بررسی ابعاد مدل حل مسئله مردمی در گفت‌وگو با محمدهادی همایون؛
در نگاه امام-امت، مردم شیوه حل مسئله هستند، نه صرفاً مرجعی برای زمان‌های بحرانی. اشکال این است که برای مردم جایگاه نظری اصیل قائل نیستیم. هیچ‌گاه از حضور مردم ضرر نکرده‌ایم؛ اینکه کسانی از حضور مردم درصحنه سوءاستفاده کرده‌اند امری عارضی است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در مباحث قبل، از ضرورت حضور مردم در صحنه، آن هم نه برای تایید و یا رد نظام سیاسی که برای حل مشکلات آن سخن گفتیم، همچنین از وضعیت جهان آینده و دولت های ملی ضعیف شده گفتیم، اکنون به گفتگو نشسته ایم با دکتر محمد هادی همایون، استاد  فرهنگ و ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تا در خصوص جزئیات بیشتر حضور مردمی در صحنه، کند و کاش کنیم.

 

مدل های مختلف حضور مردمی

ضمن تشکر از آنکه دعوت مارا برای گفتگو پذیرفتید، لطفا در ابتدا تصویر خود از جایگاه مردم و نقش آنان را روشن کنید.

قبل از هر چیز لازم است که تصورات مختلف از حضور مردم در صحنه را توضیح دهیم. چیزی که تمدن غرب معاصر بر آن سوار بوده، تئوری توده ای بودن مردم است، یعنی حجم نامعین، شکل نایافته و تلنبار شده، در حوزه رسانه برای توضیح این نظریه به سینما مثال می زنند، یعنی کسانی که در یک سینما برای دیدن فیلم قرار می گیرند، نه قبل از سینما همدیگر را می شناسند و نه بعد از سینما با یکدیگر کاری دارند و نه حتی در حین تماشای فیلم، پس بنای دنیای معاصر بر این است که در جنگ، انتخابات، کرونا و... مردم را به شکل توده ای نگاه کند. در مقابل این نگاه، نگاه اسلامی قرار دارد، در این نگاه مردم به شکل امت دیده می شوند، سازماندهی و نظم جزء ویژگی های نگاه امت گونه است، البته در این نگاه رهبر در حکم محور قرار داشته و به نحو فوقانی، مداخله مردم را نظارت می کند.

موضوعی که گاه مطرح می شود آن است که آیا مسئله اجتماعی ساخته می شود یانه؟ به عبارت دیگر آیا مردم خود نسبت به مشکلی احساس مسئولیت کرده و حضور می یابند و یا حاکمیت با تبلیغات و ... باید چیزی را تبدیل به مسئله اجتماعی کند. در نگاه مطلوب امام و امت این سوال چگونه پاسخ می گیرد؟

در نگاه امت و امام، محور مد نظر مسئولیت است، یعنی همگان مسئولیت دارند، همگی وظیفه أمر به معروف و نهی از منکر را دارند و این وظیفه منتفی نمی شود، حال این وظیفه گاه یا از ناحیه امام و به صورت بالا به پایین مطرح می شود و گاه از ناحیه مردم و به صورت پایین به بالا، پس در نوع نگاه مطلوب اسلامی مداخله امت به نحو جدی مطرح شده است، مسئله آتش به اختیار هم که مقام معظم رهبری مطرح کردند را می شود در همین چهارچوب تحلیل کرد. پس اگر بخواهم به نحو واضح‌تر پاسخ بگویم، نوعی رابطه دو طرفه وجود دارد، یعنی گاهی خود مردم احساس مسئولیت جمعی می کنند و گاهی امام جریان سازی را انجام می دهند.

آقای دکتر همایون اینگونه که من متوجه شده ام، در نگاه شما مردم یک مدل حل مسئله هستند، یعنی در مقام نظر به کار گیری مردم جایگاه دارد، اما چیزی که به نظر ما در این چند دهه تجربه کرده ایم آن است که در مقام نظر جایگاهی برای مردم قائل نیستیم بلکه تنها در مواقع بحرانی و ضروری، مانند اوایل انقلاب و اکنون در بحران های اقتصادی و کرونا، مردم را به صحنه می کشانیم، یعنی در موقع عمل تنها برای مردم جایگاه قائلیم، آیا این نوع نگاه را قبول دارید؟

این نگاه که هر زمان گرفتار شدیم، مردم را داخل صحنه بکشانیم در نوع نگاه توده ای به جامعه مطرح است، ما نیز متاسفانه گاهی نگاه هایمان عوض شده لذاست که در شرایطی که دچار مشکل می شویم به مردم رجوع می کنیم، در حالی که در نگاه امام و امت، مردم یک شیوه حل مسئله هستند، نه صرفا مرجعی برای زمان های بحرانی. اشکال ما این است که برای مردم جایگاه نظری اصیل قائل نیستیم. نمونه کسی که برای مردم جایگاه قائل بود، خود حاج قاسم است. ببینید در دفاع مقدس نیروی مردم پای کار آمد، حاج قاسم با همین تجربه، نیروی مردمی را پای کار جهاد در سوریه آورد و دیدیم که چه ثمراتی هم داشت. باید بدانیم که در نگاه امام و رهبر انقلاب، جوانان و مردم تحدید نیستند بلکه یک فرصت و ظرفیت هستند، بر خلاف این نگاه، در نظریه توده مردم یک تهدید هستند، تنها در موقع بحران آن ها را وسط صحنه کشانده و بعد از صید ماهی خود، آنها را کنار می گذاریم.

مردمی سازی و جریان های منحرف کنند آن

یکی از اشکالاتی که به مقوله مسئله کردن چیزی برای مردم وارد می شود آن است که این رویه معمولا بر ضرر انقلاب تمام شده است، برای مثال جریان اعتدال در چند سال گذشته، مقوله هسته ای، تحریم و مذاکرات را تبدیل به یک مسئله کرد و با همین مسئله سازی توانست بر موج مردم سوار شده و پیروز انتخابات شود، با این حال چگونه شما از حضور مردم در صحنه دفاع می کنیم؟

من این را قبول ندارم، ما هیچ گاه از حضور مردم ضرر نکرده ایم، دستمایه کردن یک أمر عارضی است، اینکه عده ای از این موضوع سوء استفاده کنند در تاریخ هم بوده، نمی توان چیزی را به خاطر أمر عارضی ذاتا بد دانست. ببینید، مقدس بودن یک چیز خوب یا بد؟ مثلا رسول گرامی اسلام در نظر ما مقدس است، قرآن، دین و بسیاری چیز های دیگر هم همچنین، حالا کسانی ممکن است از این سوء استفاده کرده و أمری  نامناسب و دروغین را مقدس کنند، شما که نمی توانید بگویید کلا هر گونه چیز مقدس و تقدس بد است که؟ دقیقا مانند همین مقوله، مثال مردم است، اینکه کسانی از حضور مردم در صحنه سوء استفاده کرده اند أمری عارضی است و دلیلی نمی شود که شما یک چیز را کلا و بالذات بد بدانید.

غفلت از مردم در عین شعار مردم گرایی!

به عنوان سوال آخر باید مطرح کنم که به نظر ما هرچند شعار مردمی بودن را فراوان گفته ایم، اما هیچ گاه در لوازم و مدل های آن تأملات نظری نداشته ایم، و لت ان هم چیزی است که از آن به حاکمیت زدگی یاد می کنم، یعنی آنکه شیعه ۱۴۰۰ سال دور از حاکمیت بوده و اکنون به قدرت رسیده، باعث شده است که تمام همت خود را صرف حاکمیت کرده و از مباحث نظری پیرامون مردم غافل مانده است، یعنی ما برای پیشرفت تنها به ساختار های اسلام، به فقه نظام و نظام سازی اندیشیده ایم نه به فرهنگ سازی و ارتقاء فرهنگ مردمی، آیا شما این تحلیل را قبول دارید؟

در مدل امام و امت حاکمیت جایگاه جدی دارد، خود امام معصوم در زمان حضورش به دلیل نبود حاکمیت، دست بسته بوده است، حاکمیت تا آخر هم محل توجه است یعنی امام زمان (عج) نیز یک حکومت تشکیل می دهند و آن حکومت منشأ خیرات است. البته این را قبول دارم که ما در مورد نحوه ورود مردم به شدت از جهت مطالعات نظری ضعیف هستیم، البته این به خاطر آن است که مردم در ذیل نظریه توده و خارج از دولت دیده می شده اند در حالی که جایگاه دولت و مردم، باید در ذیل مدل امت و امام تعیین تکلیف شوند، در نظریه امام و امت، مردم چیزی خارج از حاکمیت نیستند، امام و امت یک نظریه است از اساس و نه دو نظریه.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha