کنش سیاسی هنرمندان در مقطع انتخابات و معایب و محسنات آن؛
فضای شبکه‌های اجتماعی در مجموع فضای دوسرطلا شدن است. دست‌کم طی پنج‌سال گذشته به اغلب هنرمندان ثابت‌شده که فشار امواج فعالان خشمگین و دمدمی‌مزاج سنگین است و اساسا فرقی هم نمی‌کند از سوی کدام گروه‌ها و دسته‌ها باشند و در هر صورت به‌شکل هدایت‌شده یا خودخواسته آماده‌اند با لایک‌ها و نظرات‌شان، هنرمندان را تحت‌فشار قرار دهند. پس از آن جا که جلب حمایت امروز این دست فالوئرها، فردا به فحاشی همان‌ها تبدیل خواهد شد، باید خاستگاه هواداری‌های سیاسی ما جایی بیرون از پسند و ناپسند فالوئر‌ها باشد.
به گزارش «سدید»؛ اگر نفوذ هنرمندان در جامعه را تا پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی و دنیای نوین ارتباطات، معادل عدد ۲۰ از ۱۰۰ بگیریم پس از رواج استفاده از این شبکه‌ها خصوصا اینستاگرام و توییتر، این عدد دست‌کم دوبرابر شده و به ۴۰ رسیده‌است. اگر هم میل هنرمندان به دیده‌شدن و استفاده از این نفوذ در جامعه را برای کنش‌های اجتماعی و سیاسی تا پیش از رواج شبکه‌ها، معدل عدد ۵۰ از ۱۰۰ بگیریم، باز هم پس از رواج آنها، افزایش سهولت و دسترسی کاری کرده که می‌توانیم تصور کنیم این عدد مثلا به ۷۰ ارتقا یافته‌باشد. این اعداد هرچند متکی بر پژوهش نیستند، اما بهترین راهند برای این‌که تصورمان را از اتفاقاتی که پیرامون کنش سیاسی هنرمندان افتاده، به هم نزدیک کنیم. روزگاری، شهرت، رهاوردی مختص فعالیت حرفه‌ای هنرمندان و ورزشکاران بود، اما وقتی شبکه‌های اجتماعی، چاشنی اقتضائات حرفه‌ای این قشر شد، آش را آن‌قدر شور کرد که مجبور شدیم اسم بخشی از این چهره‌ها را سلبریتی بگذاریم تا هم به وسعت نفوذ آنان در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرده و هم شکل و عمق این اثرگذاری را تا حدودی مورد توجه قرار داده‌باشیم. در این میان کنش سیاسی، آرام‌آرام تبدیل شد به مساله‌سازترین و پرتبعات‌ترین کنش سلبریتی‌ها، چه برای جامعه و چه خودشان و سوالات بسیاری حول‌وحوش کم‌وکیف این کنش شکل گرفت: آیا حق شهروندی سلبریتی‌ها برای آنان این حق را هم ایجاد می‌کند که از نفوذشان در جامعه برای جهت‌دهی به افکار عمومی استفاده کنند؟ آیا آنان به واسطه شهرت‌شان از حق مضاعفی نسبت به سایر شهروندان برخوردار شده‌اند یا از مسؤولیتی بیشتر؟

دست‌انداز‌های مسیر مشارکت
بی‌تردید، مشارکت سیاسی در سرنوشت هر کشور حق همه شهروندان از جمله هنرمندان است به‌علاوه در گروه‌های اثرگذار بر افکار عمومی همواره علاقه دارند دیگران را هم دعوت به نقش‌آفرینی کنند. اما در این مسیر، دست‌انداز‌هایی هم وجود دارد که لازم است به آن‌ها توجه داشته‌باشیم:


تابع پسند و ناپسند فالوئر‌ها نباشیم
فضای شبکه‌های اجتماعی در مجموع فضای دوسرطلا شدن است. دست‌کم طی پنج‌سال گذشته به اغلب هنرمندان ثابت‌شده که فشار امواج فعالان خشمگین و دمدمی‌مزاج سنگین است و اساسا فرقی هم نمی‌کند از سوی کدام گروه‌ها و دسته‌ها باشند و در هر صورت به‌شکل هدایت‌شده یا خودخواسته آماده‌اند با لایک‌ها و نظرات‌شان، هنرمندان را تحت‌فشار قرار دهند. پس از آن جا که جلب حمایت امروز این دست فالوئرها، فردا به فحاشی همان‌ها تبدیل خواهد شد، باید خاستگاه هواداری‌های سیاسی ما جایی بیرون از پسند و ناپسند فالوئر‌ها باشد.

افزایش سواد سیاسی
خود هنرمندان بیش از سایرین می‌دانند که نظرات آنان در میان افکارعمومی تا چه حد تاثیرگذار است. خصوصا در مقاطعی که جامعه درگیر چالش‌های سیاسی و اجتماعی باشد این اثرگذاری هم بیشتر می‌شود و هم تبعات مضاعفی را برای هنرمندان به‌همراه می‌آورد؛ بنابراین اگر هنرمندی واقعا قصد دارد که در حوزه سیاسی یک کنشگر جدی باشد، نیازمند است که مطالعات تخصصی را در این حوزه دنبال کند و منابع و چهره‌ها را دقیق‌تر بشناسد تا بتواند نظرات مستقل و در عین حال قابل اعتنایی داشته‌باشد.

استفاده از مشاوران سیاسی
پویش‌های حمایتی، امضاکردن بیانیه‌های سیاسی و همراهی با موج‌ها همیشه مصونیت‌ساز نیست. تجربه نشان‌داده برخی هنرمندان به محتوای بیانیه‌ها توجهی ندارند و صرف دیدن نام سایر دوستان‌شان به حامیان یک جریان یا چهره سیاسی تبدیل می‌شوند درحالی که تبعات آن را نمی‌شناسند یا حتی اصلا قبول ندارند. در عین حال هنر یک حرفه و تخصص مستقل و وقت‌گیر است که به فعالانش، فرصت درگیرشدن در حوزه سیاست را نمی‌دهد. استفاده از مشاوره افراد متخصص در حوزه سیاست می‌تواند راهکاری مناسب برای مشارکت سیاسی هنرمندان باشد.


پرهیز از سوزاندن سرمایه اعتماد مردمی
دو دوره اخیر انتخابات به هنرمندان بسیاری از نزدیک نشان داد که اعتماد افکار عمومی به آنان چه سرمایه عظیم و در عین حال حساسی است که سخت به دست می‌آید و آسان از دست می‌رود. بازی با این سرمایه یا هدردادن سهل‌انگارانه آن می‌تواند حتی سرنوشت درخشان یک هنرمند جاافتاده یا یک چهره نوپای خوش‌آتیه را به‌سادگی از بین ببرد. بهتر است هنرمندان پیش از اعلام عمومی موضع‌گیری‌های سیاسی خود به اهمیت این اعتماد، توجه داشته‌باشند و از سوزاندن آن به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی کشور پرهیز کنند.


شجاعت در ابراز مواضع فکرشده
اگر هنرمندی، پس از تحقیق و استفاده از مشاوره کارشناسان و رسیدن به نتیجه، تصمیم بگیرد که مواضع خود را در حمایت از یک چهره یا جریان سیاسی اعلام کرده تا توجه هواداران خود را به آن سمت جلب کند، باید از عوارض طبیعی و اقتضائات آن هم آگاهی داشته و برخوردی مداراجویانه و در عین حال شجاعانه با این عوارض داشته‌باشد. فشار گروه‌های معارض قدرت‌طلب در کنار فشار گروه‌های مختلف افکار عمومی، بخشی از این عوارض غیرقابل حذف است که هنرمندان باید پیش از کنشگری مدنظر داشته‌باشند.

ارجحیت منافع عمومی بر منافع شخصی
مناسبات قدرت معمولا به‌گونه‌ای است که ستاد‌های انتخاباتی برخی نامزد‌های را به سمت استفاده از ابزار‌هایی برای ترغیب مشارکت چهره‌های بانفوذ در میان مردم سوق می‌دهد. این ابزار‌ها می‌توانند شامل وعده‌هایی، چون پول، جایگاه، تسهیل امور و شهرت برای چهره‌های سرشناس باشد، اما نقش هنرمندان در جامعه ایجاب می‌کند که همواره منافع عمومی را بر منافع شخصی ترجیح دهند. به علاوه توجه به این نکته انتخاب را برای هنرمندان آسان می‌کند که هیچ ره‌آورد مادی از سوی قدرت به انسان نمی‌رسد مگر آن که چند برابرش را بازپس‌گیرد.
 
انتهای پیام/
منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha