به گزارش«سدید»؛ در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سریالهای بسیاری ساخته شدند که هر کدام از بُعدی به انقلاب ورود کردند و هر کدام با زاویه دید کارگردان و نویسنده ساخته شده اند. از معمای شاه گرفته تا فرار بزرگ و انقلاب زیبا و میعاد در سپیده دم و کیمیا و سریالهای دیگری که در این مقال نمیگنجد.
اما این شبها و با شروع دهه فجر سریال «روزهای ابدی» از شبکه یک سیما پخش میشود. این سریال که به ماجرای نفوذ آمریکا در ایران و منطقههایی نظیر گنبد، کردستان، تهران و ... میپردازد، با زاویه دید جدیدی انقلاب اسلامی ایران را روایت میکند.
شخصیت «مهدی» در این سریال ایفاگر یکی از نقشهای اصلی و جوان اول انقلابی قصهای است که جواد شمقدری آن را نویسندگی و کارگردانی میکند. با «امین اسکندریان» بازیگر این نقش درباره دغدغه هایش در اجرای نقش جوانی انقلابی و بازی در چنین نقشی گفتگو کردیم.
** آقای اسکندیان بازخوردها تا به الان به چه صورت بوده است؟-نقدهایی که به بازی من میشود خوب بوده است و از آنجایی که روی بازی خودم متمرکز هستم سعی میکنم برای آینده ام کمک بگیرم.
** به هر حال انتخاب بازیگران نقشهای اصلی سریالی که به انقلاب و ماجراهای قبل از آن برمی گردد کار سادهای نیست. شما چطور برای این نقش انتخاب شدید؟-سال ۹۰ تئاتری برای جشنواره تئاتر فجر بازی میکردم و همان جا با علی رجایی که بازیگر هستند آشنا شدم و او قبلا در کارهای آقای علی اکبری بازی کرده بود. بعد از مدتی طی اتفاقی دوستم متوجه میشود که آقای علی اکبری دنبال بازیگر نقش مهدی برای این سریال هستند و عکس من را به ایشان نشان میدهد. صبح فردای همان روز به دفتر رفتم و با آقای شمقدری و علی اکبری صحبت کردم و همانجا ۵ بار تست بازی و گریم گرفتند که تستهای سختی هم بود و بعد از آن برای این نقش انتخاب شدم.
** در سریال هم ۵ گریم مختلف دارید؟-ما در سریال در چند برهه از زمان مهدی را میبینیم که از جوانی اش آغاز میشود و در ادامه به اتفاقهای پایان داستان میرسد. در برههای بدون ریش و مو است و در زمانی هم با ریش و موی بلند و زمانی هم ریش و موی کوتاه که همه این گریمها هنر دست آقای داریوش صالحیان بود.
** کلیت این سریال کمتر از یکسال میگذرد و سن مهدی بالاتر نمیرود.-بله درست است تا همان سال ۵۸ قصه روایت میشود و همان ریش و موی بلندی که میبینیم پایان کار است.
** با توجه به اینکه این سریال اولین بازی شما در قالب تصویر است، اولین گزینهای که برای حضور در یک سریال برایتان اهمیت داشت، چه بود؟-من سالیان سال است که تئاتر بازی میکنم و خیلی دوست داشتم با نقش اصلی یک سریال معرفی شوم. البته قبلا کار تصویری انجام داده بودم، اما خب خیلی دیده نشد در سال ۷۹ سریال آوایی در گلستان را بازی کرده بودم و بعد از آن چند فیلم کوتاه و یک فیلم سینمایی بازی کرده بودم.
آقای علی اکبری هم که در سینما و تلویزیون ما در جه یک هستند و چهرههای مختلفی را به سینما معرفی کردند و نام ایشان که آمد سراپا گوش شدم. نقش مهدی برایم خیلی جذاب بود و اتفاقهای عجیب و غریبی در خلال قصه برای مهدی میافتد و همه چور احساسات و موقعیتهای بازیگری را تجربه میکند و همین برای خود من هم چالشی بود که ببینم میتوانم از عهده ایفای این نقش بربیایم.
** یعنی میخواهید بگویید نقش سنگینی بود؟-بله خیلی نقش سنگینی بود. بار سریال ۴۴ قسمتی بر دوش شخصیتی است که باید این بار را تا پایان به مقصد برساند. در این سه سال ضبطی که داشتیم خیلی تلاشم را به کار بستم تا نقش خوبی را ارائه دهم و حالا این را نمیدانم چقدر در بازخوردهای مردم موفق بوده ام.
** به هر حال یکی از گزینههایی که در این سریال وجود دارد قصه کار است. برای اغلب بازیگران داستان و فیلم نامه از اهمیت بالایی برخوردار است درحالی که برخی بازیگران در چنین آثاری حضور نمییابند.-خود نقشی که بازی کردم بیش از هر موضوع و یا شایعه دیگری که در سینما و تلویزیون وجود دارد، برایم مهم بود. اینکه نقش چقدر جای بازی و مانور دارد برایم اهمیت دوچندانی داشت و سعی کردم صرفا روی کارم بدون حواشیای که دیگران میگویند، تمرکز کنم.
** شخصیت مهدی در بستر انقلاب رشد میکند، فعالیت میکند و شکل میگیرد، با توجه به اینکه شما در زمان انقلاب حضور نداشتید، چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشت؟-در کل بازی کردن در کارهای تاریخی برای همه بازیگران جذاب است، چونکه هیچ ذهنیتی از آن زمان ندارند. برای مثال آقای میرباقری سریال امام علی (ع) را میسازد و بازیگران به این دلیل که متن موجود را برای اولین بار میشنوند برایشان جذاب است و از سویی آنها را با چالشی مواجه میکند که ببینند از عهده ایفای چنین نقشی برمی آیند یا نه؟ برای سریال روزهای ابدی هم چنین اتفاقی افتاد و زمان انقلاب و قبل و بعد از آن یک برههای از تاریخ است که در کشور ما رخ داده و من به این دلیل که آن زمان از تاریخ را ندیدم، خیلی برایم جالب بود که ببینم میتوانم از پس آن بربیایم و یک کار تاریخی بازی کنم. در ادامه خیلی خودم را درگیر آن حال و هوا کرده بودم.
** از چه طریقی با حال و هوای آن روزهای انقلاب آشنا شدید؟ با فردی مشورت کردید یا به فیلم و کتاب بسنده کردید؟- از روزی که فیلم نامه را خواندم تا روز شروع ضبط یک ماه زمان داشتیم و در این زمان خیلی تحقیق کردم و با افراد مختلف صحبت کردم به این خاطر که ما آدمهای آن زمان را ندیده بودیم و باید ریز شخصیت هایشان را متوجه میشدیم. همچنین فیلمهای بسیاری درباره دانشجوهایی که سفارت آمریکا را تسخیر کردند، دیدم و خیلی خودم را درگیر این کرده بودم که آدمهای آن زمان چه حس و حالی داشتند و اصلا چی شد که چنین تصمیمهایی گرفتند تا چنین کارهایی را انجام دهند؟
** یعنی تفکر این افراد برای شما جذابیت داشت؟بله دقیقا درست است. دوست داشتم بدانم چه نوع تفکری داشتند و سیر و سلوک و راه و روش زندگی شان چطور بوده است و همه اینها چالشهایی بود که برایم جذابیت داشت. در تمام صحنهها تمام فکر و ذکرم این بود مهدی در آن دوران زندگی میکند با امینی که در عصر حاضر زندگی میکند خیلی تفاوت دارد و خیلی سعی کردم ببینم مهدی چه طور فکر میکند حرف میزند و یا وقتی در یک موقعیتی قرار میگیرد، چطور راه میرود؟ سعی کردم از خودم دورش کنم و واقعا به دلیل سالهای زیادی که از انقلاب گذشته و من هم آن دوران را ندیدیم، آدمهای آن زمان را نمیشناسم و به همین دلیل سر صحنه هم سعی میکردم بیشتر روی شخصیت این فرد و تمام موقعیتهایی که مهدی در آنها قرار میگیرد، تمرکز و تحلیل شخصیت کنم.
** این شخصیت در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ما به ازای بیرونی داشته یا نه و نماینده یکی از انقلابیهایی است که در آن زمان میزیسته؟-نه مهدی شخصیت بیرونی ندارد و کاملا تخیلی است و آقای شمقدری آن را خلق کردند. البته که با ایشان صحبت میکردم گفتند این شخصیت را از چند شخصی که در آن زمان زندگی میکردند الهام گرفتند.
** تا به حال خودتان را به جای شخصیت مهدی قرار دادید؟ که اگر جای او بودید چه میکردید؟-مهدی پسر با جنب و جوشی است و من خیلی آرام هستم. مهدی شجاعت بسیاری دارد و واقعا نمیدانم که اگر به جای او بودم به کردستان و گنبد میرفتم یا نه؟
** چقدر برای اجرای این نقش حساسیت وجود داشت؟-حساسیت دارد، چونکه موضوع سریال به شدت حساس است و ما هم سعی میکردیم تا این حساسیتها را شناسایی کرده و به درستی اجرایش کنیم و اینها به کمک آقای شمقدری و علی اکبری پیش رفت.
** از ابتدای پخش این سریال نقدهای زیادی از دور و اطراف شنیده میشود که بخشی از آنها منصفانه نیست. خودتان این نقدها را شنیدید یا دنبال میکنید؟-نظر شخصی ام این است که وقتی بازیگر کارش را انجام میدهد، هر حرفی که بزند توجیه کارش است. اما تا همین جا هم باید بگویم نقدهایی که به بازی من شده است، خیلی منصفانه نیست. چون نقدهایی که به کلیت کار شده است را من نباید پاسخ بدهم. به هر حال این اولین تجربه بازیگری من در چنین پروژه بزرگی بود و فشارهای روحی و روانی زیادی روی من وجود داشت و به نظرم باید کمی مهربانتر با هم برخورد کنیم. چه انتظاری داریم از پسری که در سن ۲۷ سالگی برای اولین بار نقش اصلی یک سریال را بازی میکند همه چیز تمام باشد؟ بازیگری خیلی به تجربه متکی است و شما باید حداقل ۱۰ فیلم بازی کنید تا کسی به شما نقد نکند. البته که دلخور نشدم و به هر حال نقد است و نظر هر فردی برای من قابل احترام است و من هم باید تلاش بیشتری میکردم تا جای این نقدها را در زندگی ام نبینم.
** پروسه تصویربرداری این سریال چند سال بود؟-حدود سه سال مشغول ضبط بودیم و جوانی که تازه آمده و ذوق و انگیزه دارد ممکن است این مدت زمان و فشارها روی او تاثیر بگذارد. خیلی تلاش کردم این شخصیت همه جا به یک شکل نباشد و دلم میخواست فراز و فرود داشته باشد و در هر موقعیتی یک نوع رفتاری از او بروز دهد.
** برای اولین بار در یک سریال به پروژه نفوذ امریکاییها در ایران پرداخته شده است. چقدر این بخش برای مخاطبان جذابیت داشت؟ و چقدر توانست تاثیرگذار باشد؟-من خیلی سوادش را ندارم و علوم سیاسی نمیدانم و صرفا روی بازیگری ام تمرکز دارم و به این خاطر که سواد سیاسی ندارم نمیتوانم این اتفاقها را تحلیل کنم.
** این سریال یک سال پیش در قالب ۱۰ قسمت و تحت عنوان «خط تماس» در دهه فجر از همین شبکه پخش شد. فضای آن ده قسمت با این سریالی که این شبها میبینیم متفاوت بود؟-قرار بود پخش کل سریال در سال گذشته باشد و به دلیل اینکه چند ماهی سریال متوقف شد تصمیم بر آن شد که ده قسمتی را برای دهه فجر ارائه دهیم به همین جهت در «خط تماس» کمی داستان تغییر کرد، اما کلیت آن در راستای یک هدف بود.
* سختترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام سکانس بود؟-همه سکانس هایم از لحاظ اجرایی به شدت سخت بود. البته یک سری سکانسها از نظر روحی و برخی از نظر جسمی برایم سخت بود. در قسمت اول یادم است از کوه بالا میرفتم و شیب کوه نود درجه بود و اگر پایم سر میخورد قطعا اتفاقی برایم میافتاد.
** به تازگی تهیه کننده و کارگردانها به جوانهای بازیگر اعتماد میکنند شما نیز با همین اعتماد در این سریال بازی کردید.-خیلی کار خوبی است. البته در دهه ۷۰ و ۸۰ این اتفاق رخ داد و شهاب حسینی پارسا پیروزفر و فریبرز عرب نیا هم جزو افرادی بودند که با همین اعتمادها دیده و چهره شدند. من واقعا از آقای علی اکبری و شمقدری ممنونم که به بازیگران جوان اعتماد کردند و همچنین صداوسیما که راه را برای جوانها باز کرده است. اما کاش فقط از جوانهایی استفاده کنیم که پتانسیل بالایی دارند و واقعا برای بازیگری زحمت کشیده باشند. چندین جوان بی نظیر تئاتری میشناسم که هیچ وقت فرصتی نبوده که این افراد خودشان را نشان دهند وای کاش در انتخاب هایمان دقتی کنیم و به سمت جوانهای تئاتری برویم. متاسفانه برخیها فقط به سمت بازیگرهایی میروند که فقط دغدغه شهرت دارند و این آسیب زننده است.
** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟-پیشنهاد که داشتم، اما هنوز کاری که مورد قبولم باشد نبوده است. این روزها هم تمرین تئاتر دارم که اگر کرونا کمتر شود بعد از جشنواره تئاتر فجر بروی صحنه میرود.
** بعد از بازی در این سریال برای خودتان اولویت قرار دادید که در کدام مدیوم بازی کنید؟-نه اگر پیشنهاد خوبی باشد چه در تئاتر و چه تصویر حتما قبول میکنم و بازی میکنم.
سریال «روزهای ابدی» به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و بازی علیرام نورایی، احمد نجفی، حمید گودرزی، رحیم نوروزی، صالح میرزاآقایی، شهره لرستانی، زهرا سعیدی، جلیل فرجاد، امیرمحمد زند و ... این شبها از شبکه یک سیما بروی آنتن میرود.
انتهای پیام/