به گزارش «سدید»؛ نزدیک به یکچهارم از سال میلادی جدید گذشته است، اما سینمای چین درحالی رکوردهای جهانی گیشه را شکسته که سال نوی چینی حدود ۴۰ روز پس از سال نو غربی شروع میشود. بهعبارتی سرراستتر، سینمای چین در فرصتی یکماهه توانست از سینمای آمریکا که فرصتی سهماهه داشت، پیشی بگیرد. مساله فقط رکوردشکنی چینیها و جاماندن آمریکاییها در این مقطع نیست؛ بلکه باید دانست سینمای جهان طی سالهای اخیر دستخوش تغییراتی اساسی شده است. در اینجا اشارهای به فهرست ۱۰ فیلم پرفروش جهان در سال ۲۰۲۱ تا به اینجای کار شده است که به جز دو مورد، همه چینی هستند و توضیح مختصری راجعبه هر فیلم هم آمده است. اشاره به تغییراتی که در سینمای جهان درحال رخ دادن است، چنانکه با موضوع رکوردشکنی چینیها در زمستان سال ۲۱ مرتبط باشد، بخش دیگری از پروندهای است که میخوانید. مقاله یکی از اساتید دانشگاهی چین که در روزنامه دولتی گلوبالتایمز منتشر شده هم ضمیمه این پرونده شده تا از چشماندازی که خود چینیها برای سینمایشان در نظر گرفتهاند، اطلاعاتی حاصل شود.
جابهجاییهای بزرگ
نگاه به جدول پرفروشهای سینمای جهان در سال ۲۰۲۱ تا همین جای کار نشان میدهد یکسری جابهجاییهای بزرگ رخ داده است. از ۱۰ فیلم پرفروش امسال جهان تا به همین جای کار فقط فیلم ششم آمریکایی است و فیلم نهم به هندوستان، البته نه جریان غالب بالیوود بلکه به سینمای تامیل تعلق دارد و باقی آثار همه چینی هستند. مساله فقط جابهجایی بین چین و آمریکا در جدول پرفروشهای جهان نیست؛ بلکه تغییرات محتوایی محسوسی هم در ترکیب جداول فروش وجود دارد. سالی که گذراندیم، یعنی۲۰۲۰ میلادی هم به اندازه خودش در این زمینه عجیب بود و نهتنها مجموع فروش فیلمهای آمریکایی را در رتبهای پایینتر از چینیها قرار داد، بلکه مثلا دیگر خبری از فیلمهای ابرقهرمانی درمیان آثار پرمخاطب جهان نبود و یک انیمیشن ژاپنی، ۶۰درصد بیشتر از پرفروشترین انیمیشن کمپانی دیزنی فروش داشت و در رتبه هفتم جهان قرار گرفت. این تغییرات محتوایی در ترکیب جداول پروفروشهای سینمای جهان، کار هالیوود را از آنچه طی سالهای اخیر دچارش بود هم سختتر میکند. اگر کلیشههای ثابت بازار جهانی فیلم به هم بخورد، تجاریسازان هالیوود با مشکل جدی مواجه خواهند شد. آنها فقط در یک بازار پیشبینیپذیر میتوانند به سلطنت خودشان ادامه بدهند؛ مثلا بازیگرانی که حضورشان تضمین گیشه است یا ژانرهایی که چنین تضمینی را میدهند و سرمایهگذاریهای کلان را توجیهپذیر میکنند. حالا، اما سینمای جهان نهتنها از جانب تولید، تغییراتی داشته و بازیگران تازهنفسی را بهخود میبیند، بلکه در جانب مصرفکنندگان هم تغییرات محسوسی کرده است. مخاطبان جدیدی به میدان آمدهاند که قبلا بهطور اساسی مخاطب سینما نبودند و با اینکه مشتری سینمای تجاری هستند، کلیشههای هالیوودی را برنمیتابند و با سلیقههای خاص و پیچیدهشان، حساب و کتاب سرمایهگذاران آمریکایی را به هم میریزند. دیگر رقیب سینمای آمریکا فقط سینمای هنری نیست که بتوان نادیدهاش گرفت و فقط به سود فکر کرد؛ بلکه یک سینمای تجاری دیگر که با آن تفاوت اساسی دارد، در مقابلش قرار میگیرد. سینمایی که تمام تکنیکهای این هالیوود صدساله را از بر است، اما خودش برای هالیوودیها تقلیدپذیر نیست و چیز ناشناختهای است که غافلگیرشان میکند. باید توجه کرد کار هالیوود درحالی اینقدر سخت و پیچیده میشود که پیش از این هم روی مرز ورشکستگی درحال حرکت بود.
تقریبا در یک دهه گذشته، اگر فروش فیلمهای آمریکایی در چین نبود، هالیوود به ضرردهی مطلق میرسید. با توجه به این نکته میتوان فهمید فتح بازار داخلی چین توسط خود چینیها و کنار رفتن فیلمهای آمریکایی در این بازار، چطور هالیوود را به سمت سقوط در چاه ورشکستگی هل میدهد. هالیوود داشت ورشکسته میشد و بازار چین را راه نجاتی برای خودش یافت، اما چینیها صرفا از فیلمهای آمریکایی استفاده کردند تا بتوانند برای بخش خصوصی این کشور، ساخت سالنهای نمایش فیلم را از نظر اقتصادی دارای صرفه و توجیه کنند. پس از ساختهشدن این سالنها و روی دورافتادن ساختوساز سالنهای بعدی، حالا آنها میخواهند فیلمهای خودشان را در آن نمایش بدهند؛ درست مثل کسی که خانهای میسازد و آن را اجاره میدهد تا قسطهایش را بپردازد و پس از تسویه بدهیها، حالا خودش میخواهد در آن خانه ساکن شود. هالیوود داشت ورشکسته میشد، اما ۱۰ سال مستاجر چین شد و به گمان اینکه چنین بازاری را تا ابد در اختیار دارد، نفس راحت و غافلانهای کشید.
دلیل رفتن سینمای آمریکا به سمت ورشکستگی، به هیچوجه سختافزاری نبود. جامعهشناسان آمریکایی درباره مرگ چیزی که به «رویای آمریکایی» موسوم بود، تحلیلهای فراوانی کردهاند و عمدهترین دلیل ورشکستگی سینمای آمریکا هم همین قضیه، یعنی مرگ رویای آمریکایی و غیرقابلپذیرش بودن آن توسط نسلهای جدید این کشور است. طبیعتا وقتی رویای آمریکایی در خود آمریکا دیگر خریدار ندارد، در سایر نقاط جهان هم با چنین وضعی مواجه خواهد شد. آمریکا گذشته دور و درازی نداشت و سینمای آن، به مخاطبانش آینده را میفروخت و حالا که باور به واقعی بودن این آینده از بین رفته است، چیزی برای فروختن ندارد؛ درحالی که سینمای شرق، یعنی سینمای قاره کهن، گذشتهای دارد که میتواند آن را به مخاطبانش بفروشد؛ اصالتی را که در دوره مدرنیسم گم شده بود و البته آیندهای که هنوز امید به تحقق آن برای شرقیهای رو به جلو نامعقول نشده است. اصالت واژهای است که در گفتار سینمایینویسان شرق، بهخصوص چین، زیاد به آن برمیخوریم و حتی آینده هم بهنوعی تحقق بازگشت متجددانه به اصالت است؛ همچنانکه رویای آمریکایی بهعنوان یک آیندهفروشی نسیهای در گفتار سینمایینویسان آمریکا در سالهای اوج هالیوود زیاد به چشم میخورد و حتی نگاه به گذشته هم میخواست این را نشان بدهد که آمریکا از کجا به کجا رسیده و با همین الگو به کجاها خواهد رسید. نگاه به جدول پرفروشهای سینمای جهان در یکی، دو سال اخیر و تغییرات محتوایی محسوسی که در ترکیب آن به وجود آمده، این مسائل را بهتر روشن میکند.
دلیل رفتن سینمای آمریکا به سمت ورشکستگی
مطبوعات چین پیشبینی میکنند مجموعه فروش فیلمهای این کشور در سال ۲۰۲۱ از حدود ۱۰میلیارد دلار فراتر برود. از آنجا که سال گذشته بهخصوص در فصل سال نوی چینی، خود چین هم درگیر کرونا بود، مقایسهها معمولا با مدت مشابه امسال در سال گذشته انجام میشود. فروش فیلمهای چینی در جشنواره بهار چینی امسال نسبت به زمان مشابه آن در سال ۲۰۱۹ تا رقم ۳۲.۴۷ درصد افزایش داشته و به لحاظ تعداد مخاطبان هم تعداد کل تماشاگران جشنواره بهار امسال ۱۶۰ میلیون نفر است که ۲۱ درصد افزایش نسبت به ۱۳۲ میلیون نفر مخاطب جشنواره بهار ۲۰۱۹ را نشان میدهد. آیا چین در سینما جایگزین آمریکا میشود؟ اگر این جایگزینی به معنای آن است که جایگاه انحصاری هالیوود به همان شکل دست به دست شود و به سینمای چین برسد، باید گفت چنین جایگاهی درحال فروپاشی است و این تخت میشکند، نه اینکه سوارهاش عوض شود. نتیجهگیری منطقی از ریزودرشت آنچه تابهحال رخ داده و آنچه در حال رخدادن است به ما میگوید که قطبها عوض نمیشوند، بلکه دوران تکقطبی بودن سینمای تجاری جهان درحال به پایان رسیدن است. آمریکا این جایگاه را در سینما قبل از اینکه در عالم سیاست مدعیاش باشد و حتی قبل از شروع جنگ سرد و جنگ جهانی و امثال اینها به دست آورده بود. هالیوود هیچوقت یک رقیب تجاری جدی نداشت و رقبایش تا انتها قد نکشیدند؛ حالا، اما جهان سینما به سمت تنوع پیش میرود. آیا خود چینیها میخواهند سینمایشان جایگزین انحصار هالیوودی شود و با اینحال شرایط جدید زمانه چنین اجازهای را به آنها نمیدهد؟ سینما در آمریکا بخشی از قدرت نرم این کشور بود و ابزاری برای نفوذ فرهنگی در سایر کشورهای جهان بهحساب میآمد، اما نوع توسعه اقتصادی چین با آمریکا متفاوت است و به همراهی ابزار فرهنگی برای نفوذ در سایر کشورها نیاز چندانی ندارد. آمریکا خودش را بهشت روی زمین جا میزد، اما چین چنین نکرده و سودای مهاجرت به این سرزمین را در ذهن مردم سایر نقاط جهان ایجاد نمیکند.
سینمای آمریکا را به رویای آمریکایی میشناختند، اما اساسا چیزی به اسم رویای چینی در همان مختصات American Dream وجود ندارد که میخواست فرهنگ سایر قومیتها و ملیتها را مثل رودخانههایی به دریای فرهنگ آمریکا بریزد. از نظر اقتصادی چطور؟ اگر هم انگیزههای سیاسی و امثال آن وجود نداشته باشند، آیا ممکن نیست که چین با انگیزههای اقتصادی بهدنبال جایگاه ابرقدرتی در سینما بهصورت انحصاری باشد؟ قضیه بسیار پیچیده است و پاسخ این پرسش، چندلایه و در بعضی فرازها غیرقطعی خواهد بود، اما یک سوال دیگر درمقابل این سوال قرار میگیرد و آن هم اینکه چین چرا باید بخواهد سینمای باقی دنیا را فتح کند، درحالی که بسیاری از فاکتورهای جذابشدن فیلمهایش برای مردم خود این کشور، بهشدت بومی و برای مردم سایر نقاط جهان غیرجذاب هستند و بهعبارتی اگر چین بخواهد مطابق پسند دیگران فیلم بسازد، احتمالا به شوق یک بازار نهچندان بزرگ و کاملا نامطمئن، بازار تضمینشده و بزرگ داخلیاش را به خطر انداخته است. آیا چین نمیتواند سلیقه و پسند مردم سایر دنیا را به مردم خودش نزدیک کند؟ این تا حدودی ممکن است، اما نه کاملا و نه به این زودیها. البته درحال حاضر هم داخل خود چین نظرات مختلفی درباره آینده سینمای این کشور وجود دارد و بسیاری از نظریهپردازان براین باورند که قدمهای بعدی باید ناظر به فتح بازارهای جهانی فیلم باشد. تمام این زمزمهها را باید جدی دانست و احتمالی برایشان در نظر گرفت؛ اما تا اینجای کار دادهها و چشماندازها به ما میگویند که با جهان سینمایی متنوعتری پس از این روبهرو خواهیم بود؛ جهانی که شاید خود هالیوود هم در آن سهمی داشته باشد، اما نه مثل گذشته، انحصاری و یکهتازانه؛ و چین در آن ظهور میکند؛ کشوری که از سینمای هنری گرفته تا سینمای سرگرمی، کلی ابتکار جدید برای جهان دارد و کلی تصاویر و قصههای جدید.
هـالیوود رفت و ژانرهای مهجور به صدر جدول آمدند
از ابتدای سال میلادی جدید تا امروز که در اواخر سال شمسی ۱۳۹۹ این مطلب منتشر میشود، هشت فیلم از ۱۰ فیلم پرفروش جهان، چینی بودهاند و یک اثر هم به هندوستان تعلق داشته و سینمای آمریکا تنها توانسته است در رده هفتم جدول، جایی برای خودش پیدا کند. با توجه به اوضاعی که از روندهای سینمای جهان در باقیمانده سال ۲۰۲۱ پیشبینی میشود، این شکاف بین چین تازهنفس و هالیوود کهنهکار همچنان حفظ خواهد شد یا حتی بیشتر هم میشود. مقداری از این وضعیت به موفقیت چین در مهار پاندمی کرونا برمیگردد، اما قبل از شیوع این ویروس هم چنین روندی آغاز شده بود و پس از آن بعید است که هالیوود بتواند بهوضع سابق برگردد. نگاهی به فهرست ۱۰ فیلم پرفروش جهان در سال ۲۰۲۱ تا به اینجای کار، نشان میدهد که سقوط آمریکا از صدرنشینی جداول فروش، تنوع ژانری عجیبی در گیشههای جهان ایجاد کرده است. نکته جالبتوجه دیگر این است که حتی نماینده هندوستان در این فهرست هم از بالیوود نیست و در آن هیچکدام از ستارههای مشهور هندی حضور ندارند.
سلام مامان
«سلام مامان» یک فیلم کمدی چینی است که به نویسندگی و کارگردانی جیا لینگ و با بازی خود او در نقش اول، همچنین بازی شن تنگ، چن هه و ژانگ شیائوفی جلوی دوربین رفته است. این فیلم در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ همزمان با سال نو چینی منتشر شد و تابهحال بیش از ۷۹۲ میلیون دلار در گیشه فروش داشته است که آن را به پردرآمدترین فیلم سال ۲۰۲۱ و دومین فیلم پردرآمد غیرانگلیسی در تمام دورانها تبدیل کرده است. این فیلم با بازخوردهای مثبتی روبهرو شده و تبلیغات دهانبهدهان در محبوبیت آن نقش موثری داشته است. جیا لینگ این فیلم لطیف و دلنشین را که دارای مضمونی مادر و دختری است، بهعنوان ادای احترام به مادرش ساخته. داستان از این قرار است که پس از مجروح شدن شدید مادر جیا در یک تصادف رانندگی در سال ۲۰۰۱، او با سفری خیالی در زمان به سال ۱۹۸۱ میرود و دوست صمیمی مادرش میشود و تمام تلاش خود را برای خوشبختی او انجام میدهد، ازجمله تنظیم رابطه او با پسر مدیر کارخانه، به امید اینکه به مادرش شوهری بهتر، دختری بهتر و زندگی بهتری از زندگی اولش بدهد.
سری سوم کارآگاه چینی
«کارآگاه چینی ۳» یک فیلم کمدی و معمایی محصول چین است که به کارگردانی و نویسندگی چن سیچنگ و با بازی وانگ بائوکیانگ و لیو هوران جلوی دوربین رفته است. این فیلم دنباله فیلم کارآگاه چینی محصول ۲۰۱۸ است و در کل سومین قسمت از مجموعه کارآگاه چینی بهحساب میآید که در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ منتشر شد، یعنی ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ و همزمان با سال نوی چینی. این فیلم چندین رکورد را در گیشه بهثبت رساند، ازجمله بزرگترین افتتاحیه آخر هفته در یک سرزمین واحد با فروشی بیش از ۶۷۸ میلیون دلار، دومین فیلم پردرآمد سال ۲۰۲۱ و پنجمین فیلم غیرانگلیسی پردرآمد تاریخ. این اکشن کمابیش کمدی و نمکین، پس از حوادث بانکوک و نیویورک که متعلق به سریهای قبلی بود، تانگ رن و چین فنگ، یعنی دو قهرمانش را درحالی نشان میدهد که به توکیو دعوت میشوند تا جنایتی دیگر را که در آنجا رخ داده است، بررسی کنند و همین منجر به نبرد بین قویترین کارآگاهان آسیا میشود.
ادیسه نویسنده
«ادیسه نویسنده» فیلمی اکشن و ماجراجویانه و فانتزی محصول چین در سال ۲۰۲۱ به کارگردانی و نویسندگی لو یانگ و تهیهکنندگی نینگ هائو است که در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱، همزمان با سال نوی چینی منتشر شد. این فیلم براساس رمانی به همین نام اثر شوآنگ ژوئاتئو ساخته شده و ماجرای جستوجوی گوان نینگ (لی جیائین) برای یافتن دختر گمشدهاش را روایت میکند که به اعتقاد او توسط قاچاقچیان ربوده شده است. سرانجام یک شرکت قدرتمند با او تماس میگیرد که او را برای کشتن یک نویسنده جوان استخدام کند؛ نویسندهای که بهنظر میرسد رمان خیالیاش، واقعیت زندگی آنها را تغییر میدهد... این فیلم در سایت نقد Rotten Tomatoes میانگین امتیاز ۷ از ۱۰ را درمجموع نظر منتقدان کسب کرد که برای یک فیلم اکشن، آن هم اکشنی غیرآمریکایی، رتبه بسیار بالایی است. منتقدان فراوانی از سنگاپور تا آمریکا بهتمجید از ادیسه نویسنده پرداختهاند که ازجمله آنها ریچارد کوایپرز از ورایتی است و ادیسه نویسنده را پر از مناظر خیرهکننده میداند.
پایان بازی
«پایان بازی» یک فیلم کمدی سیاه و اکشن چینی- هنگکنگی است که به نویسندگی و کارگردانی رائو شیائوزی ساخته شده و بازیگر آن اندی لاو است. لاو در نقش یک رزمیکار در کلاس جهانی بازی میکند که با یک بازیگر بدشانس (شیائو یانگ) هویت خود را عوض میکند. این فیلم، نسخهای بازسازیشده از فیلم ژاپنی «کلید زندگی» در سال ۲۰۱۲ است که دارای مایههای رزمی نبود، اما پس از افتتاحیهاش در شانزدهمین جشنواره فیلم شانگهای، در جشنوارههای مختلفی از سراسر دنیا جوایزی کسب کرد. تولید فیلم «پایان بازی» در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شد و در ۷ ژانویه ۲۰۲۰ بهپایان رسید و در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱، مصادف با اولین روز ازتعطیلات سال نوی چین منتشر شد. شیائو یانگ یک خواننده معروف چینی در سبک سیپاپ است و وان کیان که در این فیلم بازی کرده هم ستاره مشهوری در چین و تایوان بهحساب میآید، اما برگ برنده اصلی فیلم، اندی لاو، ستاره نئونوآرهای رزمی است که در این فیلم هم درخشش چشمگیری داشته است.
خرسهای بونی: زندگی وحشی
«خرسهای بونی: زندگی وحشی» یک انیمیشن کمدی و فانتزی چینی و هفتمین فیلم بلند از مجموعه فیلمهای خرسهای بونی است. این فیلم در ابتدا برای انتشار در ۲۵ ژانویه ۲۰۲۰ برنامهریزی شده بود، اما با شیوع COVID-۱۹ بهتاخیر افتاد و سرانجام در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ (سال نو چینی) در سرزمین اصلی چین اکران شد. این فیلم بر موضوع خوشبختی متمرکز شده است و جوهر سعادت و چگونگی تاثیر شادی بر رفتار انسان را بررسی میکند. کارگردانان این انیمیشن ابراز امیدواری کردهاند که هم کودکان و هم بزرگسالان درحال تماشای فیلم درمورد این سوال که خوشبختی چیست، فکر کنند. آنها امیدوارند که این فیلم باعث شود مخاطبان به زندگی و آینده خود بیندیشند. در این بخش از داستانهای بونی، یک پارک موضوعی جدید به نام Wild Land افتتاح میشود، جایی که میهمانان میتوانند از دستبندهای تغییردهنده ژن برای تبدیل شدن به انواع حیوانات استفاده کنند. این انیمیشن برخلاف انیمیشن پرمخاطب «نژا» که چیزی بین سبک مانگاهای ژاپنی و سبک سهبعدی است، بهلحاظ سبک بصری شباهت بیشتری به کارهای شاد دیزنی دارد.
تولد دوباره نژا
«خدایان جدید: تولد دوباره نژا» یک انیمیشن چینی سهبعدی محصول ۲۰۲۱ است که در ژانرهای فانتزی و اکشن و با وام گرفتن از باورها و اساطیر چینی، به کارگردانی ژائو جی و نویسندگی مو چوان، براساس شخصیت نژا از رمان «سلسله مینگ سرمایهگذاری خدایان» ساخته شده است. این فیلم در سرزمین اصلی چین در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ (سال نوی چینی) منتشر شد. تقریبا چندسالی میشود که سری انیمیشنهای نژا هر سال هنگام بهار چینی یا همان نوروز زرد، یکی از پایههای ثابت اکران است و همیشه هم جزء پرفروشترینهاست، گرچه بهشدت خصوصیت بومی دارد و برای مخاطبان غیرچینی جذابیت چندانی ندارد. نژا یک فضای سایبرپانک یا پادآرمانشهر دارد. سههزار سال پس از جنگ نژا با سهآ، لی یونشیانگ موتورسوار جوان در شهر دونگهای متوجه شد که نژا دچار تناسخ شده است. او قبل از تسلط بر قدرت خود، با دشمنان قدیمیاش مواجه میشود که ظاهر میشوند و نژا باید یک کینه سههزار ساله را با قبیله اژدها حل کند.
تام و جری
تام و جری را همه میشناسند و غیر از نسخه معروف تلویزیونیاش، نسخههای متعدد دیگری هم از روی آن ساخته شده که در بعضیشان چهره این دو کاراکتر تفاوتهایی اساسی کردهاند؛ اما هیچوقت موقعیتهای بدیعی که خود والت دیزنی با این انیمیشن تلویزیونی ایجاد کرد، در نسخههای دیگر با همان کیفیت اجرا نشدند. حالا نسخهای از تام و جری برای سال ۲۰۲۱ میلادی اکران شده که دو شخصیت اصلیاش را کاملا شبیه کارتون کلاسیک آن درآورده، اما این دو کاراکتر نقاشیشده را در دل یک فضای زنده قرار داده است؛ چیزی شبیه سریال «وروجک و آقای نجار» که سالها پیش از تلویزیون ایران هم پخش میشد. داستان این فیلم در منهتن روایت میشود، جاییکه تامکت آرزو دارد پیانیست شود و رقیب دیرینهاش جریموس دنبال خانهای جدید است. درطول یکی از اجراهای تاموجری با او درگیر میشود و این شروع ماجراهای جدید است. کارگردانی این فیلم نه توسط یک شخص، بلکه توسط یک تیم انجام شده است. از ۸ مارس ۲۰۲۱، تام و جری ۲۳ میلیون دلار در ایالات متحده و کانادا و ۳۴.۲ میلیون دلار در سرزمینهای دیگر بهدست آورده که مجموعا در سراسر جهان ۵۷.۲ میلیون دلار بوده است.
استاد یین و یانگ
«استاد یین و یانگ» یک فیلم چینی تخیلی به کارگردانی لی وریان، با بازی چن کون و ژو شان است که با اقتباس از یک داستان سامورایی به قلم باکو یومماکورا، نویسنده ژاپنی ساخته شده است؛ یکی از همان فیلمهای اساطیری شرق که در آن شمشیرزنانی افسانهای، روی هوا حرکت میکنند و نیروهای جادویی دارند. این فیلم در سال ۲۰۱۸ فیلمبرداری شد و Netflix حق پخش بینالمللی آن را بهدست آورده، اما هنوز تاریخ انتشار را تعیین نکرده است. با اینحال چیزی که این فیلم را تا همین جای کار به رتبه هشتمین فیلم پرفروش سال در جهان رسانده، اکران آن در چین است که توسط کمپانی برادران هوآری Huayi انجام شده است. استاد یین و یانگ در اولین روز سال جدید چینی در ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ در چین منتشر شد و تابهحال نزدیک به ۴۲ میلیون دلار فروش داشته است. داستان این فیلم درباره چینگ مینگ، یک نیمهشیطان نیمهانسان است که بین دو جهان سفر میکند. هنگامی که پادشاه دیوها تهدید به بازگشت میکند، چینگ مینگ با بای نی که همپیمانش بود دوباره متحد میشود.
استاد
«استاد» یک فیلم مهیج و اکشن هندی به زبان تامیل است که توسط لوکش کاناگاراج، یعنی کسی کارگردانی شده که فیلمنامه را هم خودش بههمراه راتنا کومار و پون پارتهبان نوشته است. در این فیلم خبری از ستارههای مشهور سینمای هند نیست و البته چندسالی میشود که فیلمهای بدون ستاره هندی، رشد خوبی در گیشهها داشتهاند. داستان درباره یک نوجوان بهنام باهانی است که شاهد کشته شدن خانوادهاش توسط رقبای پدرش قرار میگیرد و حتی مجبور به پذیرفتن تقصیر میشود و در بازداشتگاه نوجوانان زندانی میشود، جاییکه بیرحمانه شکنجهاش میکنند، درنتیجه او شخصیتی سرسخت پیدا میکند. سالها بعد باهانی از زندان فرار میکند و در تجارت کامیون به فعالیتهای مجرمانه میپردازد. بهتدریج او به یک گانگستر ترسناک تبدیل میشود و با تحمیل جرائم خود به زندانیان بازداشتگاه، از مجازات مصون میماند. او که یک امپراتوری عظیم بهراه انداخته، همتراز با رقبای سابق پدرش رشد میکند و درنهایت آنها را میکشد که این تازه شروع ماجراست.
پاکت قرمز بزرگ
«پاکت قرمز بزرگ» یک فیلم کمدی عاشقانه است که به نویسندگی و کارگردانی لی کلونگ و با بازی بائو بییر و کلارا لی ویوی جلوی دوربین رفته و در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۱ یعنی سوم بهمن ماه ۱۳۹۹ در چین منتشر شده است. این فیلم نسخه بازسازیشده فیلم «هدیه نقدی» به کارگردانی لی کلونگ در سال ۲۰۱۴ است. سال ۲۰۲۰ اولین و دومین فیلم پرفروش دنیا چینی بودند و هر دو ژانر جنگی داشتند و امسال لااقل تا اینجای کار فیلم اول و دهم پرفروش جهان باز هم چینی هستند، اما هر دو کمدی و خانوادگی. پیچیدگی بازار چین که تجارتگران هالیوودی نمیتوانند با آن هماهنگ شوند، همینجاست؛ آنها عادت کرده بودند که ژانرهای محبوب را توسط مهندسی اکران، خودشان مشخص کنند تا همهچیز برایشان پیشبینیپذیر باشد و ریسک سرمایهگذاری به حداقل برسد؛ اما بازار چین لااقل تا اینجای کار نشان داده که تنوعطلب است و زیر سلطه مهندسی کلیشهسازان در نمیآید. داستان فیلم درباره یک عروسی تقلبی است که با انگیزه دریافت کادو (پاکتهای قرمز پول) ترتیب داده میشود. به گفته منتقدان چینی، این فیلم بهعنوان تفسیری درمورد جامعه مدرن چین درنظر گرفته شده، جایی که حساب و کتابها برای پیشرفت بهقدری زیاد شده که استرسآور است.
انتهای پیام/