بررسی تاثیر شعارزدگی و فرم ثابت در از بین رفتن جذابیت سریال‌های امنیتی؛
طی سال‌های اخیر و با ساخت و پخش سریال‌هایی با مضامین امنیتی مانند خانه امن، ترور خاموش، گاندو ۱ و ۲ و... تلویزیون اقبال و توجه جدی تری به ضرورت وجود این ژانر و قالب در پروژه‌های سریال سازی در سیمای رسانه ملی از خود نشان داده است، اما باید توجه داشت که این مسئله به آن معنا نیست که رسانه ملی با افزودن یک شماره به نام یک سریال که در جذب نسبی مخاطب موفق بوده، قصد داشته باشد تا خود را دائماً در یک قالبِ ثابت تکرار کند.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ سریال گاندو با مضامینی چون اجتماعی، حادثه‌ای و امنیتی به نویسندگی آرش قادری و با کارگردانی جواد افشار نخستین بار در قالب فصل اول آن خرداد ماه 1398 از شبکه سوم سیما پخش شد که خط داستانی آن عمدتاً بر محور توطئه های خارجی علیه امنیت داخلی و متزلزل کردن وضعیت بین المللی ایران خصوصاً پیرامون پرونده های هسته ای و برجام بود که مهم ترین بخش این سریال به کنترل و مراقبت و سپس دستگیری و تبادل مایکل هاشمیان، خبرنگار ایرانی-آمریکایی در ایران و جاسوس سازمان CIA بود که این شخصیت در واقع مشابه شخصیت جیسون رضائیان، جاسوس آمریکایی در ایران بود که چند سال قبل به جرم ارتکاب اَعمال مجرمانه علیه امنیت ملی ایران به همراه همسرش یگانه صالحی دستگیر شده بود.

گاندو در دو فصل تلاش کرد تا نمود و برآیندی از فعالیت ها و پرونده ها و پروژه‌های مرتبط با  سازمان اطلاعات سپاه را نمایش دهد. در این سریال بازیگران مطرحی مانند داریوش فرهنگ و وحید رهبانی به ایفای نقش پرداختند و این سریال برای اولین بار نمودی از فضای نزدیک مربوط به فعالیت های امنیتی و ضد جاسوسی سازمان اطلاعات سپاه را به تصویر کشید که این سوژه و پرونده های خاصِ امنیتی که در بستر داستان مطرح می شد، خود به تنهایی در جذابیت هردو فصل گاندو موثر بود.

حواشی این سریال

پس از اتمام فصل اول این سریال، خبرها حاکی از آن بود که فصل دوم آن نیز در شُرف تهیه است که سرانجام از اوایل فروردین ماه 1400 و همزمان با تعطیلات سال نو، هر شب از شبکه سوم سیما پخش شد. پخش فصل دوم سریال گاندو 2 با حواشی زیادی همراه بود که نمونه ای از فشارها و حواشی، اعتراضات مقامات دولتی به نحوه انعکاس مسائل مربوط به دولت و وزارت امورخارجه و خصوصاً پسینه‌ی مذاکرات برجام و مسائل پسابرجام بود و همچنین اعتراض محمدجواد ظریف مبنی بر دروغ بودن این سریال و... که براساس برخی شنیده‌ها و اخبار، این موضوع منجر به آن شد تا صدا و سیما نسبت به سانسور کلامی در برخی از قسمت های سریال گاندو 2 اقدام کند. از این رو سرانجام همزمان با نزدیک شدن به پایان تعطیلات سال نو، پخش سریال گاندو که برای 30 قسمت تهیه شده بود، پس از پخش قسمت سیزدهم متوقف شد که به گفته مجتبی امینی، تهیه کننده این سریال، ادامه پخش گاندو 2 به ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری 1400 موکول شد تا مخاطبان این سریال شاهد تماشای گاندو 3 باشند.

 

  • اثر زمان پخش مناسب بر تاثیر حداکثری

پیش از پایان سال 1399 مهدی آذرپندار، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما طی مصاحبه ای نقلِ به مضمون اعلام کرد که با توجه به تعطیلات سال نو، پخش سریالی با موضوع امنیتی می تواند دارای جاذبه برای مخاطب باشد و ضرورتاً نباید همیشه در ایام تعطیلات سال نو از موضوعات دیگری مانند فیلم و سریال های سرگرم کننده و... بهره برد و محتوای سریال‌ها می‌تواند شامل موضوعات حوزه امنیت نیز باشد. صرف نظر از اینکه یکی از وظایف رسانه آن هم در تراز و تاثیر صدا و سیما، پررنگ کردن وجوه و الزامات حوزه امنیت پایدار و امنیت داخلی است، طبیعی است که نقش و اثر سریال هایی با این موضوع نسبت به آگاهی بخشی به مخاطب غیرقابل انکار است اما ضروری است تا نسبت به پخش سریال هایی با مضامین این‌چنینی از زمان ها و اوقات مناسب تری در فصول و در طول سال بهره برد. زیرا طی سال های گذشته و با توجه به سوابق استقبال مخاطبان از سریال ها و برنامه های نوروزی، معمولاً برای این ایام سریال هایی با مضامین طنز و کمدی و شاد و مفرح (با توجه به دشواری سال 1399 که گذشت) با درون مایه نگاه به حوادث و رخدادهای روز بیشتر مورد اقبال بیننده قرار داشته و شاهد این مدعا نیز آمار سازمان صدا و سیما از میزان جلب نظر مخاطبان به سریال های نوروزی است که سریال امنیتی گاندو (علیرغم آمار قابل توجه و بالای تماشای این سریال) در رتبه بعد از سریال طنز نون-خ قرار دارد. از این رو پخش سریال هایی با مضامین امنیتی فضای مختص به خود در ایام سال را می طلبد تا تاثیر آن به طور طبیعی و بدون وجود برنامه ی رقیب در آنتنِ پخش بهتر و بیشتر گذاشته شود.

  • اثر تکرار قالبِ ثابت در سریال ها

گاهی یک سریال با مضمون مورد پسند نزد مخاطب با استقبال فراوان از سوی وی روبرو می شود که این مسئله معلول بسیاری عوامل از جمله تعلق موضوع آن سریال به زمانه و اقتضائات آن زمان و نیاز مخاطب است. گاهاً این مسئله و توفیق منجر به آن می شود تا برنامه ساز ترغیب یا تطمیع شود تا آن قالب سریال را با همان نام در فصل های بعدی تکرار کند.

به طور مثال می شود به سریال پایتخت اشاره کرد؛ این سریال در اولین قسمت خود با محوریت توجه و تمرکز آسیب شناسانه و اولویت بر مسئله خانواده و مهاجرت از روستا به شهر و آسیب ها و مشکلات پیرامونی آن تلاش کرده بود تا داستان یک خانواده با ویژگی های خانواده امروز ایرانی را برای مخاطب آن هم با یک تمِ شهری-روستایی و قالب اجتماعی ترسیم و تدوین کند که در آن سال این ویژگی از اصلی ترین موارد محبوبیت این سریال نزد مخاطبان رسانه ملی بود که تعریف و تمجید مقام معظم رهبری و سایر منتقدان و مخاطبان خاص پیرامون خانوادگی بودن این سریال و انعکاس درست از خانواده ایرانی با مصائب و اقتضائات‌اش را در برداشت اما این مسئله سازندگان پایتخت و خصوصاً رسانه ملی را که همواره خود را با بحران جلب مخاطب مواجه می دید بر آن داشت و ترغیب کرد تا فصل های بعدی این سریال را بسازد. هرچه پایتخت به سمت جلو و ساخت فصل های بعدی می آمد، وجوه محتوایی آن شعارزده تر و سطحی تر و حتی گاهی در برخی از قسمت های برخی فصول رنگ ابتذال و محتوایی سخیف را به خود می گرفت؛ در نهایت آن فرم ابتکاری در فصل اول هرچه به سمت جلو آمد رنگ باخت و این سریال باید صرفاً خود را با هرجنس محتوایِ مقدور و در دسترس خود را برای مخاطب حفظ می‌کرد. در مقابل این تجربه نه چندان دور رسانه ملی، سریال گاندو قرار دارد که می رود تا فصل سوم آن پس از انتخابات 1400 پیش روی مخاطبان ارائه شود. این در شرایطی است که در فصل اول سریال گاندو صرف نظر از میزان قلیلی از شعارزدگی در قسمت های پایانی، فرم انتخابی برای ارائه یک محتوا و پیام امنیتی به مخاطب، وجه ضرورت امنیت پایدار و لازمه وجود یک دستگاه امنیتی فعال و هوشیار را نمایندگی می‌کرد اما در فصل دوم سریال گاندو علی رغم آنکه برخی محتوای ارائه شده که مدت زمان زیادی از رخداد واقعی آن در کشور نمی گذشت و تا حدی به روز بود، بسیار بیش از گذشته درگیر با نوعی شعار زدگی می شد که این مسئله ریشه جدی و عمیق در قالب فرم انتخابی دارد که متعلق به فصل اول آن و به نوعی مصرف شده بود که برای مخاطب جنبه نو بودن نداشت و صرفا با تغییر ساختار و ظاهر سکانس ها و تغییر دکور نمی شود بر این مانع فائق آمد. لذا هرچه بیان می شود گاهاً جنبه تکرار آن فرم را دارد و از این رو در گاندو 2 تکرار همان قالبِ فرمی اما با محتوایی متفاوت به چشم می خورد و فراوان است و به نظر می رسد بار جذابیت و جلب مخاطب در فصل دوم بیشتر بر دوش سکانس هایی با تِمِ تعقیب و مراقبت، تعقیب و گریز و خنثی سازی توطئه عملیات بمب گذاری و... بود که از عوارض جدی این رویه در گاندو 2 می تواند کمرنگ کردن اثر فصل گذشته ی این سریال نزد مخاطب باشد؛ چراکه معمولاً ذهن مخاطب در مواجه با یک قالب فرم انتخابی در یک خروجی رسانه ای که در اینجا سریال است، از تجزیه و تفکیک آگاهانه دوری می کند و بیشتر تمایل به ایجاد پیوند و نوعی این همانی میان آنچه از یک سریال در گذشته دیده و آنچه از همان سریال می بیند دارد. بنابراین در موارد اینچنینی که سریال گاندو 2 نیز از آن بی بهره نبود، ممکن است تا تاثیر مثبت فصل اول آن نیز به واسطه وجود برخی شعارزدگی ها و جناح گرایی ها و... در فصل دوم تحت الشعاع قرار گیرد و کمرنگ شود و آنچه می تواند پدید بیاید، تضعیفِ اثر مثبت سریال (خصوصاً ناظر بر اثرات مثبت فصل اول) به عنوان یک پدیده رسانه‌ای در تقویت موئلفه های امنیت پایدار در ذهن مخاطب است. در واقع می شود نتیجه گرفت که استقبال مخاطب از فصل اول ممکن است تا سازنده را در این دام بیاندازد که هرچه با این دست فرمان و در این قالب این سریال را در فصل های بعدی بسازد و تکرار کند و پیش برود، همان تاثیر و جلب نظر مخاطب را در فصل های بعدی نیز شاهد خواهد بود، در حالی که سریال با تکرار قالب خود ممکن است تا اثرِ قبل از خود را پاک کند. این مسئله با توجه به در پیش بودن سریال گاندو 3 دور از نظر و مداقه نیست.

  • کیفیت مواجه با جامعه مخاطب

گاندو یک سریال با مضامین و مفاهیم امنیتی است و روشن است که معمولاً این مفاهیم برای هر جامعه مخاطبی به طور شفاف و صریح قابل درک نیست. پس ضروری است تا با شکافتن مسائل امنیتی و معلول های آن و فرصت دادن به ذهن و توجه مخاطب و سایه روشن زدن به تاثیر رخدادها و اتفاقات امنیتی بر زندگی اجتماعی و اجتماع، مخاطب را از آن تاثیرات آگاه کرد. در برخی سکانس های گاندو 2 مسائل امنیتی و سیاست خارجی و حوزه بین المللی آنقدر سریع و پرسرعت بدون آنکه فرم و قالب خاص خود را داشته باشد بیان می شد که گویی بازیگران در حال خواندن یک بیانیه بودند. به گونه ای که گاهی مقدار فاصله درونمایه موضوعی فیلم با آگاهی و فهم مخاطب زیاد بود و این مسئله ضمن اینکه میزان بیان و کلامِ خارج از فرم و شعارزده در فیلم را افزایش می دهد، زمینه دوری مخاطب و کمرنگ کردن استقبال او از فیلم را فراهم می کند؛ آن هم در شرایطی که گاندو 2 غالباً خوش ساخت و خوش ریتم بود و به خوبی توانسته بود تا از جاذبه های بصری و دراماتیک نسبت به جلب نظر و ذائقه مخاطب بهره ببرد. این در حالی است که بعضاً در گاندو 2 حرف از واقعیات محسوس ایران امروز به میان می آید که ما به اِزا و بارقه آن در جامعه امروز ایران مشهود است اما یک قالب شعارزده و بیان شعاریِ روزنامه ای مخاطب را از آن واقعیت که در بستر داستان روایت می شود و ما به ازای عینی و بیرونی دارد دور می کند و به نوعی نتیجه فیلم به چیزی علیه خود تبدیل می شود. موارد اینچنینی در حالی در برخی سکانس ها موجود بوده عقبه داستان لازم از آنچه به طور شعاری و مانند خوانش بیانیه در فیلم مطرح می شود موجود نبوده است؛ طبیعی است وقتی فرم نتواند متن را پشتیبانی کند کلام، جز یک صورت شعاری نمود نخواهد داشت.

  • نمایشی از مانور توانایی دستگاه امنیتی

یکی از ویژگی های مثبت سریال گاندو 1 و 2 نمایش توانمندی های دستگاه امنیتی در سخت افزار و نرم افزار است که در نوع خود نقش اطمینان بخش به افکار عمومی پیرامون وضعیت امروز امنیت  ایران دارد و از سوی دیگر با ایفای نقش به عنوان یک اهرم بازدارنده، از ضریب بالای توانایی دستگاه امنیتی در رهگیری و کشف و خنثی سازی توطئه های داخلی یا دارای رگه های بیرونی و بین المللی حکایت دارد. همچنین گاندو نقش و اثر و کیفیت بهره برداری سیستم امنیتی از تکنولوژی روز در مقابله با توطئه های احتمالی را عیان کرده است و این مسئله به شکل یک مانور در ارائه و نمایش توانایی های دستگاه امنیتی خصوصاً در حوزه تکنولوژیک و سایبری به خودی خود نقش بازدارنده در مقابل دشمن دارد.

در نهایت امر اینکه...

طی سال های اخیر و با ساخت و پخش سریال هایی با مضامین امنیتی مانند خانه امن، ترور خاموش، گاندو 1 و 2 و... تلویزیون اقبال و توجه جدی تری به ضرورت وجود این ژانر و قالب در پروژه های سریال سازی در سیمای رسانه ملی از خود نشان داده است که اتفاق خوب و موثری به نظر می رسد. البته که ضروری است تا رسانه ملی با خلق و یافتن قالب های مختلف با فرم های جذاب برای ساخت و تولید آثار معمایی-امنیتی با هدف جذبِ موثر و هدفمند و آگاهی بخش مخاطب در سپهر امنیت پایدار بیش از پیش گام بردارد؛ مضاف بر آن که مسئله به آن معنا نیست که رسانه ملی با افزودن یک شماره به نام یک سریال که در جذب نسبی مخاطب موفق بوده، قصد داشته باشد تا خود را دائماً در یک قالبِ ثابت تکرار کند که در این صورت ممکن است تا دستاوردهای گذشته از این منظر، در افکار و اذهان مخاطب کمرنگ شود و خاصیت ماندگارِ مفهومی و فرهنگی خود را از دست بدهد.

 

سریال گاندو 1 و 2 و سریال های مشابه از این دست مانند خانه امن ثابت کردند که می شود به طور مستند و با یافتن ما به ازاهای بیرونی و عینی و ملموس از جامعه، به ریشه بسیاری از مشکلات کلان در سطح سیاستگذاری و حاکمیت و دولت پرداخت و به نوعی رسانه حتی در انعکاس علل و ریشه های بسیاری از مشکلات در نهادهای دولتی و حاکمیتی از نزدیک و به طور عملی و صریح و شفاف وارد شود. صرفه نظر از آن جنبه های شعارگونه در برخی سکانس های گاندو 2، این سریال نشان داد که در قالب سریال، تلویزیون می تواند نسبت به ورود به فضای نقد مستقیم، صریح و جزئی به برخی عملکرد دولت ها وارد عمل شود و تابوشکنی کند، آن هم وقتی یک دولت هنوز بر سر کار است نه آنکه انعکاس این نقیصه ها در قالب سریال ها را به سال ها بعد از اتمام دوره دولت ها حواله دهد. البته که برای تفوّق و رشدِ چنین قالبی ضروری است تا به دور از نقدهای روزنامه ای و گفتارهای بیانیه ای در فیلم و سریال ها و بعضاً به طور یکطرفه، تمامی جوانب در برابر مخاطب مطرح شود که در این صورت می تواند این نوید را به رسانه ملی بدهد که این سطح و سبک در نزدیک شدن و مواجه با علل و عوامل مشکلات حتی مربوط به سطوح حاکمیتی و دولتی، اعتماد مخاطب و جلب توجه و نظر بیشتر مخاطب را به همراه داشته باشد.

 

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha