به گزارش «سدید»؛ در بخشی از وصیت مولا در ساعات پایانی عمر بابرکتش آمده: شما را به ترس از خدا سفارش میکنم، به دنیا پرستی روی نیاورید، گرچه به سراغ شما آید، و بر آنچه از دنیا از دست میدهید اندوهناک مباشید، حق را بگویید، و برای پاداش الهی عمل کنید و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانی را که این وصیت به آنها میرسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگی، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم، زیرا من از جد شما پیامبر(ص) شنیدم که میفرمود: «اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه یک سال برتر است». مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید [و دست به کشتار بزنید]و بگویید، امیر مؤمنان کشته شد، بدانید جز کشنده من کسی دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضای او را مبرید. به گزارش ایکنا، مجری برنامه «از مصر» یکی از قسمتهای این برنامه را با ذکر خاطرهای از روژه گارودی اندیشمند مسلمان فرانسوی آغاز میکند:
این علی کیست؟
روژه گارودی، نویسنده، اندیشمند و فیلسوف فرانسوی میگوید: سالها پیش زمانی که در دانشگاه سوربن فرانسه تدریس میکردم، روزی یکی از دختران دانشجو نزد من آمد و گفت: «شما استاد من هستید و من همیشه کتابها و مقالاتتان را میخوانم و در سخنرانیهای شما حاضر میشوم. نکتهای که توجه مرا جلب کرده آن است که شما همواره از یک شخص مسلمان به نام علی سخن میگویید. این علی کیست و چرا در شما این اندازه تأثیرگذار است؟»
روژه گارودی افزود: به او گفتم که علی(ع)، پسر عمو و داماد (همسر دختر) پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است و یکی از فرماندهان نظامی لشکر اوست. اکنون از تو سؤالی میپرسم تا بخش کوچکی از شخصیت او برایت آشکار شود. دختر دانشجو گفت: بفرمایید! روژه گارودی میگوید: از او پرسیدم که اگر هنگام عبور از خیابان، خودرویی با سرعت زیاد به تو برخورد کند، چه بر سرت میآید؟! دختر دانشجو پاسخ داد: کشته میشوم، یا به کما میروم!
گارودی میگوید: آن مرد _ علی(ع) _ در حال نماز و در سجده، مورد اصابت ضربه شمشیر قرار گرفت و آن ضربه تا اعماق جمجمهاش نفوذ کرد، یعنی به مغزش رسید. ضربت شمشیر تا ژرفای مغز او رفت؛ همانجا که جایگاه حکمت و معرفت بود. اما تنها یک روز پس از آن حادثه، علی(ع؟) در حالی که در بستر مرگ افتاده بود و ضربه کشنده تا ژرفای مغزش نفوذ کرده بود، آخرین وصیت خود را به فرزند ارشد خود، حسن(ع) گفت و این وصیت یکی از برترین مفاهیمی است که بشریت در سراسر تاریخ خود شنیده است، چراکه دربردارنده حکمت، پند و والامنشی است و برترین مفاهیم انسانی را در خود نهفته دارد.
دختر دانشجو که شدیدا تحت تأثیر قرار گرفته بود، پرسید: مگر در وصیت خود چه گفت؟
گارودی پاسخ داد: بخشی از آن را برایت بازگو میکنم. علی(ع) در بستر مرگ به فرزندش حسن فرمود: «فرزندم! با اسیرت مهربان باش. (و منظور او همان کسی بود که در سجده با شمشیر به سرش زده بود.) بهخاطر حقی که بر تو دارم، از تو میخواهم که بر اسیرت رحم کنی و با او نیکوکار و دلسوز باشی. از آنچه خود میخوری به او بده و از آنچه مینوشی به او بنوشان. دست و پای او را با غل و زنجیر نبند و اگر من جان دادم، تنها با زدن یک ضربه او را قصاص کن. مبادا او را بسوزانی یا مثله کنی، که من از جدت رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: از مثله کردن بر حذر باشید و حتی سگ وحشی (مهاجم) را هم مثله نکنید.
اگر من زنده بمانم، بر من سزاوارتر است که از او در گذرم و خود میدانم که با او چه کنم. شما دو تن را به تقوای الهی سفارش میکنم و به این که در طلب دنیا نباشید و بهخاطر از کف دادن چیزی از متاع دنیا، افسوس مخورید. همواره سخن حق بگویید و برای پاداش الهی کار کنید، یاور ستمدیدگان و دشمن ستمگران باشید...»
گارودی عنوان میکند: من همچنان بخشهایی از وصیت علی(ع) را برای شاگردم بازگو میکردم و دخترک دانشجوی فرانسوی میشنید و اشکهایش را پاک میکرد. این بود گفتوگوی اندیشمند فرانسوی روژه گارودی با شاگردش، که تنها یکی از صدها نمونه از ابعاد رحمت و مهربانی در اسلام را بیان میکند؛ همان رحمت و مهری که موجب شد مولای ما علی؟ ع؟ به فرزندش وصیت کند کسی را که در نماز به او شبیخون زد و او را کشت، شکنجه نکند و از او انتقام نگیرد و او را نسوزاند و برای کشتن او - در اجرای حکم الهی قصاص - هم یک ضربه بیشتر نزند؛ و پیش از آن نیز وصیت کرده بود که از خوراک خودش به او بدهند و از همان نوشیدنی خودش به او بنوشانند.
از این رو، متهم کردن مسلمانان به خشونت و تشویق به خشونتورزی، در واقع یکی از سخیفترین اتهامات در جهان است.
انتهای پیام/