داشته و حالا درصدد رسیدن به ثمر و نتیجه آن است، اما در ایران هنرمندان خوشنویس همچنان درگیر مسائل صنفی و مشكلات جاری هستند بدون اینكه هیچ نگاه بلندمدتی به اعتلای هنر خوشنویسی وجود داشته باشد!
حقیقت ماجرا این است كه اگر بیمهری و كمتوجهی شاهدیم، به نبود یك برنامه كلان فرهنگی مرتبط است. بدون تردید تركیه در خوشنویسی ثلث و نسخ حرفهایی برای گفتن دارد اما این را هم توجه كنید كه یك ایرانی ساكن تركیه برگزیده خط ثلث جشنواره خوشنویسی تركیه میشود. این بیمهریها و كمتوجهیها فقط شامل هنرمندان خوشنویس نمیشود. مشكلات ما ریشهای است؛ هنوز هنر در ایران حرفه محسوب نمیشود. تازه به این فكر افتادهایم كه هنر شغل باشد و مانند همه مشاغل بیمه و بازنشستگی داشته باشد. بحث نظام صنفی مدتی است مطرح شده و وزارت ارشاد هم قدمهایی برداشته و همینطور اقداماتی در مجلس شورای اسلامی انجام گرفته كه تمام آنها ارزشمند هستند، ولی دیر اتفاق افتادهاند. ما حاضریم هر كمكی لازم است انجام بدهیم، انجمن این آمادگی را دارد و به وزارت آموزش و پرورش هم اعلام كرده كه میتواند به برنامه آموزش خوشنویسی در مدارس كمك كند. انجمن خوشنویسان همیشه دغدغه داشته و به لطف خدا شاید امروز در طلاییترین دوران فعالیتش قرار دارد كه در جای جای ایران به اعتلای هنر خوشنویسی كمك میكند و عاشقانی هستند كه آن را با كمترین دستمزد آموزش میدهند.
اما وجهه بینالمللی و نفعش دارد نصیب كشور همسایه میشود!
همه متولیان فرهنگی باید همسو شوند تا یك برنامهریزی كلان درباره هنر خوشنویسی و ثبت و اعتلای آن اتفاق بیفتد.
آیا انجمن نباید در این زمینه مطالبهگر باشد؟
ما خواستهایم و در تمام مصاحبههای من و استاد امیرخانی و دیگران مطرح كردهایم. دغدغه و نگرانی ما همین بوده و اگر بارها فریاد زدهایم برای این بوده كه كارد به استخوان ما رسیده. نمیگوییم تركیه و اعراب نقشی نداشتهاند، اما ایران سهم قابل اعتنایی در هنر خوشنویسی داشته و حق همه ایرانیهاست كه این میراث حفظ شود.
انتهای پیام/