گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مهدیه سادات شاهمرادی*: از ابتدای تاریخ بشر تا امروز، همواره جوامع انسانی و زیستگاههایشان دستخوش حمله و قدرتطلبی سایر اقوام و جوامع انسانی بوده است و راه رهایی از این حملات و دستدرازیها از ابتدای تاریخ تاکنون، مقاومت حداکثری جامعه مورد هدف بوده است. همه جوامع بشری چه آنها که قصد حمله و کشورگشایی به سرزمینهای دیگر را داشتند و چه آنها که ناچار به مقابله و مقاومت در برابر حملههای تحمیلی به سرزمینشان بودند بهدرستی دریافتند که رمز موفقیتشان چیزی جز برانگیختن همدلی مؤثر و مسئولانه همه اقشار جامعه و همچنین تقویت حس تعهد، شجاعت و وطنپرستی در فردفرد اعضای جامعه نیست و بهیقین مؤثرترین وسیله برای رسیدن به این اهداف، بهکارگیری هنر بهعنوان ابزاری نیرومند برای نیل به اهدافشان است. با این فرض میتوان گفت که قدمت هنر مقامت و همچنین هنرهای حماسی و رزمی در ایران و جهان ریشه در تاریخ کهن دارد و ریشههای آن را میتوان در هنر عصر پارینهسنگی نیز جستجو کرد. در این مقاله بهاجمال تعریفی از هنر مقاومت ارائه داده و نمود این شیوه هنری را در هفت هنر ایران و جهان بررسی میکنم.
جوهره «هنر مقاومت»، پایداری و ایستادگی است. این پایداری جزئی از فطرت انسان نیز هست چراکه فرد زمانی میتواند به منزلت انسانی خود دست یابد که بتواند بهراستی و درستی در برابر هوای نفس، هجمههای درونی و بیرونی و همچنین زشتی و کژی ایستادگی و مقاومت کند.
در ایران مفهوم «هنر مقاومت» بیش از آنکه به کشمکشهای درونی فرد در مواجهه با نیروهای خیر و شر و مبارزه علیه کژیهای درونی و پیرامونی باشد، تکیهبر مقاومت و پایداری در برابر دشمنان متجاوز به سرزمین ملی یا مذهبی دارد و در این نوشتار به راین وجه از هنر مقاومت تأکید میشود. اینگونه هنر مقاومت بر دو محور «بودن» و «شدن» استوار است. برای آنکه ملتی بتواند در برابر هجوم بیگانه مقاومت کند از یکسو نیازمند تقویت عزتنفس و شجاعت است و از سوی دیگر نیازمند وحدت همه افراد آن اجتماع. پس برای رسیدن به این دو اصل بایستی بر نیکیها و توانمندیهای آن اجتماع تأکید شده و «روایت» خوبیها و رشادتها و داشتههای آن قوم بیشازپیش روایت شود. بهترین سازوکار برای روایت سازی و روایت گویی از پیشینه هر قومی اسطورهسازی است. هر جامعهای برای تقویت روحیه رشادت و وحدت مردم خود اسطورههای منحصربهفردی ساخته است. این اسطورهها از دل تاریخ برآمدهاند و حماسهسرایان ابعاد شخصیتی آنها را شاخ و برگ دادهاند و گاه تا حد یکنیمه خدا بالابردهاند. اسطورهها و قهرمانهایی که گاه ملیاند و گاه مذهبی.
هنر مقاومت در جهان
رد پای آثار هنری مقاومت جهان را در تمامی هنرهای هفتگانه میتوانیم جستجو کنیم. این آثار ازلحاظ مضمون و محتوا در دو تقسیمبندی جای میگیرند. اول آنهایی که متأثر از جنگ هستند و دوم آثاری که در خدمت مبارزه و مقاومت تولید میشوند. بشر نخستین از همان ابتدای تشکیل جوامع بدوی، در معرض حمله هم نوعان خود از قبایل دیگر بود به همین دلیل با موسیقی و آیینهای جادویی و برگزاری نمایش و خواندن آواها و سرودهای دستهجمعی باعث افزایش روحیه هموندان و ترغیب آنها برای مقابله و مقاومت میشدند. رفتهرفته با پیشرفت بشر این آوازخوانیها تبدیل به حماسهسرایی و روایتگری و اسطورهسازی شد و از دل این روایتها و اسطورهها، مجسمهها و نقش برجستهها و نقاشیهایی با مضمون مقاومت خلق شد و نمایشهای متعددی به اجرا درآمد. بدینسان بدون آنکه بهطور مشخص عنوان «هنر مقاومت» به این آثار اطلاق شود، در هر دورهای از تاریخِ زیست انسانها، هزاران اثر هنری در سراسر جهان با موضوع مقاومت تولید میشد.
شاید بتوان گفت اولین کسی که بهعنوان یک سیاستگذار بهطور رسمی به تأثیر هنر در افزایش روحیه مقاومت، بالا بردن توان مقابله در جنگ و پیشبرد اندیشههای فکری و ایدئولوژیک اذعان کرد «لنین» بود. او که از پایهگذاران و سردمداران نظام کمونیست شوروی بود درست درزمانی که هنوز سینما دورههای آغازین خود را طی میکرد درباره هنر سینما گفت: «سینما با ما، همه ارتشهای دنیا علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد.» و با همین استراتژی توانست بسیاری از مردمان سرزمین شوروی و دیگر کشورها را با ایدئولوژی خود همراه سازد. در جنگ جهانی دوم نیز آنچه بیش از سایر عوامل باعث شکست نازیها شد، تولید و تکثیر آثار ارزشمند و ماندگاری بود که هنرمندان جبهه مقابل خلق کردند. در سالهای اخیر نیز انعکاس آثار هنری و ادبی جهان عرب و بهویژه فلسطین توانسته صدای مظلومیت مردم این سرزمین را به گوش جهانیان برساند و از مشروعیت رژیم اسراییل در سازمانهای بینالمللی بکاهد.
امروز دیگر نقش هنر و رسانه در بالا بردن روحیه مقاومت و بسیج ملتها برای مبارزه با نیروهای متخاصم و متجاوز بر هیچکس پوشیده نیست و هنرمندان و سیاستگذاران تلاش میکنند تا با خلق آثار تأثیرگذار از تمامیت ارضی کشور خود دفاع کنند.
هنر مقاومت در ایران
در ایران سیر تاریخی هنر مقاومت تشابه زیادی با سایر ملل دیگر دارد، اما ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی و مذهبی این سرزمین باعث بروز ویژگیهای انحصاری هنری در این خطه از جهان شده است. تا پیش از انقلاب، واژه «هنر مقاومت» در ایران مصطلح نبود و واژه «هنر و ادبیات حماسی» معرف این شیوه هنری بود. پس از انقلاب و همزمان با جنگ تحمیلی، واژه «هنر دفاع مقدس» تا سالها بر سر زبانها افتاد و بیشتر هموغم هنرمندان و متولیان از یکسو معطوف به ترغیب رزمندگان به دفاع و مقاومت بود و از سوی دیگر معطوف بازنمایی مقاومت در این جنگ نابرابر شد.
چندین سال پس از جنگ و با تشدید جنگهای منطقه بهویژه طولانی شدن مقاومت مردم فلسطین در برابر اسراییل، کمکم واژه هنر و ادبیات دفاع مقدس، جای خود را به واژه «هنر و ادبیات مقاومت» داد و این تغییر نگاه، محتوا و المانهای تازهای را به هنر و ادبیات حماسی ایران اضافه کرد. هرچند که واژه هنر مقاومت چند سالی است که در کشور رواج پیداکرده است، اما قدمت آن مانند سایر کشورها به عصر پارینهسنگی برمیگردد. ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی همواره مورد هجوم اقوام دیگر بوده است و این جبر جغرافیایی باعث پایداریهای مستمر و طولانی مردمان سرزمینمان در ادوار گوناگون تاریخی بوده است.
در میان هنرهای هفتگانه، بیشتر نمود هنر مقاومت ایرانی را میتوان در ادبیات این سرزمین جستجو کرد. ازآنجاییکه عالیترین بعد هنرنمایی ایرانیان از ابتدا در شعر، ادبیات و روایتگری نمود داشته و دارد، در جستجوی هنر مقاومت در ایران نیز با آثار ادبی بسیاری روبرو میشویم. حجم این آثار ادبی بهمراتب بیشتر از مجموع آثار شش هنر دیگر ایرانی با موضوع مقاومت در طول تاریخ هنر ایران است. نمونه بارز این آثار شاهنامههای ایرانی هستند که خالقانشان تلاش قابلستایشی در تقویت روحیه حماسی و مقاومت و همچنین اسطورهسازی داشتهاند. تأثیر ادبیات حماسی بر مردمان این سرزمین آنقدر بالا بوده که امروز در رشته ادبیات فارسی دانشگاهها گرایشی تعریفشده است به نام «ادبیات مقاومت» و مرجع تحقیق دانشجویانش در متون نثر ادبیات مقاومت آثار کهنی همچون تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، نفثه المصدور است و از دوران معاصر با چرند و پرند دهخدا و نویسندگان عصر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آشنا میشوند. همچنین در حوزه متون نظم ادبیات مقاومت نیز متونی، چون شاهنامه فردوسی، قصاید ناصرخسرو، اشعار عبید زاکانی، سیف فرغانی و شعرای دوره مشروطه مانند فرخی یزدی به دانشجویان آموخته میشود.
در ایران با توجه به سابقه تک خدایی بودن مردم و عجین بودن دین و مذهب در زندگی و حکمرانی این سرزمین، موضوع مذهب هم بر هنر تأثیر گذاشته است و هم بر نوع مقاومت در برابر بیگانه. هنر و ادبیات مقاومت در ایران همواره ترکیبی از هنر ملی مذهبی بوده و هست. همانطور که هنر ایرانی به دلیل تأثیرات مذهبی و برای دوری از محرمات بیشتر از آنکه معطوف به عناصر حقیقی باشد، سمبولیک و وابسته به نماد است، هنر مقاومت در این سرزمین نیز سرشار از المانهای تکراری و دیرآشناست. نمادهایی همچون رنگ سرخ، کبوتر، پرواز، سرو، خاک، مادر و... بدینسان هنرهای تجسمی ایرانی با محور مقاومت را میتوان بهسرعت از طریق نمادهایش بازشناخت. در هنرهای حجمی ایرانیان، به دلیل همان بازدارندگی مذهب در مجسمهسازی، آثار متنوعی را نمیبینیم بااینحال ردپای هنر مقاومت در نقش برجستههای کاخها و کتیبههای گذشتگان مشهود است و چند سالی است که مجسمهها و سردیسهای قهرمانان مقاومت نیز در برخی میدانهای کشور دیده میشود.
سرودهای و موسیقیهای حماسی که از ایام کهن در جنگها خوانده میشد، پیش از انقلاب و با آمدن رادیو و تلویزیون در ایران شکل جدیدی به خود گرفت و بهسرعت به ابزار بسیار قدرتمندی برای گروههای مبارز در زمان پهلوی تبدیل شد. در زمان جنگ تحمیلی سرودها و موسیقی مقاومت نقش بسیار مؤثری در پیشبرد جنگ داشت و امروز نیز این زیرشاخه هنر مقاومت طرفداران بسیاری در کشور دارد و به نظر میرسد کارکردش در ایران در نیمقرن گذشته بیش از سایر هنرهای ژانر مقاومت بوده است.
در هنر نمایش و تئاتر مقاومت نیز از آغاز جنگ تحمیلی تا امروز اتفاقات قابلتأملی رویداده است. اگر تا پیش از انقلاب تنها در نمایشهای تعزیه، نقالی، شاهنامهخوانی و پردهخوانی حماسهسرایی میشد و سخن از مقاومت به میان میآمد، با شروع جنگ هشتساله ایران، نمایشهای بسیاری با موضوع مقاومت به روی صحنه رفت و با حمایت متولیان فرهنگی و برگزاری جشنوارههای متعدد، روند تولید این آثار هنری ادامه دارد. سینمای مقاومت در ایران نیز به دلیل همزمانی رونق سینما در کشور با ظهور و استمرار جریانات انقلابی و عدالتخواهانه مردم علیه حکومت شاه و سپس پیروزی انقلاب و جنگ ایران و عراق و پسازآن تحولات و جنگهای منطقه، رشد و گسترش قابلتأملی داشته است و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم سینمای ایران یکی از پرچمداران تولید فیلمهای ژانر مقاومت در دنیاست.
هرچند که این نوشتار معطوف به آن شیوه هنری است که روایتگر مقاومت اجتماعی انسانی در برابر اجتماعی متجاوز به سرزمین و خاک کشور است، اما سادهانگارانه است که «هنر مقاومت» را محدود به این دستهبندی کنیم. در هنر ایرانی ما همواره با انواع مقاومتها و کشمکشهای انسان روبرو هستیم بهطور مثال در بسیاری از آثار هنرمندان بزرگی همچون حافظ، انسان در برابر نیروی اهریمن درون و برون مقاومت میکند.
در هنر امروز ایران و جهان نیز شاهد آثاری هستیم که در ذات خود مقاومت را فریاد میزنند، اما این مقاومت در برابر نیروی آشکار خارجی نیست. پیچیدگیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جهان باعث شده تا آثاری شکل بگیرند که مبتنی بر مقاومت فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی است. مقاومت در برابر اختلاف طبقاتی، محدودیت آزادیهای فردی و اجتماعی، ممنوعیتها، تحریمها و فشارهای سیاسی و اجتماعی و تلاش برای تغییر سبک زندگی و ایدئولوژی و حتی تغییر قوانین مدنی کشورها بخشی از کاربرد هنر مقاومت در عصر حاضر است. ازاینرو مجال بیشتری لازم است تا با نگاهی ژرف به هنر و ادبیات مقاومت امروز جوامع نظر افکنیم تا بتوانیم با دیدی باز مسیر آینده جوامع بشری و بهویژه ایران را دریابیم.
*پژوهشگر و مدرس دانشگاه
/انتهای پیام/