مشکل جدی کشور درزمینه مشارکت اجتماعی، فقدان ساخت‌یابی و هنجارمندی است. درواقع از ارائه الگوهای بنیادین و تئوریزه شده که کنش اجتماعی در آن جریان یابند، ناتوان بوده‌ایم. این ناتوانی و فقدان الگومندی و هنجارمندی، منجر به ایجاد کج‌روی‌هایی شده که در پی آن رنگ‌وبوی امنیتی به مسئله مشارکت اجتماعی داده است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ با پیچیده تر شدن جوامع و گستردگی آنها، امکان اداره به نحو فردی از بین رفته و به ناچار سیستم ها یا همان نظام ها جانشین آنها شده اند، نظام ها در سیر تکامل خود همواره روی به سمت حداکثری شدن داشته و سرنوشت یک ملت در ساحت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... را مدیریت کرده اند. اما چیزی که در طی دهه های گذشته بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، تأکید بر نقش مردمی در عرصه مدیریت است.

سرمایه اجتماعی حاکمیت ها

چیزی که امروزه تبدیل به مشهورات عرصه حکمرانی شده آن است که هیچ ملتی تنها با تکیه بر حاکمیت ها نمی تواند به اهداف خود برسد، حاکمیت ها در این میان نیاز مبرمی به وجود سرمایه اجتماعی دارند.

در تعریف سرمایه اجتماعی گفته شده است که: «سرمایه اجتماعی آن دسته از مجموعه های نظام مند ارزش های غیر رسمی، هنجار ها و قاعده ها است که در جامعه استقرار یافته و باعث تسهیل و کارآمدی مناسبات میان اعضای آن جامعه شده و ظرفیت هایی برای دستیابی به هدف های خاص پدید می آورد و مردم را قادر به عمل جمعی می کند.»

اهداف هر حاکمیتی بدون بهره مندی از سرمایه اجتماعی، یا همان توانایی بسیج و سوق دهی هنجار های مخفی در اجتماع به سمت اهداف خود، ابتر می ماند، لذا امروزه مقوله افزایش سرمایه اجتماعی تبدیل به نوعی دغدغه و مسئله شده است به گونه ای که همواره حاکمیت ها در تلاشند تا سرمایه اجتماعی خود را حفظ و ارتقاء بخشند.

برای درک و اندازه گیری سرمایه اجتماعی، مولفه های گوناگونی ارائه شده است که در اینجا صرفا به مولفه مشارکت اجتماعی پرداخته می شود.

مشارکت اجتماعی چیست؟

به طور معمول هنگام سخن از مشارکت اجتماعی، صندوق رأی به اذهان خطور می کند، البته این خطور غلط نیست اما نباید معنای وسیع مشارکت را به انتخابات فروکاست، انتخابات تنها بخشی از مدل های مشارکت مردمی است. در حقیقت می توان باطن مشارکت اجتماعی را مسئولیت دانست، مسئولیت انسان در قبال جامعه منجر به مقوله مشارکت خواهد شد.

محدوده مشارکت اجتماعی کدام است؟

با توجه به نکته فوق پرسش را بدین بیان باید بازسازی کرد که محدوده مسئولیت تا کجاست؟ آیا مسئولیت مردم صرفا تفویض أمور به کارگزاران صالح و لایق بوده و یا علاوه بر این مسئله، خود نیز مسئولیت های دیگری را دارا هستند. گذشته از آنچه که در مدل های مختلف حکمرانی در دنیا، چه می گذرد، چنان به نظر می رسد که انقلاب اسلامی ایران، قلمرو گسترده ای را برای این موضوع لحاظ می کند. برای نمونه در اصل سوم قانون اساسی در خصوص قلمرو مشارکت مردمی چنین عنوان می شود که:

  •  «مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي ، اقتصادي ،اجتماعي و فرهنگي خويش»

این موضوع به صراحت در جای جای اندیشه های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نیز به چشم می خورد به گونه ای که تکیه بر مردم امروزه دیگر جزء مشهورات اندیشه های ایشان شده است. بنابراین مسئولیت و مشارکت مردمی را نمی توان تنها در صندوق رأی خلاصه کرد. در واقع با همان منطقی که از حضور حد اکثری مردم در انتخابات استقبال خواهد شد، از حضور مردم در احیای حقوق کارگران، مال باختگان، مستضعفان و ...نیز باید حمایت نمود، در غیر این صورت دچار نوعی تناقض خواهیم شد.

ظرفیت های دینی در جهت رشد سرمایه اجتماعی

أمر به معروف و نهی منکر که از آموزه های روشن دین اسلام است را می توان پر ظرفیت ترین طرح برای افزایش سرمایه اجتماعی دانست. أمر به معروف و نهی از منکر دارای ابعاد و گستره فراوانی است که تقلیل آن صرفا به مسائل فردی أمری به دور از حقیقت و ناصواب خواهد بود. نهی از منکر مسئولین و امام جامعه که در ادبیات روایی ما نقش پررنگی دارد، از جمله ظرفیت های خوب در این حیطه خواهد بود. در کنار آموزه مذکور، آموزه های دیگر در خصوص مبارزه با ظلم، دفاع از مظلوم، توجه به وضعیت اقتصادی هم نوعان و ... را می توان از جمله آموزه های ظرفیت ساز دیگر در این زمینه دانست.

وضع شناسی مشارکت اجتماعی در کشور

شاید بتوان جدی ترین مشکل کشور در زمینه مشارکت اجتماعی را فقدان ساخت یابی و هنجارمندی دانست. در حقیقت ما از ارائه الگوهای بنیادین و تئوریزه شده که کنش های اجتماعی با آن حیطه گسترده در آن جریان یابند، ناتوان بوده ایم. این ناتوانی و فقدان هنجار مندی و الگو مندی خاص، منجر به ایجاد بعضا کجروی هایی شده که به دنبال آن رنگ و بوی امنیتی به مسئله مشارکت اجتماعی داده است. به دنبال غلبه نگاه امنیتی به مقوله حضور و مشارکت حداکثری مردمی( با آن معنایی که در فوق ذکر شد)، این حضور در صرف کنش هنجار مند انتخابات خلاصه شده است، لذا مهم ترین مشکلی که مارا ناتوان از استفاده صحیح از ظرفیت عظیمی که سرمایه اجتماعی برای ما فراهم آورده کرده است را می توان در همین أمر دانست.

مسائل مشارکت اجتماعی

به دنبال موضوع فوق مسائل مختلفی را می توان مطرح کرد که در آینده، مطالعه خواهید نمود:

۱: نقش رسانه در مشارکت اجتماعی: یکی از بستر هایی که امروزه به عنوان تجلی مشارکت اجتماعی رخ نموده، رسانه است. رسانه های نوین با قدرت اجتماعی بالا و با بازیگران متعدد، ظرفیت عظیمی را برای مشارک فراهم آورده اند. مطالبه گری و افشاگری، دو مدل از جلوه های مشارکت در عرصه رسانه است که در چند سال گذشته توسط جریان های مختلف مورد استفاده قرار گرفته. اما باز هم به طور جد در اینجا، ما ناتوان از ارائه مدلی در جهت مشارکت اجتماعی بوده ایم، به عبارت دیگر ما نتوانسته ایم، ظرفیتی را که مسئولیت پذیری مردم برای ما ایجاد کرده است را به فعلیت برسانیم.

۲: سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی:  همانطور که گفته شد، مسئولیت اجتماعی صرفا منحصر در أمر سیاست و یا انتخابات نیست، در حوزه اقتصاد نیز برخی از این مفاهیم استفاده جسته اند. سرمایه اجتماعی در مسیر توسعه اقتصادی چنان  نقش چشم گیری دارد که برخی اندیشمندان، در کنار سرمایه فیزیکی و انسانی، از آن به عنوان سومین عامل توسعه اقتصادی یاد می کنند.[1]

۳: الگو های موفق: این موضوع همانگونه که گفته شد، دغدغه ای جهانی است، در نقاط مختلف دنیا برای ساختار مند کردن و هنجارمند کردن مشارکت مردمی، مدل های مختلفی آزموده شده است. بررسی این مدل ها، می تواند درس های راه گشایی برای رسیدن به ساخت مطلوب بومی ما باشد.

۴: اقسام مشارکت اجتماعی: چه نوعی از مشارکت می تواند محقق کننده اهداف جامعه ما باشد؟ مشارکت منفی و یا مثبت؟ آیا اصل مشارکت در صورت منفعلانه بودن نمی تواند مورد استفاده ابزاری و ضد خود شود؟ مشارکت فعالانه دارای چه لوازم و مقدماتی است؟

۵: تبارشناسی مشارکت در جمهوری اسلامی: مشارکت چه تحولاتی هم از منظر مفهومی و هم منظر قلمرو در چهل سال گذشته داشته است؟ چنان به نظر می رسد که به هر میزان از عمر انقلاب طی شده و ساختار های آن قوت بیشتری گرفته اند، توجه به مقوله مشارکت افت داشته است. آیا این وضعیت مطلوب و به ناچار رخ داده است؟ آیا نمی توان در کنار سازمانی شدن انقلاب، حضور مردم را حفظ نمود.

اینها و مسائل دیگر همگی از جمله موضوعاتی هستند که در این میان می توان مطرح کرد.

 

[1] نظر پور، محمد نقی؛ «سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی» فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی، سال دهم، شماره ۳۷، ص ۵۸

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha