گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ طرح مسئله مردم بدون توجه به مدلهای بروز و ظهور اراده مردمی، تنها منجر به طرحی شعاری جهت بهره برداری حزبی و سیاسی خواهد شد، هنگامی که از مشارکت حداکثری مردم سخن میگوییم، لازم است تا بتوانیم کنشهای آنان را ساختارمند و اقسام آن را در مدلهای گوناگون به تصویر بکشیم. جدای از مقوله مشارکت منفی، اعتراضات مدنی و... که از کانالهای تجلی مسئولیت و مشارکت مردمی است، رسیدن به مدلی ایجابی نیز أمری ضروری است. نگاه کردن به تجربه کشورهای دیگر دنیا در این میان میتواند درس آموز بوده و زمینه را برای ارائه مدلهای بومی فراهم آورد، در این میان تلاش داریم تا تجربه خاص کشور بنگلادش یعنی «گرامین بانک» را تبیین و معرفی کنیم.
مشارکت مردمی در محرومیت زدایی
حداقلیترین سبکی که از مشارکت ایجابی مردم در حوزه محرومیت زدایی وجود دارد، روش مشارکت خیریهای است، روشی که کمکهای خرد مردمی به مصارف روزانه مردم تعلق گرفته و مرهمی بر زخمهای آنان خواهد بود. این روش که در رویکردهای توسعه غربی در کانون قصه محرومیت زدایی مطرح میشود، گاه مورد توجه جریانهای ثروت و قدرت قرار گرفته تا مانع از شورشهای مردمی و از هم گسیختگیهای اجتماعی شود که بساط سرمایه و سرمایه دار را بر خواهد افکند، به گونهای که امروزه نمادهای سرمایه داری و شکاف طبقاتی در آمریکا، بزرگترین مراکز خیریه را نیز مدیریت میکنند. اما در این میان، «محمد یونس» اقتصاد دان برجسته بنگلادشی، توانست با ارائه الگویی موفق، گامی فراتر از محرومیت زدایی برداشته و در جریان توانمند سازی فقرای جامعه قرار گیرد.
مشارکت مردمی در توانمند سازی
تبعیض در بهرهمندی از منابع مالی سیستمهای بانکی همواره یکی از مشکلات جدی فقرا در نظامهای مالی مدرن است. فقرا به دلایل گوناگون همچون فقدان قدرت ارائه اسناد ضمانتی (اسناد ملکی، چک، ضامن معتبر و...)، فقدان سابقه مالی که بیانگر توانایی شخص در بازپرداخت اقساط وام بوده و دلایل متعدد دیگر، در بهره گیری از منابع مالی سهم ناچیزی را داشته اند. به دنبال این موضوع کشاورزان بنگلادشی که حتی عمدتا توانایی خواندن اسناد بانکی و امضای آنرا ندارند، قرض دهندگان محلی را همواره به بانکها ترجیح میداده اند، قرض دهندگانی که با ربای سنگین پول خود، چرخه فقر در جامعه را تقویت میکرده اند. محمد یونس با اشراف به چنین مسئله ای، اقدام به تأسیس بانکی نمود که هدف آن قرار دادن اعتبارات مالی خرد، در اختیار فقرا بود. کسانی که به واسطه آسیبهای متعدد، توانایی تولید خود را از دست داده اند، با این اعتبارات خرد میتوانستند توانایی خود را احیاء و مجدد در چرخه تولید سرمایه قرار گرفته و از محرومیت نجات یابند. گرامین بانک با قرار دادن سرمایههای محدود در اختیار کشاورزان، کسانی را که ناتوان از تهیه ماشین آلات کشاورزی بوده و یا حتی توانایی احیاء و کانال کشی زمینهای خود را به منظور تولید نداشتند و بعضا به دلایل خانوادگی (همچون بیماری و.) مجبور به پیش فروش محصولات خود به قیمتهای پایین میشدند، نجات داده و از قرار گرفتن آنها در چرخه تولید محرومیت جلوگیری کرد. این بانک که منابع خود را از کمکهای اولیه خیریه جمع آوری کرد، این سرمایهها را نه به صورت بلاعوض و به مصارف روزانه محرومین، بلکه به صورت وام و به منظور بازسازی ابزار تولید در اختیار آنان قرار میداد، بانک نیز از این طریق چرخه مالی محکمی برای خود به وجود آورده که استقلال آن از کمکهای خیریهای در ادامه کار را به وجود میآورده است.
ایده نخستین گرامین بانک
اما ایده تأسیس چنین بانکی از کجا به وجود آمد؟ دکتر محمد یونس طی مطالعات خود در دانشگاه چیتاکونگ به زن جوان ۲۱ ساله ای برخورد کرد که به سختی و از طریق ساخت صندلی با چوب بامبو امرار معاش می کرد، وی برای تهیه مواد اولیه ناچار از گرفتن ربا از ربا دهندگان محلی بود. این زن جوان برای تهیه مواد اولیه ۳۵ سنت با سود روزانه ده درصد را از آنان وام گرفته و با آن چوب بامبو خریداری می کرد، در نهایت از مواد اولیه خود ده صندلی ساخته و به فروش می رساند، بخش عمده درآمد را تقدیم ربا دهندگان کرده و با باقی مانده آن به سختی روزگار می گذراند. دکتر یونس در مدت کوتاهی ۴۲ مورد مشابه را پیدا کرده و به هر کدام از آنان ۳۷ دلار وام داد تا بتوانند خود را از چرخه چنین وضعیتی نجات دهند، بازگشت کلیه مبالغ وام داده شده وی را قانع کرد که این طرح می تواند به صورت گسترده و در تمام بنگلادش اجرا شود.[1]
ضمانت بازپرداخت وام ها چیست؟
همانطور که در ابتدای نوشتار گفته شد، فقرای جامعه ناتوان از ارائه اسنادی هستند که بتواند بازگشت وام را ضمانت کند و طبیعتا اگر بانکی نتواند سرمایه های واگذار شده خود را بازگرداند، ظرف مدت کوتاهی ورشکست می شود. اما در این میان، گرامین بانک روش های متفاوتی را برای بازگشت پول انتخاب کرد که به نوبه خود بسیار درس آموز و دارای قابلیت بالای الگوی پذیری هستند.
الف: وام جمعی: در حقیقت مخاطب گرامین بانک نه افراد که گروه ها هستند، گرامین بانک گروه های کشاورزی در هر منطقه را مخاطب قرار داده و وام ها را به مجموعه اعضای آنها می دهد، این موضوع باعث شده که ضمن ایجاد پیوند و اتحاد میان اشخاص، حتی اگر کسی در اجرای پروژه خود شکست خورده و نتواند وام بانک را پس دهد، گروه به کمک او آمده و مانع از ورشکستگی بانک و شخص شوند. نکته جالب تر آن است که در واقع مطالعات نشان داده که وقتی اعضای گروه یکدیگر را نمیشناسند یا آشنایی کمیدارند، بازپرداخت وامها بهتر صورت میگیرد تا زمانیکه گروهها از میان اعضای یک خانواده انتخاب میشوند.
ب: وام دادن به زنان: یک جنبه رایج و موفق مدل مالی گرامین بانک، وام دادن به زنان است. تجربه کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که زنان، به طور متوسط در بازپرداخت وامهایشان صادقتر و متعهدتر از مردان عمل میکنند. اما این مساله، تنها دلیل گرامین بانک برای هدفگیری زنان نیست. مساله مهمتر آن است که زنان بیشتر از مردان متعهدند که وام را برای بهبود کسب و کارشان مصرف کنند. تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد، مردان خانوارهای فقیر تمایل دارند بخشی از وام دریافتی را برای خود خرج کنند. درحالی که زنان، به طور میانگین تمایل بیشتری برای اختصاص هزینه به منظور بهبود استانداردهای زندگی خانواده و بچههایشان و نیز اختصاص درآمدها برای تحصیل و سلامت فرزندان دارند. از آنجاییکه درصد زیادی از فقیران جهان کودکان هستند، اگر به مادران و پرستارهای آنها کمک شود، نیازهای این کودکان نیز بهتر برآورده میشود.[2]
ج: وام مرحله ای: روش معمول دیگری که توسط گرامین بانک به کار گرفته میشود، سیاست وامهای مرحلهای است. به عبارت دیگر تمامیقرضگیرندگان باید با وامهای کوچک شروع کنند و با بازپرداخت منظم اقساط این وامها، شایسته گرفتن وامهایی با مبالغ بیشتر شوند. اعتبار فرد تنها تا زمانی معتبر است که تمامیدیگر اعضای گروه هم اقساط وام خود را منظم بازپرداخت کنند بنابراین اگر گروه طالب وام های بیشتر است، باید تمام اعضا را ملزم به پرداخت اقساط کنند.
نکته جالب در خصوص گرامین بانک آن است که در شصت و شش درصد از شعبه های آن، صد درصد مردم وام های خود را بازگردانده و در باقی شعبات نیز بیش از نود درصد مردم موفق به بازگرداندن آن شده اند.
در نهایت اینکه...
گرامین بانک را از جهات مختلف می توان الگویی موفق در تأمین مالی جمعی فقرا دانست. الگویی که بر پایه مشارکت حد اکثری و مسئولیت اجتماعی بنیان گذاشته شده است. مسئولیتی که جانشینی مناسب به جای اسناد ضمانتی رایج شده و جریان انتقال نقدینگی به مسئله توانمند سازی فقرا را تسهیل کرده و مانع از اصطلاحا صدقه خور شدن آنان و یا گرفتاری در دامان ربادهندگان محلی شده است. گرامین بانک در تجربه خود نشان داده که بیش از ۶۴ درصد وام گیرندگان را توانسته از خط فقر عبور دهد. امروزه گرامین بانک دارای ساختاری گسترده است که علاوه بر بحث تأمین مالی، اقدام به آموزش و ... نیز می کند. این مجموعه در حال حاضر نزدیک به دو میلیون عضو داشته و طرح آن به قدری موفق بوده که دکتر یونس، در سال ۲۰۰۶ به واسطه آن برنده جایزه صلح نوبل شد. همچنین این طرح زمینه الگو پذیری طرح های مشابه در بولیوی و دیگر کشور ها را فراهم کرد. شرکت هایی همچون گرامین فون و گرامین کام از جمله مجموعه هایی هستند که در حوزه توسعه ارتباطات روستایی با الگو گیری از مدل گرامین بانک به وجود آمده اند.[3]
در کشور ما نیز که همواره مقوله مستضعفین و محرومین در کانون توجه های مردمی و حاکمیتی قرار داشته می توان با استفاده از مدل گرامین بانک، طرحی در انداخت تا مسئولیت های دینی و انقلابی مردم در جهت توان مند سازی فقرا را ساختار مند و مدل مند کرد، در این میان صندوق های محلی و مساجد ظرفیت فراوانی دارند که در صورت جهت دهی و الگو پذیری از مدل گرامین بانک، در سطوح محلی و کوچک می توانند اتفاقات خوبی را رقم زده و از این طریق، راهی ایجابی در پیش پای مردم در جهت بروز و ظهور مشارکت قرار دهند.
[1] طالبی، محمد: ارائه الگوی بومی برای تأمین مالی خرد در ایران با مطالعه تطبیقی گرامین بانک در بنگلادش. ص ۳
[2] روبن، متیو، مروری بر تجربه موفق گرامین بانک در بنگلادش.
[3] فلاحتی محمود آبادی، حسن: بررسی تجربه بانکداری اسلامی در گرامین بانک بنگلادش. ص ۷
/انتهای پیام/