بررسی ضریب اثرگذاری نوشته‌های مکتوب در عصر اینترنت؛
امروزه و با وجود ده‌ها رقیب جدی و جذاب برای کتاب، کماکان کتاب مهم‌ترین رسانه برای انسان سازی است. به نظر، این رسانه گاه حوصله سر بر که روز‌ها مارا پای درس خود می‌نشاند، دارای توانایی بدون رقیبی در زمینه عمق بخشی به انسان است. اما کتاب چه نسبتی با انسان سازی داشته که حتی لازمه فهم صحیح رسانه‌های نوین را مطالعه کتاب می‌دانیم؟

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ روزگاری بر انسان می گذشت که برای انتقال معانی خود، جز بسیط ترین رسانه ها همچون تکه ای سنگ و یا پوست حیوانی چیزی در دست نداشت، با گذشت زمان و اختراع برگه های کاغذ توسط مصریان، امکانات انتقال پیام توسط انسان گسترش پیدا کرد. آهسته آهسته و با پیشرفت در صنعت کاغذ سر و کله متن های مطول تر به نام کتاب پیدا شد، اما هنوز کتاب ها همگانی نبودند چراکه به طور دست نویس نسخه برداری شده و تعداد کتاب ها محدود بود، پیشرفت بیشتر صنعت نگارش و در نهایت اختراع دستگاه چاپ، کتاب را بیش از پیش در دست همگان قرار دارد. اما اینجا پایان ماجرا نبود چراکه اندیشه ای که ماشین چاپ را ساخت، هیچ گاه متوقف نمی شد. با گذر زمان مطبوعات، رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون) به سبد پلتفرم هایی که معنا را انتقال می دادند اضافه شد، در نهایت نیز بستر وب، زمینه شکل گیری پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی را فراهم کرد که به نوبه خود انقلابی در عرصه ارتباطات محاسبه می شد، انقلابی که اثر آن شاید در همان حد و اندازه خلق زبان ها و واژگان می بود.

کهکشان سه گانه مکلوهان

اندیشمندان مختلف این سیر تاریخی را با ادبیات های گوناگون توضیح داده اند. یکی از مشهور ترین صورت بندی ها، تقسیمی است که مارشال مکلوهان انجام می دهد. وی با تقسیم تاریخ بشر به سه عصر کهکشان شفاهی، کهکشان گوتنبرگ و کهکشان مارکونی شیوه های ارتباطی را توضیح می دهد. از نظر وی کشف گوتنبرگ یعنی دستگاه چاپ چنان اتفاق مهمی در عرصه ارتباطات بشری بود که تاریخ بشر را وارد عصر جدیدی نمود، بعد از آن و با اختراع تلگراف و سیستم های رادیویی توسط مارکونی، شرایط تازه رقم خورد. مکلوهان، انتهای این سیر تحول را رسیدن به دهکده جهانی و عصر ارتباطات معرفی می کند، عصری که اینترنت و عالم مجاز، دنیای حقیقی و مرز های میان کشور ها در می نوردد.[1]

کتاب در عصر ارتباطات

با وجود این همه تحولات و قرار گرفتن در عصری که عالم مجازی بر ذهن انسان ها حکومت می کند، همچنان کتاب عنصر مهمی در زندگی انسان ها به حساب می آمد. کتاب به گونه ای با فرهنگ اجین شده که به طور معمول کتابخوان ها را با واژه با فرهنگ و یا مردمان کتاب خوان را با واژه متمدن نام می نهیم، افزایش سرانه مطالعه کتاب کماکان دغدغه دلسوزان فرهنگ بوده و اندیشمندان، جدی ترین سخنان خود را در قالب کتاب مطرح می کنند.

ریشه ماندگاری کتاب در حیات بشر کجاست؟

سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که کتاب چه ویزگی دارد که هنوزه و با گسترش تکنولوژی و عرضه پیام رسان های با جذابیت بالا اهمیت خود را از دست نداده؟

کتاب چه نسبتی با انسان سازی داشته که حتی لازمه فهم صحیح رسانه های نوین را مطالعه کتاب می دانیم؟

چرا انسان های عمیق همواره میل به کتاب داشته و تألیفات متعدد دارند؟ کتاب چه نسبتی با عمیق کردن انسان ها دارد؟آیا این مأموریت را نمی توان به رسانه ای نوین محول کرد؟ آیا در آینده نیز کتاب بدون رقیب در عرصه انسان سازی باقی می ماند؟

آیا این موضوع ریشه در متن بودن کتاب داشته؟ و یا تصویر از پس این مأموریت بر نمی اید؟

این سوالات و ده ها سوال دیگر، پرسش هایی است که ما در آینده به دنبال پاسخگویی به آن هستیم.

کتاب، رسانه پرورش انسان

ایده نهفته در پس این یادداشت و مطالب بعدی که در پی آن می آیند، آن است که امروزه و با وجود ده ها رقیب جدی و جذاب برای کتاب، کماکان کتاب مهم ترین رسانه برای انسان سازی است. به نظر، این رسانه گاه حوصله سر بر که روز ها مارا پای درس خود می نشاند، دارای توانایی بدون رقیبی در زمینه عمق بخشی به انسان است. امروزه و با گسترش شبکه های اجتماعی و...، بسیاری گفتگو ها و مناظرات تخصصی، یادداشت ها و ارائه های تخصصی از طریق آنها انجام می شود، همچنین هنر مستند سازی به اوج خود رسیده و گاه شاهد مستند هایی هستیم که سازنده، برای تهیه آن ده ها جلد کتاب مطالعه و صد ها ساعت با اهل فن به گفتگو نشسته است. اما با این حال معتقدیم که کتاب کماکان مهم ترین رسانه برای عمق بخشی به انسان است.

کتاب آموزگار آرامش و دقت

گفتگو ها، مناظرات، مستند ها و... که بعضا با عنوان جنجالی، قصد جذب مخاطب بیشتری داشته، عمدتا برای مخاطب غیر علمی که مطالعه چندانی نداشته، نوعی فهم کاذب و احساس هیجان ایجاد و پس از مدتی فروکش می کند، از همین رو نمی توان اثر این محتواها را در بلند مدت لحاظ کرد. چه بسیار گفتو ها، مستند ها و... جذابی که بعد از گذر تنها چند روز به نحو کامل فراموش شده و از یاد ها می روند اما در نقطه مقابل کتاب شرایط متفاوتی دارد، کتاب رسانه جمع میان اضداد است، از طرفی کتاب رسانه آرامش است و از طرفی رسانه جنبش. تمام حرکت های عمیق و تحول خواه اجتماعی در متن خود و توسط رهبران متونی را شکل داده اند که به عنوان متن محوری جنبش، کنش ساز بوده اند. کتاب انس با محتوی را به انسان تعلیم می دهد و اتصاف به صفت علم و عمق یافتن، به طور قطع حاصل آرامش و انس با محتوی است، کتاب جای جنجال نیست، کتاب نیامده تا انسان را به هیجان وادار کند، بلکه آمده که به آرامش دعوت کند، به تفکر رهنمون سازد، تحلیل بدهد و از دل آن عمل بیافریند. یک مستند و یا یک فیلم را می توان در دل جمع مشاهده کرد و از محتوی باز نماند، اما یک کتاب عمیق را هرگز، این موضوعات همگی ریشه در بطن کتاب داشته و باعث شده این رسانه که امروز مشتریان کمتری دارد، کماکان عرصه زندگی انسان را رها نکرده و مارا محتاج به خود نگه دارد.

در ادامه این پرونده در تلاشیم تا به پاس مائده آسمانی که کتاب ها نصیب ما می کنند، «در پاسداشت کتاب» مطالبی را عرضه کنیم تا راز پیوند کتاب با عمق بخشی و حضور همشگی آن در تاریخ بشر را آشکار کنیم.

 

[1] بر تقسیم بندی مکلوهان انتقاداتی وارد شده از جمله برای مطالعه بیشتر می توانید رجوع کنید به: محسنیان، مهدی:« ایران در چهارکهکشان ارتباطی»؛ انتشارات سروش

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha