فرهنگ فاطمی، جانمایه شعر انقلاب؛
شاعران آیینی بعد از انقلاب با خلق آثار ادبی فاخر و مانا، نقش مؤثری در غنی‌بخشی به این گونه از ادبیات داشته اند و امروز نیز این میراث نادر و بی‌بدیل را با آفرینش‌ها و زایش‌های جدید، چون جانِ عزیز گرامی می‌دارند.
به گزارش «سدید»؛ شعر آیینی انقلاب، شعری متاثر از گفتمان سیاسی- اجتماعی انقلاب اسلامی است که جامعه را به «اندیشه‌ورزی» و «بیداری» فرا می‌خواند. شاعران آیینی بعد از انقلاب با خلق آثار ادبی فاخر و مانا، نقش مؤثری در غنی‌بخشی به این گونه از ادبیات داشته اند و امروز نیز این میراث نادر و بی‌بدیل را با آفرینش‌ها و زایش‌های جدید، چون جانِ عزیز گرامی می‌دارند.

شعر انقلاب متاثر از فرهنگ علوی و فاطمی و مبتنی بر گزاره‌های عرفانی و حماسی است. از این منظر، به جرات می‌توان گفت که قرائت معرفت شناسانه از دین و بزرگان دینی و فاصله گرفتن از قرائت تراژیک و ماتمی صرف یکی از وجوه تمایز شعر دینی قبل و بعد از انقلاب است.

اینک بخش دوم و پایانی مقاله تقدیم حضورتان می‌گردد. در این بخش، گزیده‌ای از اشعار فاطمی شاعران انقلاب مورد بازخوانی قرار گرفته است.

فاطمه زهرا، اسوه ساده‌زیستی
تماشای ساده‌زیستی و بی‌تکلفی بانوی کوثر در آیینه غزل فاطمی زیر که اثر طبع شاعر نام‌آشنای روزگار ما سودابه امینی است نیز خالی از لطف نیست. به روشنی پیداست که شأن نزول این غزل، جاذبه معنوی و فضایل اخلاقی حضرت زهراست و شاعر تحت تاثیر این تاثیرپذیری شعر خود را سروده است. تلاش شاعر در واگویه هنرمندانه فضایل انسانی حضرت زهرا (س) به عنوان یک اسوه حسنه در این غزل فاخر قابل ستایش است:
نبض قرآن می‌زند در سوره پیشانی‌ات
روح یاسین می‌وزد در جشن نرگس خوانی‌ات
آسیاب جان ما در حسرت دست شماست
دانه دل می‌رسد در حلقه حیرانی‌ات
تار و پود روح تو شرح دو دریا می‌کند
هرچه گوهر در صدف دارد جهان ارزانی‌ات
در چراغ هر شکوفه نام تو روشن شده‌
می‌دمد هر دم بهاری از دم روحانی‌ات
وصله بر پیراهن خود می‌زنی، در آسمان
سوزن خورشید سرشار از نخ نورانی‌ات
از تنور خانه ات نان تا قیامت می‌برند
هر دو عالم ریزه‌خوار سفره مهمانی‌ات
شد معما ماه رویت خفته در امواج خاک
رمز و راز هر چه گندم در دل بارانی‌ات
در تپش‌های دل مولا به زهرا می‌رسد
خون دل پیچیده در شیدایی پنهانی‌ات
یا علی شوری بگیر از لطف دست فاطمه
تا بر آید شهد گل از شوق عطر‌افشانی‌ات

در ادامه، زمزمه چهارپاره‌ای دیگر که می‌تواند نمونه یک شعر فاخر فاطمی و تاثیرگذار با تمام مولفه‌های مورد اشاره باشد، خالی از لطف نیست. این چهارپاره نیز که محور آن «ساده‌زیستی» است، محصول طبع بلند «سیداکبر میرجعفری» از شاعران خوب و روشن‌اندیش روزگار ماست. شعری عاری از کژتابی‌های مضمونی و اعتقادی که «حرفی از جنس زمان» دارد و با «نگاهی بدیع و نو» سروده شده است. چهارپاره‌ای ارجمند، کاربردی و به دور از کلیشه‌های رایج و تکراری شعر فاطمی– فدک، دیوار و در، بیت‌الاحزان، مزار پنهان حضرت زهرا (س) – چهارپاره‌ای که می‌تواند سرمشق خوبی برای سرودن شعر فاطمی فاخر و بیرون آمدن از «بن‌بست دیوار و در»
باشد:

عطر ریحانه و نماز تو
شب و تصویر تازه‌ای از زن
از تو و آه تو که سرشار است
شب چگونه است؟ چشم ما روشن!
*
بس که محبوبه‌های این عالم
به تو‌ای عطر ناب منسوب‌اند
نزد پیغمبر (ص) از جهان ما
زن و عطر و نماز محبوب‌اند
*
آه! اما تو در جهان ما
به نمازی نشسته دل بستی
و برای تو مثل دستاس‌ات
ساده‌تر چرخ می‌خورد هستی
*
ساده‌تر از تو اشک‌هایت بود
- هرچه زخمت عمیق و کاری شد -
قطره قطره به خاک افتاد و.
آسمان روی خاک جاری شد
*
شیوۀ چشم تازه‌ات باید
غوطه در اشک و نو شدن باشد
شاید‌ای خوب! در نگاه تو
زیستن هم گریستن باشد
این چه حسی است ناگهان در ما:
گندمیم و اسیر دستاس‌ات
اشتیاق شدید خُرد شدن
مثل هر دانه زیر دستاس‌ات
*
شب میان فرشتگان بودی
بال در بال روشن آن‌ها
روز، اما کسی نمی‌فهمید
راز تنهایی شگفت‌ات را
*
از سپید و سیاه؛ از دنیا
جامۀ سادگی است تن‌پوش‌ات
چشمۀ آفتاب مقصد تو
تسمۀ مشک تشنه بر دوش‌ات
*
و پدر رفت و جای خالی او
چشم‌های تو انتخاب شدند
از جوار تو نور نوشیدند
پسرانت که آفتاب شدند
*
زخم‌هایت نهان نمی‌مانند
دم به دم تازه می‌شوند آن‌ها
من و گریه مترجم زخم‌ایم
به زبان‌های زندۀ دنیا
*‌ای که دنیا به تو نمی‌آید
مرگ از جان تو چه می‌خواهد
تا ابد هم که مرگ جان بکند
چیزی از بودنت نمی‌کاهد
*
ما که در خیل دوستدارانت
در صف آخرین ایشانیم
«هرچه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم»
حلقه وصل شعر فاطمی
و دفاع مقدس

همچنان که اشاره شد یکی از سرفصل‌های درخشان شعر فاطمی، معرفی این بانوی نمونه به عنوان اسوه صبر و شکیبایی برای مادران، همسران و خواهران شهداست. سرفصلی که می‌توان از آن به عنوان حلقه وصل شعر فاطمی و دفاع مقدس نام برد. امروز نیز بانوان مسلمان، صبر جمیل در شهادت همسر و فرزند را در مکتب انسان‌ساز بانوی آب و آیینه می‌آموزند. بانوان بصیر ایرانی با الگوبرداری و پیروی از سیره سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا (س)، همچنانکه ناملایمات و سختی‌های دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس را به جان خریدند، امروز نیز با اقتدا به کوثر کثیر قرآن و با حضور حماسی در صحنه‌های انقلاب، شرنگ ناکامی در کام دشمنان انقلاب می‌ریزند. شاعران انقلاب نیز همگام و همدوش امت شهیدپرور ایران، با افتخار و غیرت‌مندی تمام، حضور باشکوه و حماسی بانوان مسلمان را بر بوم شعر به تصویر کشیده و در چشم جهانیان به تماشا می‌گذارند.

پیوند شعر دفاع مقدس با شعر آیینی (فاطمی) در غزل معروفی که سیدحسن حسینی با مطلع «می‌روم مادر که اینک کربلا می‌خوانَدَم» در سال‌های خاطره‌انگیز دفاع مقدس سروده است، به خوبی محسوس است. حسینی در این غزل با بیانی وصفی- روایی، داستان وداع یک رزمنده با مادر خویش را با سادگی تمام روایت کرده است. خواننده هنگام خوانش شعر، حضور معنوی حضرت فاطمه زهرا (س) را در مصرع به مصرع این غزل حس می‌کند. هر چند خطاب شاعر در ظاهر با مادر خویش است، ولی با توجه به اینکه شاعر خود از خانواده سادات است، درک این دقیقه که روی سخن شاعر با حضرت زهراست، کار چندان مشکلی نیست:‌
می‌روم مادر که اینک کربلا می‌خوانَدَم
از دیار دور یار آشنا می‌خوانَدَم
مهلت، چون و چرایی نیست مادر، الوداع
زان که آن جانانه بی‌چون و چرا می‌خواندم
وای من گر در طریق عشق کوتاهی کنم
خاصه وقتی یار با بانگ رسا می‌خواندم
بانگ «هل من ناصر» از کوی جماران می‌رسد
در طریق عاشقی روح خدا می‌خواندم‌
می‌روم آنجا که مشتاقانه با حلقوم خون
جاودان تاریخ‌ساز کربلا می‌خواندم
ذوالجناح رزم را گاه سحر زین می‌کنم‌
می‌روم آنجا که نای نینوا می‌خواندم
یا علی گویان سرود لاتَخف سر می‌دهم
کز نجف آنک علی مرتضی می‌خواندم
هیمۀ سردم که کانون شرر می‌جویدم
آیۀ دردم که قانون شفا می‌خواندم
مطلع شعر بهارانم که در گوش چمن
هر سحر باد صبا تا انتها می‌خواندم
قصۀ خونین عشقم من که نسل عاشقان
بعد از این در برگ برگ لاله‌ها می‌خواندم

«جواد هاشمی» در غزل زیر با تقید به ادب و آداب شعر فاطمی، و محبت و معرفتی قابل ستایش، از سیمای مادرانه حضرت زهرا (س) به شیوه‌ای هنرمندانه رمزگشایی کرده است:
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت
دیدم رسول، اُمّ أبیهات خوانده است
گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه، آیینۀ علی
گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانۀ شما
گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت
گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم
جبریل گفت سورۀ کوثر بخوانمت‌ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟
پیوند «محبت» و «معرفت»

با وجود تمام درخشش‌ها و برجستگی‌ها در کارنامه شعر فاطمی انقلاب و تربیت نسلی از شاعران بصیر و دین‌آگاه آیینی، باید صادقانه اعتراف کنیم که در حوزه شعر فاطمی هنوز به نقطه مقبول و مطلوب نرسیده‌ایم و این گونه ادبی همچنان از کاستی‌هایی رنج می‌برد. برای برطرف کردن کاستی‌ها و زدودن آسیب‌ها از ساحت شعر فاطمی، باید پیش و بیش از هر چیز در صراط «اخلاص» راه سپرد و با افزودن بر دانش و بینش دینی خود، و نصب‌العین قرار دادن توصیه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب و همچنین پیران و پیشکسوتان دغدغه‌مند شعر آیینی به این مهم مبادرت ورزید.

این حقیقتی غیر قابل انکار است که ما در معرفی بسیاری از بزرگان دینی – به‌خصوص حضرت فاطمه زهرا (س) - به عنوان «اسوه و الگو»، در مواردی ناکام بوده و به بیراهه رفته‌ایم. اعتراف تلخی است، ولی باید شجاعت این اعتراف را داشته باشیم که بگوییم ما نتوانسته‌ایم این انسان کامل را آن گونه که شایسته و بایسته است، به نسل امروز معرفی کنیم. در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) نیز این افراط و تفریط به گونه‌های دیگری تکرار شده است. البته از حق نباید گذشت که در کنار خیل مولودیه‌ها و مرثیه‌های سست و ضعیف، شاعران دین‌آگاه و روشن‌اندیشی نیز داریم که در بیان فضایل این بانوی بزرگوار سنگ تمام گذاشته و اشعاری بسیار ارجمند و فاخر سروده‌اند که قابل تقدیر و ستایش است.

بد معرفی کردن حضرت زهرا به خاطر «توقف در منزل محبت» و راه نبردن به ملکوت «معرفت» و به تعبیر ساده‌تر عدم شناخت کامل زندگی و فضایل ایشان است. تلفیق و ترکیب «محبت و معرفت» است که باعث «تبعیت و پیروی» عملی می‌شود. چنانکه مقام معظم رهبری می‌فرماید: «باید هر حرف و کلمه و هر اشاره‌ای در زندگی این بزرگوار [حضرت فاطمه]برای ما یک سرمشق باشد. به محبت دورادور و احساس محبت اکتفا نکنیم؛ این احساس را در زندگی پیاده نماییم. اگر محبت نباشد، این رابطه عملی به وجود نمی‌آید. در سایه آن محبت می‌شود این پیوند و پیوستگی عملی را به وجود آورد. اما بدون این پیوستگی و پیوند عملی، اصل آن محبت زیر سؤال خواهد رفت: «قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله»؛ دنباله محبت باید اطاعت و متابعت باشد.»
مقام معظم رهبری، ۱۷/۱۰/۱۳۶۹

نگاه تک‌بُعدی و جزیره‌ای است که منجر به ارائه تصویری غیرواقعی و مسخ‌شده از حضرت زهرا می‌شود. برای ارائه تصویری تمام رخ و کامل از «کوثر کثیر قرآن»، در اولین گام ضروری است که زندگی آن حضرت را با مراجعه به منابع اصیلی، چون قرآن، آیات و روایات، خطبه‌ها و کتاب‌های مرجع مورد مطالعه قرار دهیم و از استناد صرف به «گفته‌ها و شنیده‌ها» بپرهیزیم.
 
جان کلام آنکه برای صیانت از حقیقت دین و ارائه تصویری کامل از بزرگان دینی- به‌خصوص حضرت فاطمه زهرا- باید به عنوان شاعر و ذاکر آیینی به سایه‌سار قرآن و عترت پناه ببریم تا هر کلامی که بر زبان می‌آوریم مطابق و منطبق با آموزه‌های اصیل قرآنی و وحیانی و منبعث از معرفت ناب اسلامی باشد. چرا که القاء عقاید شعری به جای باور‌های دینی مُنکری بزرگ است که باعث هبوط مخاطبان در برزخ کفر و شرک و گمراهی می‌شود. یادمان باشد که مرامنامه شعر دینی و شاعر آیینی آیات ۲۲۴ تا ۲۲۷ سوره شعراست. شایسته است به عنوان یک شاعر مسلمان، سلوک ادبی خود را بر پایه این مرامنامه الهی تنظیم کنیم و به صفاتی متصف شویم که خداوند برای شاعران هدایت‌یافته برشمرده است، صفاتی چون: ایمان، عمل صالح، ذکر کثیر و انتصار:
«وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ «۲۲۴» أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وادٍ یَهِیمُونَ «۲۲۵» وَ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ ما لا یَفْعَلُونَ «۲۲۶» إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثِیراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ «۲۲۷»
شاعران را گمراهان پیروى مى‌کنند. آیا ندیدى که آنان در هر وادى سرگشته مى‌روند؟ و مطالبى مى‌گویند که به آن عمل نمى‌کنند؟ مگر آنان (شاعرانى) که ایمان آورده و کارهاى نیکو انجام داده و خدا را بسیار یاد مى‌کنند، و پس از آن که مورد ستم قرار گرفتند (به دفاع از خود) یارى مى‌طلبند (و با شعر از مظلومیّت خود دفاع مى‌کنند) و کسانى که ظالمند، به زودى خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha