اولویت پنتاگون بهعنوان مهمترین رکن بودجهریزی آمریکا به قلم ویلیام دی هارتانگ؛
برنده اصلی منازعات در جهان - از اوکراین گرفته تا غزه و جنگ داخلی سودان - جامعه نظامی - صنعتی آمریکا بوده است. هزینه سالانه هواپیماهای جنگی پرهزینه و ناکارآمد F-35 بهتنهایی بیشتر از کل بودجه مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری در آمریکا است.
سیاست خارجی آمریکا در بنبست حمایت از اسرائیل به قلم فیلیپ. ام. گیرالدی؛
«بهترین دوست» و «بزرگترین متحد» آمریکا، اسرائیلِ فاقد دموکراسی است؛ شهرکنشینان اسرائیلی بدون ترس از مجازات، شهروندان فلسطینی ساکن کرانه باختری را تیرباران میکنند. بمباران عصر حجری غزه همچنان ادامه دارد و هیچ خبری از آن در رسانههای جریان اصلی منتشر نمیشود؛ گویی چنین جنایتی اصلاً رخ نداده است.
روایتی دستاول از جنگ غزه توسط پزشک آمریکایی؛
سیاستمداران آمریکایی وقتی صورتحسابها را برای ارسال پول و اسلحه به اسرائیل برای حمایت از این جنگ امضا میکنند، متوجه باشند که در آن سوی لوله تفنگ، تروریستها و سربازان نیستند؛ بلکه زنان، کودکان و خانوادههایی هستند که بار عمده اقدامات ما را در کمک و حمایت از اسرائیل تحمل میکنند.
تحلیلی از نقشآفرینی جدید انصارالله یمن در خاورمیانه به قلم مرتضی حسین؛
حوثیها در یمن به عنوان یک بازیگر قدرتمند، کاملاً دور از انتظار و باورنکردنی ظاهر شدند. آنها با موفقیت توانستند کشتیرانی جهانی را در حمایت از فلسطینیها در غزه مختل کنند. اعمال فشار حوثیها بر مسیر مهم و حیاتی تجارت بینالمللی در حال حاضر اقتصاد جهانی را تحتتأثیر قرار داده است و شرکتهای کشتیرانی، وحشتزده کشتیها را به سمت مسیرهای پرهزینهتری منحرف کردهاند.
«چگونه یمن همه چیز را تغییر داد؟» به قلم پپه اسکوبار؛
حرکت یمن در صفحه شطرنج جهانی، وضعیت ژئوپلیتیکی جهان را به هم ریخته و چیزی فراتر از اثر مستقیم بر کشتیرانی جهانی، زنجیرههای تأمین و جنگ کریدورهای اقتصادی را به دنبال داشته است. اقدام یمن در بستن تنگه باب المندب بر روی کشتیهای دولتهای حامی اسرائیل به تحقیر هژمونی قدرت آمریکا منجر شده است.
الزامات فهم آمریکا، اسرائیل و آنچه این روزها در منطقه جاری است در گفتگو با احمد زیدآبادی/ بخش دوم؛
وقتی اسرائیل ساخته شد، حکومتی بسیار متنوع و متکثر شکل گرفت. این یهودیان فقط در یهودی بودن به معنای قومی با هم مشترک بودند؛ از همجنسبازان گرفته تا مذهبیهای اولترا ارتدکس که خوردن گوشت خوک و کار در روز شنبه را کفر میدانند، از چپ کمونیست تا لیبرال سرمایه داری و ... هم باید در این مجموعه کنار هم زندگی میکردند. یکی در کیبوتص زندگی میکند و دیگری سرمایهدار بزرگی است که علاقه دارد در محلات اعیانی ساکن شود.
بررسی نسبت هویتی رژیم صهیونیستی با مفهوم آپارتاید در گفتگو با کوروش علیانی/ بخش دوم؛
شما باید متعهد باشید که سلاح ممنوعه استفاده نمیکنید. الگوی هوش مصنوعی که برای جنگ استفاده میکنید، این الگو نباید نقطههای تجمع کودکان را برای تو شناسایی کند. شما باید متعهد باشید که نسلکشی نکنید. شما باید متعهد باشید که اگر شورای امنیت در نسبت با تو قطعنامهای تصویب کرد آن را نقض نکنید. بله از پنجاه عدد، چند مورد را نقض کن اما باقی را باید پایبند باشید. اینها تعهداتی هستند که یک State باید آن را بپذیرد.
هدفی که نباید فراموش شود به قلم «کلی هیز»؛
خودسوزی «بوشنل»، داستان یکی از اعضای نیروهای مسلح ایالات متحده است که مرگ را بر مشارکت در نسلکشی ترجیح داد. این روایتی است که بسیاری در آمریکا دوست دارند به فراموشی سپرده شود. «بوشنل» با پخش زنده مرگ خود، به ما این جرئت را داد تا شاهد نوعی از وحشت باشیم که ایالات متحده در غزه ایجاد کرده است؛ جایی که بیش از ۲۹۰۰۰ فلسطینی توسط ارتش اسرائیل سلاخی شدهاند. «بوشنل» مُرد تا خود را از آن خشونت جدا کند و ما را مجبور به روبهروشدن با آن کند. او گفت: «این چیزی است که طبقه حاکم ما تصمیم گرفته است عادی باشد.»
روایتی متفاوت از تشکیل یک غده سرطانی به نام رژیمصهیونیستی در گفتوگو با اباصالح تقیزاده طبری؛
امام خمینی (ره) صرفاً از ظلم اسرائیل سخن نگفت، بلکه او را غده سرطانی نامید. این یک تعبیر بسیار بلند است. اگر در بدن شما غده سرطانی شکل گرفته و رشد کند، اگر حتی رشد آن به اندازهای باشد که مشهود باشد، آیا آن را به عنوان اندام خود میپذیرید؟ آیا میگویید باید با آن بسازید و بگویید حالا این هم یک عضوی از اندام بدن ما باشد؟ شما این حرف را نمیزنید چرا که میدانید به هر میزان این غده رشد کرده باشد در ماهیت آن تغییری ایجاد نمیکند و تا زمانی که این غده باشد تمام اندامهای من در خطر هستند. لذا من غده سرطانی را به رسمیت نمیشناسم. چرا که میدانم تا زمان وجود این غده، کلیت من در حال از بین رفتن است.
واکاوی ابعاد نظری نزاع تمدنی ایران و اسرائیل در مصاحبه با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند؛
محور تغییر نظم جهانی، تغییر محور تمایلات بشری است. آن کسی که بیشترین تأثیر و هدایتگری را در تغییر محور تمایلات بشر دارد، نظم آینده جهانی را میسازد. از یک طرف اسلام و پیامهای معنویتگرایی، آزادیخواهی و عدالتطلبی آن به دلیل سازگاری با فطرت انسانها و از طرف دیگر الگوهای عدالت و آزادی که بلوک شرق یا سرمایهداری معرفی کردهاند، در تجربه عملی نخنما شدهاند و اعتماد بشری به اینها رو به کاهش است، به همین میزان، زمینه برای آن که محور تمایلات بشری تغییر یافته و به دست اسلام قرار گیرد، فراهم شده است.