کارگردان مستند «کلاشینکف‌های آمریکایی» گفت: کلاشینکف‌های آمریکایی بررسی شبهات مورد ادعا درباره جنگ ایران و عراق است. اینکه اگر پهلوی بود آیا جنگ نمی‌شد؟ اینکه اگر نهضت آزادی سر جای خود بود، جنگ نمی‌شد؟ آیا تسخیر لانه جاسوسی در راه اندازی جنگ یا عدم آن تاثیری داشت؟
به گزارش «سدید»؛ «داوود مرادیان» کارگردان مستند «کلاشینکف‌های آمریکایی» در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، درباره این مستند راه یافته به جشنواره عمار گفت: کلاشینکف‌های آمریکایی بررسی شبهات مورد ادعا درباره جنگ ایران و عراق است. اینکه اگر پهلوی بود آیا جنگ نمی‌شد؟ اینکه اگر نهضت آزادی سر جای خود بود، جنگ نمی‌شد؟ آیا تسخیر لانه جاسوسی در راه اندازی جنگ یا عدم آن تاثیری داشت؟ و آیا در حصر خرمشهر امکان صلح بود؟ و مدیریت اقتصادی هشت ساله دولت، مدیریت درستی بود که به جام زهر ختم شد؟ یا نه؟

وی ادامه داد: همه این مواردی که مطرح کردم بر اساس اسناد بین المللی است و الزاما بر اساس صحبت‌های افراد داخل کشور نیست به جز بخش مدیریت اقتصادی.

این کارگردان درباره منابعی که برای این مستند از آن‌ها استفاده شد، افزود: حتی در بخشی درباره نقش پهلوی‌ها در جنگ صحبت‌هایی می‌شود که این خاندان در جنگ چه نقشی داشتند؟ و همکاری شان با صدام چطور بود؟ عمده منابع تحقیقی ما بر اساس اسناد بریتانیا و وزارت خارجه آمریکا و مصاحبه‌های ارتشبد‌ها با سرلشگر‌های صدام و بر اساس مصاحبه‌های ارتشبد‌های خبری پهلوی است. به ندرت به داخل کشور رجوع کردیم جز قسمت آخر که بر اساس بحث اقتصادی جنگ بوده و ما به صحبت‌های نیرو‌های داخلی ورود نکردیم.

وی ادامه داد: از ۱۰۰ کتاب داخلی و منابع خارجی و اسناد تازه منتشر شده وزارت خارجه بریتانیا که ترجمه شد، مقاله‌های خارجی، برنامه‌های شاهد العصر و مصاحبه‌هایی که فرمانده‌های صدام در شبکه‌های الجزیره داشتند در این مستند استفاده کردیم. همچنین یک گروه پژوهشی وسیع روی این کار نظارت داشتند.

مرادیان در ادامه با بیان اینکه این مستند آرشیو محور بود، افزود: ما با ۴ مصاحبه این مستند را شروع کردیم و ادامه هم ندادیم و باقی را برای ادامه مستند نگه داشتیم. چون مستند تا قسمت ۵ ربطی به نیرو‌های داخلی ندارد و همه بر اساس منابع بین المللی است، مصاحبه آنچنانی نگرفتیم، اما در بین نیرو‌های داخلی که مصاحبه کردیم هاشم صباغیان، رفیق دوست، هاشمی طبا و از جمله مصاحبه شوندگان بودند.


وی درباره محدودیت‌هایی که برای تولید این مستند داشته است، گفت: ما یک فریم آرشیو از داخل کشور نداشتیم و با اینکه نامه هم زدیم، اما در اختیارمان قرار ندادند. البته بعید هم می‌دانم برای ۴ قسمت ابتدایی مان آرشیو مرکزی صداوسیما اطلاعاتی که می‌خواستیم را داشته باشد و به همین خاطر بیشتر از منابع و آرشیو‌های خارجی استفاده کردیم و همه فیلم براساس آن‌ها است.

این کارگردان ادامه داد: هر سال در جشنواره عمار شرکت کردم. کار ویژه عمار این است که می‌تواند فیلم ساز‌های جوان شهرستانی و مستعد را پیدا کند و به آن‌ها پر و بال دهد. اما مشکل اینجا است افرادی که به آن‌ها پر و بال داده می‌شود، توهم کارگردان‌های بزرگ سینمای جهان می‌زنند و فکر می‌کنند حالا که یک جایزه گرفتند دیگر نباید به اطلاعات و دانش شان اضافه کنند. این خیلی بد است و ربطی به جشنواره عمار هم ندارد.


مرادیان ادامه داد: جشنواره عمار فرصتی را فراهم کرد که برای نسل من در حد افسانه بود اینکه شما بتوانید به صورت رایگان پای صحبت‌های اسفندیار شهیدی یا بهروز افخمی و ... بنشینید فرصتی دست نیافتنی است.

این روز‌ها ویدئو و دوربین‌های فیلمبرداری کار این بچه‌ها راحت‌تر و البته بدتر کرده است و باعث شده فرصتی که در اختیار این افراد قرار داده می‌شود را قدر ندانند. یعنی هر چقدر هر سال آدم‌هایی که در این جشنواره تدریس می‌کنند با سوادتر می‌شوند و کارگاه هایش کیفی‌تر می‌شود، احساس می‌کنم شوق حضور در شرکت کننده‌ها کمتر می‌شود و کمتر در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند. این‌ها خودشان ضرر می‌کنند و اگر با همین فرمان جلو رویم کیفیت کار فیلمساز‌های حزب اللهی پایین می‌آید. باید این خصلت را کنار گذاشته و قدرش را بدانند و وارد بازی‌های سیاسی نشوند.

کارگردان مستند «کلاشینکف‌های آمریکایی» افزود: حس می‌کنم وارد فضای حرمت شکنی شدیم و همین باعث شده قدر افرادی، چون وحید جلیلی را ندانیم. این‌ها آفت‌های اطراف حزب الله است که باعث می‌شود جشنواره عمار رمق خودش را از دست بدهد و این درباره همه جشنواره‌ها وجود دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha