گروه وحدت فرهنگ سدید- سیاوش ایمانی: توجه به زمینههای بروز بحران و رفع آن امری لازم و ضروری برای مدیریت اقوام در کشورهای دارای تنوع قومی است طیف وسیعی از پژوهشگران مسائل قومی؛ کموبیش به طرق مختلف نقش رقابت نخبگان قومی را در بروز بحرانهای قومی عمده میبینند در این زمینه نظریات مختلفی با رویکردهای متفاوت ارائهشده است که یکی از این نظریات، نظریه رقابت نخبگان است
بر مبنای این نظریه نخبگان سیاسی-اجتماعی یکی از عوامل اساسی سیاسی شدن علایق قومی در کشورهای دارای تنوع قومی هستند، نخبگان سیاسی - اجتماعی برای غلبه بر رقبایشان سعی میکنند از احساسات قومی بهره ببرند و بهنوعی با بزرگ جلوه دادن تفاوتهای فرهنگی اقوام، مرزهای قومی و فرهنگی و بازسازی و یا خلق ادبیات قومی و بهنوعی متعصب نشان دادن خود به هنجارها و سنتهای قومی باعث سیاسی شدن قومیت شوند درواقع نخبگان، روشنفکران و فعالان اجتماعی و سیاسی جهت پیشبرد اهداف خود و کسب قدرت اقدام به تبلیغ و بزرگ جلوه دادن تفاوتهای فرهنگی اقوام کرده، به این ویژگیهای سنتی و فرهنگی ماهیتی سیاسی میدهند تا با شکلدهی بسیج قومی کفه ترازوی خود را در چانهزنی با گروه حاکم سنگینتر نمایند به عبارتی قومیت بهعنوان منبع قدرت زا مورداستفاده نخبگان قومی و سیاسی قرار میگیرد.
مطالبات قومی قبل از آنکه از سوی تودهها مطرح گردد، بهوسیله نخبگان ساختهوپرداخته میشود و مجدداً با ادعا، تکرار، سرایت و تصویرسازی بهعنوان زبان حال اقوام بیان میشود. این نخبگان با دست بردن در آرزوهای ملی و حافظه تاریخی و با ترکیب تخیل و واقعیت، شرحی متفاوت و روایتی قوم مدارانه از تاریخ، ادبیات و هنر به دست میدهند بهبیاندیگر این جوامع بیش از آنکه محصول تاریخ باشند محصول تصوری هستند که از طریق روشنفکران و فرهیختگان ناسیونالیست در ذهن و روح آنها حک میشود این رهبران با بهرهگیری از روانشناسی قومی با طرح ادعاهایی در خصوص ریشه منحصربهفرد قومی-ملی از این قلمرو فرا عقلانی و احساسی بهصورت یک ابزار تبلیغاتی سود میجویند و فریبکارانه اهداف و انگیزههای جاه طلبانه خود را با استتار در پناه قومیت پی میگیرند.
بررسی نقش رقابت نخبگان قومی در تحولات جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد قبل از انقلاب اسلامی افرادی مثل قاضی محمد، شیخ خزعل در بسیج مردم و بروز ستیزش های قومی تأثیرگذار بودهاند و در بعد از انقلاب اسلامی هم افرادی چون عبدالرحمن قاسملو، شیخ عزالدین حسینی و برخی شخصیتهای مذهبی در وقوع منازعات قومی بعد از انقلاب نقش داشتهاند. این در حالی است که احزاب و جناحهای سیاسی بعد از انقلاب؛ در رقابتهای حزبی و سیاسی (انتخابات و...) خود در تلاشاند تا با شعارها، ارائه برنامهها و تمرکز بر نیازها و مطالبات اقوام، بخشهای مختلف را به سمت خود جلب کنند متأسفانه نتیجه برخی از این اقدامات فعال شدن گسلهای قومی است در این راستا تقویت گفتمان وحدت در داخل کشور با رویکردی آموزشی و فرهنگسازی یکی از الزامات و مقدمات جلوگیری از تأثیر نخبگان بر قومگرایی است در کنار این اقدام کارسازی از میان اقوام برای فعالیت در عرصههای مختلف کشور میتواند راهگشا باشد که در یک برنامه دقیق، هدفمند و مستمر میتوان ضمن شناسایی نیروهای مستعد اقوام، آنان را برای پذیرش مسئولیت تربیت نمود.
منابع:
مقصودی، مجتبی (1380) تحولات قومی در ایران؛ علل و زمینهها، موسسه مطالعات ملی
هوشنگی، حمید (1396) تنوع قومی در جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه امام صادق (ع)