به گزارش«سدید»؛هنر موسیقی هم مانند دیگر حوزههای هنری برای خود صاحب جشنواره است؛ جشنوارهای که در ایام دهه فجر برگزار میشود و مخاطبان زیادی را پای کنسرت خوانندگان مختلف مینشاند.
از سوی دیگر برگزاری جشنواره موسیقی فجر در ایام کرونا باعث شد تا این جشنواره همانند سالهای گذشته چندان پر سرو صدا نباشد. در این گزارش به سراغ محمد گلریز، از خوانندگان پیشکسوت و انقلابی کشور رفتیم تا برایمان از حال و هوای این روزهای موسیقی کشور بگوید.
جشنواره موسیقی فجر در طول چهار دهه گذشته در اعتلای این هنر چه جایگاهی داشته است؟
افسوس میخوریم از اینکه موسیقی کشور به بیراهه رفته است. از جشنواره موسیقی نام بردید، اما باید بگویم که متاسفانه این جشنواره علیرغم اینکه نام فجر را برخود دارد و طبیعتا باید درباره موسیقی انقلاب و پایهگذاران این حوزه برنامه داشته یا اقدام به برگزاری کنسرت یا اجرای موسیقی و سرودی در ارتباط با پایهگذاران انقلاب اسلامی را درآن شاهد باشیم، اما در عمل این جشنواره هیچ اهمیتی به این مسأله نمیدهد و اصلا نامی از فجرآفرینان انقلاب اسلامی در این جشنواره نمیبینیم و این مهم جای تأسف دارد. باید از مسوولان برگزاری این جشنواره بازخواست شود که چرا این جشنواره به نام انقلاب برپا شده، اما به کام دیگران است؟ بارها گفتهام حداقل نام جشنواره موسیقی را تغییر دهید؛ چراکه امروز از این جشنواره سوءاستفاده میشود.
وضعیت موسیقی کشور در دنیای امروز چگونه است؟
امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم موسیقی یکی از هنرهای تاثیرگذار کشور به شمار میرود؛ اما ما با وجود اینکه در جنگ فرهنگی قرار داریم، اما تولیدات متناسب موسیقی را نمیبینیم؛ در حالی که صدا و سیما، حوزه هنری و وزارت ارشاد وظیفهشان مقابله در این جنگ است و باید هر کاری که از دستشان بر میآید، انجام دهند؛ اما ما تولید آثار فاخر، ایرانی و حماسی را در حوزه موسیقی نمیبینیم. متاسفانه مرکز موسیقی هم به دفتر موسیقی در وزارت ارشاد تنزل پیدا کرده و بودجه مناسبی نیز در اختیار آن قرار نمیگیرد. درست است که با حوزههای مختلف موسیقی مخالفت نداریم، اما گاهی میبینیم در کنار پخش زیرزمینی برخی آثار، صداوسیما نیز اقدام به پخش آثاری میکند که به اعتقاد بنده خجالتآور هستند.
از طرف دیگر عدهای دلال موسیقی برخی جوانان را در این حیطه معروف میکنند، اما بعد از مدتی این دلالان هستند که به خواننده میگویند چه شعری را بخواند و از آنجایی که ما در حوزه تولید موسیقی فاخر کاری انجام نمیدهیم، مخاطبان مجبور بهدنبال کردن این قبیل آهنگها هستند و طبیعی است که آنها برای نسل جوان به الگو تبدیل شوند. زمانی که مخاطبی به خواننده، نوازنده و آهنگساز علاقهمند شود، او را الگوی خود کرده و رفتارهایش را از او وام میگیرد و این مسیر نشإت گرفته از عوامل خارجی هم است تا از این طریق انحراف فکری برای جوانان ایجاد کنند که متاسفانه موفق هم شدهاند.
نقش خوانندگان انقلابی پیشکسوت در تغییر ذائقه مخاطبان را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه همه پیشکسوتان این عرصه خانهنشین شدهاند. بهترین آهنگسازان ما که از دستشان هنر میریزد بهدلیل عزت نفسی که دارند اصلا وارد میدان فعلی نمیشوند، در حالی که آنها امروز استاد محسوب میشوند و طبیعتا مسوولان باید به سراغ آنها بروند، اما این کار را نمیکنند. همچنین برخی اساتید مانند محمدعلی راغب از دنیا رفته است. گوشهنشینی اساتید موسیقی ما جای تأسف دارد. معتقدم باید به سراغ نمایندگان مجلس رفت و از آنها در این باره مطالبه کرد؛ چراکه مسأله فرهنگ که یکی از حیطهها آن موسیقی میشود، بسیار بااهمیت است و باید این موضوعات در مجلس مطرح شود و بودجه متناسب برای آن در نظر گرفته شود.
تا امروز مطالبهای از مسوولان مربوطه داشتهاید؟
خوشبختانه گاهی این امکان را داشتهام که مستقیماٍ با مسوولان مرتبط صحبت کنم و جالب اینجاست که آنها در ظاهر مسأله را قبول دارند، اما در باطن هیچ اقدامی برای رفع این مشکل انجام نمیشود و این خطر بسیار بزرگی است که میتواند به فرهنگ سالم کشور آسیب بزند؛ البته باید بگویم که در عمل هم این اتفاق تا حدی افتاده و اگر مسیر به همین منوال ادامه پیدا کند، فاجعهانگیز خواهد بود و نمیتوان به راحتی وضعیت را اصلاح کرد.
امروزه نیز شاهد هستیم که ذائقه مخاطبان بهویژه نسل جدید در حوزه موسیقی تا حد زیادی تغییر کرده و تغییر دوباره آن کار بسیار مشکلی خواهد بود.
حرفتان را قبول دارم. اما ذائقه هم به تدریج و با برنامهریزی تغییر کرده است. کشورهای خارجی مانند آمریکا اتاق فکرهای مشخصی برای این کار در نظر گرفتند و برای آن هم هزینه میکنند. متاسفانه در کشور عوامل نفوذیای داریم که با صرف هزینهها، برنامههای دشمنان را پیاده میکنند و کار به جایی رسید که با پول بسیاری از کسانی که مسوولیت و کارایی در حوزه موسیقی داشتهاند را منحرف کرده و نتایج آن را میبینیم. بهطور مثال نگاه کنید در شرایط عادی و غیرکرونایی از ۱۰کنسرت تنها یک کنسرت مربوط به موسیقی فاخر و ایرانی است.
این مسأله نشان میدهد که موسیقی فاخر در روند موسیقی کشور جایگاهی ندارد. متاسفانه همه مؤلفهها دستبهدست یکدیگر داده تا از طریق موسیقی، نسل جوان را منحرف کنند. از طرف دیگر یک دست هم صدا نخواهد داشت و هر اندازه که ما این مطالب را بیان کنیم، از آنجایی که کار از ریشه خراب است، راه به جایی نمیبرد.
این تفکر در برخی مسوولان فرهنگی ما وجود دارد که تصور میکنند مسیر فعلی در موسیقی درست است و استدلالشان هم این است که با ایجاد چنین راهی، دیگر جوانان خودشان به سراغ موسیقیهای دیگر نمیروند؛ در حالی که این منطق همان از چاله در آمدن و به چاه افتادن است. نگاه کنید چطور برخی آهنگهای مربوط به موسیقی فاخر و حماسی و ارزشیمان هنوز بعد از گذشت چهار دهه توسط مردم زمزمه میشود؟ دلیلش آن است که روی این موسیقی کار و سرمایهگذاری شده و کار با یک انگیزه مثبت تولید شده بود.
آینده موسیقی کشور را چطور پیشبینی میکنید؟
موسیقی حال حاضر کشور خطر بزرگی برای جوانان ما محسوب میشود و باید اعتراف کرد که دشمنان ما در این زمینه تا حد زیادی هم موفق شدهاند. باید این مسأله را در نظر گرفت که وقتی نسل جوانان اعتقادات خودش را از طریق هنر از دست بدهد دیگر شرایط سختی را شاهد خواهیم بود و قطعا وظیفه مسوولان فرهنگی است که در این زمینه وارد عمل شده و در غیر این صورت باید از آنها بازخواست کرد.
انتهای پیام/