روایت موجر و مستأجر از منظری دیگر؛
یادتان باشد شما همسایه من هستید و این خانه تا زمانی که در آن ساکن هستید، متعلق به خود شماست. مثل دو همسایه خوب و صمیمی با هم زندگی می‌کنیم، من هیچ دخالتی در زندگی شما نمی‌کنم و شما نیز همین طور تمیز و مرتب که خانه را تحویل گرفته‌اید مثل خانه خودتان باید از آن مراقبت کنید. اگر از همان اول همه چیز را شرط کنیم و اخلاقاً به آن پاییند باشیم و در عین حال یک قرار داد قانونی و درست ببندیم، بعداً کمتر دچار مشکل می‌شویم
به گزارش «سدید»؛  دستش را گذاشته روی گلوی نحیف‌مان و می‌گوید: باید ۲۰ میلیون بگذاری روی ودیعه و یک و نیم میلیون روی اجاره، وگرنه بلندتان می‌کنم. یکی نیست بگوید بی‌انصاف در این شرایط کرونایی خدا را خوش می‌آید خلق‌الله را آواره و بی‌خانمان کنی؟...

حکایت موجر و مستأجر حاوی ماجرا‌های تلخ و دردناکی است که همچنان به گوشمان می‌رسد. داستان صاحبخانه و مستاجر متأسفانه از آن دست داستان‌هایی است که در بسیاری موارد با بی‌وجدانی و نادیده‌گرفتن اولیه‌ترین اصول اخلاقی همراه بوده است. البته نباید از حق گذشت که آدم‌های بد این داستان الزاماً و همیشه مالکان نبوده‌اند و هستند مستأجر‌های بسیاری که به محض اسباب‌کشی به خانه جدید، کنگر خورده و لنگر می‌اندازند و ذره‌ای به تعهدات خود عمل نمی‌کنند. البته در این میان کم نیستند نمونه‌هایی که بدون هیچ مشکلی سال‌های سال با هم قرارداد می‌بندند و حتی گاهی بدون قرارداد رسمی با صلح و آرامش به قول و قرار میانشان به خوبی عمل می‌کنند. گپ و گفتی با شماری از این نمونه‌های خوب شاید الگویی باشد برای دیگرانی که گاهی بدترین راه را در این زمینه انتخاب می‌کنند.

صاحبخانه‌ام شرایط مرا درک کرد

- حسین کمالی، بازنشسته
به صاحبخانه‌ام قول داده بودم سر یک‌سال و نیم بلند می‌شوم، چون آپارتمان خودم از سوی یک پیمانکار در حال ساخت قرار بود یک‌سال و نیمه تحویلم دهد، اما متأسفانه مشکلات ناشی از کرونا کار‌ها را کند کرد و خانه‌ام آماده نشد. در نتیجه من نیز نتوانستم به قولی که به صاحبخانه‌ام داده بودم، عمل کنم و مجبور بودم شش ماه دیگر تمدید قرارداد کنم و طبق عرف نه تنها شش ماهه نمی‌شد باید یکساله قرارداد می‌بستم و میزان اجاره بیشتری پرداخت می‌کردم. با صاحبخانه صحبت کردم و شرایط را گفتم، خوشبختانه وضعیتم را درک کرد و، چون می‌دانست جز مستمری بازنشستگی درآمد دیگری ندارم، گفت تا هر وقت خانه‌ات آماده شد با همان اجاره سابق بنشین. شاید باورتان نشود خیلی زود نتیجه این محبتش را دید و خداوند گرهی از زندگی‌اش باز کرد که مدت‌ها درگیر آن بود. این یک واقعیت است که از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری.

شکل قرارداد را تغییر دادیم و مشکل حل شد

- صادق علیپور، کارمند
یک مشکل مالی پیش‌بینی نشده باعث شد که دیگر نتوانم از پس اجاره بربیایم. حقیقتش صاحبخانه‌ام هم یک خانم سالمند است که همسرش سال‌ها پیش فوت کرده و تنها منبع درآمدش آپارتمانی است که به من اجاره داده است. وجدانم قبول نمی‌کرد اجاره‌اش را عقب بیندازم، خودم پیشقدم شدم و پیشنهاد دادم از ودیعه‌ای که نزدش دارم، اجاره را کم کند. شکل قرارداد را نیز تغییر دادیم و امضا کردیم تا کاملاً رسمی باشد. می‌دانستم که مشکل مالی‌ام مقطعی است و چندماه دیگر حل می‌شود، پس ترجیح دادم پول ودیعه‌ام به عنوان اجاره کم شود، چون در آینده می‌توانستم جبران کنم. متأسفانه بعضی مستأجرها، هم خدا را می‌خواهند هم خرما را و فقط شرایط خودشان را می‌بینند. درست است که صاحبخانه باید هوای مستأجر را داشته باشد، اما آن کسی که خانه‌اش را اجاره داده حتماً به پولش نیاز دارد و نباید او را اذیت کرد و اگر واقعاً راهی هست نباید پرداخت اجاره را عقب انداخت.

خدمت را جایگزین اجاره کردم

- یدالله فیروزی، شغل آزاد
شرکتی که کار می‌کردم بعد از مدتی تعطیل شد و این موضوع همزمان با شیوع کرونا بود. دیگر نمی‌توانستم از پس پرداخت اجاره خانه بر بیایم. صاحبخانه‌ام که خودش عضو هیئت مدیره مجتمع محل زندگی ما بود، در جریان موضوع قرار گرفت. خداخیرش دهد پیشنهاد داد در عوض اجاره کار‌های تأسیساتی و تعمیراتی مجتمع را برعهده بگیرم و به این ترتیب چندماهی که بیکار بودم، توانستم بحران مقطعی زندگی‌ام را رفع کنم و بعد از مدتی دوباره رفتم سرکار و در یک شرکت دیگر مشغول شدم.

هرچقدر در وسعتان است اضافه کنید

- تقی محمدزاده، مالک
من یک بازنشسته هستم و یک آپارتمان نقلی هم دارم که معمولاً به زوج‌های جوان اجاره می‌دهم تا کمک خرج زندگی‌ام باشد. الان هم یک زوج بدون فرزند ساکن آن هستند. امسال که قرار بود تمدید کنند می‌دانستم اول زندگی‌شان واقعاً بی‌انصافی است مبلغ زیادی اضافه کنم. گذاشتم در اختیار خودشان و گفتم اگر وسعتان رسید، خودتان روی اجاره هر ماه مبلغی کم و زیاد بگذارید و اگر هم نتوانستید همان اجاره سابق را بدهید. خانواده خوبی هستند و خودشان هر ماه که دستشان برسد یک مبلغی اضافه بر اجاره ثابت واریز می‌کنند.
صاحب خانه کسی است که در آن ساکن است!

- صدیقه صفرزاده، مالک
همسرم سال‌هاست که فوت کرده و در این سن و سال از دار دنیا یک خانه دو طبقه دارم که در یکی خودم و دو فرزندم زندگی می‌کنیم و یک طبقه دیگر را اجاره داده‌ام. همیشه به مستأجرهایم از همان ابتدا می‌گویم یادتان باشد شما همسایه من هستید و این خانه تا زمانی که در آن ساکن هستید، متعلق به خود شماست. مثل دو همسایه خوب و صمیمی با هم زندگی می‌کنیم، من هیچ دخالتی در زندگی شما نمی‌کنم و شما نیز همین طور تمیز و مرتب که خانه را تحویل گرفته‌اید مثل خانه خودتان باید از آن مراقبت کنید. اگر از همان اول همه چیز را شرط کنیم و اخلاقاً به آن پاییند باشیم و در عین حال یک قرار داد قانونی و درست ببندیم، بعداً کمتر دچار مشکل می‌شویم.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha