به گزارش «سدید»؛ سیزدهمین دوره این جشنواره در آخرین روزهای سال گذشته برگزار شد و برگزیدگان خود را شناخت. «محمد افلاک»، برگزیده این دوره جشنواره، ۱۵ سال است در زمینه کارتون و کاریکاتور فعالیت میکند و تاکنون در جشنوارههای مختلف جوایزی را به دست آورده است. در این مجال با این هنرمند گفتگو کرده و او از ایده مجموعه کارتون «دستهای آلوده» و تاثیر کرونا بر این هنر به «صبحنو» چنین میگوید:
فیلم، تئاتر و موسیقی معمولا آشناترین بخشهای جشنواره فجر برای مخاطبان هستند. با توجه به اینکه شما پنج دوره در جشنواره تجسمی فجر حضور داشتهاید، کمی از این جشنواره، ویژگیها و بخشهای آن بگویید.
جشنواره فجر بزرگترین جشنوارهای است که در زمینههای مختلف هنرمندان را جمع میکند. جایزهای که هنرمندان در این جشنواره میگیرند بزرگترین جایزهای است که هنرمندی میتواند در ایران به دست آورد. درباره بخش هنرهای تجسمی جشنواره هم شرایط به همین شکل است و بالاتر از جایزه فجر بین هنرمندان تجسمی در ایران وجود ندارد. جشنواره هنرهای تجسمی نیز به بخشهای حجم و مجسمه، نقاشی و مینیاتور، خطاطی و خوشنویسی، کارتون و کاریکاتور و هنرهای ترکیبی تقسیم میشود.
اثر شما به نام «دستهای آلوده» در سیزدهمین دوره این جشنواره در بخش کاریکاتور برگزیده شد. ایده مجموعه دستهای آلوده چطور شکل گرفت؟
این مجموعه به دستهای پشت پرده سیاسی و اقتصادی و سایر موضوعات جامعه میپردازد. این دستها در پس پرده باعث ناهنجاری شده، هنجارها را میشکنند و موجب سوءاستفادههای بسیار میشوند. این موضوع باعث شد این دستها را به شکلی نمادین و پررنگ در کارهایم استفاده کنم و دخالت آنها در مشاغل مختلف را به نمایش درآورم. تاکنون دخالت این دستها در صادرات، واردات، اعتیاد و دیگر موضوعات و مشکلاتی را که در جامعه به وجود آوردهاند به تصویر کشیدهام.
چطور به ایده اثر کودکان زبالهگرد که جایزه جشنواره را به دست آورد، رسیدید؟
یک روز که سر کار میرفتم کودک زبالهگردی را دیدم که در سطل آشغال به دنبال چیزی میگردد، اما چون قد کوتاهی داشت دوسوم بدنش در داخل سطل فرورفته و هر آن ممکن بود کلا داخل سطل بیفتد. در آن لحظه به این فکر کردم که اگر این بچه داخل سطل بیفتد چه اتفاقی رخ میدهد. ناگهان احساس کردم این سطل به نوعی به خانه او تبدیل شده و هر آن ممکن است به روی کودک برگردد. درهمینحال این ایده به ذهنم رسید که شاید دارد با این بچه بازی میشود. مستندی هم دیده بودم با همین عنوان دستهای آلوده که افرادی را نشان میداد که پشت پرده جریان زباله، صادرات و واردات آن هستند. اینطور به ذهنم رسید که این بچه دستخوش بازی افراد پشت پرده است. پس این ایده را به تصویر کشیده و کودکی را وسط بازی این دستهای پلید نشان دادم.
شما بیشتر روی موضوعات اجتماعی و فرهنگی کار میکنید. با توجه به اینکه کرونا این روزها سایهاش را کاملا بر جامعه و هنر گسترده، این موضوع در نگاه هنری شما و فعالیتهایتان چه تاثیری داشته است؟
کرونا در نگاه من تاثیری نداشته است؛ زیرا هرچند تلاش میکنم با کارهایم موجب شادی مردم شوم، اما نگاهم نسبتبه شرایط فرهنگی و اجتماعی کشورم تیره است و کرونا این نگاه را تغییر نداده، ولی از منظر کاری بسیار بر هنر کاریکاتور تاثیر گذاشته است. با وجود اینکه کارتونیستهای ایرانی، کارتونیستهای بزرگی در جهان بوده و بهنوعی حرف اول را میزنند، اما فضای کاری آنها در ایران نحیف و کوچک است و همین فضا نیز با کرونا تنگتر شد. کرونا باعث شده جشنوارههایی که قبلا برگزار میشد تعطیل شوند و، چون افرادی که در زمینه کارتون و کاریکاتور فعالیت دارند معمولا از شغل دوم و جشنوارهها امرارمعاش میکنند، تعطیلی این جشنوارهها بسیار روی کار آنها تاثیر گذاشته است؛ البته دوستانی هستند که از راه کاریکاتور و با کار کردن در مطبوعات زندگی را میچرخانند، اما حقوق چندانی دریافت نمیکنند و کسانی نیز که این روزها اثری خلق مینمایند با عشق و ذوق درونی این خود کار را میکنند وگرنه درآمدی از این راه به دست نمیآورند.
شما طراحی بازی نیز انجام داده و در این زمینه نیز فعالیت دارید.
بله، درحالحاضر مشغول طراحی فضا در یک بازی هستم و پیشتر نیز در طراحی بازی «هردمبیل» طراحی فضا را برعهده داشتم.
به نظر میرسد این روزها بازی بهسرعت در حال پیشرفت است. از تجربه کار کردن در زمینه بازی و بازیسازی بیشتر بگویید.
درحالحاضر صنعت بازی و بازیسازی بسیار پررونق شده است؛ زیرا تمایل افراد به این صنعت بهدلیل درآمدزایی بیشتر شده و برای سازنده بازی بهصرفه است که وارد این حرفه شود. از آنجایی که قانون کپی رایت در کشور ما وجود ندارد، علاقهمندان بهراحتی میتوانند از آموزشهای ساخت بازی که در خارج از کشور باید هزینه زیادی برای آن پرداخت استفاده کرده و بازی تولید کنند. این موضوع باعث پیشرفت بازیسازی در ایران شده و دوستان هنرمند نیز به این تیمها اضافه شده و به این بازیها شکل دادهاند. من نیز در همکاری با بازیسازان سعی میکنم فضای ایرانی را پیاده کنم و بازیهایی را قبول میکنم که این امکان را به من بدهند.
به نظر شما مخاطب این روزها که با بازی بیشتر از کارتون ارتباط دارد، آیا میتواند از طریق بازی کردن هم با هنر آشنا شده و به شکلی ناخودآگاه و ناخواسته به دریافتهای هنری برسد؟
صددرصد. درحالحاضر بازیهای زیادی در دنیا وجود دارند که هم ازلحاظ بصری و هم خود بازی بسیار هنری و جذاب هستند. کسی که یک بازی جذاب میسازد، فردی است که روحش با فضای هنر همنشین بوده و این موضوع در طراحی یک بازی بسیار تاثیرگذار است. کسی که از هنر، دنیای هنر و زیباییشناسی هنری چیز نمیداند، نمیتواند زیبایی را در هر فرمی چه داخلی و چه خارجی، چه دوبعدی باشد و چه سهبعدی به بازیاش منتقل کند. اگر سازنده بازی میانهای با هنر نداشته باشد نمیتواند بازی را بفروشد و از آن کسب درآمد کند. زمانی بازی دیده میشود که جذاب و هنری بوده، داستان جذابی داشته و زیبا طراحی شده باشد. همه این موضوعات از داستاننویسی گرفته تا کار تجسمی و حتی برنامهنویسی به نظر من هنر بوده و با هم به خلق یک بازی جذاب منجر میشوند.
انتهای پیام/