به گزارش فرهنگ سدید؛ شرایط اجتماعی حال حاضر ایران، تمایل مردم به دیدن فیلمهای کمدی، تکراریبودن مضامین فیلمها یا تلخی فیلمهای اجتماعی و در نهایت نگاه به فروش و رونق در گیشه و دیگر دلایل رونقگرفتن ساخت فیلمهای کمدی هر چه که هست، باعث شده تا سال آینده تعداد اینگونه فیلمها بیشتر از همیشه باشد و بسیاری از فیلمسازان به ساخت فیلمهای کمدی فکر میکنند. اما آیا واقعاً کمدی، گیشه را تضمین میکند یا برخی تمایل دارند سینما را به این سمت بکشانند؟ آیا کمدیهایی که تبدیل به پرفروشترینها شدهاند استحقاق قرار گرفتن در رتبه اول فیلمهای سینما ایران را دارند؟
این پرسشهایی است که نیازمند بحث به صورت گسترده است. به هرحال فیلمهای کمدی در دنیا هم میفروشند و نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت اما قطعاً اگر فیلم خوبی باشد و در ویترین درستی عرضه شود. اما مسأله مهم رخ داده در سینمای امروز ما این است که فیلمهای خوب و کارگردانانی که فیلمهای خوب و جدی میساختند توسط جریانی به سمت فیلم و سینمای ضعیف در حال حرکتاند. در ادامه این روند است که ذائقه مخاطب نیز تغییر کرده است و دیگر فیلم خوب و جدی ما مشتری کمتری دارد.
این مسأله سادهای نیست که سلیقه مخاطب سینما تنها به سمت آثار کمدی است، وجود چنین فیلمهایی در سینما خوب و باعث تنوع میگردد اما دیده شدن تنها این دست از فیلمها خطری بزرگ برای سینما و جامعه هنری به همراه دارد. سالانه تعداد بالایی فیلم با هزینههای بسیار بالا در ژانرهای مختلف ساخته میشود و دیده شدن چند اثر که به سختی میتوان نام کمدی بر آنها نهاد در سینما واقعاً دردناک است. اوج این فاجعه آنجا خواهد بود که دیگر کارگردانهای صاحب سبک فیلم خوب نمیسازد و فردا سینمای ما بدون فیلم خوب و جدی روبهرو خواهد بود. اینجا است که کارگردانان خوب ما به سمت ساخت کمدیهای سخیف میروند و ما داریم با دستان خودمان سینما را خالی از فیلم خوب میکنیم. این یک مسأله کاملاً درستی است که اتفاقات جامعه و حوادث دستخوش آن باعث بهوجود آمدن موجی از ناراحتی و افسردگی را میان مردم شده است. سینما هم فضایی است که تعداد بالایی از مخاطبان برای تفریح به آن میروند اما تعدد آثاری که هیچ جنبه فرهنگی و هنری برای سینما و مخاطب ندارند مشکلی افزون بر مشکلات فرهنگیمان نیست؟
آیا نباید در فیلمنامه آثار مؤلفههایی وجود داشته باشد که طبق آن بتوان پروانه ساخت و نمایش صادر کرد؟ با وجود آثاری که هر سال بیشتر از سال گذشته افزون میشود پاسخ این سؤال مشخص است، گویا مدیران تنها دغدغه رفتن مردم آن هم به سینما را دارند که به لطف کارگردانان عزیز فیلمهای سخیف ساخته ، مردم استقبال کرده و اصل سینما و ماهیت مخاطب هم به سادگی زیر سؤال میرود!برخی از افرادی که از سینمای مستقل دم میزنند، در حقیقت پشت آن
قایم شدهاند اما دغدغه آن را ندارند و هدفشان چیز دیگری است. امروز به سراغ سینما آمدهاند و روز دیگر در جای دیگر دنبال سرمایهگذاری بودند. افرادی که حتی نمیدانند سینما چیست و شأن سینما را پایین آوردهاند.اکثر این فیلمنامههای مورد نظر دغدغه هنری و فنی ندارند، و مانند عموم فیلمهای کمدی و سطحی امروز سینمای ما، میخواهند از این قافله عقب نمانند و آنها هم فیلمی ساخته و آن را بفروشند. بدون شک برخی از این فیلمها را نمیتوان با خانواده تماشا کرد و رسماً فرهنگ کشور ما را به خطر انداخته است. قبول کنیم که بزرگترین معضل مملکت ما امروز فرهنگ آن است نه اقتصاد، سیاست یا ورزش آن.
منبع: صبح نو