در گفتگو با مصطفی محدثی خراسانی مطرح شد؛
مصطفی محدثی خراسانی داور جشنواره شعر فجر می‌گوید: جایگاه شعر در نظام فرهنگی ما درخور و شایسته نیست، تمام بودجه شعر برابر با تولید ۵ تا ۱۰ دقیقه از یک فیلم سینمایی است.
به گزارش«سدید»؛  پانزدهمین جشنواره شعر فجر در ایستگاه پایانی خود قرار گرفته و فردا در مراسمی در تالار وحدت با معرفی برگزیدگان به کارخود پایان می‌دهد.

جشنواره شعر فجر در پانزدهمین دوره خودرد شعر بزرگسال با یک تغییر عمده در بخش شعر بزرگسال روبرو بوده است، در این دوره با موافقت هیئت علمی، داوری‌ها در شعر بزرگسال در ۳ بخش شعر کلاسیک، شعر نو و شعر محاوره انجام شده‌اند.

در این دوره ۲ هزار و ۳۲ اثر در بخش بزرگسال توسط علی هوشمند، مصطفی علی‌پور، امید مهدی‌نژاد، محمدمهدی سیار، مصطفی محدثی‌خراسانی، فریبا یوسفی و محمدسعید میرزایی به بررسی گذاشته شده‌اند.

 در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره شعر فجر با مصطفی محدثی خراسانی داور این بخش گفت‌وگویی داشته است، محدثی در این گفتگو از وضعیت خوب شعر بزرگسال چه به لحاظ کمی و چه کیفی سخن گفته است، او البته به حجمی از کتاب‌های منتشر شده در حوزه شعر نیز که نمی‌توان نام شعر را بر آن‌ها گذاشت انتقاد دارد. این گفتگو به شرح ذیل است:‌شعر، مصطفی محدثی.

کارنامه نشر شعر در سال گذشته قابل قبول است

 بالغ بر دو هزار کتاب شعر در این دوره در بخش بزرگسال داوری کرده‌اید، به لحاظ کمی این حجم از کتاب‌های منتشر شده را چطور ارزیابی می‌کنید؟
خوشبختانه با رصدی که دبیرخانه جشنواره انجام داده بود و مشارکت ناشران و هم چنین مولفان حجم چشمگیری از آثار اونجا گرداوری شده بود و چندین قفسه مملو از مجموعه‌های شعری بود که سال ۹۸ منتشر شده بودند. به نظر من این حجم از انتشار کتاب شعر راضی‌کننده بود. مجموعاً فکر می‌کنم کارنامه نشر شعر در سال گذشته قابل قبول است.

یک چهارم آثار قابلیت انتشار نداشتند

به لحاظ کیفی ارزیابی‌تان چگونه است؟ این حجم از انتشار کتاب شعر کیفیت را فدا نکرده است؟ آیا می‌توان گفت که همه این کتاب‌ها از استاندارد لازم برای یک کتاب شعر برخوردار بوده‌اند؟
فراز و فرود در کتاب‌های شعری که چاپ می‌شود، بسیار زیاد است. متاسفانه پیش از چاپ تنها به لحاظ محتوایی کتاب‌ها بررسی می‌شود و مجوز نشر می‌گیرند، اما به لحاظ تکنیک، زبان شعر، سبک ادبی و ... هیچ بررسی انجام نمی‌شود و این یک نقص در سیستم نظارتی وزارت ارشاد است. از همین رو با وجود اینکه آثار خوب در میان این حجم از کتاب‌ها به چشم می‌خورد،، اما آثار ضعیفی که حتی ارزش چاپ شدن نیز ندارند بسیار بود. در حدود یک‌چهارم آثار قابلیت انتشار نداشته‌اند و اساساً نمی‌توان نام شعر را بر آن‌ها گذاشت.

 با توجه به داوری‌هایی که انجام دادید و اینکه در سال‌های گذشته نیز در کم و کیف جریان شعر هستید، جریان شعر فارسی در دهه ۹۰ به ویژه در این سال‌های پایانی دهه ۹۰ به چه سمت و سویی می‌رود؟
ما یک دوره‌ای پشت سر گذاشتیم که موسوم شد به شعر دهه ۷۰ و انواع و اقسام نحله‌ها و گونه‌های شعری به میدان آمد، جوانان جویای نام دست به نوآوری در شعر زدند که صدا‌های متفاوتی را در یکی دو دهه گذشته در شعر معاصر به وجود آوردف به نظر من این صدا‌های متفاوت در این سال‌ها اندک اندک جذب جریان اصلی شعر فارسی شده‌اند، شعر فارسی جریان ریشه‌دار تاریخی است که از قرن‌ها پیش شروع شده در دوره ما هم این جریان کماکان راه خود را ادامه داده است، با این تفاوت که فرزندان خلف شعر فارسی در روزگار معاصر نوآوری‌های لازم را در شعر به وجود آورده‌اند.

جریان نوآورانه شعر فارسی با پشتوانه‌تر شده است
اگر در دوره‌ای جوانانی که نه شناخت کافی از تاریخ شعر فارسی داشتند نه توان لازم را صرفا به انگیره متفاوت بودن و اینکه نامی کسب کنند به جریان شعری کشور وارد شده و نوآوری‌های بدون پشتوانه و بدون ضابطه‌ای در شعر کردند، امروز باید گفت که این جریان‌ها حالا تثبیت شده و با ذهن و زبان ریشه‌دار و متصل به شعر فارسی پیوند خورده‌اند. به عبارت دیگر نوآوری‌های شعر فارسی حالا دیگر ضابطه‌مندتر و ریشه‌دارتر شده است، این جای امیدواری است.

بازگشت به درون و شیرانفسی در شعر بیشتر شده است

 وضعیت به لحاظ مضمون در شعر چگونه است؟ در سال‌های اخیر به نظر می‌رسد که درونیات شاعر بیشتر بر فضای شعر حاکم است تا دغدغه‌های اجتماعی و مردمی.
البته اکنون همه حوزه‌های مفهومی در شعر معاصر دیده می‌شود، از مسائل اجتماعی، آیینی و اجتماعی گرفته تا عاشقانه و عرفانی. اما احساس می‌شود که بازگشت به درون و سیر انفسی در آثار بیشتر شده است، گویی شاعران به مفاهیم هستی‌شناسی، فلسفی، عشق، عرفان و درونیات خود بازگشته‌اند. این موضوع چشمگیر است، اما نه به این مفهوم که جریان غالب باشد. شعر، مصطفی محدثی.

در مجموع شعر کم کم به مدار اصلی خود باز می‌گردد، همان مداری که شعر را آمیزه‌ای از اندیشه، تخیل و عاطفه می‌داند، شعر جوان امروز حرفی برای گفتن دارد، در پشت زیبایی‌های الفاظ اندیشه و درد نهفته است که بیان می‌شود.

 آقای محدثی حالا که در پانزدهمین دوره جشنواره شعر فجر قرار داریم، انتظار می‌رود که با جشنواره‌ای پویاتر در فضای شعری کشور مواجه باشیم، این موضوع ربط چندانی به چگونگی برگزاری جشنواره ندارد،، اما به نظر می‌رسد که جشنواره شعر فجر اساس در میان شاعران چندان جدی گرفته نمی‌شود، آن فضای پویایی که در سایر جشنواره‌ها می‌بینیم، نمی‌توان با برگزاری شعر فجر در میان شاعران مشاهده کرد، حداقل در میان شاعران پیشکسوت. چرا چنین است؟
به نظر من جشنواره شعر فجر در اندازه خود کارش را انجام می‌دهد، در حدی که وزارت ارشاد بها و بودجه می‌دهد، چهره‌های پیشکسوت نیز آثارشان دیده می‌شود.

این جشنواره در همان دوره‌های اول تا سوم هم چنین فضای پویای مدنظر شما را در جریان شعری کشور ایجاد کرد، اما مشکل اینجاست که در وزارت ارشاد یک جایگاه متناسبی برای شعر تعریف نشده است، در وزارت ارشاد معاونت سینمایی داریم، قرآنی داریم و...، ولی شعر محدود شده است به یه دفتر کوچک با چند کارمند. به هیچ وجه به اندازه ظرفیت و توانی که شعر در کشور ما دارد، به آن بها داده نمی‌شود تمام بودجه شعر برابری می‌کند با بودجه تولید ۵ تا ۱۰ دقیقه از یک فیلم سینمایی.

از همین رو است که دبیرخانه شعر فجر فعالیت‌های بین سالی نمی‌تواند داشته باشد، امسال تمام می‌شود تا دی ماه سال بعد که دوباره هیئت علمی تشکیل شود. شعر ظرفیت‌های بسیاری دارد و نیازمند ایجاد نهضتی برای آن هستیم، زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد قائم مقام شعر تعیین شد که همان هم صرفا یک کار تبلیغاتی بود و موفق هم نشد که هیچ، حتی منجر به این شد که معاونت فرهنگی همان قدرتی را هم برای اجرای برنامه‌های شعر داشت، از دست بدهد.

جایگاه شعر در نظام فرهنگی ما جایگاه درخور و شایسته‌ای نیست، اگر این جایگاه بدرستی تعریف شود شعر، چون هنر ملی ماست، ثروت ملی ماست، آنقدر ظرفیت دارد که بتوان برای آن برنامه‌سازی‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی پیش‌بینی کرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha